در حال بارگذاری ...
...

نقش زبان در متون نمایشی بررسی شد

روز پنجشنبه دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی ، دکتر محمدرضا خاکی و منصور براهیمی به سرای اهل قلم هجدهمین نمایشگاه کتاب تهران آمدند تا «نقش زبان در متون نمایشی» را بررسی کنند.

جام جم آنلاین: روز پنجشنبه دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی ، دکتر محمدرضا خاکی و منصور براهیمی به سرای اهل قلم هجدهمین نمایشگاه کتاب تهران آمدند تا «نقش زبان در متون نمایشی» را بررسی کنند.
این نشست با سخنان ناظرزاده کرمانی آغاز شد. او ابتدا این جمله را بر زبان آورد تا تفاوت بین متون نمایشی و ادبی را یادآور شود. «تئاتر در حوزه عمل معنا پیدا می کند ، آن قدر که در فقدان هر نوع کلامی تئاتر شکل می گیرد.» او که در دومین روز برپایی نمایشگاه کتاب تهران به این مکان آمده بود با بررسی وجود تفاوت زبان و بیان نمایشی سخنانش را ادامه داد: «زبان نمایشی و بیان نمایشی 2 مقوله کاملا متفاوت هستند». او بیان نمایشی را یک مجموعه کلی دانست که شامل دیالوگ ، رفتار بازیگران ، چیدمان صحنه ، رنگ آمیزی صحنه و... می شود و از زبان نمایشی به عنوان عنصری جزیی نام برد که شامل چیز دیگری نمی شود. این نشست اما با سخنان منصور براهیمی ادامه یافت.

او ضمن تائید سخنان ناظرزاده به شرح و بسط آن پرداخت و گفت : زبان نمایشی یکی از مناقشه های بزرگ عرصه ادبیات مکتوب است اما هرگز بحث علمی درباره این مقوله صورت نگرفته است.

او به این مهم هم اشاره کرد که در این سالها پیش فرض های متفاوتی درباره خصوصیات زبان نمایشی ارائه شده است که اغلب آنها هم غلط است و بیشتر این پیش فرض ها از مشروطه شکل گرفتند و هنوز هم بسیاری آنها را مطرح می کنند. او این موارد غلط را برشمرد و گفت : یکی از معروف ترین نقل قول ها از تی.اس.الیوت است ، او می گوید:« زبان تئاتر قبل از این که طرح شود رابطه برقرار می کند.» به عقیده براهیمی ، بسیاری از دیالوگ هایی که در تئاتر ارائه می شوند ، صرفا برای درک شدن نیستند ، بلکه برای فهم موقعیت از سوی مخاطب در متن گنجانده می شوند. او این موضوع را نیز مطرح کرد که ، «متن در زبان نمایشی پیش از هر چیز برای این مطرح می شود که ما متوجه موقعیت شخصیت ها روی صحنه شویم و صرفا این مفهوم مدنظر نمایشنامه نویس نبوده است». براهیمی با اشاره به چگونگی زبان نمایشهای مطرح و ماندگاری چون هملت گفت: «زبان نمایشی در این آثار عین موقعیت است ، یعنی نمایشنامه ای چون هملت موقعیت را برای ما اجرا نمی کند بلکه همه چیز از همان آغاز اجرا می شود و ما در موقعیت قرار می گیریم». خاکی نیز در ادامه این نشست به نمایشنامه های باستانی چون آثار سوفکل اشاره کرد و گفت : «به نظرم در قدیمی ترین نمایشنامه ها هم تراژدی را تعریف نمی کنند ، تراژدی روایت نیست بلکه عمل است». او ادامه داد: «وقتی درباره نمایش و زبان نمایشی حرف می زنیم ، نباید به متن که عبارت از ادبیات است ، فکر کنیم ، گرچه تاریخ تئاتر مبتنی بر ادبیات تئاتر است ، اما هدف نمایشنامه نویس تولید یک متن ادبی نیست.

او می نویسد تا متن اجرا شود.» خاکی اهمیت پیدا کردن کارگردان در تئاتر طی یک قرن اخیر را یادآور شد و این مهم را مطرح کرد که :«قرنها و قرنهاست که تئاتر را مبتنی بر ادبیات می دانند اما تقریبا از یک قرن پیش با اهمیت پیدا کردن مفهوم کارگردانی ، ادبیات در اولویت چندم قرار گرفت». او زبان نمایشنامه را چیزی ورای ادبیات توصیف کرد ، چرا که به اعتقاد او : در نمایشنامه شخصیت ها به گونه ای حرف می زنند که شخص دیگری هم حرفها را بشنود ، یعنی همه دیالوگ ها به خاطر این که شخص ثالث حرفها را بشنود ، ادا می شوند و این اصلی ترین مساله ای است که ادبیات نمایشی را از دیگر گونه ها متمایز می کند. این نشست اگرچه اولین نشستی بود که با این موضوع برگزار می شد ، اما ادامه آن می تواند به تقویت درام نویسی در ایران کمک کند ، موضوعی که خیلی ها معتقدند در ایران از ضعف رنج می برد.