در حال بارگذاری ...
رامتین شهبازی در نشست تحلیل ساختار، محتوا و جایگاه ادبیات نمایشی در رادیو بررسی کرد:

زیر و بم نقد در نمایش رادیویی

نقد در نمایش رادیویی، موضوع هفتمین پنل از مجموعه نشست تحلیل ساختار، محتوا و جایگاه ادبیات نمایشی در رادیو بود که با سخنرانی رامتین شهبازی برگزار شد.

به گزارش ایران تئاتر این هم‌اندیشی به همت دانشگاه سوره و با همکاری اداره کل هنرهای نمایشی رادیو و رادیو نمایش برگزار شد.

رامتین شهبازی فعالیت‌های خود را با نگارش مقاله و نقد آثار سینمایی در مطبوعات شروع کرد. او فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشگاه سوره و کارشناس زبان و ادبیات انگلیسی است. شهبازی حدود دو دهه است که در عرصه نقد سینما و تئاتر فعال است و در برنامه‌های رادیویی حضور مستمر دارد. او همچنین در محافل آکادمیک به تدریس می‌پردازد.

رادیو عامل شناساندن ادبیات نمایشی به مردم

رامتین شهبازی سخنان خود در نشست تحلیل ساختار، محتوا و جایگاه ادبیات نمایشی در رادیو را این گونه آغاز کرد: «ابتدا بابت برگزاری این برنامه از تمام دست اندرکاران آن تشکر می‌کنم. بدون شک این نشست یکی از بزرگ‌ترین همایش‌های دانشگاه سوره است. ما در کل رادیو را خیلی دست کم می‌گیریم؛ در حالی که اگر قدرت رادیو بیشتر از تلویزیون نباشد حداقل با آن برابر است. اگر دقت کنیم می‌بینیم که با وجود این همه رسانه مردم به خصوص افراد سنتی هنوز هم در ماشین و مغازه به رادیو گوش می‌دهند و اتفاقا رادیو نمایش را نیز زیاد گوش می‌کنند. تلویزیون به گونه‌ای است که انگار شما مجری یا گوینده آن را با فاصله می‌بینید؛ اما در رادیو این فاصله وجود ندارد و گوینده به شما نزدیک‌تر است. اوضاع جهان طوری است که هر رسانه‌ای از راه می‌رسد دیگر رسانه‌ها را نگران می‌کند و آنها را به حاشیه می‌برد؛ اما رادیو هنوز جایگاه خود را در میان مردم دارد و آن را به طور کامل از دست نداده است.»

او سخنان خود را به این ترتیب پی گرفت: «ادبیات نمایشی توسط سه معبر رسانه‌ای شناخته شد. نخست با تئاتر در قالب اجرای نمایشنامه و دوم به صورت مکتوب و در مقوله نمایشنامه‌هایی که به صورت کتاب منتشر می‌شد. سومین محلی که ادبیات نمایشی در آن شناخته شد و هنوز مغفول مانده رادیو است. رادیو جزو رسانه‌هایی است که در کشور ما بیشترین تولید متن نمایشی را به خود اختصاص داده و این تولید چه در قالب تولید اختصاصی و چه ترجمه قابل مشاهده است. چند سال قبل هنگام حضور در رادیو دیدم که عده‌ای حجم عظیمی از کاغذ و متن و نوشته را جابه‌جا می‌کنند. پس از پرس و جو متوجه شدم که تمام آن نوشته‌ها متون نمایش رادیویی و نمایشنامه‌های ترجمه شده از آرتور میلر و سایر نویسندگان است. بسیاری از این متون در خود رادیو ترجمه شده بود و هیچ نمونه مشابهی از آنها در خارج از سازمان وجود نداشت. حتی اکثر آنها منتشر نشده بودند و هنوز هم به چاپ نرسیده‌اند. تعدادی از این متن‌های ترجمه شده مربوط به پیش از انقلاب بود و ارزش زیادی داشت؛ چون هیچ نمونه مشابهی از آنها وجود نداشت. به عنوان مثال من در بین این متون، ترجمه نمایش ارنانی ویکتور هوگو را یافتم که قبل از انقلاب خانم مشیری آن را برای رادیو ترجمه کرد و این نمایش همان موقع اجرا شد. متن این نمایش را من چند سال قبل ترجمه و چاپ کردم و هر چه گشتم نسخه دیگری از ترجمه آن را نیافتم.»

 

رادیو رسانه‌ای که نادیده گرفته می‌شود

رامتین شهبازی در مورد دلیل نادیده انگاشتن رادیو گفت: «با این اوصاف شاید از خود بپرسیم چرا رادیو نادیده گرفته می‌شود؟ چون ما نقد نمایش رادیویی نداریم و در ایران آن‌گونه که باید به رادیو پرداخته نمی‌شود. در زمان مدیریت‌های پیشین رادیو نمایش ما یکی دو برنامه در مورد نقد داشتیم و مدیر رادیو نمایش پس از آنکه از وجود این برنامه‌ها باخبر شد به ما گفت که همان پخش نمایش رادیویی کافی است و نیازی به نقد آن و داشتن برنامه نقد در مورد این مقوله نداریم. اتفاقا نقد نمایش رادیویی نه تنها بد نیست که مخاطب نمایش رادیویی را جذب می‌کند. مدیران رسانه باید به بعضی از برنامه‌ها سوبسید (یارانه) دهند و از آنها حمایت کنند تا فرهنگ‌سازی ایجاد شود. حتی اگر این برنامه‌ها در ابتدا مخاطب اندک داشته باشند باید از آنها حمایت کرد و اجرایشان را متوقف نکرد. نقد نمایش رادیویی باید در رسانه رادیو و به زبان رادیو ترجمه شود و رادیو آن را از آن خود کند تا به گیرنده و مخاطب نیز برسد. ما علاوه بر نمایش رادیویی در عرصه انیمیشن نیز نقد حرفه‌ای نداریم. خود رادیو باید در این زمینه سرمایه‌گذاری کند و برنامه های متعددی نظیر وبینار تشکیل دهد و با ناشران برای انتشار نقد نمایش رادیویی قرارداد ببندد تا در مورد اجرای نمایش رادیویی نقد داشته باشیم. من روی کلمه اجرا تاکید می‌کنم چون در ایران در مورد اجرای نمایش رادیویی نقد نداریم و اگر هم نقدی باشد به نقد داستان نمایش و شخصیت پردازی آن و مواردی از این قبیل مربوط است.»

او در بخش پایانی سخنان خود به موضوع زبان و نقش آن در رادیو اشاره کرد: «مقوله زبان در رادیو مقوله بسیار حساسی است. مثلا من خودم عضو گروه واژه گزینی تخصصی سینما و تلویزیون فرهنگستان زبان و ادب فارسی هستم. ما در این گروه برای واژه‌ای مثل آیتم معادل فارسی می‌یابیم و آن‌قدر آن واژه را با صدای بلند بیان می‌کنیم تا تمام عیب و ایرادهای آن به چشم بیاید و از این موضوع آگاهی یابیم که به لحاظ زبان‌شناسی و بیان مشکلی نداشته باشد. رادیو رسانه ای است که می‌تواند شکل درست ادا کردن کلمات و واژه‌ها را به مخاطب آموزش دهد. بعضی از مردم واژه‌ها را می شناسند اما شکل صحیح ادای آنها را نمی‌دانند. رادیو باید این موضوع را به مردم آموزش دهد. بعضی از واژه‌های قدرتمند وقتی کنار هم قرار می‌گیرند به خوبی قادر به فضاسازی هستند. در رادیو زبان برای فضاسازی بسیار مهم است؛ اما در تلویزیون چنین نیست و می‌توان با تصویر فضاسازی کرد. واژه‌ای که برای دیالوگ‌نویسی انتخاب می‌شود باید قدرت تخیل مخاطب را برانگیزد و بازی‌های زبانی ایجاد کند. یاکوبسن می‌گوید هر چه مجرای ارتباطی گسترش یابد و گسترده‌تر باشد، ارتباط با مخاطب بهتر اتفاق می‌افتد. اگر این مجرا بسته باشد امکان ارتباط از بین می‌رود.»

او در ادامه این بحث توضیح داد: «در تبدیل یک رمان به نمایش رادیویی باید واژگانی که گزیده می‌شود بهینه باشد. این واژگان می‌تواند همان معنی ترجمه شده نباشد و لزومی به انجام این کار نیست. مثلا واژه ابزورد گاه در رسانه‌های مختلف به پوچی معنی می‌شود ولی معنی اصلی آن این نیست. واژه ابزورد را باید توضیح دهید و این مفهوم ترجمه شدنی نیست. مثلا فرض کنید در اتاق خود نشسته‌اید و ناگهان یک کابوی (گاوچران آمریکایی) وارد اتاق شود و گوشه‌ای بنشیند و با گیتار خود آهنگی بزند و سپس از همان راهی که آمده برود و از در اتاق خارج شود. این یک اتفاق ابزورد است و همان‌طور که می‌بینیم نمی‌توان آن را پوچ نامید. در متن رادیویی نمی‌توان مانند رمان توضیح زیادی داد؛ پس باید از علم واژه گزینی استفاده کرد و واژه‌های مناسبی برای ارتباط با مخاطب انتخاب نمود.»

انواع نقد در رادیو و تلویزیون با عرصه مکتوب تفاوتی ندارد

بخش پایانی این نشست به پرسش‌های حضار و شنوندگان و همچنین دبیر این نشست یعنی امیررضا نوری پرتو و پاسخ رامتین شهبازی به آنها اختصاص داشت.

یکی از نخستین پرسش‌ها این بودکه آیا ترجمه درست کلمات برای مدیوم رادیو به منظور افزایش قدرت تخیل مخاطب تکنیک خاصی دارد؟ مثلا آیا می‌توان از تمثیل و موارد مشابه برای این کار استفاده کرد؟

پاسخ رامتین شهبازی به این پرسش: «در فضای عمومی باید یک کار رادیویی با استفاده از افکت و نوع بازی بازیگر به فضایی برسد که بر مخاطب تاثیر بگذارد. اگر گستره واژگان خود را برای نوشتن متن تقویت کنید بسیار مفید است. شکسپیر واژه‌های فراوانی را به زبان انگلیسی افزود که شاید اکنون بعضی از آنها به صورت روزمره استفاده نشود، ولی مسلما به غنای این زبان افزوده است. شما به عنوان نویسنده بد نیست متون ایرانی و نه ترجمه را بخوانید و رونویسی کنید و واژگان قدرتمند به کار رفته در آنها را برای خود تکرار کنید تا تمرینی برای نویسندگی شما باشد. چون ما وقتی چیزی را می‌نویسیم، واژگان ناخودآگاه به ذهن ما و ناخودآگاه ما اضافه می‌شوند. بعضی از نویسندگان بعد از انجام دو یا سه کار دیگر واژه‌ جدیدی برای ادامه نوشتن ندارند و به همین دلیل نوشتن را رها می‌کنند. بعضی از اساتید ما به عنوان تحقیق یا تکلیف کار تایپ شده از ما نمی‌پذیرفتند و می‌گفتند کار خود را با دست بنویسید و از متون مختلف رونویسی کنید؛ چون این عمل کارکرد خوبی داشت و در یادگیری بسیار تاثیرگذار بود.»

پرسش بعدی به این ترتیب مطرح شد: آیا تا به حال نقد جدی بر نمایش رادیویی داشته‌ایم؟

پاسخ رامتین شهبازی به این پرسش: «چنین چیزی در ایران نیست و اگر هم باشد بسیار کم و ناچیز است. ما چند سال قبل کاری که به آقای صدرالدین شجره تعلق داشت را نقد کردیم. البته آنجا هم زیاد در مورد اجرا صحبت نشد و به نقد اجرا نپرداختیم و بیشتر در مورد شخصیت‌پردازی و محتوای داستان و مواردی از این دست صحبت کردیم. باید قاطعانه گفت که ما متاسفانه دانش نقد نمایش رادیویی را در ایران نداریم. ما باید علم خود را در مورد اجرای این نوع نمایش افزایش دهیم. بسیاری از ما دنبال این کار نرفتیم و این حوزه هنوز بی‌بضاعت است. در حوزه نقد اجرا من تا به‌حال چیز خاصی ندیدهام و در این زمینه ما بسیار بی‌بضاعتیم. همین امر می‌تواند موضوع پژوهش و پایان‌نامه باشد و دانشجویان به آن بپردازند تا بخشی از این خلاء جبران شود.»

پرسش بعدی از این قرار بود: در گالری نقاشی این امکان وجود دارد که مخاطب چند اثر را با سبک‌های مختلف کنار هم ببیند و از اختلاف‌های بینشان به خصوصیت منحصر به فرد هر کدام پی ببرد. مشابه این امر برای اثر شنیداری به چه صورت ممکن است؟

پاسخ رامتین شهبازی به این پرسش: «رادیو نمایش آثاری را پخش می‌کند که سبک گوناگون دارند و با یکدیگر فرق می‌کنند. در فضای مجازی بسیاری از علاقه‌مندان هنر نمایش کارهای خوبی انجام می‌دهند و ذوق و شوق زیادی دارند. این فضا خود مجالی برای قیاس فراهم می‌آورد. امیدوارم آقای دکتر رهبر برنامه‌ای را در نظر بگیرند که موضوع آن آموزش اجرای نمایش برای رادیو باشد. خوبی رادیو نمایش ایران آن است که در امر اجرای نمایش تولید دارد و فقط مصرف کننده نمایش‌های قدیمی نیست. پس تنوع خوبی در آثار این رسانه وجود دارد. اصغر فرهادی کار خود را از نمایشنامه‌نویسی برای رادیویی آغاز کرد؛ پس می‌توان گفت که اینجا یعنی رادیو محل خوبی برای آموختن است.»

آخرین پرسش این نشست نیز چنین بود: دانشجویان معمولا فرق نقد با تحلیل آکادمیک را نمی‌دانند. لطفا در این مورد مقداری توضیح دهید که چه کنند تا تفاوت نقد و تحلیل را بشناسند؟

پاسخ رامتین شهبازی به این پرسش: «انواع نقد در رادیو و تلویزیون با عرصه مکتوب تفاوتی ندارد. نقد یعنی اینکه ببینیم یک اثر نمایشی درست یا غلط است. اما در تحلیل ما فقط به دنبال یک موضوع مشخص هستیم و قصد داریم آن موضوع را با توجه به اثر نمایشی مد نظر خود تبیین کنیم و نمی‌خواهیم حرف از درست یا غلط بودن آن بزنیم. آرتیکل (Article) یا مقاله‌های دانشگاهی ساختار مشخصی مبتنی بر بحث و نتیجه‌گیری دارد. در آرتیکل این موضوع که من چه نظری دارم مهم نیست. اما اسی (Essay) یا تحلیل یا جستار این‌گونه نیست و ساختار متفاوتی دارد. در تحلیل شما به عنوان نویسنده و صاحب‌نظر در متن حضور دارید و تمام محتوای آن نظر شخصس خود شما است. در اینجا برخلاف مقاله لزومی به وجود ارجاع یا نظریه نیست. آرتیکل متن شما نیست، بلکه متن علم است. اما جستار متن شما است و شما در آن حضور دارید. در آرتیکل واژگان دارای بار عاطفی نیست و همه چیز کاملا خشک و جدی است؛ اما در جستار چنین خصلتی وجود دارد و می‌توان از کلمات و واژگان دارای بار عاطفی استفاده کرد. یعنی در آرتیکل احساسات وجود ندارد و بحث کاملا علمی است، اما در جستار چنین نیست. این موارد در تمام رسانه‌ها اعم از مکتوب و غیر مکتوب یکی است و تفاوتی با هم ندارد.»

در مطالب بعدی ایران تئاتر به سایر پنل‌های مجموعه نشست تحلیل ساختار، محتوا و جایگاه ادبیات نمایشی در رادیو خواهیم پرداخت و محتوای سخنرانی کارشناسان این ‌هم‌اندیشی را در ایران تئاتر بازتاب خواهیم داد.




مطالب مرتبط

در گفت‌وگو با مدیرکل هنرهای مطرح شد

از تصویب سند تحول تا راه‌اندازی بنیاد ملی تئاتر
در گفت‌وگو با مدیرکل هنرهای مطرح شد

از تصویب سند تحول تا راه‌اندازی بنیاد ملی تئاتر

کاظم نظری، به مناسبت روز ملی هنر‌های نمایشی (هفتم فروردین)، ضمن توضیحاتی درباره سند تحول و راه‌اندازی بنیاد ملی تئاتر، اولویت‌های اداره کل هنر‌های نمایشی در سال جدید را تشریح کرد.

|

مدیرکل هنرهای نمایشی از  دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی قدردانی کرد

مدیرکل هنرهای نمایشی از دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی قدردانی کرد

مدیرکل هنرهای نمایشی در پاسخ به پیام دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نوشت پیام پر از مهر و محبت تان برای خانواده نجیب و ارزشمند تئاتر نه تنها ایجاد انگیزه دوچندان و مضاعف در آغاز سال جدید شد بلکه مهر تایید آن شورا به عنوان مرجع عالی سیاستگذاری، تصمیم‌گیری و هدایت امور فرهنگی در ...

|

ارزیابی مدیرکل هنرهای نمایشی از شرایط تئاتر در سال 1402 

هرچه در توان داشتیم، انجام دادیم ولی با شرایط مطلوب فاصله داریم
ارزیابی مدیرکل هنرهای نمایشی از شرایط تئاتر در سال 1402 

هرچه در توان داشتیم، انجام دادیم ولی با شرایط مطلوب فاصله داریم

کاظم نظری، مدیرکل هنرهای نمایشی با بیان این نکته که هرچه در توان داشتیم برای تئاتر در سال 1402 انجام دادیم ولی با شرایط ایده‌آل فاصله داریم، گفت برای پیشبرد اهداف عرصه هنر و فرهنگ، نهادهای دیگر هم باید به کمک وزارت ارشاد بیایند.

|

نظرات کاربران