در حال بارگذاری ...
گفت و گوی ایران تئاتر با کارگردانان نمایش «ترقب» :

یک مادرانه شیرین
کارگردانی مشترک ثمره سال‌ها دوستی و همفکری

ایران تئاتر : نمایش «ترقب» نوشته مسعود شامی و کارگردانی مشترک مسعود شامی و میلاد خرم در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته است. مسعود شامی و میلاد خرم بیش از یک دهه است که در حوزه‌های نویسندگی، بازیگری، تولید و کارگردانی فعالیت می‌کنند.

در پروژه تئاتری ترقب هم‌آمیزی نگاه و رویکرد همسوی آنان شرایط را برای همکاری نزدیکتر و کارگردانی مشترک این اثر فراهم کرد. تجربه کار مشترکی که از بازگویی خاطرات مشابه‌شان در مورد چشم‌انتظاری مادران و در تعبیری موسع‌تر موطن و زادگاه مادری متحمل شده است. برای دریافت چگونگی این کار مشترک اعم از ایده‌پردازی ها و دراماتورژی و هدایت بازیگران و مسائل پیرامونی در روزهای پایانی اجراهای نمایش ترقب رودرروی آنان نشستیم و گفت‌وگو کردیم که در ادامه آن را می‌خوانید.

مسعود شامی زاده دزفول در سال 1368 است، لیسانس فیلم‌سازی دارد و سابقه بازی در نمایش‌هایی چون مانی، چیزایی هست که مزه می‌دهد، 11 سپتامبر 1973، پیچت، درخت‌ها، رؤیای شیشه‌ای، تماشاخانه کاج، چند برش کوچک از کیک تولد الیاس، زندگی کنسرو شده، مجلس شبیه‌خوانی جولیوس سزار، خیانت، ادیپوس، وصیت، مه، وصیت، سانتی‌متر، نوبت یعنی بعدی، آدم کش، درمانگاه، خرمشهر 10 کیلومتر، تعاون، سالواتوره و کتاب دوست من، میراث و یک قطره مهربانی. شامی نمایش «چیزی شبیه زندگی» را در سال  1392 به‌عنوان کارگردان روی صحنه برده است.

ایده «ترقب» از کجا شکل گرفت و این نمایشنامه چگونه متولد شد؟
شامی:سال‌ها این ایده با من بود. موضوع زایش و مادری زمین ذهنم را درگیر خودش کرده بود. همچنین مادر بودن و انتظار،تا این‌که یک روز میلاد خرم درباره مادربزرگش با من صحبت کرد. مادری که سال‌ها چشم به راه و منتظر فرزندش ماند و کوتاه نیامد. همین جرقه آغاز نوشتن نوشتن نمایشنامه «ترقب» شد.
خرم: نمایشنامه را مسعود شامی نوشته است و من تنها درباره تجربه‌ام از مادربزرگم با او صحبت کردم. مادری که سال‌ها منتظر بازگشت پسر از دست رفته اش بود و با وجود داشتن ۶ فرزند دیگر، هیچوقت نتوانست نبود فرزندش را بپذیرد و حتی کسی را جایگزینش کند.
شامی:«ترقب» در یک بستر رئالیستی شکل می‌گیرد اما به صورت متناوب تبدیل به فضایی سوررئال می‌شود و این دو فضا توامان در کنار همدیگر به صورت موازی پیش می‌روند. تماشاگر در این نمایش همه حواسش درگیر می‌شود و باید با دقت تمامی اثر را هم ببیند و هم بشنود.
خرم: به نظر من این اثر بیشتر به دنیای حقیقت نزدیک است تا دنیای رئال  و ما با شیوه‌ای ساده، بیش‌تر به سمت اجرای انتزاعی رفتیم.


طراحی لباس را هم به صورت مشترک  انجام داده اید، چرا رنگ را از لباس‌ها حذف کردید؟

شامی:در شیوه اجرایی همه چیز را ساده کردیم و این موضوع را حتی در طراحی لباس هم در نظر گرفتیم. رنگ را از لباس حذف کردیم و به نورها رنگ دادیم تا توجه تماشاگر را جلب فضای نور کنیم.
خرم:رنگ را از لباس حذف کردیم و فضا را به سمت خاکستری بردیم نه برای القای شخصیت پردازی،بلکه به این دلیل که مخاطب بیشتر درگیر متن و فضای کار شود. هر مخاطب از شخصیت‌ها برداشت خاص خودش را دارد. در این کار شخصیت‌ها خاکستری نیستند و فضای بد و خوب خیلی راحت می‌تواند در شخصیت شان به چشم بیاید.
 

در خلاصه نمایش آمده است:روایتی از سه دوره حیات آدمی در هیات زنانه، با این توضیح آیا می‌توان گفت «ترقب» نمایشی زنانه است؟
شامی:این نمایش به سه دوره دخترانه،زنانه و مادرانه حیات یک انسان روی زمین در هیبت زنانه می‌پردازد و کاراکترها طی قصه و داستانی به هم متصل شده و ارتباطات جدیدی را شکل می‌دهند. اما لزوما و صرفا زنانه نیست. واژه زن از زایش می‌آید. مادر وجودی یگانه است که از وجود او هم مرد زاده می‌شود و هم زن. این نمایش هر کسی را متوجه خودش می‌کند و دنیای درونش،که ببیند که است و از کجا آمده است.
خرم: «ترقب» ترقب به معنای در انتظار نشستن است و در این نمایش هر سه زن به گونه‌ای در انتظار چیزی نشسته‌اند که این انتظار در نمایش بررسی می‌شود. مادر از جنس دیگری است نه مونث نه مذکر است و این جنسیت متفاوت زمانی شکل می‌گیرد که کسی از جنس خودش جدای از مونث یا مذکر بودن به این دنیا می آورد. همین معنای «ترقب» کسی که از همه چیز در زندگی برای فرزندش انتظار دارد و وقتی مادر می‌شود هیچ چیز دیگری برای خودش نمی‌خواهد.

 

از تجربه کارگردانی مشترک بگویید؟
شامی: ما سال‌های زیادی است که کنار هم هستیم و در یک مکتب آموختیم و رشد کردیم،کارگردانی مشترک میزان همفکری و همکاری ما را می‌رساند که چشم بسته حرف یکدیگر را می‌پذیریم و نتیجه‌اش شد نمایش «ترقب».
خرم: ثمره سال‌ها دوستی و همفکری آدم را همسو می‌کند تا بتواند با چشم بسته اعتماد کند و اعتماد تنها در گروی زمان اتفاق میفتند.  

 

طراحی پوستر به طور معمول باید بر معرفی اثر تمرکز داشته باشد اما گویی در این اثر شما دنبال انتقال مفهوم خاصی بودید؟
خرم: در طراحی پوستر بیش‌تر تلاش کردم  تا مخاطب از خودش بپرسد این چیست؟ شاید در نگاه اول خیلی شبیه پوستر نباشد. این طرح از نظر فهم شبیه پوستر نیست زیرا اولین رسالت پوستر معرفی کار است و در  ابتدا پوستر «ترقب» ابزار تبلیغاتی نیست ولی در سراسر تولید این اثر نمایشی تلاش ما این بود تا مدام همه چیز را در اختیار اندیشه و فکر مخاطب بگذاریم حتی در بخش تبلیغات و بهره مندی از محتوای تبلیغاتی اثر این موضوع را در نظر داشتیم.

شامی: پوستر معرف اثر است و طراحی ما برای این پوستر این بود که مخاطب بداند که قرار است با یک دنیای پر از رمز و راز رو به رو بشود. و خود شکل و فرم طراحی پوستر الهام گرفته از لوایحِ ستاره شناسی و نجوم است که به حوادث آینده و گذشته و اکنونی  که در قصه هم مستتر است، ارتباط دارد.

 

استقبال تماشاگران از اجرای نمایش در این شرایط پایان سال و شیوع بیماری کرونا چگونه بود؟

شامی: در این روزها و شرایط دشوار کرونا و وضعیت سخت اقتصادی که گریبانگیر مردم است، تولید و عرضه تئاتر، خاصه تولید یک محصول فرهنگی بسیار دشوار است. تلاش ما این بود که نمایش را با حداقل‌ قیمت روی صحنه آوریم تا مخاطب بتواند با هزینه‌ کم آن را ببیند. امیدوارم از این نمایش در عرصه اطلاع‌رسانی و دیگر موارد حمایت شود تا بتوانیم دوام آورده و روی صحنه بمانیم.

 

 


 




نظرات کاربران