در حال بارگذاری ...
یادداشت ندا ثابتی در فقدان نادر طالب‌زاده

شهیدی دیگر از کاروان فرهنگ و هنر و اندیشه اسلامی

ایران تئاتر-ندا ثابتی*: از سال نودوچهار درباره شهید سید مرتضی آوینی تحقیق کردم و یکی از کسانی که فهمیدم با آوینی آشنا هم داستان است نادر طالب‌زاده بود. او عقاید و باورهای دینی مذهبی ریشه دار داشت و درباره انقلاب اسلامی نگاهی همسو با تحلیل‌های آوینی در خصوص ماهیت و جوهره مفهوم انقلاب اسلامی در عصر جدید داشت.

نادر طالب‌زاده می‌توانست به دلیل درس خواندن و زندگی در امریکا مثل برخی ایرانیان دیگر که در محیط تمدن غربی نفس می‌کشند به شکل دیگری زندگی دنیایی خود را بگذراند ولی او نیز همچو آوینی با انقلاب اسلامی به تحولی رسید که ثمرات و آثار این تحول عظیم در روند فکری و عملی او مشهود بود. او می‌توانست تمام آنچه در دانشگاه‌های غرب خوانده بود همچو سینمایی که در دانشگاه کلمبیا آموزش دیده بود، در همان عالم هنری و فرهنگ غرب استفاده کند ولی با برگشتش به ایران و فعالیت‌هایش، نه‌تنها تحت تأثیر فرهنگ و تمدن غرب قرار نگرفت بلکه منتقد جدی تمدن غرب بود. همان‌طور که آوینی نیز در مقاله‌های متعددش به این مسائل به‌طورجدی اشاره کرده است. نادر طالب‌زاده در عرصه هنری هم قلم زد و فیلم ساخت و حتی بازیگری هم از او دیده شد ولی به‌مرورزمان به شکل جدی و مستمر با دانش و مطالعه و تحقیق‌های مفصل کتابخانه‌ای و میدانی که داشت درباره ظلم و ستم صهیونیست‌ها در جهان و خاورمیانه تلاش‌هایی کرد تا آنجا که نام او در لیست افرادی قرار گرفت که صهیونیست‌ها او را دشمن خود می‌دانستند و می‌خواستند ترورش کنند. چند سال پیش هم‌چنین اتفاقی رخ داد و او را ترور بیولوژیک کردند که موجب شد بارها وضعیت جسمانی‌اش به خطر بیفتد ولی او با قوایی بیشتر به سخنرانی‌ها و نوشتن‌ها و مصاحبه‌ها و افشاگری‌های خود علیه صهیونیست‌ها ادامه داد. این هم یک فصل مشترک او با آوینی بود که آوینی در خصوص صهیونیست‌ها هم نوشته‌هایی دارد. به باور من او شهید است. شهید دیگری در عالم فرهنگ و هنر و اندیشه اسلامی و کسی که طبق فرمایش خداوند در قرآن کریم و سیره اهل بیت(ع)، مبارزه با استکبار و ظالم را جزو وظایف شرعی خود می‌دانست و لحظه‌ای از این رسالت و تکلیف پا پس نکشید. در دنیایی که عصر جاهلیت مدرن است و آدم‌هایی شیفته عالم غرب و غفلت از معایب و مضرات تمدن غرب را درک نکرده‌اند و وابسته و دل‌بسته آموزه‌های فرهنگی غرب هستند، سخت است که در یک دست جلوه دین و مذهب را بگیری و در دست دیگر جلوه مبارزه با ظالمان و مستکبرین جهانی. در چنین فضایی هر آنچه از حقیقت بگویی تو را به چشم کسی می‌بینند که بیگانه‌ای و حرف‌هایت خریداری ندارد مگر آن‌که جزو کسانی شوی که دغدغه و انگیزه حقیقت‌جویی در راستای حق‌طلبی را داشته باشی.

نادر طالب‌زاده خوب درک کرده بود که ریشه بسیاری از جنگ‌ها و نفاق‌ها و استثمارهای جهانی در زیاده‌خواهی‌ها و خودخواهی‌های صهیونیست‌هاست و درصدد این بود که این آگاهی را به جهانیان برساند و البته بودند کسانی که ندای او را شنیدند و به دلیل همین پشتکار و قدرت او بود که خار چشم صهیونیست‌ها شده بود.

ما در زمانه فعلی به چنین افرادی که در جستجوی ریشه‌ای تاریخی علت‌ها هستند بسیار نیازمندیم. این‌که از سطح و ظواهر خارج شویم و بفهمیم به چه دلایل تاریخی و عقلانی صهیونیست‌ها باطل و جنایتکار هستند و موجب حق‌کشی‌ها و جنایت‌های زیادی شده‌اند. تا علت‌ها را متوجه نشویم نمی‌توانیم به عمق فاجعه پی ببریم.

یا می‌شویم انسانی بی‌تفاوت و یا انسان‌هایی که فقط در حد احساس و هیجان‌های سطحی تعلقی یا تنفری به چیزی دارند اما نادر طالب‌زاده چراغی دیده بود که فطرت انسان آن را می‌خواهد. آن چراغ، همان صلح و امنیت حقیقی است. امنیتی که بدون مستعمره شدن و سوءاستفاده‌های دیگر باشد. امنیتی که با عدالت همراه باشد. امنیتی که هیچ رد پایی از تجاوزها و تبعیض‌ها نباشد و تا زمانی که رژیم جعلی صهیونیست‌ها هستند این چراغ روشن نمی‌تواند به دست انسان‌ها برسد. صهیونیست‌ها با همدست شدن با مستکبرین دیگر توانسته‌اند سال‌ها به اشغالگری‌ها و نفوذ خود به منابع مادی و معنوی انسان‌های دیگر رخنه کنند و این یک وظیفه محسوب می‌شود که حقیقت این مطلب برای انسان‌های خردمند و عدل خواه آشکار شود و نادر طالب‌زاده چنین کرد و چه حکمتی، کسی که سال‌ها در چنین فضایی تلاش کرده در روز قدس از این عالم مادی سفر کند و در کنار مزار شهید سید مرتضی آوینی به خاک سپرده شود و چنین است که دوست، دوست را صدا می‌زند و رفیق، رفیق را می‌شناسد و تنهایش نمی‌گذارد و خوشا به حالشان ‌که چنین قسمتی داشتند.

ما نیز در عرصه فرهنگی و هنری، در تئاتر، اگر به این چراغ روشن اعتقاد داشته باشیم، موظف هستیم که در آثار خود از ظلم و جنایت‌های صهیونیست‌ها بگوییم. هنر زبانی جهانی دارد و قلم زدن در مسیر ظلم‌ستیزی برای هنرمند می‌توان یک وظیفه عقلانی و انسانی محسوب شود. هیچ انسانی دوستدار ظلم نیست و این یک واقعیت مسلم است که صهیونیست‌ها به دلایل مختلف و به شکل‌های مختلف مسیر باطل را طی می‌کنند و امید است که ان‌شاءالله تعداد هنرمندان در این عرصه بیشتر شود و راه آوینی و طالب‌زاده در فضای فرهنگی و هنری ادامه یابد.

*نمایشنامه‌نویس




مطالب مرتبط

نظرات کاربران