در حال بارگذاری ...
...

جشن تئاتر خیابانی و منتقدان خانه تئاتر

طبق برنامه از پیش اعلام شده باید از ساعت ۱۸ مراسم به تالار بتهوون انتقال پیدا می‌کرد ولی این تالار بتهوون است که به حیاط انتقال پیدا می‌کند. ژوبین غازیانی، از اعضاء انجمن تئاتر خیابانی می‌گوید: «تئاتر خیابانی این همه جمعیت را نمی‌گذارد تا به سالن برود. تئاتر خیابانی یعنی حضور همین مردم.»

زهرا شایانفر:
تئاتر خیابانی و مردم
جشن انجمن تئاتر خیابانی، روز چهارشنبه 14 اردیبهشت در محوطه خانه هنرمندان برگزار شد و حضور مردم و کودکان در آن چشم‌گیر بود.
بزرگسالان ایستاده‌اند و کودکان تخته حوض را اشغال کرده‌اند. در ازدحام افراد تک و توک هنرمندان تئاتر به چشم می‌آیند و در مرتفع‌ترین بخش، یعنی پله‌های خانه هنرمندان، صندلی‌ها و سازها و افراد ستاد برگزاری جلب توجه می‌کنند.
پیش از اینکه بدانیم چه اتفاقی خواهد افتاد به تماشای نقالی مشغول می‌شویم و اینکه صدای نقال به گوشمان می‌رسد، متوجه میکروفن‌های پنهان می‌شویم. چیزی که روز جشن بازیگر، نمایش‌های تخت حوضی را دچار مشکل کرده بود.
اجرای نمایش عروسکی زنده برای کودکان و حضور عروسک‌های تن‌پوش بین جمعیت، فضای شادی را به وجود آورده و هر لحظه بر استقبال مردم افزوده می‌شود. گروه موسیقی آبی بر پله‌ها نمایان می‌شوند و پس از تنظیم میکروفون‌ها که دقایقی طول می‌کشد، قطعات زیبایی را با گیتار اجرا می‌کنند.
طبق برنامه از پیش اعلام شده باید از ساعت 18 مراسم به تالار بتهوون انتقال پیدا می‌کرد ولی این تالار بتهوون است که به حیاط انتقال پیدا می‌کند. ژوبین غازیانی، از اعضاء انجمن تئاتر خیابانی می‌گوید: «تئاتر خیابانی این همه جمعیت را نمی‌گذارد تا به سالن برود. تئاتر خیابانی یعنی حضور همین مردم.»
تکلیفمان روشن می‌شود، همچنان باید ایستاد. به تماشای چند قطعه پانتومیم که توسط بهرام ریحانی اجرا می‌شود می‌رویم. کودکان حوض را اشغال کرده‌اند و لابه‌لای دست و پای بازیگر پانتومیم حرکت می‌کنند و بال بال زدن ریحانی نیز مبنی بر نشستن آنها، هیچ فایده‌ای ندارد. قطعه‌ اول به پایان می‌رسد.
با همراهی یکی دیگر از بازیگران تن‌پوش بچه‌ها دور حوض می‌نشینند. حال ریحانی با حرکات دست سعی می‌کند به بزرگسالان بفهماند که جای خاصی قرار بگیرند، اما دریغ از توجه.
حضور مسئولین خانه تئاتر
برنامه‌ها و نمایش‌ها بی‌وقفه در حال اجرایند که متوجه تغییراتی بر فراز پله‌ها می‌شویم. میزی بزرگ و در کنار آن ایرج راد، دکتر ناظرزاده، دکتر بامداد، وحید لک و بسیاری دیگر از مسئولان و هنرمندان.
لوح‌ها و مدال‌ها در دست دیگران، آماده چیدن روی میز و مردمی که بی‌توجه به تلاش برگزارکنندگان، در رفت و آمد به داخل و خارج خانه هنرمندانند. دکتر ناظرزاده‌کرمانی، با تاکید بر تاثیر محیط و شرایط بر تئاتر خیابانی می‌گوید:«از ویژگی‌های تئاتر خیابانی، تاثیر جو و محیط بر آن است. هر جا مردم جمع شوند و ارتباط بازیگران و مردم برقرار شود، تئاتر شکل می‌گیرد و با بارش باران و وزیدن بادی تند، ارتباط قطع و در جای و زمانی دیگر شکل خواهد گرفت.»
دکتر بامداد، استاد دانشگاه بر ارتباط تئاتر خیابانی با مردم تاکید می‌کند. ایرج راد، مدیرعامل خانه تئاتر، بازیگر،کارگردان و استاد دانشگاه، تئاتر خیابانی را کم هزینه‌ترین نوع تئاتر می‌داند و می‌گوید:«در این نوع نمایش بدون نیاز به سالن، صحنه، نور و دیگر تجهیزات و تنها با حضور مردم و بازیگر تئاتر شکل می‌گیرد و ناب‌ترین نوع ارتباط را پدید می‌آورد.»
سرانجام تقدیرها
در بخش طرح و ایده، با در نظر گرفتن اوضاع فرهنگی و سیاسی و مسائل و مشکلات اجتماعی، از سوسن رحیمی و وحید میریونسی تقدیر و نشان ویژه این بخش به شاهد پیوند تقدیم شد.
در بخش کارگردانی، ضمن تقدیر از علیرضا دهقانی و جمشید عسگری، نشان ویژه خانه تئاتر به فرامرز شاه‌قلعه تقدیم شد.
پس از تقدیر از ابوذر چهل‌امیرانی و ماندانا عبقری در بخش بازیگری، نشان ویژه خانه تئاتر به بهرام ریحانی اعطا شد.
گروه نمایشی آنامیس از میناب به سرپرستی حسن سبحانی، گروه برتر شهرستانی اعلام و از خانواده مرحوم بهزاد شکارچی صیادان تقدیر شد.
در بخش حامیان، هیئت مدیره انجمن تئاتر خیابانی مجید امرایی از ایرانا، علیرضا سعیدی از ایلنا، ندا آل‌طیب از ایسنا مورد تقدیر قرار داده و نشان ویژه خود را به دکتر غمخوار و سیدمسعود صفوی تقدیم کرد.
مراسم رسمی به پایان رسیده است و افراد پراکنده می‌شوند و خبرنگاران مشغول مصاحبه‌اند، اما مردم همچنان ایستاده‌اند و نمایش‌های کودک و نقالی به ترتیب اجرا می‌شوند.
در حالی که به تماشا ایستاده‌ایم. می‌اندیشیم چرا نقالان این سلسله جشن‌ها، زنانند؟! صدا در گلو می‌اندازند و درشت پا بر زمین می‌کوبند و گرز رستم، بر فراز سر می‌چرخانند.
جشن روز منتقدان
فضای خانه هنرمندان هنوز پر از جمعیت است، گویی از شب قبل مراسم بی‌وقفه ادامه داشته است، اما می‌دانیم که چنین نیست. بچه‌هایی گریم شده، عروسک‌های تن‌پوش و نمایش کودک، هنوز جشن تئاتر خیابانی را در ذهن بازسازی می‌کند. از لابه‌لای جمعیت عبور می‌کنیم و خودمان را به تالار بتهوون می‌رسانیم.
پس از سرود جمهوری اسلامی، نیما رئیسی به عنوان مجری بر صحنه حاضر می شود و پس از خواندن مطلبی فرشید ابراهیمیان را به روی صحنه می‌خواند. پس از او افرادی را نام می‌برد چون جاهد جهانشاهی، اکبر رادی و ایرج راد تا با بیان جملاتی درباره ابراهیمیان لوح سپاس و نشان خانه تئاتر را به او تقدیم کنند.
جهانشاهی درباره ابراهیمیان گفت:«از سی سال پیش او را به خاطر می‌آورم. جوان و پرشور به جمع ما پیوست و با کوشش و تلاش در ادامه تحصیل، استقامت در مشکلات و سختی‌ها، پیش رفت.»
محمد بهرامی، به دلیل سال‌ها تلاش، مهربانی و صبر به روی صحنه خوانده می‌شود و مورد تقدیر قرار می‌گیرد.
ریتم برنامه کند است. آدم‌ها تک تک به روی صحن می‌روند، حتی اگر قرار باشد لحظه‌ای بعد روی صحنه بروند، باید بنشینند اجرای ضعیف مجری نیز بر فضا سنگینی می‌کند. بالاخره، موسیقی شروع می‌شود. همراهی سه‌ تار و قانون و اجرای قطعات زیبایی توسط نوازندگان جوان روح را تازه می‌کند.
پس از اجرای یک قطعه نمایشی طنز، مجری، بیژن نوذری را به صحنه می‌خواند از آن جایی که عادت کرده‌ایم تا لحظاتی تقدیر شونده را تنها به صحنه تماشا کنیم منتظر اساتیدی که برای اهداء لوح او حاضر خواهند شد می‌نشینیم. ایرج راد، اکبر رادی و جاهد جهانشاهی در کنار ابراهیمیان بر صحنه می‌آیند و او را تقدیر می‌کنند.
نوذری می‌گوید:«حرفه من پزشکی است و دنیای تئاتر را به دلیل علاقه شخصی برگزیده‌ایم.»
بهاره برهانی، از اعضای انجمن منتقدان، آخرین نفری است که مورد تقدیر قرار می‌گیرد. به دلیل نظم، وقت‌شناسی، اهمیت به فعالیت انجمن و...
مراسم به به پایان می‌رسد ولی در محوطه خانه هنرمندان هنوز جمعیت به تماشای نمایش خیابانی مشغولند. این بخش مانند شب‌های دیگر تا چند ساعت دیگر ادامه خواهد داشت. در واقع نمایش خیابانی وظیفه جلب مخاطب را برعهده داشته و همچون تریبون خانه تئاتر، به وسیله ایجاد ارتباط نزدیک، مردم را در جشن خانه تئاتر سهیم کرده است.
این جاست که جمله دکتر بامداد را تکرار می‌کنیم که در نمایش دو عنصر بازیگر و تماشاگر وجود دارد که هر کدام را حذف کنید، از وقوع نمایش جلوگیری کرده‌اید.