در حال بارگذاری ...
یادداشتی برای گروه‌های تئاتری آماده اجرا

هزینه فرصت را از دست ندهیم

روح الله صالحی: برخی بر این باورند زمانی که حال اجتماعی مساعد نیست و پرداختن به اجرای عموم، ریسک دارد؛ ریسک، عملکرد کنونی سرمایه‌گذاری را با عملکرد پیش‌بینی‌شده مقایسه می‌کند، در حالی‌که هزینه فرصت، به مقایسه عملکرد کنونی یک سرمایه‌گذاری با عملکرد فعلی سرمایه‌گذاری دیگر می‌پردازد که ارتباط معنایی روشنی با هم ندارند. «کلوخه غم را باید به آب دهان خیس کرد و به زبان هی چرخاند و چرخاند و بعد فرو داد.» این پاراگراف داستان «نیمه‌ تاریک ماه» نوشته هوشنگ گلشیری، آیینه تمام‌قد این روزهای ماست. نمی­‌دانیم که باید تمرین نمایش را تعطیل کنیم یا با ذوقی برآمده از حسرت دو سال تعطیلی سالن‌های نمایش به خاطر کرونای منحوس؛ «دمت گرم و سرت خوش باد» دوستان و گروه‌های دیگر را به جان بچشیم.


در کارتون «سفرهای گالیور» شخصیت «گلام» برای ایرانی‌ها بسیار به‌یادماندنی شد؛ آن‌هم به‌واسطه یک کلمه: «من می‌دونم کارمون تمومه!» این روزها یک گلام به‌تمام‌معنا شده‌ایم طوری که انگار در وجود ما ته‌­نشین شده است و پی‌درپی در حال دست‌به‌دست کردن موج مکزیکی ناامیدی در تئاتر هستیم؛ درحالی‌که وظیفه بی‌چون‌وچرای تئاتر آیینه اجتماع شدن است؛ آن‌هم با زبان نقد، چه چیز بهتر از تئاتر برای نقد اجتماعی امروز سراغ دارید که بتواند راه­گشا باشد؟

در حسابداری یک مبحث مفصل داریم به اسم «هزینه فرصت»(opportunity cost) بدین معنا که وقتی شما برای تولید یک‌ محصول، زمان می­‌گذارید درواقع فرصت تولید چیز دیگری را از دست‌ داده‌اید؛ به زبان ساده‌­تر، هزینه فرصت، هزینه‌های ناشی از رد کردن بهترین گزینه جایگزین هنگام اخذ یک تصمیم است.

فرض کنید شما یک زمین زراعی دارید، در این زمین شما می‌توانید گندم یا هندوانه بکارید. به شما گفته می‌شود از کاشتن گندم ۵۰ تن محصول برداشت می‌کنید و اگر گوجه بکارید ۷۰ تن محصول خواهید داشت. با فرض اولیه یکسانی هزینه تولید برای هر دو محصول، سود گندم را قطعی می­‌کند، اما قیمت این دو محصول باید به نسبت ۷ به ۵ باشد. در آن صورت است که شما چه گندم بکارید و چه گوجه سود یکسانی به‌ دست می‌آورید. حال اگر در بازار، گندم به قیمت تنی یک‌میلیون تومان و هندوانه تنی ۸۰۰ هزار تومان به فروش برسد، با تولید گندم ۵۰ میلیون تومان نصیب شما شده است، درحالی‌که اگر گوجه می‌کاشتید ۵۶ میلیون تومان درآمد داشتید. تحت این شرایط، هزینه فرصت ازدست‌رفته تولید گندم برای شما ۶ میلیون تومان خواهد بود؛ بنابراین هزینه فرصت گندم بیشتر از گوجه است.

این مثال برای این روزهای ما کاربرد دارد. این‌که گروه‌های نمایشی برای روی صحنه رفتن دست‌دست می‌کنند و نمی‌دانند که باید کدام گزینه را انتخاب کنند؛ سختی جذب تماشاگر یا تعطیلی؟ درحالی‌که باید گزینه مطلوبی را از دست بدهیم تا به گزینه مطلوب‌تر دیگری دست پیدا کنیم. درواقع، هزینه فرصت یک منبع، به معنی ارزش بهترین جانشین آن منبع است. حالا بحث اصلی اینجاست کدام فرصت برای تئاتر امروز ما مهم‌تر است؟

مفهوم هزینه فرصت محدود به مباحث پولی یا مالی نمی‌شود و هر چیزی که دارای ارزش باشد و از آن صرف‌نظر شده باشد، می‌تواند به‌عنوان هزینه فرصت تلقی شود. از آن جمله می‌توان به هزینه واقعی محصول صرف‌نظر شده، زمان یا لذت ازدست‌رفته اشاره کرد که این روزها تعلل گروه‌ها برای اثربخشی تبلیغ برای جذب تماشاگر زیر بخش این هزینه می‌گنجد که «بازدهی سرمایه‌گذاری-Return on Investment | ROI» گروه‌های نمایشی را در درازمدت کاهش می‌دهد.

برخی بر این باورند زمانی که حال اجتماعی مساعد نیست، پرداختن به اجرای عمومی، ریسک دارد، ریسک، عملکرد کنونی سرمایه‌گذاری را با عملکرد پیش‌بینی‌شده مقایسه می‌کند، درحالی‌که هزینه فرصت، به مقایسه عملکرد کنونی یک سرمایه‌گذاری با عملکرد فعلی سرمایه‌گذاری دیگر می‌پردازد که ارتباط معنایی روشنی با هم ندارند.
هزینه فرصت، امکان پایین‌تر بودن بازدهی سرمایه‌گذاری انتخاب‌شده از بازدهی سرمایه‌گذاری نادیده‌گرفته‌شده را بررسی می‌کند. تفاوت اصلی بین این دو این است که ریسک محسوب می‌شود. این روند یعنی خارج شدن از اولویت‌های انتخاب و مطلوبیت تماشاگر است که بعدها باید «هزینه آشکار» (Explicit Cost) بیشتری را تحمل کرد که به نقطه فعلی برسیم.

در رویکرد تحول، فرض بر آن است که اقدامات امروز ما، آینده را خواهد ساخت؛ پس آینده را می‌توان توصیف کرد و همین توصیف دست ما را برای طراحی استراتژی باز نگه می‌دارد. این فقط زمانی اتفاق می‌افتد که بدانیم استراتژی توسعه‌ای ما سربار است یا پایدار؟ نقش ما در بازارهای پویا و متغیر چقدر قابل پیش‌بینی است؟ چقدر از خواسته مشتریان انحراف داریم؟ چه پلانی برای اصلاح نیاز داریم؟

بحث قانون جاذبه انرژی را کنار می‌گذاریم که به هر چه فکر کنیم و یا حتی از آن بترسیم به سرمان خواهد آمد، حالا دقیقاً نه گفتن ما ناشی از این است که مثلاً کشف‌های بزرگی کرده‌ایم یا «گلام» شده‌ایم که پی‌درپی می‌گوییم: «من می‌دونم...»

این ­روزها تمام می‌شود چه بخواهیم چه نه... تنها اتمسفر ما باقی خواهد ماند بعد از استشمام عمیق یک گل‌ کوچک بنفشه یا آویشن یا...

 




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با کارگردان نمایش «رومئو ژولیت و چند کاراکتر دیگر»

میثم عبدی: نوشتن نمایشنامه به‌صورت گروهی، تجربه‌ای لذت‌بخش بود
گفت‌وگو با کارگردان نمایش «رومئو ژولیت و چند کاراکتر دیگر»

میثم عبدی: نوشتن نمایشنامه به‌صورت گروهی، تجربه‌ای لذت‌بخش بود

میثم عبدی، کارگردان نمایش «رومئو ژولیت و چند کاراکتر دیگر» می‌گوید تجربه نوشتن نمایشنامه به‌صورت تیمی برای او خیلی جذاب و دلنشین بوده است.

|

شکرخدا گودرزی برای روز جهانی تئاتر نوشت

تئاتر دیالوگی در جستجوی کمال مطلوب برای استعلای جامعه
شکرخدا گودرزی برای روز جهانی تئاتر نوشت

تئاتر دیالوگی در جستجوی کمال مطلوب برای استعلای جامعه

شکرخدا گودرزی در یادداشتی به مناسبت روز ملی هنرهای نمایشی، تئاتر را دیالوگی معرفی کرد برای این که وضعیت را از آنچه که اکنون هست به جلو ببرد و در جستجوی کمال مطلوب و روابط انسانی برای استعلای جامعه باشد.

|

تازه‌ترین نمایشنامه حسین کیانی در راه اجرا

«مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» به تالار مولوی خواهد آمد
تازه‌ترین نمایشنامه حسین کیانی در راه اجرا

«مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» به تالار مولوی خواهد آمد

نمایش «مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز»، نوشته حسین کیانی، به کارگردانی کارن کیانی و بازی بهروز پناهنده، از پانزدهم فروردین ۱۴۰۳ در سالن کوچک تالار مولوی، روی صحنه خواهد رفت. 

|

پیام رییس پردیس تئاتر تهران به مناسب روز ملی هنرهای نمایشی

تئاتر، هنر ارتباط اصیل انسانی است
پیام رییس پردیس تئاتر تهران به مناسب روز ملی هنرهای نمایشی

تئاتر، هنر ارتباط اصیل انسانی است

امین اشرفی، مدیر خانه نمایش سازمان فرهنگی هنری شهرداری به تئاتر را هنر ارتباط انسانی مبتنی بر نیاز بشر دانست و روز جهانی تئاتر و روز ملی هنرهای نمایشی را به هنرمندان نمایشی و علاقه‌مندان این هنر تبریک گفت.

|

مروری بر شش‌ دهه فعالیت هنری مستمر زنده‌یاد حسین دهقانی

از نمایش‌های خانگی محله کوتیِ بوشهر تا تئاتر تهران
مروری بر شش‌ دهه فعالیت هنری مستمر زنده‌یاد حسین دهقانی

از نمایش‌های خانگی محله کوتیِ بوشهر تا تئاتر تهران

جهانشیر یاراحمدی: نمایش‌های خانگیِ دهه سی در محله کوتی و نیز اجراهای مجالس تعزیه در همان محل که زادگاه مرحوم حسین دهقانی است، او را شیفته هنر نمایش کرد.  خیلی زود پایش به مجالس تعزیه ...

|

نظرات کاربران