در حال بارگذاری ...
الهام شعبانی می‌گوید با به صحنه بردنِ «‌بی چرا زندگان» انجام داده است

ادای دین کارگردان تئاتر به روزنامه‌نگاران

الهام شعبانی که این روزها، «بی‌چرا زندگان» را روی صحنه تالار قشقایی تئاتر شهر برده، می‌گوید این نمایش، ادای دینی به روزنامه‌نگاران ایران است.

مهشید فرح­‌انگیز:‌ الهام شعبانی با بازیگری وارد جهان نمایش شد و بعد به واسطه­ تحصیلاتش به طراحی لباس پرداخت. این هنرمند، کارنامه­ پرباری دارد؛ از بازیگری در بیش از 30 اثر و طراحی لباسِ بیش از 70 پروژه­ تئاتری، سینمایی و نمایش خانگی.

شعبانی که این روزها، نخستین نمایش خود با نام «بی‌چرا زندگان» را در تئاتر شهر، روی صحنه تالار قشقایی برده است، شناخت شاخه­‌های تئاتر را در یک تجربه­ کارگردانی موفق، ضروری می­‌داند.

«بی‌چرا زندگان» با ایده و طرح الهام شعبانی، به قلم لیلی عاج نوشته شده است. شعبانی و عاج در « ددبابا آدم»، «قند خون» و «کمیته نان» نیز همکاری داشته‌اند. الهام شعبانی دغدغه‌­های اجتماعی مشترکی را که با لیلی عاج دارد، در این همکاری، موثر می­‌داند.

با الهام شعبانی درباره «بی‌چرا زندگان» به گفت­‌و­گو نشستیم که می‌خوانید:

بعد از سابقه­ طولانی و پرکاری که به عنوان بازیگر و طراح لباس داشتید، «بی‌چرا زندگان»، اولین کارگردانی شماست. کارگردانی نیاز به این سابقه و تجربه داشت یا میانه­ راه به کارگردانی علاقه­‌مند شدید؟

ورود من به حرفه­ تئاتر با بازیگری بود و بعد به‌خاطر تحصیلاتم به عنوان طراح لباس مشغول به کار شدم. اولین تجربه­‌ام به عنوان طراح لباس، به واسطه­ اعتماد آقای قطب‌الدین صادقی رقم خورد. در تمام این سال­‌ها من به طور موازی بازیگری و طراحی لباس انجام می‌دادم. وقتی به عنوان طراح لباس با کسانی همچون قطب‌‌الدین صادقی، آرش دادگر و جلال تهرانی کار کردم، با شیوه­‌های هدایت بازیگر آشنا شدم. این تجربه در بازیگری به من خیلی کمک می‌­کرد. زمانی هم که طراحی لباس می‌­کردم، تواناییِ شخصیت­‌پردازی در بازیگری، برای من چاره­‌ساز بود.

کارگردانی تئاتر برای من همیشه جذاب بوده است و حالا بعد از اولین تجربه­ کارگردانی­‌ام، فکر می‌­کنم یک کارگردان باید به اندازه­ کافی از لباس، صحنه، موسیقی، بازیگری و هرآن‌چه برای کار هنر لازم است، اطلاعات داشته باشد.

یک نکته را هم بگویم که من دو سال پیش، نمایشنامه­ «به وقت تهران» نوشته­ لیلی عاج را کارگردانی کردم که متاسفانه بعد از چهار بار بازبینی، شیوه­ اجرایی من تأیید نشد. بعد هم به واسطه­ همه­‌گیری کرونا و فرازونشیب‌­های دیگر، اجرای «به وقت تهران» منتفی شد و در ادامه «بی‌چرا زندگان» را شروع کردیم.

در سال­‌های اخیر شما چندین همکاری به عنوان بازیگر و طراح لباس با لیلی عاج داشته‌اید. به نظر می‌­آید که به درک متقابلی از انتظارات هم رسیده­‌اید. چقدر این هم‌زبانی را در شکل­‌گیری «بی‌چرا زندگان»، مؤثر می‌­دانید؟

همکاران خوبی تا اکنون بوده‌ایم و من همیشه به عنوان بازیگر و طراح لباس در کارهای خانم عاج حضور داشته‌ام. از زمانی که همکاری ما شروع شد، من هر سال در جشنواره فجر، یا نامزد بودم و یا جایزه گرفتم؛ مثل «بابا آدم»، «قند خون» و «کمیته نان». به این واسطه زبان یکدیگر را کامل می‌­شناختیم.

متن چگونه شکل گرفت؟ از قبل ایده‌­ای برای این اثر داشتید؟

من طرح و ایده­ این کار را به خانم لیلی عاج دادم و طی سه ماه، نمایشنامه کامل شد. ایده­ این کار بعد از «به وقت تهران» شکل گرفت. در «به وقت تهران» هم روایت، در یک فضای مالیخولیایی می­‌گذشت و شخصیت‌­ها مشکلات اجتماعی داشتند. من از سال 94 با خانم عاج همکاری می­‌کنم و دغدغه­‌های اجتماعی که دارند برای من بسیار مورد توجه است. بعضی از وقایع ما در این کار مستند است که برای من، استفاده از این وقایع خیلی جذاب است. اولویت من این بود که شیوه­ نگارش سیال ذهن باشد و کم‌تر ساختار دیالوگی داشته باشد تا بتوانم در صورت نیاز در قسمت­‌هایی حذف و اضافه انجام دهم و خانم عاج هم در این مورد بسیار همراهی کردند.

ساختار نمایش اپیزودیک است. این ساختار می­‌تواند مثل تیغ دو لبه عمل کند. می­‌تواند هم لحظات بسیار تاثیرگذار بیافریند و هم از طرفی ریتم را تهدید کند. برای حفظ یک‌­دستی نمایش از چه تمهیدی استفاده کردید؟

گاهی شما می‌­بینید خاطراتی که در شما مؤثر بوده‌­اند، هر کدام به شکلی در لحظه‌­ای خاص و به شدت تمام، در ذهن‌تان جاری می­‌شوند. یک خاطره­ عاشقانه به لطافت می‌­آید و یک خاطره­ بد، به شکل ناخوشایند و آزاردهنده. به همین شکل من سعی کردم ورود هر کاراکتر، یک نوع متفاوت باشد تا بتوانم ریتم را نگه دارم و بازی­‌هایی متنوع اما یک‌­دست را ارائه دهم. چون شکل کار بیشتر نزدیک به یک مونولوگ است، من از طریق میزانسن، موسیقی، حال­‌ها، بدن، بازی و توانایی بچه‌‌ها، توانستم اتمسفر مشخصی برای کار بسازم. که در نهایت مخاطب باید درمورد ریتم قضاوت کند.

همین ساختار اپیزودیک، فضای مقایسه و قضاوت را هم می­‌تواند فراهم کند. یکی از این موقعیت­‌ها، راویان زن و راویان مرد هستند. این‌که نویسنده و کارگردان هر دو خانم هستند تاثیری در پرداخت به راویان زن و راویان مرد ایجاد کرده است؟

در واقع شخصیت اصلی ما خبرنگاری ا­ست که یک سری حوادث اجتماعی را تیتر کرده. در واقع او می­‌خواسته صدای کسانی شود که نیاز دارند شنیده شوند. ولی در ناخودآگاهش نتوانسته به آن­‌ها کمکی کند و حالا در ذهنش از طرفِ سوژه­‌هایش بازخواست می­‌شود. مفهوم اصلی کار من، «تنهایی»­ است. فریاد بی‌­صدای ما به گوش هیچ­کس نخواهد رسید. ما در جهان هستی، تنهایی کاری نمی­‌توانیم بکنیم.

به نظر تماشاگرانِ نمایش که در فضای مجازی بازتاب یافته است، همه­ بازیگران، بهترین بازی خودشان را در این کار ارائه می‌­کنند. در این‌باره بگویید.

خوشبختانه چهار تا از بازیگران ما در سابقه­ خود، تندیس فجر را گرفته‌­اند. این‌جا تجربه­ بازیگری و طراحی لباسِ من بسیار کارساز بود. وقتی خودت بازیگر باشی، برایت بازی نقش‌­های مختلف خیلی جذاب است. براساس همین تجربه، سعی کردم نقش‌­هایی را به بازیگرها پیشنهاد دهم که تا حالا بازی نکرده‌­اند و برای‌شان جذاب است. من با توانایی بچه‌­ها پیش رفتم و داشته‌­های بچه­‌ها در بازی را روتوش می­‌کردم. جزئیاتی مثل نوع بازی، صدا و نگاه هم برایم بسیار مهم بود. از طرفی هر کدام از کاراکترها به نوعی وجهی از خود الهام شعبانی هستند؛ یک جا ترس من هستند، جایی احساساتم و جایی عقلم.

با وجود این تجربه، چالش بازیگری برای شما بیشتر است یا کارگردانی؟

هر دو برای من بسیار جذاب هستند. در بازیگری شاید بتوانم یکی از این نقش­‌ها را بازی کنم، اما وقتی کارگردانی همچین متنی را انجام می­‌دهم، می‌توانم وجه‌های مختلف از ذهنم را با چندین کاراکتر نشان دهم و این در حال حاضر برایم جذاب­‌تر است.

یکی از ایده‌­های ناظرِ نمایش، مساله­ «سلامت روان» است. اهمیت این موضوع برای خود شما چیست؟

این مساله برای من بسیار اهمیت داشت. به این دلیل که ما در زندگی گاهی نمی­‌دانیم از کنار چه مسائلی به راحتی گذر می­‌کنیم. ما از کنار آدم­‌هایی عبور می­‌کنیم که شاید می‌­توانستیم برای‌شان کمکی باشیم. شاید در لحظه‌­ای جمله‌ای گفته باشیم که کسی را ویران کرده باشد؛ مثل جمله­ مادر در نمایش. چیزی که در این کار برایم اهمیت داشت، مساله­ سلامت روان و بعد نوعی ادای دین به روزنامه‌­نگاران بود.

و مفهوم مادرانگی هم در جهان نمایش، برای شما مساله­ بزرگی است؟

خیلی جدی است. غالبا زنانگی یا مادرانگی نوعی از لطافت به چیزها می­‌بخشد. ما در هر جایی از جهان که گیر کنیم، هیچ­‌وقت نمی­‌گوییم «بابا»، می‌­گوییم «مامان». اما این مادر می­‌تواند گاهی حضور سرزنش‌گر داشته باشد و گاهی هم حامی.

از طراحی صحنه نمایش بگویید که با فضای کار بسیار همخوان و هماهنگ است.

 من با امیرحسین دوانی چندین تجربه­ همکاری داشتم و در فکر و ایده بسیار همراهیم. حضورش کمک بزرگی است و همواره ایده‌­های جذابی می­‌دهد. دوانی اتودهای مختلفی برای این کار زد و در نهایت به طراحی حاضر رسید که به نوعی این فضاها، هم می­‌توانند تخت­‌های یک تیمارستان باشند و هم مغزها و حفره­‌های زنگ­‌زده­ راویان.




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با حسین کشفی‌اصل کارگردان «عددهای نشده»

چالش بازیگری روی فرش ایرانی
گفت‌وگو با حسین کشفی‌اصل کارگردان «عددهای نشده»

چالش بازیگری روی فرش ایرانی

حسین کشفی‌اصل کارگردان نمایش «عددهای نشده» می‌گوید بازیگران من در این نمایش به واسطه طراحی صحنه و میزانسن‌های اجرایی، اجازه دارند فقط در محدوده داخلی یک فرش دوازده‌متری بازی داشته باشند و حتی انگشت‌شان از این فرش بیرون نزد و از این جهت می‌دانم چالش سختی برای‌شان بود که ...

|

گفت‌وگو با بازیگر پرسابقه‌ای که خیلی زود با جوانان همراه می‌شود

یعقوب صباحی: تماشاگران به دنبال آثار مینی‌مال، موجز و گویا هستند
گفت‌وگو با بازیگر پرسابقه‌ای که خیلی زود با جوانان همراه می‌شود

یعقوب صباحی: تماشاگران به دنبال آثار مینی‌مال، موجز و گویا هستند

یعقوب صباحی، بازیگر پیشکسوت تئاتر می‌گوید تماشاگران امروزِ تئاتر نمایش‌های مینی‌مال، موجز و گویا را برای به تماشا نشستن انتخاب می‌کنند.

|

گفت‌وگو با کارگردان نمایش «نظام ابن‌عربی»

یاسمین عباسی: زیست عرفانی، قرابتی با زمان حال ندارد
گفت‌وگو با کارگردان نمایش «نظام ابن‌عربی»

یاسمین عباسی: زیست عرفانی، قرابتی با زمان حال ندارد

یاسمین عباسی، کارگردان نمایش «نظام‌ ابن عربی» با بیان اینکه پرداختن به شخصیتی چون ابن‌عربی کار سختی است، می‌گوید زیست عرفانی قرابتی با زمان حال ما ندارد.

|

گفت‌وگو با سیدعلی موسویان، کارگردان نمایش «کان‌لم‌یکن»

نویسنده هوشمند حرف روز جامعه را به تماشاگر منتقل می‌کند
گفت‌وگو با سیدعلی موسویان، کارگردان نمایش «کان‌لم‌یکن»

نویسنده هوشمند حرف روز جامعه را به تماشاگر منتقل می‌کند

سیدعلی موسویان، نویسنده، بازیگر و کارگردان نمایش «کان‌لم‌یکن» می‌گوید به نظر من نویسنده هوشمند کسی است که در کنار پرداختن به موضوعات مختلف، حرف روز جامعه را به تماشاگر منتقل کند.

|

نظرات کاربران