در حال بارگذاری ...
...

گفت وگوی ایران تئاتر با میثم یوسفی طراح و کارگردان

.حرکت استوار «نازگل» در مواجه با چالش های زندگی
فضای زنانه ایرانی با پایان بندی متفاوت حال مخاطب را خوب می کند

گفت وگوی ایران تئاتر  با میثم یوسفی طراح و کارگردان

.حرکت استوار «نازگل» در مواجه با چالش های زندگی
 فضای زنانه ایرانی با پایان بندی متفاوت حال مخاطب را خوب می کند

نمایش های سنتی ایرانی ریشه در باور ، فرهنگ و شیوه زندگی ما دارند. شیوه زندگی که در گذشته ای نه چندان دور جریان داشت و چالش ها و زیبایی و سختی های خاص خودش را در مواجهه با روش ها ، اعتقادات و گاهی نگاه های یک سویه و بدون منطق دارد. نمایش هایی که در سال های اخیر با تغییر رویکرد و انجام اصلاحات برای مردم این دوره و زمانه هم جذابیت بیشتری یافته اند.

میثم یوسفی نویسنده ، بازیگر و طراح باسابقه نمایش های ایرانی در آخرین اثرش به سراغ روایتی موزیکال و تا حدی تراژیک از قصه زن ایرانی در یکصد و اندی سال پیش می رود که در پس دیوارهای حرمسراهای قجری در مظلومیت و بی عدالتی قرار داشتند. یوسفی با اتکا به الگوهای موفق این سبک تئاتری و استفاده از موسیقی زنده ، رنگ ، نور و شخصیت بذله گوی سیاه به روایت گری زندگی این زنان می پردازد. نمایش «نازگل» که حضور موفقی در جشنواره تئاتر آئینی سنتی سه سال قبل داشت این روزها در تماشاخانه سنگلج در حال اجرا است. با میثم یوسفی در باره اجرا و رویکردهایش در نمایش های ایرانی گفت وگویی انجام داده ایم.

به عنوان کارگردانی با سابقه سال ها است که در حوزه نمایش های ایرانی سنتی فعالیت می کنید. گونه ای از تئاتر که چالش های خاص خودش را دارد. با این چالش ها چگونه برخورد می کنید؟

هر کارگردانی که در گونه ای تئاتر کار می کند دغدغه و علاقمندی به آن گونه نمایشی را دارد . همیشه در این یک دهه  فعالیت جدیم در تئاتر ، نمایش ایرانی برایم در اولویت اصلی اجرا بوده است . در کنار این علاقه در سایر گونه های تئاتری مثل نمایش های رئالیستی ، اجتماعی و کلاسیک را نیز تجربیاتی انجام داده ام.

نمایش نازگل را سه سال قبل در جشنواره تئاتر آئینی سنتی روی صحنه بردید. در اجرای فعلی چه تغییراتی را به وجود آوردید؟

نمایش نازگل خوشبختانه در جشنواره به خصوص در بخش کارگردانی دیده و جوایزی به دست آورد . اجرای جشنواره ای نمایش در سالن بلک باکسی تئاتر شهر بود و امروز ما نمایش را در سالن قاب صحنه ای سنگلج اجرا می کنیم و این مستلزم ایجاد تغییراتی به خصوص در بحث میزانسن ها و شیوه نور پردازی است. در کست بازیگری هم با توجه به گذشت سه سال از اجرای اولیه در جشنواره تعدادی بازیگر جدید هم اضافه شدند.

 به عنوان بازیگر در اجرای جشنواره در نمایش به بازی پرداختید؟

در اجرای جشنواره نقش سیاه را بازی می کردم و در اجرای فعلی ناصر آویژه این نقش را بازی می کند .

نکته ارزشمند و متفاوت نمایش نازگل نسبت به سایر نمایش های ایرانی سنتی قهرمان محوری شدن شخصیت زن یعنی نازگل است. در حالی که در اغلب نمایش های ایرانی شخصیت مردان به عنوان محور درام حضور داشتند و زنان حضور کم رنگ تری دارند. به چه دلیل در اجرای نمایش چنین رویکردی را انجام دادید؟

بستر قصه نمایش این لزوم را به وجود آورده بود که بر اساس فضای نمایش های زنانه  ایرانی طراحی شود . در این فضا قهرمان قصه یک زن جوان است و امیدوارم تماشاگران با چنین وضعیتی در بستر درام نمایش ارتباط خوبی برقرار کنند.

آیا نازگل را می توانیم قربانی شرایط و روابط آدم های دور و برش بدانیم که باید تن به چنین سرنوشتی بدهد؟

این نوع تعابیر و راز گشایی و تجریه و تحلیلش بر عهده مخاطب است و می تواند بر اساس استباط هایش در این باره اظهار نطر کند که نازگل چه جایگاهی و چه سرنوشتی دارد و این نکات است که باعث جذابیت و ایجاد تصویرهای متفاوت هر تماشاگر از اجرا و کنش شخصیت هایش می شود . به هر حال نازگل می تواند نماینده قشر هنرمند باشد که مورد ظلم و تعرض قرار می گیرد و تا انتهای قصه استوار و قهرمانانه پیش می رود .

در نمایش نازگل به الگوهای رایج در نمایش های سنتی ایرانی مثل سنت زن پوشی و موسیقی زنده و حضور سیاه وغیره وفادار بودید. چقدر اعتقاد دارید در اجرای نمایش های ایرانی کارگردان ها باید به این الگوها وفادار باشند؟

نگاه و تفکر هر کارگردانی با کارگردان دیگر متفاوت است و در کنارش پتانسیل هر متن اجرایی نیز مختصات خاص خودش را دارد و باید من کارگردان بسته به ضرورت اجرا از این الگوها در جای درست و مناسبش استفاده کند . در فضای اجرا هم باید تابع شرایط صحنه مورد نظر بود و بستر سازی درست و منطقی باشد تا تماشاگر بتواند با لحظات اجرا ارتباط تماتیک برقرار کند . در این بحث همراهی و تعامل گروه اجرای برای موفقیت یک عامل پیش برنده و تعیین کننده است.

یکی از جذابیت های دراماتیک هر متن اجرایی تقابل خیر و شر است. آیا کامران میرزای نمایش نازگل نمادی از بدی و پلشتی است که در تقابل با خوبی نازگل قرار می گیرد؟

کامران میرزا را شخصیت منفی نمایش نمی دانم و او هم یک قربانی است. البته همه شخصیت های نمایش یک جور درگیر سرنوشت مختوم خودشان هستند و همه شان قربانی مقام بالاتری از خودشان هستند . همیشه ظالمی وجود دارد تا حق مظلومی را پایمال کند .

 در نمایش شما مخاطب با پایان بندی روشن و واضحی مواجه نیست . آیا با ایجاد این ابهام خواستید جذابت دیدن نمایش برای مخاطب تا انتها باقی بماند و استباط های خودش را از پایان نمایش مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهد؟

این نوع پایان پیشنهاد نویسنده و آن چیزی بود که در متن وجود داشت ومن هم به چنین پایان بندی علاقه داشتم. این پایان بندی از پایان بندی سایر نمایش های ایرانی متفاوت است و مورد استفاده قرارش دادم و می تواند نقطه عطف درام قصه کار ما باشد . در این چند شبی که از اجرا می گذرد بیشتر تماشاگران نظرات متفاوتی از پایان بندی داشتند و از آن استقبال کرده اند .

در نمایش های ایرانی ایجاد جذابیت بیشتر بر عهده دیالوگ و گفت وگو و یا همان کمدی کلامی است. چقدر نمایش نازگل به این رویکرد توجه داشتید؟

یکی از ویژگی های نمایش حجم بالای دیالوگهای شخصیت های نمایش است و روایتگری و وصف حال شخصیتها را به درستی منتقل می کند .

آیا نمایش نازگل یک درام ایرانی است یا یک تراژدی ؟

این ارزیابی بیشتربر عهده منتقدان است . در یکی از نقدهای منتقد قدیمی و باسابقه تئاتری در این باره اشاره شده بود که نازگل یک تراژدی است .

به نظر شما در شرایطی که مردم درگیر مسائل اقتصادی و تا حدی بیماری کرونا هستند چقدر دیدن نمایش نازگل می تواند حالشان را خوب کند؟

هر نمایشی می تواند مفاهیمی را به مخاطب منتقل کند که حالش را بهتر کند . در نازگل هم رویکرد به ارائه فضایی زنانه و فضایی ایرانی با پایان بندی متفاوت است که می تواند روی حس و حال مخاطب تاثیر خوبی داشته باشد.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی