لبکلام هنرمندان در گفتوگوهای هفته 78
لزوم انتقال محتوا و مفاهیم آیینهای ایرانی به نسل جدید

ایران تئاتر : نمایش های روی صحنه با حضور مخاطبان جان دوباره گرفته اند و نیاز به حمایت های بیشتری از سوی مخاطبان و رسانه هاهستند. هرچند برخی از اهالی تئاتر هنوز با احتیاط دست به کار می شوند تا کرونا دوباره جولان ندهد .
در هفته گذشت با جابجایی تعطیلات عید فطر عملا رسانه ها ایام تعطیل را سپری کردند.براین اساس ایران تئاتر در کنار گزارشهای روزانه متنوع ، به انتشار گفت و گوهایی اختصاصی به موضوعات مختلفی در حوزه نمایش پرداخت و خبرگزاری مهر نیز گفت و گوهایی با هنرمندان تئاتر را منتشر کرد.
در ادامه متن مهمترین گفتوگوهای کوتاه و بلندی که با موضوع هنر های نمایشی منتشر شده را در بخش «لب کلام» بصورت خلاصه آوردهایم تا مخاطب این متن در دنیای پرسرعت امروز درجریان مهمترین بخشهای گفت و گوها قرار بگیرد.
جواد انصافی ؛ لازم است که به بچهها بگوییم چه محتوایی پشت آیینهایمان نهفته است
جواد انصافی بازیگر و کارگردان نمایشهای سنتی ایرانی درباره جدیدترین فعالیت خود در عرصه تئاتر، به خبرنگار مهر گفت: از نیمه فروردین نمایش «عمو نوروز و ننه سرما در بهار نوروزخوانان» را در مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به صحنه بردهام.
وی درباره گروه بازیگری این اثر نمایشی افزود: در این نمایش خودم به همراه حمید رئوف تبار، فروغ یزدان، رضا معراجی، امیرمحمد انصافی، امیرحسین انصافی، نیلوفر سیاری، تینا نوروزی، مرضیه محمدی، هانیه رهگذر و حسان محبیان به ایفای نقش میپردازیم.
انصافی درباره موضوع نمایش «عمو نوروز و ننه سرما در بهار نوروزخوانان» یادآور شد: من پیشتر پژوهشی راجع به نوروز انجام دادم و برنامهریزی کردم تا بر اساس آن پژوهش یک نمایش برای بزرگسال و یک نمایش برای مخاطب گروه سنی کودک و نوجوان تولید و اجرا کنم. نمایش «عمو نوروز و ننه سرما در بهار نوروزخوانان» در کنار نگاهی که به احیای فرهنگ بومی و ملی ایرانی دارد، نگاهی علمی هم نسبت به نوروز و موضوعات مرتبط با آن دارد.
این بازیگر نقش «سیاه» در نمایشهای سنتی با اشاره به معرفی نوروزخوانان مناطق مختلف کشور به کودکان و نوجوانان در نمایش «عمو نوروز و ننه سرما در بهار نوروزخوانان»، تأکید کرد: در این نمایش تکمچیهای آذربایجان، نوروز سلطان مازندران، عروس گولی گیلان، رشکی و ماسکی استان مرکزی، میر نوروزی کردستان و آتش افروز بوشهر به مخاطبان کودک و نوجوان معرفی میشوند. به نوعی این اثر نمایشی معرف نوروزخوانان و پیامآوران نوروزی به کودکان و نوجوانان است.
وی متذکر شد: لازم است که به بچهها بگوییم چه محتوایی پشت آیینهایمان نهفته است. چند سالی بود این بحث پیش آمد که پاپانوئل هدیه میدهد ولی حاجی فیروز ما گدایی میکند. این امر درستی نیست و اتفاق اشتباهی است که در سطح شهر رخ میدهد. حاجی فیروز هرگز دست دراز نمیکند بلکه خورجینی باز دارد که مردم هر چه دوست دارند در آن میاندازد و بچهها نیز میتوانند دست در آن خورچین کرده و از محتویات آن بردارند. در آخر سر هم هر چه به لحاظ مالی در خورچین باقی میماند صرف فقرا و نیازمندان میشد. خورچین حاجی فیروز تنها خورجینی است که قرنها باز است.
ما باید محتوا و مفاهیم آیینهای خودمان را به کودکان منتقل کنیم تا آنها نیز به نوبه خود این مفاهیم و محتواها را به نسلهای بعدی منتقل کنند.
مرتضی جلیلی دوست ؛ مردم جامعه عادت به عادی سازی همه مسائل دارند
مرتضی جلیلی دوست کارگردان نمایش «بودن» که این روزها در سالن ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است درباره بازخورد مخاطبان و استقبال از این اثر نمایشی گفت: خوشبختانه از استقبال مخاطبان راضی هستم و هر چه اجرا جلوتر میرود به تعداد تماشاگران نمایش اضافه میشود. نکته جالب توجه در اجرای «بودن» برخلاف نمایش قبلیام «دریم لند» بازخوردهای متفاوتی است که از کار گرفتیم چون بازخوردهای متوسط کمتر از طرف تماشاگران وجود دارد و معمولاً با بازخوردهای صفر و صدی مواجه هستیم و تماشاگران یا با کار ارتباط میگیرند و آن را دوست دارند یا از نمایش خوششان نمیآید.
وی ادامه داد: دلیل این نوع بازخورد نیز این است که نمایش زیاد شکل کلاسیک و داستانگو ندارد و کلاژی است از ۴ داستان در فرمهای مختلف که کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و فضاسازی نمایش نیز از آرکائیک و مونولوگ و شعرخوانی گرفته تا رپ و فیزیکال و بحر طویل را شامل میشود و مدام در حال شکل عوض کردن است. در واقع در نمایش «بودن» ۴ داستان در یک کانسپت مشترک به نام «بودن» به معنای وجود داشتن و در لحظه زندگی کردن با لایهای از شرایط «سیزیف وار» در کنار هم قرار گرفتهاند. از طرف دیگر جنس علاقه و نیاز تماشاگران تماشاخانه ایرانشهر با مکانی مانند تالار مولوی متفاوت است و حتی تماشاگران سالن ناظرزاده کرمانی و سمندریان نیز با یکدیگر فرق دارند. نمایش ما نیز در حال به چالش کشیدن مخاطبان است چون در اصل این نمایش مناسب اجرا در یک بلک باکس بود و خود ما برای دیدن بازخورد مخاطبان و رسیدن به نتیجه ایده آلی که از اجرای نمایش مد نظر داشتیم تصمیم گرفتیم کار را در یک سالن قاب عکسی به صحنه ببریم و دست به یک ساختارشکنی بزنیم.
مردم جامعه عادت به سادهسازی همه مسائل دارند که همین مثال ریشه در فرهنگ ما دارد از این رو ما یا شادی را به رسمیت میشناسیم یا غم را. این اتفاق در شکلهای نمایشی تاریخ تئاتر ایران هم وجود دارد به این شکل که یا تعزیه را میشناسیم که مردم با آن گریه میکنند یا نمایشهای شادیآور را داریم که مردم با آن میخندند به این ترتیب انگار همه چیز ساده شده است. در دنیای نمایش نیز داستان یکی از ابزارهای ساده سازی است اما قصد ما این بود که در نمایش «بودن» خلاف این جریان حرکت کنیم. بخشی از اتفاقی هم که در نمایش میافتد بر پایه ابهام بنا شده است و تلاش ما نیز این بود که مخاطبان این ابهام را تجربه کنند. مساله این است که حس مبهم بودن با حس خوشحالی یا غم تفاوت دارد و ما نیز قصد داشتیم این موضوع را در مخاطبمان نهادینه کنیم.
وی در پایان صحبتهایش درباره ایده شکلگیری نمایش توضیح داد: ابتدا ایده این نمایش به ذهن صبا نجاتی یکی از نویسندگان کار که از بازیگران نمایش هم است، رسید. بعد از تکمیل ایده من آن را مطالعه کردم و به نظرم خیلی جالب آمد و تصمیم گرفتم آن را به صحنه ببرم. ما به دنبال اجرایی که با استقبال مخاطبان روبرو شود نبودیم یا اصلاً موفقیت یا شکست کار برایمان مهم نبود بلکه به دنبال این بودیم که یک تجربه متفاوت را رقم بزنیم که فکر میکنم موفق هم شدیم.
ندا تمینی ؛ حرف نمایشنامه این است که در یک «دورهمی» هیچ چیز پایانی ندارد
ندا تمیمی کارگردان نمایش «دورهمی» که این روزها در تالار حافظ روی صحنه است درباره اجرای این اثر نمایشی به خبرنگار مهر گفت: برای آماده سازی این اثر نمایشی یک سال تمرین داشتیم و کار برای گرفتن مجوز اجرا ۲ بار بازبینی شده است. در این بازبینیها آنقدر اصلاحیه به نمایش خورد و کار تغییر کرد که ما همچنان بعد از گذشت چندین روز از آغاز اجرا در حال اعمال تغییرات و جایگزینی برای حذف شدهها هستیم تا کار از خامی در بیاید و به پختگی برسد اما با این وجود استقبال از نمایش رضایت بخش است.
وی درباره اجرای نمایش در ماه رمضان عنوان کرد: ابتدا قرار نبود در ماه رمضان به صحنه ببریم اما به دلیل اینکه تالار حافظ تنها این زمان را در اختیار ما قرار میداد، مجبور شدیم این زمان اجرا برویم. من از شهریور پارسال به دنبال اجرا در تالار حافظ هستم و قرار بود از ۱۶ اردیبهشت نمایش را به صحنه ببریم اما در نهایت زمان مد نظرمان را به گروه دیگری دادند.
این کارگردان درباره ویژگیهای نمایش بیان کرد: گروه نمایش ما سه سال است که در کنار هم در حال کار کردن هستند. این گروه سال ۹۷ نمایش «باشگاه مشت زنی» را به صحنه برد و سال ۹۸ نمایش «در کشور شما قابل دسترس نیست» که این نمایش نیز در راستای همان کار است اما از نظر خودم پختهتر شده و به زندگی نزدیکتر است. نمایش «دورهمی» در قالب درام نمیگنجد. در این نمایش گروتسکی اتفاق میافتد که در آن تماشاگر به رخدادهایی میخندد که در واقع غمگین یا ترسناک هستند. حرف نمایشنامه نیز این است که در یک «دورهمی» هیچ چیز پایانی ندارد.
نادیا فرجی ؛ 3 سال پیش نمایشنامه را ایرانیزه کردم
نادیا فرجی بازیگر و کارگردان تئاتر درباره جدیدترین تجربه خود در این عرصه، گفت: قصد دارم نمایش «یه روز دیگه» را که خودم با ایدهای برگرفته از نمایشنامه «مرگ در میزند» وودی آلن نوشتهام، از ۶ خرداد در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر روی صحنه ببرم.
وی درباره روند شکلگیری و نگارش نمایشنامه «یه روز دیگه»، توضیح داد: در زمان دانشجویی نمایشنامه «مرگ در میزند» وودی آلن را کار کردم و از همان زمان علاقه زیادی به این متن به لحاظ مفهومی داشتم. ۳ سال پیش تصمیم گرفتم این نمایشنامه را ایرانیزه کنم و با ایدهای برگرفته از «مرگ در میزند»، نمایشنامه «یه روز دیگه» را نوشتم.
فرجی افزود: در نمایشنامه «یه روز دیگه» بر خلاف «مرگ در میزند»، به جای شخصیت مرد از شخصیت زن استفاده کردم که خودم و الهه پورجمشید ایفاگر نقشهای این اثر هستیم.
کارگردان «یه روز دیگه» درباره شیوه مدنظر برای اجرای این اثر نمایشی، گفت: در طراحی صحنه نمایش از فضای رئال دور و به سوررئال نزدیک شدم ولی پرداخت اجرایی نمایش کاملاً رئال است.
این هنرمند عرصه تئاتر درباره دشواریهای تولید یک اثر نمایشی در شرایط کرونایی و همچنین وضعیت نامناسب اقتصادی فعلی، یادآور شد: ما در زمانی که شیوع سویه اومیکرون ویروس کرونا در اوج بود، تمرینهای نمایش را شروع کردیم و هر ۲ بازیگر درگیر این ویروس شدیم و شرایط سختی داشتیم. در نهایت حدود ۳ ماه تمرین کردم تا در دیماه سال گذشته و بعد از بازبینی، مجوز اجرا را دریافت کردیم.
به دنبال جذب تهیهکننده هستم زیرا هزینههای تولید و اجرای نمایش بالا است و باید این هزینهها را تأمین کرد.
وی در پایان سخنان خود درباره تعداد اجراهای نمایش «یه روز دیگه»، گفت: قرار است این نمایش ۲۵ اجرا در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر داشته باشد.
حسین کشفی اصل ؛ اثری عاشقانه از حسرت و نرسیدن
حسین کشفیاصل: «تجربههای اخیر»، اثر پربازیگری است و من نیز سبقه بیست و چندسالهای در تئاتر دارم اما متاسفانه با وجودی که قبلاً قرار بود این نمایش در تالار سایه به صحنه برود در نهایت اتفاق دیگری افتاد و کارگاه نمایش را به ما دادند.
وی ادامه داد: من سال ۸۳ و در سن ۲۴ سالگی یکی از جوانترین کارگردانانی بودم که در تئاتر شهر اجرای عمومی داشتم و در طول این سالها هم تجربیات متفاوتی را به عنوان بازیگر و کارگردان از سر گذراندم و جوایز بینالمللی و داخلی زیادی را نیز دریافت کردم اما وقتی تصمیم گرفتم کار جدیدی را با یک گروه حرفهای تئاتر و متنی از امیررضا کوهستانی به صحنه ببرم با وجودی که از هشت ماه قبل پیگیر اجرای نمایش بودم، سالنی مانند کارگاه نمایش با ۲۶ نفر ظرفیت نصیبم شد. همه هنرمندان و همکاران من عزیز و محترم هستند و من قطعاً برتری نسبت به بقیه ندارم اما وقتی میبینم سالنهای بزرگتر را به کارگردانهای کار اولی و کم تجربه میدهند، مطمئن میشوم که حتماً مناسباتی وجود دارد و هرکس هم منکرش شود، دروغ گفته است. به نظرم اگر مدیران و مسئولان تئاتری ما سرشان را بالا بگیرند و قبول کنند که از یک سری مناسبات در کارهایشان استفاده میکنند، شرافتمندانهتر از این است که آن را کتمان کنند.
کارگردان نمایش «افرای ژاپنی» درباره انتخاب متن توضیح داد: امیررضا کوهستانی حدود ۲۰ سال قبل نمایشنامه «تجربههای اخیر» را مینویسد که البته متن اورجینال نیست و اقتباسی از نمایشنامه «Recent Experiences» نوشته ۲ نویسنده کانادایی به نام نادیا راس و جکوب ورن است. کوهستانی در همان سالها در کشور آلمان اجرایی از این نمایشنامه را می بیند و به متن علاقه مند میشود، اجازه اقتباس از متن را از این ۲ نویسنده میگیرد و متن را با توجه به متر و معیارهای جامعه ایران دوباره نویسی میکند و خودش هم برای اولین بار در مجموعه تئاترشهر نمایشنامه را به صحنه برد. من به شدت این متن را دوست دارم چون ویژگیهای منحصر به فردی دارد که آن را خاص میکند به عنوان نمونه در متن هیچکدام از شخصیتها اسم ندارند و هیچکس دیگری را خطاب نمیکند و ما سیر زندگی یک خانواده را در طول بیش از یک قرن میبینیم. نمایش از سال ۱۹۰۰ شروع و در ۲۰۲۲ تمام میشود و ما شاهد روند زندگی یک خانواده در طول ۱۰۲ سال در ۶۰ دقیقه هستیم. بازیگران نیز باید سنهای مختلفی را در طول زمان ایفا کنند. همین ویژگیهای نامتعارف من را علاقهمند به اجرای این اثر نمایشی کرد.
کشفی اصل عنوان کرد: نکته مورد توجه دیگر که برایم جذاب بود حرف اصلی نمایش است که تمام مردم دنیا در طول تاریخ درگیرش بودند و همچنان هم هستند و آن هم این است که جنگ اصولاً جدایی میآورد و اتفاقی ناخوشایند و خانمان سوز است و اینکه مردم قدر لحظات خودشان را نمیدانند. اصولاً مساله «حسرت» و قدر لحظات را ندانستن در زیرلایه این متن خیلی پررنگ است. «تجربههای اخیر» اثری عاشقانه است که به جای وصال در آن حسرت و نرسیدن وجود دارد.
گفتگوها از مهر