پیشکسوتان تئاتر استان مرکزی به بهانه افتتاح بلک باکس دلیجان مطرح کردند
لزوم سرمایهگذاری در افزایش زیرساختهای فرهنگی هنری

لزوم سرمایهگذاری در افزایش زیرساختهای فرهنگی هنری 3

لزوم سرمایهگذاری در افزایش زیرساختهای فرهنگی هنری 4

لزوم سرمایهگذاری در افزایش زیرساختهای فرهنگی هنری 5

لزوم سرمایهگذاری در افزایش زیرساختهای فرهنگی هنری 6
به بهانه افتتاح سالن بلک باکس دلیجان گفتوگویی پیرامون معضلاتی که در خصوص سالنهای تئاتر استان مرکزی بر سر راه هنرمندان وجود دارد، سید هادی رضوی( نویسنده و کارگردان اهل دلیجان)، قدرتالله فتحی(نویسنده و کارگردان اهل اراک) و رضا مهدوی هزاوه (نویسنده و مدرس دانشگاه هنر اهل اراک)، سه تن از پیشکسوتان عرصه تئاتر استان، از مشکلات میگویند
به گزارش خبرنگار ایران تئاتر از استان مرکزی، مراسم افتتاح سالن بلک باکس شهر دلیجان با حضور کاظم نظری (مدیرکل هنرهای نمایشی کشور)، سینا دلشادی (مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان)، علیرضا سلیمی (عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی)، مسئولان شهرستان، خیرین و مدیران شرکتهای صنعتی و هنرمندان و عزتالله رمضانیفر از بازیگران پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون، عصر دوشنبه ۱۳ تیر برگزار شد.
برای ساخت این سالن مبلغ ۸ میلیارد ریال هزینه شده که ۳ میلیارد از اعتبارات دولتی و ۵ میلیارد ریال از مساعدت شرکتها و خیرین تأمینشده است.لازم به ذکر است، سالن بلک باکس دلیجان، بزرگترین سالن بلک باکس استان از نظر ظرفیت صندلی (۱۵۰ نفر) و متراژ (۲۲۰متر مربع) است و سومین سالن پس از شهرهای اراک و ساوه است. همواره معضلاتی که در خصوص سالنهای تئاتر استان مرکزی بر سر راه هنرمندان وجود داشتهاست و سه تن از پیشکسوتان عرصه تئاتر استان: سید هادی رضوی( نویسنده و کارگردان اهل دلیجان)، قدرتالله فتحی(نویسنده و کارگردان اهل اراک) و رضا مهدوی هزاوه (نویسنده و مدرس دانشگاه هنر اهل اراک) از این معضلات میگویند.
ضرورت ایجاد زیرساخت برای سالنهای تئاتر
ضرورت فراهم کردن زیرساخت هایی چون سالنها و تجهیزات تئاتری برای شهرهای بزرگ و کوچک کشور موضوعی است که در تمامی شهرهای کشور حائز اهمیت است
هادی رضوی دراین باره گفت:« بر هیچ کس پوشیده نیست که یکی از بزرگترین مشکلات تئاتریها مشکل فضا و مکان اجرای مناسب تئاتر است که در همه شهرهای بزرگ و کوچک از دغدغه های اصلی است. به نظر من بعد از توجیه دانش آموزان و خانواده هایشان باید فراهم کردن تجهیزات و سالن در اولویت اصلی قرار بگیرد.»
قدرتالله فتحی نیز وجود سالنهای تئاتر، بلک باکس یا هر مکانی که مناسب اجرای تئاتر باشد را یک امر ضروری دانست و افزود: « وقتی به شهرمان اراک نگاه میکنیم، میبینیم حتی با گذشته خودش فاصله زیادی گرفته است. در خاطرم هست اوایل دهه پنجاه زمانی که در دوران راهنمایی تئاتر را شروع کردیم تعداد سالنهایی که مناسب برای اجرا بود با اکنون قابل قیاس نیست. به طور. مثال تمام دبیرستانهای اراک سالن تئاتر خوب داشتند. سالنهایی که تئاترهای حرفهای در آن اجرا میشد، دبیرستان صمصامی، مجیدی، دبیرستان دخترانه ایراندخت، ماندانا، مدرسه شرف ارامنه و همچنین سالن تئاتر خوبی که در دانشسرای مقدماتی دخترانه در ابتدای خیابان شریعتی بود و همچنین سالن مرکز آموزش ماشین سازی و کاخ جوانان که امروز آن را با نام سالن بسیج میشناسیم و سالن مدرسه عالی علوم که اکنون نام آن دانشگاه اراک است. در همه این سالنها همیشه تئاتر اجرا میشد و گروههای مختلف در این سالنها اجرا داشتند. نسبت به جمعیت آن روزهای اراک و گستره جغرافیایی آن که با اکنون قابل قیاس نیست، اگر سرانه این مسئله را محاسبه کنیم متوجه میشویم که اراک هم اکنون فقر سالن تئاتر دارد حتی نسبت به گذشته خودش. اگر این مسئله را با سرانه تعداد محیطهای ورزشی مقایسه کنیم باز هم میبینیم کم است. اگر چه من معتقدم که برای ورزش هم باید این اتفاق بیافتد و امکانات بیشتری فراهم شود. همانطور که ما در مکانهای ورزشی نیاز داریم جسممان را تربیت کنیم، برای فرهنگ و هنر هم باید این توجه را حتی بیشتر داشته باشیم. و همه شهروندانی که در یک شهر زندگی میکنند نیازهای متنوعی دارند. ما متاسفانه تئاتر و کارهای هنری را به نوعی از سبد مصرفی خانوار حذف کردهایم. یکی از دلایل آن میتواند این باشد که مردم این سالنها را نمیبینند یا سالنهای کمی وجود دارد تا بتوان تئاتر را جلوی چشمشان بیاورد. در همه جای دنیا چنین استانداردهایی متفاوت هستند. در کشوری مثل فرانسه الزام دارند که سالنهایی برای اجرای تئاتر، موسیقی، باله، اپرا و محصولات مختلف فرهنگی هنری وجود داشته باشد تا هر کس به ضرورت حال و سلیقهاش به یکی از این سالنها برود و وقتش را در آنجا بگذارد. یعنی دیدن تئاتر جزو کارهای همیشگی و روزانه مردم در مکانهای مختلف دنیا است. متاسفانه ما هنوز نتوانستیم این اتفاق را به وجود بیاوریم. مقصر مردم نیستند و بخشی از آن به خود هنرمندان تئاتر برمیگردد. یک بخشی هم نهادهایی هستند که وظیفه دارند زیرساختها را فراهم کنند که به دلایلی انجام ندادهان.د یا این ضرورت را حس نکردهاند یا در واقع نمیدانند وجود سالن استاندارد تئاتر یک نیاز است. که در هر جایی با گنجایش مختلف باشد. این اتفاق اگر بیافتد خیلی خوب است زیرا هم هنرمندان مشغول به کار و فعالیت میشوند و هم مردم از این امکانات استفاده میکنند. ضمن این که ساختار منسجمتری برای این کار وجود دارد.گروههایی که به طور حرفهای در همه جای دنیا کار میکنند، معمولاً خودشان مجموعهای را در اختیار دارند و آن گروه به طور متمرکز در آن ساختمان هستند که بخشی از آن سالنی است برای اجرا. یعنی آنها تئاتر حرفهای را به معنای واقعی کلمه پیش رو دارند و ما نه. هنوز در مملکت ما تئاتری بودن تبدیل به یک شغل یا یک حرفه نشده است. اگر این اتفاق بیافتد که البته بخشی از آن در طرح استقرار گروهها وجود دارد و من در بدو تنظیم آییننامه آن همکاری داشتم، دیده شده بود که گروهها شکل بگیرند و برای خودشان یک جای مشخصی برای اجرا داشته باشند تا بتوانند در بازار کار فرهنگی و هنری حضور درست و دقیقی داشته باشند. اگر گروهها شکل میگرفت و هر کدام از آنها یک جایی برای اجرای مشخص داشتند شاید خیلی از این دست اتفاقاتی که احساس میکنیم باید باشند و نیستند را شاهد نبودیم. شاید در ابتدا باید این اتفاق بیافتد که گروههای حرفهای در هر شهری بنا بر بضاعت و حضور هنرمندانش، دو یا سه گروه حرفهای راه بیاندازند تا آن ها بتوانند به طور مداوم کار کنند و برای خودشان محل اجرای مشخصی داشته باشند. میتوان گفت یک تعریفی از آن کلاب یا باشگاهی که ما در کشورهای دیگر بیشتر میبینیم، یک جای مشخصی است، اعضای مشخصی دارد و کارشان این است و آن را درست انجام میدهند.»
رضا مهدوی هزاوه نیز اشاره کرد که وجود زیر ساخت های فرهنگی از بدیهیات است و گفت:« نبود زیرساختها باعث عدم امکان فعالیت فرهنگی می شود، ما به شدت با کمبود سالن مواجه هستیم، در مرکز استان این مشکل وجود دارد چه رسد به شهرهای کوچکتر استان که طبیعتا وضعیت بدتری دارند. ما شاهد بسیاری استعدادها در سراسر استان هستیم که حداقل نیازمند یک پاتوق تئاتری هستند. در ابتدا باید زیرساختی باشد تا این استعدادها توانایی شکوفایی و فعالیت داشته باشند. ای کاش حداقل برای مدتی محدود هم که شده بودجه ای ویژه برای تئاتر داشته باشیم تا این کمبود های جدی را بهبود بخشند.»
اهمیت سرمایهگذاری در افزایش فضاهای نمایشی
سرمایه گذاری در ساخت سالنهای نمایشی به دست نهادهای دولتی و بخش خصوصی و خیرین، موضوع حائز اهمیت دیگری است که در بهبود فضای فرهنگی در شهر تاثیرگذار است.
هادی رضوی در این خصوص اعلام کرد:« سالن و تجهیزات ا اهمیت ویژه ای در گسترش تئاتر دارد و گسترش تئاتر نقش مهمی در توسعه همه جانبه کشور حتی توسعه اقتصادی آن دارد. ما اگر بخواهیم در خصوص نه تنها اقتصاد فرهنگ بلکه کل اقتصاد پیشرفت کنیم باید از هنر استفاده کنیم. ما هنرمندان باید بدانیم که می توانیم نقش مهمی در توسعه فرهنگی و اقتصادی شهرها ایفا کنیم، به طوری که خود مردم و فعالان اقتصادی متوسل به هنرمندان شوند و بتوانند که در مسائل اقتصادیشان از هنر کمک بگیرند. پس باید این نکته مهم را در نظر داشت که حمایت دولت و بخش خصوصی از همه زمینه های هنری نوعی سرمایه گذاری خواهد بود نه فقط هزینه.• سالن و تجهیزات از اهمیت ویژه ای در گسترش تئاتر دارد و گسترش تئاتر نقش مهمی در توسعه همه جانبه کشور حتی توسعه اقتصادی آن دارد. ما اگر بخواهیم در خصوص نه تنها اقتصاد فرهنگ بلکه کل اقتصاد پیشرفت کنیم باید از هنر استفاده کنیم. ما هنرمندان باید بدانیم که می توانیم نقش مهمی در توسعه فرهنگی و اقتصادی شهرها ایفا کنیم، پس باید این نکته مهم را در نظر داشت که حمایت دولت و بخش خصوصی از همه زمینه های هنری نوعی سرمایه گذاری خواهد بود نه فقط هزینه»
قدرتالله فتحی با اشاره به این که برای این موضوع متاسفانه نهادها و سازمانهای مرتبط بیش تر وعده و وعید میدهند افزود: « شاید در سخنرانیها، قولها، وعده و وعیدهایشان در مواجهه با هنرمندان روی این مسئله مانور میدهند که ما قرار است جایی را بسازیم یا سالنی را افتتاح کنیم. اما در عمل به سمت هدف حرکت سریعی یا حتی حرکت کندی هم اتفاق نمیافتد. واقعیت این است که مسئولانی در نهادهایی مانند شهرداری، شورای شهر یا ادارات کل که ارتباطی با نهادهای فرهنگی دارند، کسانی هستند که این ضرورت را به درستی درک نکردهاند. اکنون اگر از خودمان بپرسیم که در همین اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی چند کارشناس هنری یا کارشناس تئاتر که جزو ردیفهای شغلی ساختار استخدامی آنجا هست، میبینیم که نیست. حال اگر امروز اگر یک شخص تئاتری را میبینیم که مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی شده، اتفاق خیلی خوبی است. او از ابتدا با تئاتر بزرگ شده است و شاید به این شغل رسیده است. اما دست او خالی است. به این دلیل میگویم که اگر مدیران و مسئولان در ادارات کل یا سازمانها و نهادهای مرتبط حضور داشتند خودشان میدانستند که باید سالنهایی ساخته شود که از هر جهت به رشد و تعالی فرهنگی و هنری کمک میکرد. همچنین هنرمندان تئاتر، موسیقی و رشتههای هنری دیگر میدانستند که جایی برای عرضه تولیداتشان دارند و دچار دردسر نمیشدند. اکنون یکی از دغدغههای اصلی یک گروه تئاتری این مسئله است که اگر کار تئاتری را شروع کنم و مراحلی را طی کنم کجا اجرا بروم؟ یا در چه شرایطی اجرا کنم؟ وقتی این دغدغه انقدر سخت و سنگین میشود خیلیها قیدش را میزنند یا زمانی که باید برای یک کار مفید تولید کنند را نمی گذارند.»
رضا مهدوی هزاوه گفت: « طبیعتا این سرمایه گذاری ها باعث می شود شهر رنگ و بوی جدیدی به خود بگیرد و خون تازه ای در رگ های شهر جاری شود. اگه دقت کرده باشید اراک نسبت به دیگر شهرها در زمینه های هنری خیلی کم رونق است، علی رغم زحماتی که هنرمندان این شهر میکشند، اما همچنان شهر فاقد پاتوق های هنری است، مکانی که هنرمندان در آن به تعامل و تبادل آثار و نظرات یکدیگر بپردازند. وجود این رونق ممکن است حتی به مهاجرت معکوس هنرمندان اراکی شود.»
نقش خیرین و فعالان فرهنگی در پیشبرد برنامههای استانی
سوالی که پیش میآید این است که چگونه میتوان همچون خیرین مدرسه ساز ، اقدامی مشابه در عرصه ساخت سالن های تئاتر انجام داد؟
هادی رضوی گفت: « در این خصوص باید بتوان خریرین را در جهت ساخت سالن های تئاتر ترغیب کرد. زیرساخت کارهای هنری باید در مدارس انجام شود و باید در جلسات اولیا و مربیان مطرح شود که از کودکی تئاتر در مدارس شکل بگیرد و خانواده ها و مسئولین باید به اهمیت تئاتر در رشد و نمو شخصیت فرزندانشان پی ببرند. درست است که ساخت مدرسه در مناطق محروم از اهمیت ویژه ای برخوردار است اما اختصاص بخشی از کمک خیرین به هنر و تئاتر هم بسیار مهم و ضروری است.»
قدرتالله فتحی با بیان اینکه به حضور خیرها امیدی ندارد افزود: « کسانی که حاضر میشوند یک مکانی را برای یک کار فرهنگی و هنری آماده کنند، ترجیح میدهند به سمت ساخت مدرسه یا مساجد بروند و این اتفاق در دل فرهنگ مردم است. اگر یک کار گروه شکل بگیرد و به طور تخصصی روی این مسئله کار میکرد و خیرینی را پیدا میکرد و برای آن ها توجیح و تعریف میکرد که ثمرات یک کار فرهنگی و هنری چه هست، شاید خیرین هم به این سمت میآمدند. اما در حال حاضر چنین چیزی وجود ندارد. شاید به صورت اتفاقی یا استثنایی یک خیر پیدا شود که ساختمانی داشته باشد و در اختیار بگذارد که من چنین کسی سراغ ندارم پس این مسئله بازده سریعی ندارد. اما در مورد سازمانها و نهادها باید این اتفاق بیافتد و با آنها صحبت شود تا لزوم و ضرورت ساخت سالنها و وجود مکانهای فرهنگی و هنری بیشتر توسط هنرمندان روشن شود.»
رضا مهدوی هزاوه گفت:« در ابتدا باید به ضرورت تئاتر پرداخت که بحث مفصلی است اما بخشی از آن به خود هنرمندان تئاتر باز میگردد که متاسفانه تئاتر شهر ما چقدر آیینه جامعه ماست؟ ما نتوانستیم سخنگوی رویاها و آرزوهای مردممان باشیم، تئاتر ما چقدر برگرفته از اقلیم ماست؟ چقدر از مشکلات جامعه شهرمان در تئاترها گفته میشود؟ مردم شهر ما خیلی به سینما نمی روند، اکنون اراک فقط یک سینما دارد و من فکر می کنم که اگر همان یکی هم تعطیل شود خیلی اتفاق خاصی نیافتد. این موضوع خیلی باعث تاسف است و این نشان دهنده نبود ضرورت فرهنگی است، در صورتی که پیش از انقلاب در همین شهر هم در سینما و هم تئاتر فعالیت های متنوعی چه به لحاظ کمیت و چه کیفیت صورت می گرفته است. می توان گفت نمایش هایی که محتوای انتقادی نداشته اند و بیشتر حاوی پروپاگاندا بوده اند باعث دوری مردم از تئاتر شده اند. با اینکه عده ای از مسئولان حسن نیت داشته اند اما در مجموع باور چندانی به تئاتر وجود ندارد. حال امیدواریم که با حضور مدیر کل ارشاد استان که خودشان تئاتری هستند اتفاقات خوبی برای تئاتر بیافتد اما متاسفانه به دلیل مشکلات ساختاری که وجود دارد من خوشبین نیستم که اتفاق خاصی بیافتد.»
اقتصاد تئاتر و تئاتر اقتصادی!!
نقشی که سالنها در گسترش تئاتر و رونق اقتصاد فرهنگی و هنری در شهر ایفا میکنند موضوعی است که باید به صورت جدی ارزیابی شود.
هادی رضوی با اشاره به اینکه کمک های دولتی و بخش خصوصی در زمینه ساختمان و تجهیزات هنری بسیار مفید است گفت:«اما تا زمانی که مردم دست به کار نشوند، هیچ کاری پیش نمی رود و برای این مورد میتوان از سالن دلیجان نام برد که عمده هزینه ها توسط خیرین پرداخته شده و خیرینی علاقه مند به هنر آن را ساخته اند. خود من حدود سی سال است که در این حوزه حضور دارم و خودم آن را لمس کرده ام. هنرمندان باید در نظر داشته باشند که اگر نفس هنر برایشان مهم است نباید وابسته به نهادهای دولتی باشند و خودمان باید پیش گام باشیم و اگر در ادامه آنها حمایت کردند که چه بهتر، اگر هم نکردند که مشکلی ندارد. اگر نگاهمان فقط به مسئولین باشد به هیچ وجه نه سالنی ساخته می شود و نه دیگر اثری تولید می شود. شوراهای شهر موظف اند که در گسترش فضاها و حمایت های فرهنگی دیگر نهادها را به هنرمندان وصل کنند. اگر میخواهند شهری آباد و زیبا داشته باشند حتما باید شورای هر شهری با هنرمندان تعامل داشته باشند. این نکته را تکرار میکنم که ابتدا باید هنرمندان اقدام کنند تا مسئولین مجبور به حمایت شوند.»
قدرتالله فتحی گفت:« اگر هنرمندان بدانند جایی برای اجرا و گروهشان وجود دارد که متعلق به آنهاست و میتوانند به طور متمرکز تمرین کنند و دغدغهی بزرگی مانند نبود سالن برای اجرا را نداشته باشند، پس در ارائه آثارشان به مخاطب خود تعلل نمیکنند. اگر این اتفاق بیافتد ما شاهد فعالیت بیشتر آنها و در نتیجه بالا رفتن کیفیت آثار و همچنین رونق اقتصاد فرهنگی و هنری شهر هستیم. مخاطبی که سالنهای موجود را در سطح شهر جلوی چشم داشته باشد و بداند که میتواند از آن استفاده کند، پس بیشتر در معرض هنر و فرهنگ قرار میگیرد و حضور پیدا میکند.»
رضا مهدوی هزاوه با بیان اینکه سرمایه گذاری ها باعث می شود شهر رنگ و بوی جدیدی به خود بگیرد و خون تازه ای در رگ های شهر جاری شود ادامه داد: «اگر دقت کرده باشید اراک نسبت به دیگر شهرها در زمینه های هنری خیلی کم رونق است، علی رغم زحماتی که هنرمندان این شهر میکشند، اما همچنان شهر فاقد پاتوق های هنری است، مکانی که هنرمندان در آن به تعامل و تبادل آثار و نظرات یکدیگر بپردازند. وجود این رونق ممکن است حتی منجر به مهاجرت معکوس هنرمندان اراکی شود.»
گزارش از: طاهری، فاطمه حبیبی نژاد