در آیین اختتامیه همایش ملی سیمای شاهچراغ در آیینه تعزیه عنوان شد
صفحات زرینی از دفتر تعزیه ایران به شیراز اختصاص دارد

آیین اختتامیه همایش ملی سیمای شاهچراغ در آیینه تعزیه در محل تالار ولایت حرم مطهر شاهچراغ با حضور تنی چند از مسئولان استانی فارس، هنرمندان و شبیهخوانان شیراز برگزار شد.
به گزارش ایران تئاتر، اسماعیل مجللی شبیهخوان و پژوهشگر تعزیه ایران در این مراسم درباره سابقه و وضعیت تعزیه در استان فارس اظهار داشت: در تألیف کتاب شبیهنامه، برنامه تعزیهخوانی تمامی استانها را مطالعه و مکتوب کردهام و هر استانی به حد بضاعت خود این تابلوی زیبای نقاشی را که سیمای اهلبیت بر آن نقشبندی شده است، رنگآمیزی کرده است. در این میان از پررنگ بودن نقش استان فارس بهخصوص خطه ادبپرور و هنرپرور شیراز نباید غافل ماند.
او در ادامه افزود: نخستین پله پایههای سوگواری نمایشی و شبیهسازی عاشورایی البته نه به این صورتی که امروز میبینیم در دوره زندیان و در شهر شیراز بنیان گذاشته شده که اسناد آن در کتاب ویلیام فرانکلین مکتوب شده است.
مجللی که در این همایش بهعنوان تعزیهخوان در مجلس شاهچراغ نیز حضور داشت اظهار داشت: دکتر ویلز در دوره قاجاریان از علاقهمندی ظلالسلطان به تعزیه مطالبی را نگاشته که تبیینگر صبغه و سابقه تعزیه در شیراز است.
این پژوهشگر تعزیه در ادامه با اشاره به محلهای اجرای تعزیه در یک سده اخیر در شیراز هم گفت: اعتبار شبیهخوانان شیرازی در گذشته به حدی بود که امنیت زائران شاهچراغ توسط یک تعزیهخوان به نام ملاباقر حضرتی که همان شمرالممالک باشد تأمین میشد که این خود نشانگر نقش پررنگ تعزیه در شیراز است. در گستره استان فارس تا آخرین نقطه شیعهنشین استان شاهد گروههای تعزیه هستیم و این ظرفیت را نباید نادیده بگیریم.
او افزود: رنسانس ادبی که در عهد قاجار صورت گرفت و طی آن شاعران کشور اقدام به سرایش شعر بر اساس آثار شاعران کلاسیک نمودند و عاشورا را یکی از مضامین خود قرار دادند، باید گفت بسیاری از این شاعران اهل همین دیار بودند از جمله وصال شیرازی و همای و قاآنی شیرازی.
مجللی در پایان گفت: پیشینه تعزیه شیراز نهتنها در گذشتهها مؤثر واقع شده است بلکه تعزیه معاصر ما نیز از شیراز جاری و ساری شد زیرا تا دهه 40 تعزیهخوانی در تمامی شهرها ممنوع بود و این هنر ارزشی به روستاها پناهنده شده بود و در جریان برنامههای دهه 40 و اجرای تعزیهها در شیراز روح تازهای در کالبد این هنر دمیده شد و عملاً این هنر از پستوها خارج شد و به شهرها بازگشت.