مروری بر مقالات ادوار جشنواره نمایش های آیینی و سنتی ((((((((( این گویا خلاصه مقاله است . الان فقط مقاله کامل منتشر می کنیم))))
بررسی ساختار روایی شبیه «سرگذشت شیرافکن» بر اساس جابهجایی نقش- کنشهای الگوی «گرماس»
ایران تئاتر-شهرام زرگر و لیلی عاج: شـبیه «سرگذشـت شیرافکن» اگرچـه پیـرو اسلوب کلـی تعزیـه اسـت، امـا در شخصیتپردازی و پیرنگ داســتانی نمونهای منحصربهفرد بــه شــمار میآید.
تقابــل حضــرت علــی (ع) بــا شــیرافکن دیگــر تقابــل خیــر و شــر مطلــق نیســت. زیــرا جوانمــردی اغراقآمیز حضــرت علــی(ع) در برابــر قاتــل گزافهگویش، ســرانجامی باشکوهتر و احساسیتر از ماجــرای پوریــای ولــی را رقــم میزنــد. تــا جایــی کــه شیرافکن در تقابــل بــا بــت درون و بتهای بیــرون قــرار گرفتــه و بــا عبــور از عشــق زمینــی کــه بــه دختــر شــقایق دارد، عشــقی والاتر را بــه دســت میآورد. آنچــه در ســاختار روایــی ایــن شبیهخوانی قابلتأمل اســت کارکــرد خالقانــه نقــش- کنشهای «گرمــاس» اســت. روایتشناســی کــه بــا بررســی نظریه «پــراپ» در ریختشناســی قصههای پریــان بــه دســتور زبانــی جهانــی و متفــاوت بــرای روایــت دســت یافــت. او معتقــد اســت کــه هــر پدیــدهای دو جنبـه متضــاد دارد و ایــن تقابلها هســتند کــه بــه روایــت شــکل میدهند و در قالــب قواعــد پیرنگ نمــود پیــدا میکنند. از نظــر «گرمــاس» قواعــد پیرنگ در شــش نقــش کنــش قابلاجرا هســتند. ایــن شــش «کنشگــر» در ســه جفــت متضــاد دستهبندی میشوند:
1. فرســتندە پیــام/ گیرنــده،
2. یاریدهنده/ مخالـف،
3. موضـوع شناسـایی/ شناسـنده یـا قهرمـان.
ایـن نقش کنشها در شـبیه «سرگذشـت شیرافکن» ابتـدا شـکل گرفتـه سـپس دگرگـون شـده و از نـو سـاخته میشوند. رونــدی کــه در نهایــت ایــن شــبیه مضحــک را بــه ملودرامهای مــدرن نزدیـک میسازد. ملودرامـی پرسوزوگداز کـه روایـان آن یعنـی شبیهخوانها در پایـان از نقشهای خـود بیـرون آمـده و بهعنوان دسـته شبیهخوان از بانیـان مجلــس درخواســت چــای و قلیــان میکنند.
واژگان کلیــدی: شبیهخوانی، شــبیه مضحــک، شــبیه «سرگذشــت شــیرافکن»، گرمــاس، الگــوی کنــش.