در حال بارگذاری ...
مروری بر ظرفیت های نمایشی زندگی حکیم جرجانی به بهانه روز علوم آزمایشگاهی

غربت نویسنده نخستین دانشنامه پزشکی فارسی در ایران!

ایران تئاتر - رضا حسینی: در تقویم رسمی ایران روز ۳۰ فروردین ماه به مناسبت بزرگداشت حکیم سید اسماعیل جرجانی (گرگانی) روز علوم آزمایشگاهی نام‌گذاری شده است. از همین رو در ادامه مطلب پیش رو به مرور گوشه‌هایی از زندگی این حکیم ایرانی می‌پردازیم و به بخشی از دستاوردهای علمی او اشاره خواهیم کرد.

شاید اگر همین امروز به میان مردم برویم و از برخی از آنها به صورت تصادفی در مورد هویت اسماعیل جرجانی پرسش کنیم، در میان صد تن حتی یک نفر هم این حکیم ایرانی را نشناسد. این ادعا گزاف و اغراق نیست و حقیقتی تلخ را بازگو می‌کند؛ این حقیقت که فراموشی کسانی که روزگاری با تلاش و پشتکار خود راه ترویج دانش را همواره کرده‌اند، در این سرزمین کار چندان دشواری نیست.

با توجه به دستاوردهای علمی اسماعیل جرجانی در روزگاری که می‌زیست، این میزان از ناشناختگی و غربت شاید اندکی عجیب جلوه نماید. حتی با ورق زدن برگ‌های کتاب تاریخ می‌توان به این نتیجه رسید که ردپای او با توجه به  بار علمی و میزان دانشی که داشت به شکلی محو شده است.  موضوعی که میزان کم‌توجهی به او در طول تاریخ را عجیب‌تر می‌نماید.

در همین ابتدای متن باید به این نکته اشاره کرد که ناشناخته بودن سید اسماعیل جرجانی و فعالیت‌های علمی او موجب می‌شود که زندگی این حکیم ایرانی به منبع مناسبی برای اقتباس نمایشی تبدیل گردد. به این دلیل که تا کنون اثر نمایشی قابل اشاره‌ای در مورد او یا افکار و دستاوردها و آثارش ساخته نشده است و هر اثری که در این زمینه تولید گردد به عنوان یک نمایش پیشرو و خط‌ شکن شناخته خواهد شد. با این توضیح به سراغ بخش‌های مختلف زندگی این حکیم گرگانی می‌رویم و به مرور ظرفیت‌های نمایشی ابعاد مختلف او می‌پردازیم.

 

 

تاریخ تولد نامشخص

به دلیل وجود اطلاعات اندک از زندگی سید اسماعیل جرجانی تاریخ تولد و مرگ او مشخص نیست. معمولا  در منابع مکتوب قدیمی چندین تاریخ تولد متفاوت برای شخصیت‌های تاریخی سرشناس ایرانی ذکر شده که بازه زمانی مشخصی را برای به دنیا آمدن آنها به دست می‌دهد. با این حال در مورد اسماعیل جرجانی چنین نیست و هیچ کتابی از روزگار کهن باقی نمانده که به زمان تولد او اشاره کرده باشد. تنها تعدادی از منابع مکتوب از تاریخ درگذشت او سخن به میان آورده‌اند که زمانی مابین سال‌های ۵۱۶ تا ۵۲۰ خورشیدی  بوده است. با توجه به برخی سفرهای این حکیم گرگانی در سال‌های پایانی عمر خود و ملاقات‌هایی که با شخصیت‌های تاریخی مختلف انجام داده، به نظر می‌رسد که او در سال ۵۱۹ یا ۵۲۰ خورشیدی چشم از جهان فرو بسته باشد. با این حال اکثر منابع سال ۵۱۶ خورشیدی را به عنوان تاریخ درگذشت او عنوان کرده‌اند.این همه ابهام برای دانشمندی مهم آدمی را به فکر فرو می برد که آیا تعمدی در پاک کردن رد پای دانشمندان و فرهیختگان ایرانی وجود ندارد؟!

از خلال  نوشته‌های اسماعیل جرجانی می‌توان به اطلاعات مهمی در مورد حیات او دست یافت و در عمل بهترین و قابل استنادترین منبع در مورد زوایای زندگی این حکیم ایرانی دست‌نوشته‌های خود او است. جرجانی در ترجمه عربی مهم‌ترین و شناخته شده‌ترین کتاب خود یعنی «ذخیره خوارزمشاهی» که توسط خود او از روی نسخه فارسی صورت گرفته، به این نکته اشاره کرده است که در سال ۴۹۰ خورشیدی وارد خوارزم شده و به دربار امیر این منطقه یعنی قطب‌الدین محمد خوارزمشاه راه یافته است. او همچنین در این کتاب اعتراف می‌کند که در زمان تکمیل نسخه فارسی ذخیره خوارزمشاهی هفتاد سال داشته است.

 

 

تاریخ مرگ پر ابهام

عده‌ای از مورخان قدیمی و جدید بر اساس اطلاعات یاد شده، بنا را بر آن گذاشته‌اند که سید اسماعیل جرجانی در زمان ورود به خوارزم یعنی سال ۴۹۰ خورشیدی هفتاد سال سن داشته است و از همین رو تاریخ تولد او را حول و حوش سال ۴۲۲ خورشیدی در شهر گرگان (که آن زمان جرجان نامیده می‌شد) تخمین زده‌اند. این همان سالی است که طغرل سلجوقی گرگان و طبرستان را به تسخیر خود در آورد. بر اساس این اطلاعات سید اسماعیل جرجانی باید حدود ۹۸ سال عمر کرده باشد. با این حال به نظر می‌رسد که این حکیم گرگانی پس از حمله طغرل به گرگان متولد شده و کتاب ذخیره را نیز مدتی پس از ورود به خوارزم در دربار خوارزمشاهیان تکمیل کرده است. بر این اساس سن او نیز احتمالا کمتر از ۹۰ سال یا حول و حوش همین رقم بوده است.

در مجموع بر اساس اطلاعات موجود به نظر می‌رسد که او در گرگان چشم به جهان گشود و در مرو چشم از جهان فرو بست. البته در مورد محل تولد و مرگ جرجانی تردیدهایی وجود دارد که این تردیدها در مورد محل مرگ او بیشتر است. با توجه به ابهامات موجود در مورد مقاطع مختلف زندگی سید اسماعیل جرجانی می‌توان از رویدادهای تاریخی زمان حیات او بهره گرفت و از آنها به عنوان محملی برای روایت زندگی این شخصیت تاریخی بر صحنه تئاتر استفاده کرد. او روابط نزدیکی با دربار خوارزمشاهیان داشت و این روابط منبع اقتباس نمایشی مناسبی را برای خلق نمایشنامه فراهم می‌آورد.

 

سفر به نقاط مختلف ایران

اسماعیل جرجانی در طول زندگی خود دست به انجام سفرهای طولانی نزد و بیشتر سال‌های عمر را در محدوده سرزمین زادگاه خود به سر برد. اکثر مسافرت‌های او کوتاه بود و در حاشیه شمالی مرزهای ایران رقم خورد. البته او به قم و فارس نیز سفر کرد و شاید بتوان دورترین نقطه‌ای که به آنجا پا گذاشت را همان فارس دانست. تقریبا تمام سفرهای جرجانی با اهداف علمی و پژوهشی صورت گرفت و هیچ کدام از آنها به قصد سیاحت یا گشت و گذار انجام نشد. به عنوان مثال او برای آموختن حدیث به نیشابور رفت و پزشکی را نیز در همین شهر آموخت. سفری که او به مناطق مرکزی ایران و فارس داشت نیز برای آگاهی از زیر و بم علم پزشکی صورت گرفت. بر اساس آنچه که او خود در کتاب ذخیره به آن اشاره کرده، سفری که به قم داشت به منظور ملاقات با فرزندان کوشیار بن لبان (ستاره‌شناس سرشناس اهل گیلان) و بررسی نسخه‌های خطی آثار کوشیار که به یادگار نزد بازماندگانش مانده بود، صورت گرفت. عده‌ای سفر جرجانی به قم و ملاقاتش با فرزندان کوشیار را به پیوند خونی او و خاندانش با آل زیار مرتبط دانسته‌اند.

پس از انجام پژوهش‌های مختلف و تسلط این حکیم گرگانی بر علم پزشکی او سفری به مرو داشت و مدتی در آنجا زیست. گفته می‌شود که او هنگام حضور در مرو مدیریت یکی از مراکز درمانی قدیمی این منطقه، که قدمت آن به پیش از اسلام می‌رسید را برای مدتی بر عهده داشت.

 

 

آخرین مقصد حکیم گرگانی

پس از آن سید اسماعیل جرجانی راهی خوارزم شد و به دربار قطب‌الدین محمد خوارزمشاه راه یافت. به دستور او حکیم گرگانی مدیریت داروخانه بهاءالدوله خوارزم را بر عهده گرفت. بر اساس آنچه که اسماعیل گرگانی خود به آن اشاره کرده است این داروخانه مراجعان فراوانی داشت و رسیدگی به امور آنها وقت زیادی از او می‌گرفت؛ تا جایی که در نگارش بخش‌های  پایانی مهم‌ترین اثر خود یعنی ذخیره خوارزمشاهی با مشکل کمبود وقت مواجه شد. با این حال او این کتاب را در خوارزم تکمیل کرد و آن را به قطب‌الدین محمد خوارزمشاه تقدیم نمود. وجود پسوند خوارزمی در عنوان این کتاب موید همین مطلب است و بر پیشکش شدن این اثر به حاکم خوارزم دلالت دارد.

اسماعیل جرجانی دوران میانسالی را در خوارزم پشت سر گذاشت و در دربار خوارزمشاهیان وارد روزهای کهنسالی شد. گفته می‌شود که او در سال‌های پایانی عمر خود راهی مرو گردید و به خدمت دربار سلجوقیان در آمد و مورد احترام فرزند ملکشاه سلجوقی یعنی احمد سنجر ملقب به سلطان سنجر قرار گرفت. با توجه به اطلاعات اندکی که از زندگی این حکیم گرگانی وجود دارد به نظر می‌رسد که روزهای پایانی عمر او در مرو و در دربار سلطان سنجر رقم خورد. در هر حال جزئیات سفرهای نه چندان پرتعداد سید اسماعیل جرجانی به نقاط مختلف ایران و ارتباط او با افراد سرشناسی که ذکر گردید می‌تواند منبع اقتباس نمایشی مناسبی تلقی شود و زمینه‌ساز ساخت آثار نمایشی مختلف گردد.

 

 

خالق نخستین دانشنامه پزشکی پس از اسلام به زبان فارسی

سید اسماعیل جرجانی علاوه بر علم پزشکی آثاری را در زمینه فلسفه و اخلاق نیز به رشته تحریر در آورد. با این حال تعداد این کتاب‌ها در مقایسه با آثار پزشکی او اندک است. همان گونه که اشاره شد مهم‌ترین و مفصل‌ترین کتاب او ذخیره خوارزمشاهی نام دارد که می‌توان آن را یک دانشنامه کامل پزشکی (در زمان خود) لقب داد. اهمیت این کتاب در علم پزشکی آن روزگار حداقل از دو جنبه  قابل اشاره است. نخست آنکه کتاب ذخیره خوارزمشاهی نخستین کتاب مرجع پزشکی پس از اسلام به شمار می‌رود که به زبان فارسی نوشته شده است. در آن زمان معمولا از زبان عربی برای نوشتن آثار مکتوب علمی در خاور نزدیک استفاده می‌شد و زبان فارسی در انجام این مهم رواج چندانی نداشت. حتی ابن سینا نیز مشهورترین کتاب علمی خود یعنی قانون را به زبان عربی نوشت.

در واقع آن دسته از حکیمان ایرانی که هم در وادی علم و هم در وادی ادب فعالیت داشتند، در آن دوران تنها برای نگارش آثار ادبی از زبان فارسی بهره می‌بردند و کتاب‌های علمی یا غیر ادبی خود را اغلب به زبان عربی می‌نوشتند. اما سید اسماعیل جرجانی مهم‌ترین کتاب علمی خود را به زبان فارسی نوشت و در آن اصطلاحات فارسی فراوانی به کار برد که اکثر آنها خیلی زود در میان مردم رواج یافت.

اهمیت دوم کتاب ذخیره خوارزمشاهی از آن جنبه است که این اثر مکتوب پس از کتاب قانون ابن سینا نخستین کتابی به شمار می‌رود که تمام مباحث پزشکی روزگار کهن را در دل خود جای داده و در مورد آنها سخن رانده است. در واقع می‌توان این کتاب را نخستین دانشنامه پزشکی پس از اسلام به زبان فارسی لقب داد.

 

 

کم‌توجهی به دستاوردهای سید اسماعیل جرجانی

از آنجایی که اسماعیل جرجانی کتاب ذخیره را در دربار خوارزمشاهیان تکمیل و آن را به قطب‌الدین محمد خوارزمشاه تقدیم کرد، این کتاب خیلی زود به شهرت رسید و همگان از وجود آن باخبر شدند. کتاب ذخیره از معدود آثار مکتوب آن زمان به زبان فارسی است که به زبان عبری ترجمه شد و در خارج از مرزهای ایران نیز مورد توجه قرار گرفت. با این حال این کتاب و نویسنده آن نه تنها در ایران امروز ناشناخته هستند که حتی در زمان خود نیاز چندان مورد توجه ایرانیان قرار نگرفتند. این موضوع جای پرسش دارد و می‌توان دلایل آن را در آثار نمایشی مطرح کرد.

شاید بتوان یکی از دلایل بی‌توجهی به این کتاب در آن زمان را شباهت بسیاری از مسائل مطرح شده در آن به کتاب قانون دانست. اسماعیل جرجانی علم پزشکی را با مطالعه آثار زکریای رازی و ابن سینا آموخت و در نوشتن کتاب ذخیره از کتاب قانون تاثیر فراوانی گرفت. از همین رو شاید مفاهیم موجود در این کتاب برای طبیبان ایرانی آن روزگار تازگی چندانی نداشت و بدیع و بکر به شمار نمی‌رفت. با این حال امروز که علم پزشکی شکل مدرن به خود گرفته است و بسیاری از کتاب‌های طب قدیمی تنها از اهمیت تاریخی برخوردارند، بی‌توجهی به کتاب ذخیره و ناشناخته ماندن آن در زادگاهش توجیه چندانی ندارد؛ به خصوص آنکه این کتاب یکی از نخستین منابع مکتوب پزشکی ایران به زبان فارسی محسوب می‌شود.

 

 

سایر جنبه‌های مغفول مانده فعالیت‌ حرفه‌ای حکیم گرگانی

علاوه بر آثار اسماعیل جرجانی به برخی دیگر از فعالیت‌های او نیز توجه چندانی صورت نگرفته است. به‌ عنوان مثال او بخشی از کتاب «اهداف پزشکی - الاغراض‌ الطبیة» را به درمان جراحات چشمی ناشی از برخورد اشیاء نوک‌تیز نظیر نیزه اختصاص داده بود. در مجموع درمان زخم شمشیر، دشنه، نیزه و سایر زخم‌های ناشی از حضور سربازان در میدان جنگ از جمله موضوعاتی است که او در برخی از آثار خود به آن پرداخت و این موضوع پیش از او کمتر مورد توجه پزشکان ایرانی قرار گرفته بود.

حال که صحبت از آسیب چشم به میان آمد بد نیست به این نکته اشاره شود که اسماعیل جرجانی یکی از نخستین کسانی بود که در مورد نحوه فرایند انتقال نور توسط عصب‌های چشم انسان به مغز پژوهش کرد و چگونگی انجام آن را تشریح نمود. پیش از او تنها ابن هیثم به این موضوع اشاره کرده بود و جرجانی نظریات و پژوهش‌‌های این حکیم عرب در زمینه مذکور را تکمیل کرد.

یکی دیگر از شاخه‌های طب که این حکیم گرگانی در آثار خود به آن توجه نشان داد، دندانپزشکی است. او در کتاب ذخیره خوارزمشاهی علاوه بر تشریح ساختمان فک و دندان‌ها به افتادن دندان‌های شیری انسان در دوران کودکی نیز اشاره کرده است. در واقع می‌توان نام او را پس از زکریای رازی و ابن سینا به عنوان یکی از پیشگامان علم دندانپزشکی ایران آورد. اسماعیل جرجانی همچنین بخشی از کتاب ذخیره خوارزمشاهی را به تشریح شیوه آزمایش خون و سایر نمونه‌های گرفته شده از بیماران برای تشخیص نوع بیماری آنها اختصاص داده و این موضوع یکی از دلایل نام‌گذاری  روز علوم آزمایشگاهی به احترام او است. تمام موارد اشاره شده فوق را می‌توان به عنوان منبع اقتباس نمایشی مد نظر قرار داد.

 

 

حلقه به هم پیوسته اساتید و شاگردان

سید اسماعیل جرجانی بخش مهمی از دانسته‌های خود در زمینه پزشکی را هنگام حضور در شهر نیشابور از ابن ابی صادق نیشابوری فرا گرفت. او یکی از شاگردان ابن سینا بود و تاثیر  جرجانی از شیخ‌الرئیس به واسطه آموزش‌های این استاد نیشابوری حاصل شد. حکیم گرگانی در نوشته‌های خود به تاثیراتی که از زکریای رازی و ابن سینا گرفته اشاره نموده و از ابن ابی صادق نیز یاد کرده است. ترسیم سه شخصیت ابن سینا، ابن ابی صادق نیشابوری و سید اسماعیل جرجانی که حلقه‌ای از اساتید و شاگردان را در قرن پنجم و ششم تشکیل داده بودند، در یک اثر نمایشی می‌تواند ایده جالبی برای اجرا باشد.

در پایان بار دیگر باید به این حقیقت تلخ و ناخوشایند اشاره کرد که تا امروز اثر نمایشی قابل توجهی که بخواهد زندگی و دستاوردهای این حکیم گرگانی قدر نادیده را روی صحنه تئاتر برای تماشاگر روایت کند، ساخته نشده است. به طور حتم کتاب ذخیره خوارزمشاهی و نویسنده آن تا به آن اندازه در تاریخ ایران و پیشینه پزشکی این سرزمین اهمیت و نقش داشته‌اند که حداقل یک نمایشنامه در مورد آنها به صحنه رود. شایسته نیست که اسماعیل جرجانی در زادگاه خود چنین غریب و ناشناخته باشد.




نظرات کاربران