در حال بارگذاری ...
...

یادداشتی از اصغر گروسی، نویسنده نمایش «تصویر مصور مظفری»

اندر توهمات شاه بیمار و دل باختنش به سینماتوقراف

ایران تئاتر- اصغر گروسی: «می‌خواهیم از این قلم صناعت جدید، شمشیری بسازیم بر علیه خودشان، از خودشان به خودشان بزنیم...»؛ این جمله‌ای است که مظفر در جمع بزرگان و درباریان در باب معرفی سینماتوقراف به زبان می‌آورد.

ولی جادوی این اتاق تاریک چنان شاه را واله و شیدای خود می‌کند که صد دل عاشقش شده و در مسیرش گام برمی‌دارد، آن چنانکه تمام مملکت را به این امر گسیل کرده و خود هدایت این جماعت را به عهده می‌گیرد و در اوهامش مرزهای جهان بیکران را درمی‌نوردد و می‌تازد.

غافل از اینکه عده‌ای پس پشت سرش دسیسه می‌کنند و رخت و تخت نو مهیا می‌کنند از برای ولیعهد.

داستان قاجار و قرن 18 و 19 و سفرهای ناصر و فرزندانش به فرنگ و مواجهه آنان با نشانه‌های تجدد خود روایت مفصلی است که می‌توان روزها نوشت و از شهد شکرشکنش سیراب شد، اما داستان تنها به این امر ختم نمی‌شود.

در ازدحام شاهزاده‌ها و ملیجکان این قوم، دسیسه بخشی جدایی‌ناپذیر است؛ از جادوجنبل تا قتل و ارعاب، از ترور امیر تا زهر خوراندن و قهوه قجری هر یک حدیثی کامل است از بلاهت و حکومت قوم قاجار. در نمایش تصویر مصور مظفری بخش کوتاهی از زندگی و سلطنت مظفرالدین‌شاه به تصویر درمی‌آید، هنگامه‌ای تاریخی که با آرایه خیال مزین شده و به سمع و نظر می‌رسد؛ دورانی بس متلاطم به لحاظ سیاسی و اجتماعی و عجیب و خیال‌انگیز از منظر ورود سینماتوقراف.

با ما همراه باشید در این مکاشفه شیرین و تاریخی در دالان‌های پرپیچ‌وخم کاخ گلستان و عمارت‌النساء هزارداستان.

آذرماه، سنه یک هزار و چهارصد خورشیدی