در حال بارگذاری ...
گفت و گو با احمد جولایی در باب این روزهای کرونایی :

هنرمندان را دریابیم

ایران تئاتر : دو سال از شیوع ویروس کرونا می‌گذرد و همچنان با آن دست به‌گریبانیم، ویروس کرونا با انتشار گسترده خود بخش قابل توجهی از مشاغل و کسب و کار‌ها را در جهان تحت تأثیر قرار داده است که مشاغل هنری از جمله این مشاغل به شمار می‌رود.

امروز بسیاری از مشاغل هنری از جمله تئاتر و سینما به دلیل شیوع این ویروس، روز‌های سخت و بحرانی را می‌گذرانند و هنرمندان این نوع از مشاغل دچار مشکلات و بحران‌های بسیاری هستند.

بیکاری یکی از مشکلاتی است که هنرمندان به ویژه اصحاب  تئاتر با آن دست به گربیان هستند؛ چراکه ویروس کرونا باعث شد تا شاهد کاهش تولیدات نمایشی باشیم. در این میان حمایت های محدود دولتی به معیشت هنرمندانی که درآمدی جز تئاتر ندارند و در این شرایط بیکار شده اند کمک چندانی نکرد. 

ازطرفی این روزها بحث مالیات هنرمندان در چالش قوه مفننه و در ارزیابی بودجه سال جدید به نتایج مطلوب اهالی هنر نرسید.

احمد جولایی استاد ادبیات نمایشی نویسنده و پژوهشگر، معتقد است که هنرمند دارای سه ساحت تنانی (جسمانی، اجتماعی و روانی ) است که اگر خدشه‌ای به یکی از این سه ساحت وارد شود. در شرایط بحرانی همچون شیوع ویروس کرونا، هنرمند نمی‌تواند روز‌های سخت را به سهولت بگذارد و دچار مشکلات بسیاری خواهد شد. تا جایی که منجر به نابودی‌اش می‌شود.

در روزهای اسفند که سال کرونایی زودتر از نوروز ایرانی تازه می شود با او درباره کرونا ، تئاتر و اهمیت توجه به معیشت و جایگاه اعتباری هنرمند گفت و گو کرده ایم.

با توجه به تداوم شیوع ویروس کرونا و نوسان شرایط بحران که فعالیت های هنری را تحت شعاع قرار داده و هنرمندان را دچار مشکلات بسیار کرده ، چه توقعی از هنرمند می توان داشت؟

 هنرمندان به واسطه هنرشان در شرایط بحران، تعهد و رسالت ویژه‌ای دارند؛ جوامع از روزی که خود را شناخته‌اند. همواره و به واسطه سطح دانش‌شان، سعی کرده‌اند با پیرامون خود ارتباط برقرار کنند، این ارتباط پیرامونی از طریق پنج کانال حسی است و البته ما حس ششمی هم داریم که هنرمند از این طریق به خلق اثر می‌پردازد. این نوع از حس، همچون حواس پنجگانه، وضوح ندارد و هنرمند بر اساس تفکری که دارد، احساسش را در قالب هنر به جامعه عرضه می‌کند.

مادر یا آموزگار آدمی را طبیعت می‌دانیم، به همین دلیل همه آثار کلاسیک رئالیته و برگرفته از حقیقت پیرامونی است که وجود دارد؛ هنرمندان معمولا نسبت به جوامع خود بر سه وضعیت قابل ترسیم‌اند که اولین گروه را هنرمندان پیشگام می‌نامیم.

این گروه از هنرمندان به ترسیم وضعیت مطلوب می‌پردازند و برای رسیدن به نقطه مطلوب، برای آینده نقطه‌گذاری می‌کنند.

گروه دوم را هنرمندان همگام می‌نامیم. آن‌ها در شرایط بحران یک سری از موضوعات را استخراج کرده و به واسطه هنرشان، آن را به جامعه عرضه می‌کنند. این موضوع به مانند کپسول بسته‌بندی می‌ماند که آن را داخل یک فرم زیبا در اختیار کودکان قرار می‌گیرد.

و این گروه از هنرمندان، موضوعات تلخ را با زبان و بیانی هنرمندانه توصیف می‌کنند تا مخاطب را در خصوص آن موضوع، به اقناعی برسانند؛ چراکه وقتی جامعه هدف اقناع شوند، شاهد پیشگیری از بسیاری خطرات خواهیم بود.

گروه سوم را هنرمندان پسگام می‌نامیم. این گروه به مانند ضرب المثلی می‌ماند که معروف است از کرامات شیخ ما چه عجب شیره خورد و گفت شیرین است.

این گروه در بخشی از موضوعات می‌توانند بسترسازی‌های مختلفی را در جامعه داشته باشند. به این معنا که هنرمندان در این دسته به واسطه هنرشان به تبیین موضوع مورد نظر می‌پردازند.

هنرمندان پسگام، پس از مطرح شدن موضوعی در جامعه، به فکر خلق اثر می‌افتند و تولیداتی را روانه می‌کنند. این گروه از هنرمندان چندان جدی گرفته نمی‌شوند.

 البته هر سه گروه از هنرمندان، رسالت‌شان را در برابر موضوعاتی که در جامعه مطرح می‌کنند...

 رسالت هنر باید در راستای آگاهی بخشی و جهت دهی به جامعه باشد؛ هنر به واسطه یک هنرمند خلق می‌شود و تا هنرمندی وجود نداشته باشد، هنری پدید نمی‌آید.

برای ماندگاری یک اثر هنری نیازمند این هستیم که ساحت تنانی یا جسمانی یک هنرمند سالم باشد و حواس‌مان به نیاز‌های این ساحت از هنرمند باشیم.

همچنین هنرمند برای تحقق رسالتش مستلزم سه ساحت شخصیتی است. ساحت اول را تنانی یا جسمانی می‌نامیم. در این ساحت شاهد هستیم که هر هنرمندی با هنرمند دیگر متفاوت است، حتی اگر دو هنرمند پدر و پسر و یا مادر و دختر باشند: هیچ فرقی نمی‌کند، هر یک از هنرمندان برای خود شخصیت مستقلی دارند. برای مثال آقای محمدعلی کشاورز شخصیت پدرسالار و آقای کریم اکبری مبارکه شخصیت ابن ملجم را خلق کرد. بنابراین شاید چندین ابن ملجم و پدرسالار خلق شود، اما هیچ کدام پدر سالار محمدعلی کشاورز یا ابن ملجم کریم اکبری مبارکه نخواهند بود.

ساحت دوم را اجتماعی می‌نامیم. در این نوع از ساحت باید حواس‌مان به جایگاه اجتماعی هنرمند باشد.

البته ضمن احترام به همه هنرمندان، منظور از هنرمند، لاکچری یا شناخته بودن نیست. بلکه هنرمند کسی است که با پدیده‌ای به نام هنر آشناست و تلاش می‌کند تا با فعالیت هنری، رسالت خودش را در جامعه به عنوان یک واحد از این جامعه انجام دهد.

برای مثال اگر نگاهی بر آثار شکسپیر داشته باشیم، متوجه تأثیرگذاری آثار می‌شویم؛ ادیپ شهریار، اثر ۲۵۰۰ ساله‌ای است که همچنان پس از سال‌ها شاهد اثرگذاری آن هستیم، تا جایی که فروید می‌گوید: در مدت طبابتم، شخصی به نام ادیپ را معاینه کردم.

هنرمندان زمانی مشارکت می‌کنند که نسبت به آن موضوع قانع شده باشد و ماجرا را باور کنند. البته این امر وظیفه حکومت است تا با حفظ سه ساحت تنانی، اجتماعی و روانی، آن‌ها را اقناع کند و در بسیاری از موضوعات مهم در جامعه، هنرمندان را مشارکت دهد.

ساحت روانی، سومین ساحت هنرمند است که باید حفظ شود؛ برای مثال یک هنرمند از شهرتش باید برای فرهنگسازی بسیاری از موضوعات استفاده کرد و اگر یک روز از چراغ قرمز رد شد و پلیس جلوی او را گرفت، نگوید که هنرمند مشهوری هستم و با من کاری نداشته باشید بلکه او باید پشت چراغ قرمز بایستد تا این نوع رفتار مثبت را ترویج کند برای طرفدارانش و کسانی که او را در خیابان می‌بینند.

ساحت روانی یکی از ساحت‌های مهم یک هنرمند می‌باشد؛ چراکه بخشی از باور و اعتقاد در اثری گنجانده می‌شود که او خلق می‌کند.

و در تداوم فرسایشی بحران های همچون کرونا، چه انتظاری از جامعه هنری کشور می‌رود؟

 اگر جوامع دچار حالت ویژه‌ای همچون ویروس کرونا شوند، هنرمندان می‌توانند با خلق آثار متعددی در این زمینه تأثیرگذار باشند.

البته ویروس کرونا، پدیده نوظهور و غریبی نیست و مشابه آن را در گذشته شاهد بودیم و تنها تفاوتش با این دوره سطح درگیری آن است که امروز سطح درگیری این ویروس را بیشتر مشاهده می‌کنم؛ چراکه جابه جایی در عصر کنونی آسان‌تر از سال‌ها و قرن‌های پیشین است. اولین آثار نمایشی جهان همچون نمایشنامه ادیپوس با موضوع طاعون است و در اولین صحنه این نمایش شاهد هستیم که با طاعون آغاز می‌شود.

همچنین در دوران صفویه با شیوع بیماری طاعون، شاهد قربانیان بسیاری بودیم. این در حالی است که بیماری کرونا در شرایط کنونی بسیار بزرگ و وحشتناک جلوه داده شده است. یکی از دلایل این امر را می‌توانیم تفاوت در سطح جا به جایی‌های انسان بدانیم؛ چرا که امروز یک فرد در کمتر از ۲۴ ساعت می‌تواند از کشوری به کشور دیگر سفر کند. در حالی که در گذشته چنین امکانی وجود نداشت.

به نظر می‌رسد اگر قرار است ویروس کرونا کنترل شود، ابتدا باید مردم را متقاعد کنیم. یکی از شیوه‌های اقناع مردم. ایجاد ترس است. گاهی افراد از جریمه شدن ترس دارند و همین امر سبب می‌شود تا خطایی را انجام ندهند

بنابراین قانون همیشه نیازمند مجری است و کسی که خودش اقناع شود، نیازمند مجری ندارد؛ هنر پدیده مؤثری است که می‌توان به واسطه آن مردم را اقناع کرد.

هنرمندان هواره توانسته اند با خلق  اثر هنری،  جامعه هدف را در خصوص موضوع مورد نظر اقناع کنند...

بله همینطور است. برای این موضوع استاد فرشچیان را مثال می‌زنم. این هنرمند در صحبت‌هایش عنوان کرد که در مقطعی تاندون دستش قطع شده بود و برای حل این مشکل باید جراحی می‌کرد، تا اینکه پیشنهاد طراحی ضریح حضرت امام رضا(ع) را به او دادند او تعریف می‌کرد زمانی که به طراحی پرداخت، درد دستانش را فراموش کرده بود و حتی دیگر دستان درد نمی‌کرد. این بخش از ساحت روانی استاد را شاهد هستیم و هم اکنون زمانی که به بارگاه امام رضا(ع) می‌رویم، شاهد شاهکاری استاد فرشچیان هستیم.

و البته بنظر می‌رسد برای حفظ سه ساحت تنانی، اجتماعی و روانی هنرمند، نیازمند سرمایه‌گذاری عظیمی از سوی نظام فرهنگی کشور هستیم، به خصوص که دوسال است با شیوع ویروس کرونا بسیاری از هنرمندان ما در وضعیت مناسب معیشتی قرار ندارند...

در شرایط کنونی که بسیاری از هنرمندان کشور به دلیل شیوع ویروس کرونا در معرض خطر هستند، باید پوشش‌های لازم را داشته باشد و به نوعی تأمین شود؛ ما هنرمندانی را داریم که به دلیل بیکاری، از پس انداز‌شان هزینه می‌کنند. اگر‌شان اجتماعی هنرمندان ر‌ها شود، دیگر آن‌ها از برش و درخشندگی لازم برخوردار نخواهند بود. همچنین اگر هنرمند را به مانند قطعه طلایی در نظر بگیریم، زمانی که‌شان اجتماعی‌اش دچار خدشه شد، گویی آن قطعه طلا تبدیل به مس می‌شود، یعنی فلزی که دیگر آن جلوه همیشگی را نخواهد داشت.

هم اکنون هنرمندانی را در کشور شاهد هستیم که دچار گرفتاری‌های بسیاری هستند که متأسفانه هیچ توجهی به آن‌ها نمی‌شوند همچنین هنرمندانی که دچار ویروس کرونا شدند و به دلیل نداشتن هزینه‌های درمان، با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می‌کنند.

حفظ ساحت سه‌گانه ( تنانی، اجتماعی، روانی) یکی از وظایفی است که در قبال هنرمندان داریم؛ نباید به راحتی از هنرمندان بگذریم

هنرمندان همچون شیشه هستند و هر اندازه شیشه بشکند، برنده‌تر می‌شود. آن‌ها نباید مورد بی‌لطفی و کم لطفی قرار بگیرد چراکه شاهد خسارت‌های بالایی خواهیم بود.

البته گاهی اوقات هم در خصوص هنرمندان سرمایه‌گذاری‌های اشتباهی می‌شود...

این موضوع مبنی بر اینکه بر روی هنرمندان سرمایه‌گذاری اشتباهی می‌شود یا آن‌ها مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد بستگی به تقویت آن سه ساحت دارد. گاهی اوقات یک تا دو ساحت از یک هنرمند تقویت می‌شود و شاهد بی‌توجهی در ساحت سوم او هستیم که همین امر سبب می‌شود که نتایج منفی شود.

به هرحال یک هنرمند پس از مدتی تبدیل به یک رسانه می‌شود. چگونه می‌توان آموزههای مناسبی را به آن‌ها ارائه کرد؟

هنرمند پس از مدتی تبدیل به یک رسانه می‌شود. البته باید گفت که همیشه شخصیت‌ها مرهون موقعیت است و شخصیت کسی ساخته نمی‌شود مگر اینکه یک موقعیت در اختیارش قرار گرفته شود، این بستر و این موقعیت است که شخص در آن رشد داده می‌شود.

در شرایط کنونی چه حمایت‌هایی می‌توانیم از جامعه هنری در کشور داشته باشیم؟

برخی از هنر‌ها را هنرمند می‌تواند به صورت انفرادی خلق کند که می‌توان به نقاشی اشاره کنیم، اما در حوزه سینما و تئاتر که باید گروهی دور هم جمع شوند تا اثری را تولید کنند. با توجه به شیوع ویروس کرونا. این اتفاق کمی سخت‌تر شده است و بسیاری از هنرمندان در این حوزه بیکار شده‌اند؛ بنابراین در این وضعیت، شرایط اقتضا می‌کند که حمایت‌هایی از آن‌ها همچون پوشش بیمه بیکاری و تأمین مایحتاج‌شان داشته باشیم. برخی از هنرمندان بیمه نیستند و در شرایط کنونی باید از آن‌ها حمایت کنیم و هنرمندان مورد حمایت قرار بگیرند و در جامعه جایگاه اجتماعی داشته باشند. از آن‌ها می‌توان در حوزه پیشگیری و کاهش آسیب‌های اجتماعی استفاده کرد. زمانی که هنرمندان مورد حمایت حکومت قرار می‌گیرد. نامش هزینه نیست بلکه نوعی سرمایه‌گذاری به شمار می‌رود. چرا که امروز از آن‌ها حمایت می‌کنیم تا در آینده بتوانیم از هنرمندان در راستای فرهنگسازی بسیاری از موضوعات بهره‌مندی داشته باشیم؛ کما اینکه تا کنون از هنرمندان در موضوعاتی همچون اهدای عضو، اهدای خون، کمک به سیل زدگان و زلزله زدگان استفاده شده است.

 چه زمانی هنرمند در شرایط بحرانی می‌تواند وارد میدان شود؟

 هنرمندان زمانی مشارکت می‌کنند که نسبت به آن موضوع قانع شده باشد و ماجرا را باور کنند. البته این امر وظیفه ساختار فرهنگی کشور است تا با حفظ سه ساحت تنانی، اجتماعی و روانی، آن‌ها را اقناع کند و در بسیاری از موضوعات مهم در جامعه هنرمندان مشارکت دهد. هنرمندان می‌توانند جامعه را به سمت و سوی لازم سوق دهند و از آسیب‌های اجتماعی بکاهند. اگر هنرمندی در ساحت روانی مشکل داشته باشد، خسارتی به بار می‌آورد که جبرانش بسیار سخت خواهد بود.

دانش هنرمندان تا چه سطحی باید ارتقا یابد تا بتوانند در تحقق رسالت‌شان موفق باشند؟

تجربه و دانش مکمل یکدیگر است و می‌توانند هنرمند را رشد دهد. اگر شخصیتی که دانش بسیار دارد، در باب خسارت بر بیاید، خسارت بسیاری به بار خواهد آورد. هیچ زمانی نباید هنرمند را در موقعیتی قرار بدهیم که دچار آسیب شود همچنین باید در همه شرایط به ویژه بحران‌ها، هنرمندان مورد حمایت قرار بگیرد و سه ساحت تنانی، اجتماعی و روانی آن‌ها حفظ شود.




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با داور بخش صحنه‌ای جشنواره راه ابریشم

احمد جولایی: در جشنواره‌های تئاتر منطقه‌ای به هنرمندان کلیدواژه بدهیم
گفت‌وگو با داور بخش صحنه‌ای جشنواره راه ابریشم

احمد جولایی: در جشنواره‌های تئاتر منطقه‌ای به هنرمندان کلیدواژه بدهیم

احمد جولایی هنرمند و مدرس تئاتر و داور بخش صحنه‌ای جشنواره تئاتر منطقه‌ای راه ابریشم گفت اگر بخواهیم سیاست نشر ادبیات دراماتیک بین‌الملل را داشته باشیم باید کلیدواژه‌ها را پیدا کنیم و به دست کسانی که علاقه‌مند هستند برسانیم تا آثاری را در راستای اهداف جشنواره تولید کنند.

|

نظرات کاربران