فرشاد آذرنیا در نشست تحلیل ساختار، محتوا و جایگاه ادبیات نمایشی در رادیو بررسی کرد:
کالبد شکافی صدا در ادبیات نمایشی
طراحی صدا و افکت و ارتباط آن با متن، موضوع سومین پنل از مجموعه نشست تحلیل ساختار، محتوا و جایگاه ادبیات نمایشی در رادیو بود که با سخنرانی فرشاد آذرنیا برگزار شد.
به گزارش ایران تئاتر این هماندیشی دو روزه به همت دانشگاه سوره و با همکاری اداره کل هنرهای نمایشی رادیو و رادیو نمایش برگزار شد. در این مطلب محتوای سخنرانی سومین جلسه از این هماندیشی بازتاب مییابد که موضوع آن طراحی صدا و افکت و ارتباط آن با متن بود.
شهرام آذرنیا از صداسازان قدیمی و کهنهکار رادیو است و با توجه به فعالیت مستمر و طولانی مدت خود در این رسانه آشنایی فراوانی با زیر و بم آن دارد. او علاوه بر فعالیت در حوزه نمایش رادیویی تاکنون چندین کتاب صوتی یا سخنگو نیز تولید کرده است.
کالبد شکافی صدا در ادبیات نمایشی
فرشاد آذرنیا سخنان خود را با تشریح دستهبندی انواع و اقسام صدا آغاز کرد و چنین گفت: «دانشمندان علم صدا با مطالعاتی که انجام دادهاند صدا را از نظر اهمیت به پنج دسته تقسیم میکنند. البته در این امر اختلاف نظر وجود دارد و عده ای آن را چهار دسته میدانند.»
او در ادامه با توجه به محدود بودن زمان سخنرانی در مورد هر دسته توضیحات مختصری داد: «دسته اول و مهمترین نوع صدا ویس (Voice) یا کلام معنیدار انسان است که میتوان آن را اختراع انسان لقب داد. صداهایی مانند عطسه یا سرفه به دلیل بیمعنی بودن جزو این دسته قرار نمیگیرند. دسته دوم موسیقی یا موزیک (Music) است که آن را نیز باید اختراع انسان دانست. موسیقی شباهت فراوانی به کلام معنیدار انسان دارد و در آن میزان جای کلمه و نتها جای حروف را گرفتهاند. اگر به نوازندگان سازهای بادی دقت کنید میبینید که هنگام اجرا در مواقعی نفس میگیرند. در موسیقی هنگامی که نوازنده نفس میگیرد یک جمله به پایان میرسد. موسیقی در نمایش رادیویی کاربردهای زیادی دارد و برای القای احساسات مختلف به مخاطب به کار میرود. دسته سوم از طبقهبندی انواع صدا ساند (Sound) یا صداهای طبیعی نام دارد که صداهای موثر را شامل میشود و در نمایش رادیویی نیز بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. به عنوان مثل میتوان به صدای امواج دریا اشاره کرد. صدای موثر همان ساند افکت (Sound Effect) است که در نمایش رادیویی کاربرد زیادی دارد و در شکلدهی به صحنهها موثر است.»
فرشاد آذرنیا دو گونه دیگر صدا را این گونه معرفی کرد: « دسته چهارم نویز (Noise) یا سر و صدا نام دارد، یعنی انواع و اقسام صدای مزاحمی که نباید باشد اما وجود دارد. در نمایش رادیویی معمولا از این صدا پرهیز میشود. دسته پنجم از طبقهبندی انواع صدا سکوت (Silence) است که بعضی از کارشناسان صدا آن را در این طبقهبندی به حساب نمیآورند. سکوت مانند صفر در ریاضی است و باید حتما در کنار سایر گونههای صدا قرار گیرد تا معنی یابد؛ همان گونه که صفر با قرار گرفتن کنار سایر اعداد معنی و مفهوم مییابد. با اینکه سکوت از سوی عدهای صدا محسوب نمیشود، اما کاربرد زیادی در صحنه سازی نمایش رادیویی دارد.»
ویژگیهای انواع صدا
فرشاد آذرنیا در ادامه گفتههای خود به شرح ویژگیهای صدا پرداخت: «همانطور که گفتیم دسته اول صدا شامل صداهای معنیدار میشود که همان کلام است. اولین خصوصیت انواع صدا زیر و بمی آن است که به عنوان ارتفاع صدا نیز شناخته میشود. صدای آقایان در کل سه نوع را در بر میگیرد که صدای بم یا تنور (Tenor)، صدای متوسط یا باریتون (Baritone) و صدای زیر یا باس (Bass) است. صدای تنور بالاترین حد از صدای مردان و صدای باس پایین ترین و زیرترین صدای آنان است و صدای باریتون در میان آن دو قرار می گیرد. معمولا توصیه میشود که در برنامههای طولانی مدت رادیویی از گویندگان مرد با تن صدای باریتون استفاده شود تا گوش شنونده آزار نبیند و خسته نشود.»
او خصوصیت صدای زنان را نیز اینگونه توصیف کرد: «در صدای زنان بمترین نوع صدا یا بالاترین حد صدا با نام آلتو (Alto) شناخته میشود و صدای متوسط متزو سوپرانو (Mezzo Soprano) نام دارد. زیرترین صدا نیز سوپرانو (Soprano) نامیده میشود که تقریبا شبیه به جیغ است. برای برنامههای رادیوی طولانی مدت با گوینده زن توصیه میشود از گویندگانی با صدای بم یا آلتو استفاده شود تا گوش مخاطب خسته نشود.»
کاربرد موسیقی در نمایش رادیویی
فرشاد آذرنیا در مورد نوع استفاده از موسیقی در نمایش رادیویی چنین توضیح داد: «موسیقی پیشانی یا شروع کار که همان موسیقی تیتراژ است باید بتواند زمان و مکان وقوع داستان نمایش را به مخاطب القا کند. مثلا اگر داستان نمایش ما در آذربایجان دوران قاجار اتفاق میافتد میتوان به عنوان موسیقی ابتدایی نمایش از موسیقی آذری یا یک نوای موسیقایی با تم دوران قاجار بهره گرفت. موسیقی پل موزیکی است که بین دو صحنه نمایش نواخته میشود و آن دو صحنه را به هم ربط میدهد. موسیقی احساسی یا عاطفی احساس را در مخاطب تلطیف یا تشدید میکند. به عنوان مثال در صحنههای زد و خورد از موزیک پس زمینهای استفاده میشود که آن صحنهها را برای مخاطب تلطیف کند. گاه میتوان در نمایش رادیویی از موسیقی برای توصیف پدیدهای که قابل دیدن نیست و صدا هم ندارد استفاده کرد. به عنوان مثال میتوان برای وجود گرما یا توصیف طلوع و غروب خورشید از موسیقی مخصوصی بهره گرفت و آنها را به مخاطب القا کرد. مثلا با شنیدن صدای ویولن وجود گرما یا حضور خورشید را تداعی کرد.»
او کاربردهای دیگر موسیقی در نمایش رادیویی را از این قرار دانست: «یکی از کاربردهای موسیقی نشان دادن پایان صحنه است. به دلیل اینکه در نمایش رادیویی تصویر وجود ندارد باید از موسیقی برای اعلام پایان یافتن یک صحنه و آغاز صحنه بعدی استفاده کرد. همان گونه که گفتیم توسط موسیقی پل میتوان دو صحنه را به یکدیگر متصل کرد. موسیقی پل میتواند دینامیک و متحرک یا ایستا و ساکن باشد. اگر صحنهای از نمایش رادیویی با حرکت تمام شود مثلا عدهای در حال حرکت باشند و قصد سفر نمایند باید موسیقی پل بتواند حس آن صحنه را القا کند. رادیو رسانه ارزانی است و معمولا موسیقی در نمایش صوتی ساخته نمیشود و انتخاب میشود. پس باید موسیقی پل را جوری از آرشیو انتخاب کرد که بتواند حس صحنه قبلی را به مخاطب منتقل کند و در عین حال حس صحنه بعدی را لو ندهد. در فروکش موسیقی هنگام پایان یافتن یک صحنه ما باید فضای صحنه بعد را بشنویم.»
او در ادامه نکاتی را در مورد فضاسازی با صدا و موسیقی برشمرد: «چون اکثر نمایشهای رادیویی ما در سبک واقعگرا یا رئال ساخته میشوند اکثر صحنهها در این آثار افکت یا موسیقی پس زمینه دارند که به لوکیشن یا محل وقوع داستان آن صحنه مربوط است. ممکن است شخصیت اصلی در این فضا حرکت کند یا در نقطهای ثابت باشد. مثلا یک ترمینال مسافربری که مسافر در یک نقطه از آن منتظر حرکت اتوبوس دوست خود است و به فریاد کسانی که در حال صدا زدن مسافرها هستند گوش میدهد: تهران دو نفر! وقتی شخصیت اصلی شروع به حرکت میکند فضا فیکس یا ثابت نیست پس بعضی از صداهای پس زمینه باید و برخی دیگر نزدیک شوند. مثلا اگر شوفر سر جای خود در حال صدا زدن مسافران است باید صدای او کمکم دور شود و اگر به دنبال شخصیت اصلی حرکت کند و با او صحبت نماید صدایش باید نزدیک شود: آقا شما مسافر تهران نیستی؟ ساند افکت اگر موثر نباشد تبدیل به نویز میشود و مخاطب را آزار میدهد. در مجموع باید در نمایش رادیویی یک تابلوی صوتی ایجاد کرد که مخاطب بتواند توسط آن با استفاده از تخیل و ذهنیاتی که دارد برای خود تصویر بسازد.»
وظیفه افکتور در نمایش رادیویی
بخش بعدی سخنان فرشاد آذرنیا به توضیح در مورد چگونگی ضبط صدا اختصاص داشت: «تنهای متفاوتی که در فضاهای مختلف ضبط شدهاند و برنامهساز باید از آنها در خلال نمایش خود استفاده کند در استودیوهای متفاوت ضبط میشوند. در استودیوهای ایزوله که به آنها اتاق مرده یا ددروم (Dead Room) نیز گفته میشود، تمام منافذ پوشانده شده است و صدا در آنها نمیپیچد. این استودیوها برای ضبط صدای محیط در همان مثالی که زدیم یعنی ترمینال مسافربری استفاده میشود تا فضای باز را تداعی کند. اگر این صداها در استودیوی معمولی ضبط شود به علت پیچیدن صدا فضای بسته برای مخاطب تداعی میشود و به نظر او میآید که این ترمینال مسافربری یک ترمینال سرپوشیده است. در ایران معمولا از استودیوهای ایزوله یا همان ددروم برای ضبط صدای صحنه نمایش رادیویی استفاده نمیشود.»
او همچنین در مورد وظایف یکی از عوامل مهم صحنه در نمایش رادیویی یعنی افکتور توضیح داد: «صداهای تک یا یکتا که معادل ندارند مثل صدای باز و بسته شدن در توسط افکتور ایجاد میشوند. وظیفه افکتور ایجاد افکت صوتی در صحنه نمایش رادیویی است و در غرب او را با نام فولی آرتیست (Foley Artist) میشناسند. جک فولی (Jack Foley) نخستین فردی بود که این کار را انجام داد و این نامگذاری به احترام او است. افکتور موجب طبیعیتر شدن نمایش رادیویی میشود و از آرشیو کردن بیمورد انواع مختلف افکت صوتی و صدا جلوگیری میکند. مثلا برای صدای پا انواع مختلفی مثل صدای پای آهسته و شتابان، صدای پای زن و مرد و کودک، صدای پا با کفش پاشنه بلند یا کوتاه و صدای پا هنگام حرکت روی سطوح مختلف داریم. اگر تمام افکتهای مربوط به این صداها بخواهد ضبط و نگهداری شود به چندین ترابایت فضا نیاز خواهد بود. به همین دلیل افکتور صدای پا را سر صحنه نمایش ایجاد و تولید میکند و از آرشیو چندین ترابایت صدای پا در سطوح مختلف جلوگیری به عمل میآورد. افکتور یا فولی آرتیست دست راست تولید کننده نمایشهای رادیویی است و در این نمایشها ایجاد فضا یا فضاسازی میکند. به عنوان مثال مدت قدم زدن او در یک صحنه از نمایش طول یک اتاق را تداعی میکند. اگر تعداد قدمهای او زیاد باشد یعنی اتاق بزرگ و اگر کم باشد یعنی اتاق کوچک است. صداهای ایجاد شده باید با حس مخاطب سازگار و یکی شوند. به عنوان مثال میتوان صدای برداشته شدن گوشی تلفن را در نظر گرفت. نوع برداشته شدن گوشی تلفن توسط یک فرد مشتاق یا خوابآلود با هم فرق دارد. پس به جای آرشیو کردن انواع صدای برداشته شدن گوشی تلفن میتوان از فولی آرتیست استفاده کرد.
قواعد تولید صدا و استفاده از آن در نمایش رادیویی
فرشاد آذرنیا پس از برشمردن وظایف افکتور به نقش کارگردان در زمینه استفاده از انواع صدا و افکتهای صوتی در نمایش رادیویی اشاره کرد: «گروه دیگری از افکتها مثل صدای حرکت اتومبیل یا صدای حیوانات قابل تولید در استودیو توسط افکتور نیست. بنابراین باید از صداهای آرشیو شده استفاده کرد. در استفاده از این صداها قواعد نانوشتهای وجود دارد که باید رعایت شود. به عنوان مثال رایج است که بازیگر نمایش رادیویی روی اسب در حال تاختن یا هنگام راندن موتور سیکلت دیالوگ نگوید. به همین دلیل استفاده از افکت اسب در حال تاختن زیاد در نمایش رادیویی رایج نیست. در تنظیم داستان برای تبدیل به نمایش رادیویی باید به این موارد توجه داشت و از نگارش صحنههایی نظیر صحبت روی اسب اجتناب کرد. در چنین صحنههایی صدای بازیگر با افکت ممتد پس زمینه ترکیب میشود و حالت ناخوشایندی ایجاد میکند. در صورت اجرای چنین صحنههایی در نمایش رادیویی ساند افکت به نویز تبدیل میشود و از ارزش کار هنری میکاهد.»
او در همین زمینه عنوان کرد: «گاهی خود موسیقی نیز میتواند به جای ساند افکت عمل کند. به عنوان مثال میتوان در یک نمایش رادیویی با مخاطب قرارداد کرد که تا انتهای نمایش پخش نوع خاصی از موسیقی نشان دهنده وجود گرما یا حضور یک کاراکتر روی صحنه باشد. مثلا اگر موسیقی خاصی شنیده شود به آن معنی است که شخص خاصی در یک صحنه حضور دارد؛ حتی اگر آن شخص چیزی نگوید و دیالوگ زیادی نداشته باشد. مثلا در سریال امیرکبیر همواره هنگام حضور او در یک صحنه موسیقی خاصی پخش میشد. وجود این موسیقی در برخی از صحنهها که امیرکبیر حضور فیزیکی نداشت نشان میداد که او در همان نزدیکی است و مثلا پشت در ایستاده است.»
تناسب صدا در صحنه
فرشاد آذرنیا در بخش بعدی سخنان خود بر لزوم تناسب صدا تاکید کرد: «در طراحی صحنه باید تناسب صدا را رعایت کرد. در بعضی از نمایشهای رادیویی ساند افکتها بعد از اجرای نمایش به صحنهها اضافه میشود. مثلا بندری را فرض کنید که در آن سرکارگری هنگام بارگیری کشتی دستوراتی را با فریاد به کارگران میدهد. چون در استودیوی ضبط نمایش بندری وجود ندارد و افکتها توسط بازیگر شنیده نمیشود و بعدا به صحنه اضافه میشود، بازیگر باید این صداها و اجزای صحنه را در ذهن خود تخیل کند تا بتواند بازی طبیعیتری داشته باشد. در غیر این صورت کارگردان باید تمام صداها را به استودیوی ضبط بیاورد و کار ضبط نمایش بیش از حد طولانی میشود.»
پس از این توضیح او به نکات دیگری در مورد صدا اشاره کرد: «در نمایش های رادیویی گاه برخی از صداها برای تاکید به کار میرود. شاید بهترین مثال برای تاکید صوتی سمفونی بتهوون باشد که موسیقی ابتدای آن نوعی تکرار یا سکوئنس (sequence) است. معمولا ساند افکتها با دیالوگ معنی مییابد و بدون آن مبهم است. به عنوان مثال صدای تقتق اگر با دیالوگ بفرمایید همراه شود معنی در زدن مییابد و با دیولوگهای دیگر معانی دیگری را تداعی میکند. ایجاد بسیاری از ساند افکتها به خلاقیت گروه نمایش بستگی دارد؛ مثلا فولی آرتیست میتواند با پاشیدن نمک روی طبل صدای باران ایجاد کند، یا با راه رفتن روی شیشه یا شن و خاک راه رفتن روی برف را تداعی نماید.»
یکی از نکات مهمی که فرشاد آذرنیا در میان سخنان خود به آن پرداخت لزوم آگاهی کامل از موقعیت جغرافیایی مکانی که داستان نمایش در آن اتفاق میافتد بود. او در این زمینه گفت: «چند سال قبل یک نمایش رادیویی ساختم که داستان آن در اهواز اتفاق میافتاد و در پس زمینه بعضی از صحنههای این نمایش از صدای کلاغ استفاده کردم. بعد از ساخت این اثر یکی از اهالی اهواز به من گفت که ما در این شهر کلاغ نداریم. بنابراین صدای کلاغی که من استفاده کردم به گاف این نمایش تبدیل شد. در مثال بعدی به نمایشی که شخص دیگری ساخته بود اشاره میکنم. داستان این نمایش در شهر مسکو و شب سال نو اتفاق میافتاد و هنگام شب در پس زمینه صدای جیرجیرک به گوش میرسید؛ در حالی که این حشره در سرمای زیر صفر مسکو نمیتواند شب هنگام آزادانه در فضای باز باشد. بنابراین اطلاعات صوتی برنامهساز رادیویی از لوکیشن نمایش باید کامل باشد تا تابلوی صوتی مناسبی برای مخاطب ایجاد کند. در کل برنامهساز رادیویی باید با جغرافیای محل وقوع داستان نمایش آشنا باشد.»
صدای پا افکت حیاتی نمایش رادیویی
فرشاد آذرنیا در بخش پایانی سخنان خود صدای پا را به عنوان یکی از مهمترین افکتهای صوتی در نمایش رادیویی دانست و توضیح داد: «به نوع صدای پا در نمایش رادیویی باید بسیار دقت شود تا تفاوت شخصیت زن و مرد و کودک یا پیر و جوان مشخص گردد و همچنین محل راه رفتن کاراکتر در صحنه نیز شبیهسازی شود. مثلا او در یک اتاق راه میرود یا مکان دیگری که در فضای باز قرار دارد. این امر یکی از وظایف اصلی فولی آرتیست یا افکتور است و یکی از سختترین کارهای او نیز محسوب میشود. کیفیت صدا به خوبی توسط مخاطب تشخیص داده میشود و باید به آن بسیار توجه داشت. صدای پا در نمایش رادیویی میکروفون را نیز از جایی به جای دیگر منتقل میکند و این خصلت در نمایش رادیویی بسیار کاربردی است. همچنین با توجه به تعدد صدای پا میتوان ابعاد یک محیط را نیز نمایان ساخت. مثلا وجود صدای پای بیشتر نشان از وجود مکان بزرگی مانند سالن دارد.»
در همین راستا او به بیان یکی از خاطرات خود پرداخت: «در یکی از نمایشها قرار بود بخش اعظم داستان در یک ناو جنگی رخ دهد، اما من هیچ تصوری از نوع صدای پا هنگام حرکت بر کف یک ناو نداشتم. به همین دلیل با خرج شخصی خودم به قشم سفر کردم و از بخت خوب در آنجا نمایشگاهی برپا بود که در آن یک ناو جنگی نیز وجود داشت. به این ترتیب توانستم با هماهنگی چند دقیقه ای روی ناو قدم بزنم تا با صدای گام برداشتن روی عرشه آن آشنا شوم. تولید نمایش یک کار تیمی است و گروه برنامهساز باید خلاقیت به خرج دهد تا از صداهایی استفاده کند که وجودشان نمایش را کاملا طبیعی جلوه دهد.»
آذرنیا در مورد نوع همکاری و هماهنگی نویسندگان نمایش رادیویی با کارگردان و صداسازان گفت: «امروز به نویسندگان جوان پیشنهاد میشود در نمایشنامههای رادیویی خود تنوع لوکیشن را رعایت کنند تا تنوع صدا بالاتر برود. درست است که وجود صحنههای متنوع در نمایش رادیویی بهتر از وجود لوکیشن محدود است؛ اما باید استفاده از این لوکیشنها دلیل منطقی داشته باشد. در بعضی از نمایشها اگر لوکیشن را تغییر دهیم هیچ تفاوتی در اصل داستان ایجاد نمیشود. بنابراین نباید فقط به تعدد لوکیشن اهمیت داد و بهتر است دلیل منطقی برای انتخاب لوکیشن وجود داشته باشد.»
در پایان این نشست فرشاد آذرنیا به پرسشهای شنوندگان پاسخ گفت. یکی از این پرسشها در مورد آن بود که چگونه میتوان فوت و فن کار افکتور نمایش رادیویی را فرا گرفت و به یک فولی آرتیست تبدیل شد؟ آذرنیا پاسخ داد: «خارج از مجموعه صدا و سیما جایی را سراغ ندارم که این حرفه را آموزش دهد. این موضوع فعلا در انحصار صدا و سیما است و افراد مشتاق باید پس از هماهنگی با رادیو این کار را یاد بگیرند. البته برای فولی آرتیست شدن آموزشی وجود ندارد و خودتان باید با بررسی کار افکتورهای رادیو فوت و فن این کار را یاد بگیرید.»
در مطالب بعدی ایران تئاتر به سایر پنلهای مجموعه نشست تحلیل ساختار، محتوا و جایگاه ادبیات نمایشی در رادیو خواهیم پرداخت و محتوای سخنرانی کارشناسان این هماندیشی را در ایران تئاتر بازتاب خواهیم داد.