در حال بارگذاری ...
...

گفت‌وگو با سعید ذهنی، آهنگساز«سانتاکروز»

موسیقی این نمایش اولین موسیقی فول سمپل تئاتر در ایران است. البته به خاطر شرایط خاص سانتا کروز.این نمایش به راحتی جا برای غلتیدن در یک رمانس عاشقانه را دارد ولی ما آن را کنترل کردیم تا مبدل به فیلم‌های هندی نشود.

مهدی وجدانی:
سعید ذهنی، دارای مدرک لیسانس کارگردانی و استاد دانشگاه، خالق بیش از یکصد قطعه موسیقی در زمینه سریال، تئاتر، فیلم سینمایی و ساخت قطعه موسیقی در زمینه ارکسترال، پاپ و سنتی است و از جمله پایه‌ گذاران موسیقی تئاتر در ایران به حساب می‌آید. از کارهای او سریال کت جادویی، جوان امروز، شن‌های کف رودخانه، بوی غریب پاییز و.... را می‌توان نام برد. به بهانه ساخت موسیقی تئاتر «سانتا کروز» به کارگردانی هما روستا با او پیرامون وضعیت موسیقی تئاتر در کشور و طراحی موسیقی «سانتا کروز» به گفت‌وگو نشسته‌ایم.
دیدگاه شما نسبت به موسیقی نمایش سانتا کروز چگونه است؟
مهمترین بخش موسیقی این اثر فضاسازی برای رسیدن به شرایط دراماتیک در”سانتا‌کروز” است. محیطی که نتوانید به هیچ جای دنیا نسبتش دهید. فقط بتوانیم ویژگی بومی بودن آن را درک ‌کنیم البته به کمک ادوات مدرن.
طراحی موسیقی بر چه پایه‌ای است؟
ابتدا یک مقدمه موسیقیایی که مشروط بر تعقل است نه عواطف و سعی دارد تا ما را به فکر فرو برد طراحی شده، چون نوشته‌های ”مارکس فریش” عموما به آرزوهای آدمی می‌پردازد. در این نمایش با آدم‌هایی رو به رو می‌شویم که هر کدام با روش خود در نهایت به اصل همیشه جاوید«هیچ چیز با هم بوجود نمی‌آید» می‌رسند.
در طراحی ملودیک موسیقی نیز تنها خط سوپرانوی وکال است. نغمه‌ای که با فضای کار کاملا هماهنگ است.
تاکید موسیقی سانتا کروز بر چه موضوعی است؟
اولا ما در کنار بندرگاهی هستیم که نمی‌دانیم در کجای دنیاست. ثانیا قرار است اتفاق رومانسی را شاهد باشیم.
خانم روستا چه کمکی در زمینه طراحی کار موسیقی به شما انجام داد؟
تاکید ایشان فقط بر حفظ فضای بندرگاهی و بومی کار بود.
سازبندی طراحی شده حول چه محوری است؟
افکت‌های استفاده شده مثل صدای باد یا صدای دریا... همگی به صورت یک لایت مونیف طراحی شده که خاص همین نمایش است،ترکیبی از بافت‌های سازهای کوبه‌ای و پوستی.
از ادوات سازی دیگری به طور زنده درکار استفاده نشده است؟
تنها قسمتی که به طور زنده ضبط شده است سوپرانوی وکال است، ضمنا موسیقی این نمایش اولین موسیقی فول سمپل تئاتر در ایران است. البته به خاطر شرایط خاص سانتا کروز.
به چه علت از موسیقی به مدت طولانی استفاده نشده است؟
موسیقی این کار در خدمت اثر است به طوری که کارگردان خود را به موسیقی تکیه نداده است و موسیقی سوار بر کار نیست، با اینکه سانتا کروز به راحتی جا برای غلتیدن در یک رمانس عاشقانه را دارد ولی ما آن را کنترل کردیم تا مبدل به فیلم‌های هندی نشود.
المان‌های رمانس کار را چگونه بیان کردید؟
سوپرانوی اجرا شده که عمداً آن را به صورت زنده در استودیو ضبط کردیم. البته موتیف رومانسی نیز برای روابط بین‌ ویولا، پلگرن و سرهنگ طراحی شده که از ساز ویبرافون استفاده شده است.
آیا در این موسیقی توانستید به خواسته‌های خود برسید؟
تا آنجا که انتظار از موسیقی تئاتر است، بله‌ ولی در کل موسیقی تئاتر در ایران دچار مشکلاتی است که مربوط به ارزش گذاری‌های غلط از طرف مسئولان است.
این ارزش‌گذاری‌ها را چگونه می‌بینید؟
در همه جای دنیا برای تئاتر پول خرج می‌شود و از تئاتر پول در نمی‌آورند ولی در ایران مسئله کاملا برعکس است. با جشنواره و همایش‌های مختلف با چنین کیفیتی به جایی نمی‌رسیم. وقتی در کنفرانس مطبوعاتی جشنواره فجر، کارگردان کانادایی می‌گوید:«من کارمند یک رستوران هستم. یک روز اتفاقی حین گشت زنی در اینترنت فراخوان جشنواره را دیدم، ثبت نام کردم و فورا پذیرفته شدم»، دیگر چه توقعی از پیشرفت تئاتر کشور داریم.
آیا این تفاوت‌ها در سایر بخش‌ها نیز اعمال می‌شود؟
ورزشکاری که 300 کیلو وزنه بلند می‌کند از طرف دولت و نهادهای مختلف حمایت می‌شود ولی فلان بازیگر یا آهنگساز که در چندین جشنواره از او تقدیر می‌شود را مورد لطف قرار نمی‌دهند. آهنگساز، ورزشکار، بازیگر و... همه اعضای یک خانواده‌اند، اگر بین بچه‌های یک خانواده تبعیض قایل شویم مشخصا فرد یا عقده‌ای می‌شود یا گوشه‌گیر یا سرخورده و موجب می‌شود تا به نوعی حتی دست به هر کاری بزند برای نشان دادن خودش.
علت چنین ضعف‌هایی را چگونه ارزیابی ‌می‌کنید؟
ما از پایه دچار مشکل هستیم، اول باید مشکل تئاترمان را برطرف کنیم بعد به موسیقی آن بپردازیم. باید ارکان آموزشی تئاتر تقویت شود تا موسیقی خوب نیز تولید شود چون تئاتر جنبه‌ دیداری دارد نه شنیداری.
اوضاع موسیقی تئاتر در حال حاضر چگونه است؟
اینکه امروز در مجموعه تئاترشهر از هر 10 پوستر نمایش، 7 تای آنها دارای آهنگساز است، روند رو به رشدی است، ما تا قبل از سال 1366 چیزی به نام موسیقی تئاتر نداشتیم، معمول بود که از موسیقی انتخابی استفاده می‌شد تا اینکه یک سری زحمت کشیدند تا تئاتر ما دارای موسیقی خاص خودش شود من‌جمله خود من. «البته به گفته تمام کارشناسان و مسئولان» این حرکت رو به رشد برای من مهم است نه سکه‌های جشنواره فجر.
با اینکه 70 درصد کارها دارای موسیقی هستند ولی ضعف‌های زیادی در آنها دیده می‌شود؟
چون آهنگساز‌ها فقط با داشته‌های موسیقی وارد تئاتر می‌شوند و اگر از طرف کارگردان‌ها درست راهنمایی نشوند به بیراهه می‌روند. در دانشگاه‌ها نیز موسیقی فیلم یا تئاتر به درستی تدریس نمی‌شود. نمونه آن یکی از آهنگسازان مطرح که در دانشگاه به جای موسیقی فیلم، فلوت ریکوردر تدریس می‌کند چون دانش‌ آن را ندارد که بخواهد این کار را انجام دهد.
در زمینه گفته‌های برخی آهنگسازان و منتقدان پیرامون مدرک تحصیلی شما و کاری که انجام می‌دهید چه نظری دارید؟
معتقدم در یک میزگرد باز، نه بسته و در حضور جمع از دانشجویان تئاتر و موسیقی و بهترین آهنگسازانی که در زمینه موسیقی تئاتر فعالیت می‌کنند، پیرامون موسیقی دراماتیک بحث شود. منکر نداشتن علم در هر رشته‌ای نیستم ولی در این مملکت اکثرا در هر زمینه‌ای که درس خوانده‌اند مشغول به کار نیستند. تصویر اشتباهی است بگوییم کسی سواد دارد که وارد دانشگاه شده است.
آیا بدون علم موسیقی می‌توان آهنگسازی کرد؟
موسیقی توالی یک سری اصوات و نغمه‌های موقتی و هدفمند است که باید علم آن را داشته باشیم تا اثری را خلق کنیم. من هم اگر چنین علمی را نداشتم هرگز به مدت طولانی نمی‌توانستم مرتب کار کنم. به نظرم شما اگر می‌خواهید میزان سواد را بسنجید به کار آدم‌ها نگاه کنید.
عملکرد مرکز هنرهای نمایشی در زمینه تئاتر و موسیقی آن چگونه است؟
مرکز به سمت تئاتر موسیقیایی می‌رود چون معتقد است باید تماشاگران زیادی جذب تئاتر شود. بخش عمده تئاترهای ما اجرای رقص است که می‌تواند تئاتر هم باشد. موسیقی تئاتر یعنی موسیقی در خدمت تئاتر نه بالعکس آن. تئاتر برای ادامه حیاتش محتاج موسیقی نیست چون به تنهایی دارای عنصر خاص خود است که می‌‌تواند از عوامل دیگر نیز کمک بگیرد.
حرف آخر....؟
حرف‌های تکراری. امیدواریم داوران جشنو‌اره‌ها دارای تحصیلات موسیقی باشند، به کارها بها داده شود و....