کارگردان نمایش «هیچ نگو هملت، فقط سه روز» مطرح کرد
آثار شکسپیر با تمام ظرافتهای اجرایی خود سلیقه امروز جامعه ما نیست
محمد اسماعیلبیگی کارگردان نمایش «هیچ نگو هملت، فقط سه روز» با اشاره به اینکه در دنیای امروز آثار شکسپیر بدون دراماتورژی مورد توجه مخاطب قرار نمیگیرند، درباره ویژگیهای این اثر نمایشی توضیح داد.
به گزارش ایران تئاتر به نقل از مهر، نمایش «هیچ نگو هملت، فقط سه روز» به کارگردانی محمد اسماعیلبیگی و تهیهکنندگی سامان خلیلیان از شانزدهم شهریور اجرای خود را در سالن شماره دو پردیس تئاتر سپند آغاز کرده است و تا اول مهر هر شب ساعت ۱۹ روی صحنه میرود.
محمد اسماعیل بیگی کارگردان نمایش «هیچ نگو هملت، فقط سه روز» که این روزها در پردیس تئاتر سپند روی صحنه است درباره شکلگیری این اثر نمایشی گفت: «سالها بود که به دنبال اجرای «هملت» بودم، البته شاید هر کارگردانی این آرزو را در سر داشته باشد اما من نمیخواستم همان «هملت» شکسپیر را به صحنه بیاورم چرا که از طرفی معتقدم آثار شکسپیر با تمام ظرافتهای اجرایی خود سلیقه امروز جامعه ما نیست و اگر بهصورت کلاسیک و در غیاب مفهوم عمیق دراماتورژی روی صحنه بیایند چندان موفق نخواهند بود و از طرفی نیز شکسپیر کار کردن، کار من نیست و چهبسا که بزرگترهای من در ایران نیز در بیشتر مواقع اثری درخور نام شکسپیر و شاهکارهایش را به صحنه نبرده باشند. زمانی که با متن «هیچ نگو هملت، فقط سه روز» مواجه شدم احساس کردم همان متنی است که سالها به دنبالش بودهام؛ همان متنی که هم «هملت» بود و هم نه. درست همان چیزی بود که میخواستم.»
او درباره دلایل بازنویسی متن با توجه به اینکه نمایشنامه رضا گشتاسب را پسندیده بوده است، بیان کرد: «بازنویسی متن داستان دیگری دارد. اساساً در تمام سالهایی که کارگردانی کردهام هیچ متنی را آنگونه که بر کاغذ نوشتهشده به صحنه نیاوردهام حتی اگر نویسنده کار خودم باشم. مقوله اجرا بحث متفاوتی است که به عناصر زیادی وابسته است. معتقدم حتی با تغییرات کوچک اجرایی، متن دستخوش تغییر خواهد شد. اصلاً کارگردانی همین است؛ اگر قرار باشد همان چیزی که در متن است به صحنه بیاید، مخاطب برود همان متن را بخواند که بهتر است. خود مخاطب نیز این را نمیخواهد حتی در مکالماتمان نیز مثلاً میگوییم برویم «هملت» دکتر رفیعی یا «شاه لیر» دکتر دلخواه یا «مکبث» فلانی را ببینیم و اصلاً به دنبال دیدن «هملت» و «شاه لیر» و «مکبث» شکسپیر نیستیم.»
اسماعیل بیگی ادامه داد: «از این گذشته متنهای رضا گشتاسب یک قابلیت ویژه دارند و آنهم این است که به تعداد کارگردانان جهان امکان اجرای متفاوت دارند. من پیشازاین نیز ۲ متن دیگر از وی را به صحنه برده بودم و در هر سه پروژه هرگز دچار محدودیت طراحی نبودم اما هر سه بار نیز سعی داشتم کلیت متن را به سمت آنچه که خود بیشتر میخواستم هدایت کنم و در واقع متن را مال خود کنم. البته این حرف به معنای زیر پا گذاشتن حقوق مادی و معنوی نویسنده نیست چرا که همیشه از او کسب اجازه کردهام و ایشان نیز با فروتنی تمام ابراز لطف داشته و حتی در این مورد آخر با تواضع کامل عنوان کرد که این متن الان مال شما و گروهتان است و هر کاری صلاح میدانید انجام دهید. این یعنی درک بالای نویسنده از مقوله اجرا و داشتن نگاه کاملاً حرفهای و تئاتری. چرا که منِ نوعی بهعنوان کارگردان، تفکر و نگاه خودم را دنبال کرده و به صحنه میآورم، تفکری که ردپایش را در متن یک نویسنده یافتهام و اکنون این ۲ نگاه را باهم تلفیق کرده و به صحنه آوردهام.»
این کارگردان تئاتر افزود: «این تفکر در حوزه اجرا نیز وجود دارد چون کار که به صحنه میآید همهچیز درهمتنیده شده و در یک قالب هنری عرضه میشود و تفکیک این جزئیات کاری سخت و گاهی اشتباه است. اگر اجرا را یک درخت تصور کنیم متن، ریشه درخت است و کارگردانی تنه درخت و طراحیها و بازیها شاخ و برگ آنکه بایست همه عناصر درست و همسو عمل کنند تا به ثمر برسند و میوهای خوشطعم ارائه دهند و آن موقع فقط میگوییم چه میوه خوشمزهای و هیچگاه کسی را نخواهیم دید که مثلاً بگوید خوشمزگی این سیب به دلیل ریشه قوی یا تنه استوار درخت است. البته برعکسش صدق میکند و وقتی درختی محصول نمیدهد همه به دنبال پیدا کردن علتش میگردند.»
او درباره شیوه اجرایی نمایش عنوان کرد: «هیچوقت به دنبال پیروی کامل از یک شیوه یا سبک یا مکتب نبوده و نیستم و معمولاً و بهویژه در این اثر شیوه اکلکتیک یا همان ترکیبی را دنبال میکنم. در این اثر نیز ردپای آموزههای بزرگان زیادی بهخصوص تادئوش کانتور و آنتونن آرتو دیده میشود اما این بدین معنی نیست که بهعمد خواستهام این آموزهها را بهکارگیرم. حقیقتش این است که من آموختهام با دلم کارگردانی کنم و خود را درگیر واژهها و اصطلاحات و تعابیر نکنم هرچند که آموختنشان را برای خود و دیگران ضروری میدانم اما معتقدم که این آموختهها باید در هنرمند نهادینه شوند بهطوری که در هنگام خلق اثر بهصورت ناخودآگاه مورداستفاده قرار گیرند.»
اسماعیل بیگی در پایان صحبتهایش گفت: «من میزانسن این نمایش را سه بار طراحی کردم و هربار چنانکه پیشتر گفتم متن را بازنویسی کردم. در ابتدا نمایش ۱۴ کاراکتر داشت که نهایتاً با ۸ کاراکتر روی صحنه رفت که ۲ کاراکتر اصلاً در متن اولیه وجود نداشتند. این تنها یک نمونه از تغییراتی بود که طراحی و کارگردانی اثر به متن تحمیل کرد. در واقع این تنها شیوه و البته روش همیشگی من در کارگردانی است که اجازه نمیدهم هیچ عنصری در کار اعم از دراماتیک و غیر دراماتیک، مانع رسیدن من به خواستهام شود.»
نمایش «هیچ نگو هملت، فقط سه روز» به کارگردانی محمد اسماعیلبیگی و تهیهکنندگی سامان خلیلیان با بازی، حسام صلاحینژاد، یاسمن عیسیزاده، صادق چناری، فاطمه محمدیان، سامان شکیبا، شیرین رضایی، رضا سلیمی و دانیال عزیزی در پردیس تئاتر سپند روی صحنه است.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «برداشتی مدرن از جهآنهملت که همهچیز آن در ذهن هملت میگذرد؛ هملتی که خود در خواب است و در خواب نیز خواب میبیند. دنیای کابوس وار هملت که گویی در درون و بیرون قبر در رفتوآمد است. شخصیتها همان نامهای آشنا در نمایش شکسپیر هستند اما این بار آنگونه که هملت میبیندشان و روایتشان میکند.»