در حال بارگذاری ...
در وبینار «نقش استان‌ها در تئاتر انقلاب اسلامی» عنوان شد

ضرورت انقلاب در هنر انقلاب
تئاتر باید دوباره به میان مردم برود

وبینار «نقش استان‌ها در تئاتر انقلاب اسلامی» به دبیری سعید اسدی پژوهشگر و مدیر دفتر انتشارات و پژوهش اداره کل هنرهای نمایشی با سخنرانی پنج‌تن از پیشکسوتان و فعالان عرصه تئاتر استان‌ها، علی رضایی از استان هرمزگان، جهانشیر یاراحمدی از استان بوشهر، رضا میر معنوی از استان گیلان و منصور حمیدی از استان آذربایجان شرقی روز یک‌شنبه بیست‌و‌یکم فروردین‌ماه از ساعت ۱۶ تا ۱۹ برگزار شد.

به گزارش ایران تئاتر در این جلسه نقش استان‌ها در تئاتر انقلاب از زوایای مختلف مورد تحلیل، نقد و بررسی کارشناسان قرار گرفت. مؤلفه‌های تئاتر انقلاب و نسبت آن با شاخصه‌های تئاتر بومی و آیینی، درستی و یا نادرستیِ در نظر گرفتن تئاتر انقلاب به‌عنوان یک‌گونه تئاتری مجزا از انواع دیگر تئاتر، چشم‌انداز هنر و تئاتر انقلاب، جایگاه آثار انقلابی فاخر در متون نمایشی ایران، نقش پژوهش در این مقوله و... ازجمله محورهای مطرح شده در این نشست مجازی بود که از سوی سخنرانان موردبحث و بررسی قرار گرفت. در مطلب پیش‌رو مشروح مباحث مطرح‌شده در این وبینار را می‌خوانید:

این جلسه پس از پخش آیاتی از کلام‌الله قرآن مجید و سرود جمهوری اسلامی و نیز خوش‌آمد گویی برگزارکنندگان و طرح این مسئله از سوی سعید اسدی آغاز شد. اسدی گفت: طبعاً یک تغییر گفتمانی در بدو انقلاب شکل گرفت و همه انواع هنر در این میان نیاز به تغییر و دگرگونی در رویکرد، روش و درون‌مایه خود بودند و هنر تئاتر نیز از این امر مستثنا نبود. این تغییرات، فضایی را به‌ویژه در دهه اول انقلاب ایجاد کرد که در استان‌ها‌ بسیار پررنگ‌تر و البته در دهه‌های بعدی نیز به همین منوال بود. او سپس این سؤال را مطرح کرد که مؤلفه‌های تئاتر انقلاب چیست و نسبت آن با شاخصه‌های تئاتر بومی و آیینی چگونه است و اصولاً آیا می‌توان تئاتر انقلاب را یک ژانر مجزا در نظر گرفت؟

 

نقش پژوهش در کشف ظرفیت‌های ناشناخته تئاتر استان‌ها

علی رضایی به‌عنوان نخستین سخنران، ضمن اشاره به تعزیه، خرده نمایش‌ها و آیین‌های نمایشی، آن‌ها را به‌عنوان شاخصه‌های نمایشی نام برد که تئاتر استان هرمزگان از دیرباز با آن آشنا بوده است؛ و بسیاری از هنرمندان تئاتر ما با بهره‌گیری از این ظرفیت‌ها توانستند آثار خوبی را در این چند دهه به روی صحنه ببرند. پیشنهاد می‌کنم از ظرفیت و موقعیتی که در تئاتر استان‌ها وجود دارد استفاده کنیم و زمینه پژوهشی ژرف و عمیقی ایجاد شود تا دستمایه تولید آثار فاخر باشد. ما در استان هرمزگان آمادگی داریم تا با دانشگاه سوره و دیگر مراکز آموزشی و پژوهشی درزمینه هنر تئاتر و شناساندن ظرفیت‌های ناشناخته در استان‌ همکاری کنیم. این مسئله در آینده می‌تواند در ثبت تئاتر ملی ما و هویت‌بخشی به تئاتری که ما همگی به دنبال آن هستیم. کارساز باشد.

سهم مردم از تئاتر کجاست؟ تئاتر انقلاب باید به میان مردم برود

رضایی در بخش دیگری از سخنان خود و در پاسخ به این پرسش که مؤلفه‌های تئاتر انقلاب چیست و این مؤلفه‌ها در استان شما و مناطق هم‌جوار با شما چگونه تبیین می‌شود، گفت: وقتی صحبت از هنر انقلاب می‌شود چارچوبی را برایش در نظر می‌گیریم و به عبارتی هرچه خوبان همه دارند هنر انقلاب یکجا دارد. این‌که بخواهیم خط‌کشی کنیم و آن را جدای از هنرهای دیگر بدانیم، جفا به آن است. ما باید هنر انقلاب را به‌عنوان هنر مادر ببینیم و هرچه خوب است زیر چتر آن قرار بگیرد. یکی از ضعف‌های بزرگی که ما در این سال‌ها با آن روبه‌رو بوده‌ایم، فاصله گرفتن هنرهای نمایشی از ادبیات باشکوه زبان فارسی است و بحث من تنها ادبیات رسمی نیست که در کتاب‌ها جستجو می‌کنیم. ادبیات و هنر یک سرزمین را اگر مدنظر قرار بدهیم و به‌عنوان‌مثال هنر تعزیه، می‌بینیم که این هنر رو به فراموشی است. یکی از چیزهایی که هنر انقلاب باید به دنبال آن برود، احیای این‌چنین هنرهایی است که دارد از خاطره‌ها می‌رود. باید دید که از نکات قوت تعزیه چگونه می‌توان استفاده کرد؟ هنری که همگان را در همه عرصه‌ها از طراحی صحنه تا نور و استفاده از نمادها و رنگ و ... شگفت‌زده کرده است، چرا نباید دست هنرمند ما را بگیرد. این فضایی تغذیه‌کننده است که ما از آن دور شده‌ایم. هنر دیگر، خرده نمایش‌ها هستند که همه مردم در مراسم‌ها از جشن و شادی تا سوگ و عزا به این هنر توجه بسیاری داشته‌اند و مخاطبان زیادی را جذب می‌کنند و این‌ها یک ظرفیت بالقوه‌ای را در درون خودشان دارند که وظیفه هنرمند است آن‌ها را کشف کرده به صحنه بیاورد و استفاده کند همان‌طور که این تازیانه‌ای بر گردۀ ستمگران بوده است؛ نقد کرده، آگاهی داده، نظام ارباب‌رعیتی را به سخره گرفته و... . اگر امروز از این‌ها دور شویم چاره‌ای نداریم که بازگردیم و از آثار گذشتگان اقتباس کنیم و نمایش جدیدی را روی صحنه بیاوریم. اینجاست که من ارتباط هنر والا را در ارتباط با توجه به داشته‌های پیشین و به‌کارگیری امروزیِ آن‌ها می‌بینم. اینجاست که بحث پژوهش پیش می‌آید و کشف نقاط ضعف و قوت و چیزی است که به‌عنوان هنر انقلاب به دنبال آن هستیم. باید نگاهی فراتر از این داشته باشیم و جوری باشد که چونان خورشید بر همه بتابد. نکته اساسی‌تر این است که ما باید هنر تئاتر را از صحنه‌های رسمی به میان مردم بکشانیم. چرا باید تئاتر به‌عنوان یک هنر لوکس باشد که تنها عده‌ای مخاطب خاص داشته باشد. سهم مردم کجاست؟ انقلاب سفره مردم است نه سفره تعدادی خاص و جایی است که همه مردم باید در آن سهیم شوند. تئاتر انقلاب باید به میان مردم برود و مردم باید احساس کنند آیینه‌ای را دارند می‌بینند که خود آن را جلا داده‌اند. نباید فاصله‌ای بین هنر و مردم باشد. انگشت نشانه به سمت آدم‌های خاص بردن، سیلی زدن به هنر انقلاب و هنر والای تئاتر است.

خلق هنر فرهنگی که در سینه مردم است

رضایی همچنین درباره فقر متون انقلابی و فاخر نمایشی نیز گفت: متأسفانه جشنواره‌ها سلیقه سازی کرده‌اند و ذهنیت سازی می‌کنند. هنرمندان جوان که دوست دارند در جشنواره، خود و هنرشان دیده‌ شوند در این میان گیج و سرگردان شده‌اند و داشته‌های خود را نمی‌بینند و آنچه خود دارند از بیگانه تمنا می‌کنند. از طرفی نیز گروه‌های تئاتری جوان است و باید توقعی که از این نسل جوان داریم در سطح خودشان باشد همان‌طور که از یک دانش‌آموز ابتدایی توقع نداریم دانش یک دانش‌آموز دبیرستانی را داشته باشد و از یک دبیرستانی توقع دانش یک فارغ‌التحصیل دانشگاه را نداریم. مطلب این است هرچند نگاه تازه به تئاتر شهرستان‌ها را به فال نیک می‌گیریم، اما برای خلق یک اثر فاخر چرا تابه‌حال به شهرستان‌ها سفارش داده نشده است. گاهی رقم‌هایی در قراردادهایی که با گروه‌های مرکز بسته شده است، می‌بینیم که آه از نهادمان بلند می‌شود چراکه تا همین چند سال پیش هنرمند شهرستانی ما لنگ پنجاه‌هزار تومان بوده و این تأسف‌بار است. وقتی نگاه ما به تئاتر شهرستان‌ها یک نگاه آماری است، این آمارها کمیتی می‌شود. بستر مناسب خلق هنر فرهنگی است که در سینه مردم است. ما چرا نباید بدانیم که در فرهنگ عامیانه مردم آذربایجان چه آتش درخشانی شعله می‌کشد. ما باید زبان مفاهمه داشته باشیم و این زبان باید تکرار شود. باید به پژوهشگران استانی فرصت بروز بدهیم و فرهنگی که در گوشه گوشه ایران خاک می‌خورد را احیا و در هنر تئاتر استفاده کنیم. تئاتر استان‌ها نیاز به یک دستورالعمل مشخص دارند و باید بدانند که آیا حق دارند به فرهنگ جغرافیایی منطقه خود بپردازند یا خیر. ما هنوز نمایش قلندرخونه استاد صغیری از استان بوشهر را فراموش نکرده‌ایم که با تکیه بر فرهنگ مردمشان به آن پرداخته بودند و در اذهان ماندگار شده است. ما باید روی فرهنگمان سرمایه‌گذاری کنیم و آنگاه آثار فاخر تولید کنیم.

 

برداشتن موانع تولید و حل مشکلات تئاتری

منصور حمیدی دیگر هنرمند استانی در ادامه این جلسه با اشاره به ظرفیت و پیشینه فرهنگی آذربایجان و شهر تبریز گفت: در سال ۱۲۴۴ شمسی در این منطقه در مورد تئاتر جدید که امروز حاکمیت دارد در کنار تئاتر سنتی ما قرار گرفته و ولیعهدی از میرزا بازمی‌گردد و حتی در دوره صفویه نیز بازی در شهر تبریز وجود داشته و از پیشرفت زیادی برخوردار بوده است. از سال ۱۳۱۰ در این شهر چهار مرکز دایر نمایشی داشتیم که آثار بسیار بزرگی در این سال‌ها در آن‌‌ها اجرا شده است و هنرمندان بزرگی در حوزه بازیگری و کارگردانی تئاتر داشتیم که برخی تحصیلات آکادمی تئاتری داشتند. از ۴ سالنی که در تبریز نمایش اجرا می‌شد، متأسفانه در حال حاضر یک سالن بیشتر در تبریز نداریم؛ سالن شیر و خورشید در دهه بیست و سی که دارای استانداردهای جهانی بود امروز تنها به یک سالن نیمه مجهز تبدیل شده و این جای بحث دارد که چگونه تبریز باید این وضعیت را داشته باشد. اکثر سالن‌ها در اختیار بخش خصوصی هستند و هزینه‌های کلانی برای اجرا و تمرین دارند و گروه‌های نمایشی از پس این هزینه‌ها برنمی‌آیند و گاهی در آن‌ها نمایش‌های عامه‌پسند که بازگشت هزینه بهتری دارند به روی صحنه می‌روند. تا این مشکلات حل نشود برنامه‌ریزی خاص و کلانی نمی‌شود انجام داد. از دهه ۷۰ و ۸۰ رشته نمایش در هنرستان‌های وابسته به اداره کل وزارت ارشاد در اینجا تأسیس شده و از اوایل دهه ۸۰ نیز دانشگاه در مقطع کارشناسی و بعدها در مقطع ارشد هم دانشجو پذیرفته است و دیگر مراکز آموزشی هم فعالیت می‌کنند. تحصیل‌کردگان در این بخش‌ها اما به لحاظ امکانات فیزیکی و فضای که آن‌ها بتوانند فعالیت کنند امکاناتی ندارند.

از بین رفتن محدودیت زبانی در هنرهای نمایشی و هنر انقلاب

 حمیدی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: ما در قالب هنر انقلاب باید به آثار بومی بپردازیم. در کتابی که در مورد مرحوم حاجی‌زاده هنرمند تحصیل‌کرده شهر تبریز نوشته شده است، اشاره می‌شود که بعد از جریانات ۲۱ آذر که زبان ترکی آذری محدودیت بسیار شدیدی به خودش گرفته بود، سراغ رئیس نظمیه می‌رود و می‌گوید که ما درام بازی می‌کنیم؛ اگر به زبان فارسی بازی کنیم، کمدی می‌شود. می‌خواهم بگویم آنچه ما به‌عنوان هنر سنتی در قالب تکم‌گردانی، کوسه گلین، تعزیه و ... انجام می‌دهیم همگی به زبان محلی مورداستفاده قرار می‌گیرد. اگر بخواهیم به تئاتر خودمان هویتی بدهیم، پرداخت از طریق شیوه‌های شکلی به ما بسیار کمک می‌کند تا نهایتاً بتوانیم به یک هنر ملی دست پیدا بکنیم. خوشبختانه بعد از انقلاب یکی از دریچه‌های مهمی که در حوزه تئاتر بازشده است، ممنوعیت زبانی است که از بین رفته اما یک مشکل همیشه وجود دارد این‌که مجبور هستیم آن را در منطقه خود نمایش بدهیم و در خارج از منطقه خود مورد اقبال فارسی‌زبانان واقع نمی‌شود. ایران یک کشور کثیر‌الاقوام است و گویش‌های مختلفی در بین آن‌ها جریان و تئاتر مستقیم با آن‌ها سروکار دارد. اگر در حوزه هنر انقلاب پژوهش‌هایی انجام دهند و شرایطی به وجود بیاید که تمام این زبان و گویش‌ها در قالب آثار نمایشی بازگو بشود، بسیار خوب است. نمایش مقوله‌ای است که می‌تواند کمک کند تا ما با فرهنگ و زبان و گویش اقوام مختلف آشنا شویم. ما شاهد آثار فاخری در منطقه هستیم که به زبان ترکی اجرا می‌شوند؛ اما در همان محدوده باقی می‌مانند و امکان این‌که به عرصه کشور تسری پیدا کنند وجود ندارد. یکی از ویژگی‌ها و نعمات انقلاب و هنر انقلاب از بین رفتن محدودیت زبانی در عرصه هنرهای نمایشی بود.

هنرمندان شهرستانی بر مبنای عشق کار می‌کنند و این عشق نمادی از هنر انقلاب است

 حمیدی در بخش دیگری از صحبت‌های خود در مورد شاخصه‌های هنر انقلاب و چشم‌انداز تئاتر انقلاب و نگاه رو به ‌جلو در این‌ مقوله نیز گفت: هنر تبلیغاتی را می‌خواهیم به‌جای هنر انقلابی جا بزنیم. مضامین و مفاهیم شخصیت‌ها در دهه ۶۰ خریدار بیشتری داشت در کنار آن، فشار، سانسور و خودسانسوری در شهرستان‌ها بیشتر بوده و کارگردان نیز به‌اجبار به همان سمت حرکت می‌کرده و در کنار آن جوایزی نیز که از جشنواره‌های تهران می‌بردند باعث شد که این مسئله به یک ژانر خاص تبدیل شود که خیلی ارزش هنری ندارد. جشنواره‌هایی هم که در این حوزه برگزار می‌شود مثل جشنواره دفاع مقدس، جشنواره بسیج و جشنواره رضوی با نگاهی به آثار ارائه‌شده در آن‌ها متوجه می‌شویم که متأسفانه اثر فاخری در این جشنواره‌ها نیست و روزبه‌روز نیز سطح کارها پایین می‌آید و باید انقلابی را در هنر انقلاب پدید بیاوریم. مگر انقلاب اسلامی ایران غیرازاین بوده که حق طلبانِ و عدالت محور بوده است. بنابراین آثار هنری و به‌ویژه تئاتر نیز باید مفاهیمی را در این محورها منتقل کنند. همان‌طوری که جامعه ما به دو بخش تفکیک‌شده مصمم هستیم هنر را نیز به دو بخش تفکیک کنیم ولی هنر تفکیک شدنی نیست. می‌خواهم بگویم فشارها در شهرستان‌ها  زیاد بوده تا آنجاکه حتی در دهه هفتاد ما حق استفاده از بازیگر زن را نداشتیم و باعث می‌شد یکسری آثار تولید شود که من اسم آن‌ها را آثار تبلیغاتی می‌گذارم. الآن شرایط خیلی فرق کرده است و بهتر از قبل است. منتها اثری که فاخر باشد و واقعاً بتوان روی آن انگشت نهاد، حتی اگر جایزه گرفته باشد، نمی‌بینیم. باید پژوهش انجام شود و نشست‌های هم‌اندیشی برگزار شود. ایرادات و مشکلات عنوان شود و راهکاری برای بالا بردن سطح هنر انقلاب پیدا کنیم. تئاتر استان‌ها و شهرستان‌ها به توجه نیاز دارد. هنرمندان شهرستانی در حال حاضر بر مبنای عشق کار می‌کنند و من فکر می‌کنم این عشق نمادی از هنر انقلاب است.

 

حضور درخشان تئاتر استان‌ها در جشنواره فجر دهه 60

جهانشیر یاراحمدی در ادامه جلسه به‌عنوان سخنران سوم پیش از بیان صحبت‌های خود سؤالی را مطرح کرد و گفت: پیشانی بحث من طرح این سوال است و آن، این است که تئاتر استان‌ها نسبت به انقلاب و آرمان‌های انقلاب در چهار دهه ادای دین کرده‌اند و وظیفه خود را انجام داده‌اند اما آیا نهادهای فرهنگی و هنری به‌ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این حمایت را از تئاتر استان‌ها به آن شکلی که باید انجام داده‌اند؟ این سؤالی است که وجود دارد و برای آن پاسخ کلمه‌ای ندارم و باید در مورد آن بحث شود. برای اینکه حرفم را بر اساس شاخصه‌هایی که در این چند دهه کارکرده‌ام بیان کنم، مثالی می‌زنم: دریکی از جشنواره‌های دهه ۹۰ کار پژوهشی انجام دادم تحت عنوان «نقش و تأثیر تئاتر استان‌ها در جشنواره تئاتر فجر» جشنواره تئاتر فجر را به‌عنوان یک شاخصه مهم در تئاتر انقلاب که همگی آن را پذیرفته‌ایم. من جشنواره تئاتر فجر را به دوره‌های مختلفی تقسیم کردم؛ اوایل دوره آن را یعنی اتفاقی که در دهه شصت در جشنواره تئاتر فجر افتاده است، دوره تثبیت نامیدم دوره‌ای که فجر تلاش می‌کند خودش را به جامعه تئاتری اثبات کند اگر تئاتر استان‌ها را در دوره تثبیت رصد کنیم، می‌بینیم که اگر فجر در دهه شصت به یک ثباتی رسید، دلیل عمده آن حضور و فعالیت درخشان تئاتر استان‌ها بوده است. در دوره اول فجر، ۳۶ اثر حضور داشتند که پنج تای آن از تئاتر استان‌ها است. در دوره دوم ۲۲ اثر بوده و ۱۴ اثر از استان‌ها بوده. در ادوار بعدی نیز چنین است. یکی از حرف‌هایی که بنده در سال‌های اخیر گفته‌ام این است که حضور استان‌ها را در جشنواره تئاتر فجر اداره کل باید وسیع‌تر و گسترده‌تر کند. یکی از دلایل عمده این پیشنهاد این است که بنایی ساخته شده است و این بنا شالوده‌ای دارد. بخش اعظمی از این شالوده را تئاتر استان‌ها گذاشته‌اند و امروز پس از 4 دهه، تئاتر استان‌ها حق بزرگی در این مقوله دارد. این را به‌عنوان یک شاخصه مثال زدم اما برای سایر اتفاقات به گمان من باید یکسری شاخصه‌هایی را مشخص کنیم و ببینیم ما در سال ۵۷ کجا بودیم و در سال ۱۴۰۰ در کجا هستیم. در این صورت به جمع‌بندی درستی می‌رسیم. من از نقطه جغرافیایی صحبت می‌کنیم که تئاتر آن و آن شناختی که جامعه تئاتر ایران و حتی جهان از یک تئاتر انقلابی دارند، قبل از انقلاب ۵۷ رخ‌داده است اما آن آثار برای فضای تئاتر ایران و شکل و شمایلی که تئاتر ایران در آن دهه داشته است و نوع نگاه کارگردان و نویسنده به آداب و آیین‌ها و مذهب برای تئاتر ایران، یک تئاتر انقلابی محسوب می‌شده است. ولی وارد دوران پس از انقلاب بعد از گذراندن یک دوره فترت در تئاتر استان‌ها که می‌شویم (و به گمانم همه استان‌ها این دوره فترت را گذرانده‌اند) بر اساس شاخص‌هایی همچون اماکن نمایشی، گروه‌های نمایشی، اجراهای نمایشی و... اگر صحبت کنیم به نتیجه مطلوبی خواهیم رسید.

جای خالی پژوهش در بررسی شاخصه‌های تئاتر انقلابی

یاراحمدی در بخش دوم صحبت‌های خود در مورد درون‌مایه‌ها و شاخصه‌های نمایشی هنر تئاتر انقلاب نیز گفت: اثر پژوهشی عمیقی در تاریخ هنر پس از انقلاب نداریم و پرسش همین‌جاست انقلاب یعنی چه و هنر انقلاب چه شاخص‌هایی دارد و مثل سؤالی است که در مورد هنر دینی پرسیده می‌شود که تئاتر دینی چیست. با توجه به گستره معنایی که تئاتر دینی و دین دارد آیا اصلاً می‌توان اثری را پیدا کرد که دینی نباشد. این بحث مرتبط است با مبحث انقلاب و جا دارد که پیشنهاد بدهیم یک موضوع پژوهشی مرتبط با آن کار شود. یعنی انقلاب و شاخصه‌های تئاتر انقلابی. آن چیزی که در آثار چهار دهه اخیر به‌عنوان آثار انقلابی به آن‌ها نگاه کردیم، آثاری بوده است که بیشتر از منظر انقلابی به آن پرداخته‌ایم. شاخص‌های ایثار شهادت مقاومت شجاعت شهامت وطن‌پرستی و... . برای اینکه به شکل آماری بتوانیم بشماریم که چه تعداد آثار انقلابی داریم باید چنین پژوهشی را داشته باشیم و کارگروهی تشکیل شود تا شاخصه‌ها را برای تئاتر انقلاب دربیاورند. همانطور که در این جلسه اشاره شد انبوهی از آثار پس از انقلاب را می‌بینیم؛ آثاری که در چهار دهه اخیر تولیدشده‌اند، بازتاب جریانات اجتماعی بوده‌اند. آماری که از دهه ۶۰ دارم این است که بیش از ۸۵ درصد آثار در این راستا بوده‌اند و آثاری هستند که از جریانات اجتماعی پیرامونی که به جنگ و جریانات جنگ به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم مربوط بوده‌اند و نشات گرفتند و به همین سبب است که به گمانم جای پژوهش خالی است و باید انجام شود. وقتی یک پژوهش تدوین‌شده و مورد تأییدی داشتیم، آن زمان است که می‌توانیم دقیق‌تر صحبت کنیم که ببینیم چه تعداد آثار، انقلابی بودند. اما بر اساس شاخص‌های که اشاره کردم و می‌توان شاخصه‌های دیگری نیز به آن اضافه کرد، بسیاری از آثاری که به روی صحنه رفتند، می‌توانند انقلابی باشند.

در استان‌ها کسی برای تولید منتظر حمایت نمی‌نشیند

جهانشیر یاراحمدی در پایان صحبت‌های خود گفت: من همواره گفته‌ام به نظر من بخش وسیعی از ایران، استان‌ها هستند و تهران تنها یک شهر است و عملاً بخش وسیعی از تئاتر کشور را استان‌ها پیش می‌برند و حرکت تئاتر در دست آن‌ها است. همان‌طور که اشاره شد، عملاً بسیاری از حمایت‌ها و توجه‌ها به مرکز است اما همان‌طور که گفتم حرکت تئاتر کشور در دست استان‌ها است. مثال‌هایی از دهه شصت زده شد اما به گمان من در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ آثار کیفی بسیار خوبی در مورد هنر تئاتر انقلاب داشته‌ایم که در مقایسه با دهه ۶۰ بسیار قوی‌تر بودند ولی در دهه ۶۰ تعداد تئاترها بیشتر بوده است و اکثراً هم از آثار تئاتری بچه‌های استانی بوده است. این اتفاق به‌صورت خودکار در تئاتر استان‌ها اتفاق می‌افتد؛ اما این را باید بگویم که همیشه سیستم حمایت از تولید عقب‌افتاده است. به‌ویژه در استان‌ها همیشه همین‌طور بوده. در استان‌ها کسی برای تولید منتظر حمایت نمی‌نشیند زیرا آن اتفاق از دل برمی‌آید و یک کار دلی انجام می‌شود. حوزه سیاست‌گذاری و حمایتی باید خود را به تولید برسانند تا اتفاق بسیار خوبی بی‌افتد. او همچنین تاکید کرد: رفتن یا نرفتن یک اثر به جشنواره ملاک درخشان بودن نیست. ممکن است محتوای درخشان را در یک فرم و ساختار خوبی نشان ندهیم؛ مضامین ایثار، شهادت، فداکاری و ... بسیار عالی و انسانی هستند اما ممکن است در شکل نمایشی خود، خوب از آب درنیاید؛ بنابراین رفتن یا نرفتن به جشنواره ملاک این جریان نیست. نکته دیگر این است که ما هنوز یک تاریخ مکتوب‌شده منسجم از تاریخ تئاتر ایران نداریم. اساتید تئاتر کشور هنوز اشاره‌ای به کهن‌ترین سند نمایش ایران که مربوط به جزیره خارگ است در کتاب‌های خود نکرده‌اند و اگر اشاره‌ای هم شده است، بسیار گذرا بوده و مانورشان روی اتفاقاتی بوده که در کلان‌شهرها رخ‌داده است. پیشنهاد من به اداره کل هنرهای نمایشی و حتی دانشگاه سوره این است که یک مجموعه سی‌ودو جلدی درباره تاریخ نمایش ایران تدوین کنید که هر جلد آن مربوط به تاریخ تئاتر یک استان باشد. فکر می‌کنم باقیات و صالحات آن برای همه مدیران تئاتری فعلی و آیندگان تئاتر ایران باشد.

 

تولید یک اثر انقلابی فاخر نیازمند متن قوی دارد

احمد سپاسدار نیز با اشاره به عدم وجود برنامه‌ریزی‌های مستمر در حوزه تئاتر گفت: یکی از اشکالاتی که در حوزه تئاتر داریم این است که ما دراین‌ارتباط تلاش مستمر نداریم. سمینارها و جلسات هم‌اندیشی باید مستمر و تأثیرگذار باشد. اگر از تئاتر استان‌ها می‌گوییم، باید به مقوله مهمی توجه و آن را به قبل و بعد از مدیریت آقای منتظری تقسیم کنیم. حضور شخص ایشان در رأس مرکز هنرهای نمایشی بسیار تأثیرگذار بوده و برنامه‌ریزی‌های دقیقی داشتند که باعث شکوفایی تئاتر استان‌ها و شهرستان‌ها شد. اگر آن برنامه‌ها همان‌طور پیش می‌رفت وضعیت تئاتر جور دیگری بود و این اتفاقی خجسته بود که در تاریخ تئاتر استان‌ها به وجود آمد. او در ادامه با اشاره به این بیت از فردوسی که «هنر برتر از گوهر آمد پدید» افزود: هر آن چیزی که با هنر آمیخته شود ماندگار، ابدی و تاثیرکذار خواهد شد. مسئله دیگر این است که ما از مقوله آموزش در دانشگاه‌ها نباید به‌سادگی عبور کنیم. کاستی‌های زیادی وجود دارد که باید رفع شود و این مسئله‌ای بسیار جدی و مهم است. به نظر من، ما باید مسیر و فضایی را آماده کنیم تا هنرمندان و مردم خودشان تغییرات لازم و بهینه را به وجود بیاورند ولی این زمینه با برنامه‌ریزی‌های کلان آماده می‌شود. تغییرات مدیریتی و برنامه‌های کوتاه‌مدت و غیرمستمر است. در استان‌ها مدیران تغییر می‌کنند و در اوایل کار خود به هنرمندان تئاتر اعتماد چندانی ندارند و تا این اعتماد به وجود می‌آید و می‌خواهیم آیین‌نامه و برنامه‌ای بنویسیم، مدیران تغییر می‌کنند. البته آثار تئاتری استان‌ها و شهرستان‌ها در ارتباط با انقلاب و دفاع مقدس بسیار زیاد بوده است و فاخر هم بوده‌اند اما مسئله همان عدم اجرای مستمر برنامه‌ها است. هرچند متون انقلابی فاخر بسیار کم است و تولید یک کار تئاتری انقلابی فاخر نیازمند متون قوی و فراهم بودن امکانات است که متأسفانه در این زمینه کاستی‌های زیادی داریم.

متوقف شدن جریان تئاتری دهه 60، عدم برنامه‌ریزی و اعمال سلیقه‌ها

سپاسدار در بخش دیگری از سخنان خود گفت: هر نمایشی که دارای یک سری پیام و خصلت انسانی است می‌تواند تئاتری انقلابی و ارزشمند باشد؛ بنابراین نباید گمان کرد وقتی از تئاتر معنوی و مذهبی صحبت می‌کنیم حتماً باید شکل خاصی داشته باشد کما این‌که غیرمستقیم صحبت و به چیزی اشاره کردن، تأثیرگذاری بیشتری دارد. من معتقدم اگر می‌خواهیم آن جریان تئاتری که در دهه 60 وجود داشت را داشته باشیم نباید فکر کنیم به همان شکل باید ثابت باقی می‌ماند و یا فکر کنیم که آن جریان از بین رفته است بلکه به نظر من این جریان تئاتری گسترش پیداکرده و ثابت نمانده است. از طرف دیگر، انقلابی‌ترین شکل نمایش به‌زعم من، تعزیه است که یک نوع رشادت، شجاعت، آرمان‌‌خواهی و ظلم‌ستیزی در آن وجود دارد و از درون آن، داشت شکل و رشته دیگری بیرون می‌آمد اما با خراب شدن تکیه دولت در زمان رضاشاه، متوقف شد. تجددخواهی فکر می‌کرد این تعزیه عقب‌افتاده است. این مسئله را دستمایه قرار دهیم تا ببینیم تئاتر دهه 60 ما که تئاتر بسیار خوبی بود چرا به همان ترتیب رشد پیدا نکرد. همان عدم برنامه‌ریزی و سلیقه‌ای کار کردن در این حوزه، دلیل عمده آن بود. تئاتر ما نمی‌تواند شعاری و تماماً مذهبی باشد بلکه باید از شکم این نمایش‌ها به اخلاق و فضایل اخلاقی در محتوای نمایشی برسیم.

 

 تئاتر در بخش گسترش موفق نبوده است

رضا میر معنوینیز با تأکید بر این‌که هنرمند بنده برگزیده خداوند است، گفت: آندره بازن تعریف مینیمالیستی از سینما دارد که به عقیده من برای تئاتر نیز مصداق دارد. او می‌گوید سینما عینیت بخشیدن در زمان است یعنی فیلم‌ساز اگر زمان خود را نشناسد و عمق و مطالعه و تحقیق نداشته باشد نمی‌تواند فیلم‌ساز باشد. فیلم‌ساز مؤلف باید در جایگاه مردم حضور پیدا کند. تئاتر نیز بدون مردم معنایی ندارد که آنگاه بگوییم مردمی و یا غیر مردمی است. ما بعد از گذشت این‌همه سال توقع داریم که از تئاتر آثار فاخر ببینیم. تئاتر ببینیم و از احوال هم باخبر شویم و در این گفتمان خود را پیدا کنیم. برای یک اثر فاخر باید نیروی توانمند هنری، تجهیزات و سرمایه‌گذاری دست‌به‌دست هم بدهند که اگر باهم همگرا نشوند هیچ اثری اتفاق نخواهد افتاد. بعد از مدیریت آقای منتظری، مجلس لایحه‌ای را تصویب کرد به نام تحول و گسترش تئاتر. مرکز هنرهای نمایشی و معاونت هنری مأموریت یافتند تا این تحول و گسترش تئاتر را سازمان‌دهی کنند. گسترش را کوتاه‌مدت و تحول را بلندمدت دیدند. در بخش گسترش کارهایی که انجام شد این بود که انجمن‌های نمایش ساماندهی شد و الآن سرانجام آن را همگی می‌بینیم که به کجا رسیده و در حد امضای چک باقی‌مانده است. مجله نمایش را سازمان‌دهی کردند که اگر آن را در 20 سال اخیر ورق بزنید تنها نام بیست نفر را می‌بینید و اثری از هنرمندان فاخر استانی در آن نیست و اگر هم باشد به‌واسطه ارتباطی است که داشتند و باید دوباره نگری در این مجله شود. درزمینه نشر کتاب‌ها نیز به همین صورت است؛ چند جلد کتاب چاپ‌شده و چند تا از آن سهم استان‌ها بوده است تقریباً این رقم به ده درصد هم نمی‌رسد. وقتی استان‌ها شالوده مهم تولید تئاتر هستند و در این زمینه فعالیت می‌کنند نباید سهمی در این مقوله داشته باشند؟ این‌که چرا متن نمایشی فاخر نداریم دلیلش این است که به نویسندگان این حوزه بها نداده‌ایم. این‌همه فارغ‌التحصیلان ادبیات نمایشی که تا به امروز داشته‌ایم از کدامشان آثار فاخر می‌بینیم. ما هنوز از بهرام بیضایی و آقای رادی صحبت می‌کنیم. چرا؛ چون نویسندگان ما این فرصت را نداشته‌اند که آثار فاخر خود را ارائه کنند. بخش جشنواره‌های استانی منطقه‌ای فجر نیز از آن کارهایی بوده که در حوزه گسترش تئاتر طراحی شده بود و تشکیل گروه‌های تئاتری را ببینید که چگونه بوده و چه روندی داشته است. اصلاً کسی نمی‌داند سیاست‌گذاری‌ها در مرکز هنرهای نمایشی به چه شکل و به دنبال چه چیزی است؛ بنابراین در بخش گسترش موفق نبوده و در بخش تحول نیز که درازمدت و قرار بود چشم‌انداز بیست ساله داشته باشد چیزی طراحی نشده است. هر مدیرکلی با سیاست‌های خودش آمده، یکی از یمین دیده و یکی از یسار و ما نتوانستیم تحولی را در تئاتر ایران داشته باشیم و به نقطه‌ای رسیده‌ایم که داریم به روزهای اول بازمی‌گردیم.

تئاتر ابزار ارتباط و ابلاغ معرفت است

میر معنوی در ادامه افزود: تئاتر ابزار ارتباط و ابلاغ معرفت است. اگر بخواهیم در این تعریف تئاتر را معنا کنیم باید بگویم در ژانر مذهبی در ژانر دفاع مقدس در ژانر کودک و در گونه‌های دیگری که می‌خواهیم انجام بدهیم چه‌کاری کردیم. ما باید به تئاتر فکر کنیم اما غافل شدیم و مدیران مرکز هنرهای نمایشی و سیاست‌گذاران ما نتوانستند طرح و برنامه مدون تعیین بکنند تا هنرمندان سرگردان در وادی انتهای هنر نباشند. او در ادامه از تئاتر استان گیلان نیز صحبت کرد و گفت: سرزمین آب و آیینه و گل ریحان، استان گیلان یشمینه‌پوش قدمتی بیش از هفت هزار سال تاریخ تمدن و فرهنگ دارد، ۱۴ هزار و ۷۱۱ کیلومتر وسعت و بیش از دو میلیون و ۷۰۰ هزار نفر جمعیت دارد. دارای ۲۶ آموزشگاه هنری است. این سرزمین موردتهاجم اجانب قرار نگرفته و مردم استان گیلان این فرصت را پیداکرده‌اند درباره علوم و فنون و هنرهای رایج فعالیت کنند و امروزه بیشترین دانشجویان رشته تئاتر را استان گیلان داریم و این نشان می‌دهد که ما چه وظیفه سنگینی در برنامه‌ریزی برای این جوانان داریم .درصد بی‌سوادی در منطقه ما صفر است و راضی کردن مخاطب تئاتر و تماشاچی در این صورت بسیار سخت می‌شود. امکانات و تجهیزات و اوضاع مالی باعث می‌شود ما کارهای خوبی انجام دهیم. میرمعنوی همچنین گفت: تئاتر دینی یعنی اینکه انسان را از زمین به آسمان برسانیم و این‌یک واقعیت است. وقتی قرار است پالایش و عرفان در تئاتر صورت بگیرد نیازمند نویسندگان خبره در این زمینه هستیم که چارچوب درام را بشناسند و آثاری از خود بنویسند که ساختار نمایشی داشته باشد. این‌که به شکل قضیه بپردازیم و محتوایی عمل نکنیم، اوضاع به همین منوال می‌ماند. در استان گیلان بیش از ۶۰ درصد تولیدات تئاتری آثار دینی و انقلابی است اما از نویسندگانی که توان و رمق نگارش و نویسندگی ندارند و نمی‌توانند یک اثر حرفه‌ای از خود به‌جای بگذارند. من ترجیح می‌دهم اگر قرار است یک اثر دینی و انقلابی تولید کنم، سراغ متن خارجی نروم چرا هنرمندان ما به سراغ متون خارجی می‌روند زیرا از متون و نویسندگان داخلی مایوس شده‌اند. آثار رادی و بیضایی فاخرند اما تکرارشان زیاد شده است و ما نیاز داریم کار گروهی در مرکز هنرهای نمایشی شکل بگیرد تا یک سازمان‌دهی و برنامه‌ریزی مدون در حوزه بازیگری، کارگردانی و نگارش داشته باشیم. ما نیاز به یک خیز و حرکت بزرگ داریم. از بولسلاوسکی پرسیدند که چرا شما عمر شریفتان را صرف هنر کردید او پاسخ داد به دو دلیل می‌ارزد که انسان عمرش را صرف هنر کند یکی رویای تکامل است. همه ما رویای تکامل داریم و می‌خواهیم اثری را خلق کنیم که در خاطره‌ها ماندگار شود و مردم ما را فراموش نکنند و دومین دلیلی که می‌گوید، رویایی ابدیت است. چرا حافظ ابدی شد؟ بعد از حافظ بسیاری از شعرا از گل و بلبل و عشق گفتند اما حافظ نشدند. ما در تئاتر به این آدم‌ها و به این اهرم‌ها نیاز داریم تا آثار ماندگار از خود به‌جای بگذارند. در حال حاضر تئاتر ایران تنها، تئاتر تهران شده است و من برای این قضیه متأسفم. حتی یک سالن در تهران برای اجرای هنرمندان شهرستان  که‌ویژه آن‌ها باشد وجود ندارد. مردم تهران نیاز دارند رنگ و بوی‌شان عوض شود موسیقی رنگ و آیین‌ها را ببینند و از طرف دیگر انگیزه‌ای برای هنرمندان تئاتر شهرستان باشد.

اگر همه باهم نباشیم هیچ اتفاق خوبی نخواهد افتاد

رضا میر معنوی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: به نظر من در روزگاری که خشونت عریان؛ آنچه بر بخشی از جهان از شاخ آفریقا تا خاورمیانه از اروپای متجدد تا آسیای میانه جولان می‌دهد، تا زمانی که بغض و کینه و انتقام به نام رهایی و آزادگی بشر وجود دارد، رفتارمان در تئاتر در این آشفته‌بازار بی‌رحمی و جنایت جز بازگویی حقیقت نیست. مردم به تئاتر می‌آیند تا یکدیگر را ببینند. به تماشای تئاتر می‌نشینند تا شادی همدیگر را جستجو کنند و روزمرگی خود را به فراموشی بسپارند. در یک اثر فاخر متن فاخر مورد نیاز است. این متن را اگر نداشته باشیم، چگونه می‌توانیم باقی قضایا را به انجام برسانیم. ما به بازیگران و کارگردانان توانا و فاخر نیاز داریم که بر زمانه و علوم و فنون دوره خود اشراف داشته باشد. ما  به امکانات فاخر نیازمند هستیم در غیر این صورت نمی‌توانیم انتظار آثار فاخر را داشته باشیم. به نظر من ابتدا باید تعریف جامع از تئاتر داشته باشیم. ما از کنار تئاتر رابطه و با جهان پیرامون خود ارتباط برقرار می‌کنیم و مبلّغ معرفت می‌شویم تا ناشناخته‌ها را بشناسانیم. با همین تعریف می‌توانیم تئاتر انقلاب را توجیه کنیم. وقتی فوندانسیون این مسئله شکل نگرفته و آدم‌هایش را نداریم چگونه می‌توانیم آثار فاخر در حوزه تئاتر انقلاب خلق کنیم. برای برون‌رفت از این قضیه چه باید کرد؟ به نظر من مرکز هنرهای نمایشی باید به این نکات دقت کنند. چون ما آن را متولی اصلی جریان تئاتر در ایران می‌دانیم. باید در مرکز هنرهای نمایشی کارگروه‌هایی از نخبگان تئاتری کشور تشکیل شود تا سیاست‌گذاری دقیقی در حوزه تئاتر صورت گیرد در غیر این صورت هیچ اتفاق جالبی نخواهد افتاد. اگر همه باهم نباشیم هیچ اتفاق خوبی نخواهد افتاد. مساله دیگر این است که باید تجهیزات سالن‌ها را کامل کنیم. به‌ویژه در استان‌ها. ما در استان‌مان مجتمع‌های بزرگی داریم آقای مهرداد رایانی مخصوص آماری از کتاب اول داده بود که فکر می‌کنم مختص تهران است و مربوط شهرستان‌ها نیست. در استان گیلان ۲۵ سالن اجرا وجود دارد اما مجهز نیستند. باید به همه این موارد توجه ویژه شود.

 

گزارش از سودابه زیارتی




مطالب مرتبط

با حضور 480 گروه نمایشی

«جشنواره‌های تئاتر استانی»، با حضور 5719 هنرمند، رکورد زد
با حضور 480 گروه نمایشی

«جشنواره‌های تئاتر استانی»، با حضور 5719 هنرمند، رکورد زد

بر اساس آمار منتشر شده، 480 گروه نمایشی و 5719 هنرمند، در 32 جشنواره تئاتر استانی و منطقه‌ای که از 6 آبان تا 3 آذر 1402 برگزار شد، حضور داشتند. این عددها، نشانگر شکسته شدن رکورد مشارکت در این رویداد بزرگ هنرهای نمایشی کشور است.

|

دبیر اجرایی سی‌وپنجمین جشنواره تئاتر استان زنجان مطرح کرد

رضا یاوری: تئاتر زنجان در حال پوست‌اندازی است
دبیر اجرایی سی‌وپنجمین جشنواره تئاتر استان زنجان مطرح کرد

رضا یاوری: تئاتر زنجان در حال پوست‌اندازی است

رضا یاوری، هنرمند تئاتر زنجان و دبیر اجرایی سی‌و‌پنجمین جشنواره تئاتر این استان، با تاکید بر اینکه از سال ۹۷ تئاتر زنجان در حال پوست‌اندازی است، می‌گوید برگزاری کارگاه آموزشی با حضور استادان مجرب باعث رشد و جهش قابل‌توجهی در تئاتر استان خواهد شد.

|

چراغ جشنواره‌های استانی در تبریز روشن شد

چراغ جشنواره‌های استانی در تبریز روشن شد

سی‌وپنجمین دوره جشنواره‌های تئاتر استان‌ها در تبریز با حضور هنرمندان آذربایجان شرقی، در دو بخش صحنه‌ای و خیابانی آغاز شد و ۳۲ جشنواره استانی با حضور ۴۰۰ نمایش و هزاران هنرمند از سراسر کشور از ۶ تا ۳۰ آبان ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

|

مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری انقلاب اسلامی مطرح کرد

کوروش زارعی: حوزه هنری از تئاتر استان‌ها حمایت مالی خواهد کرد
مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری انقلاب اسلامی مطرح کرد

کوروش زارعی: حوزه هنری از تئاتر استان‌ها حمایت مالی خواهد کرد

مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری انقلاب اسلامی، در دیدار با فعالان تئاتر بچه‌های مسجد و فعالان تئاتر حرفه‌ای استان چهارمحال و بختیاری وعده داد که حوزه هنری در حد توان خود از هنرمندان استان‌های فعال در حوزه تئاتر حمایت خواهد کرد.

|

نظرات کاربران