در حال بارگذاری ...

گفت‌و گو با اصغر خلیلی کارگردان نمایش خرمشهر11

مهرداد ابوالقاسمی: جنگ و آدم‌های پس از جنگ،‌ محور اصلی نمایش جدید اصغر خلیلی با عنوان "خرمشهر۱۱" است که به صورت روایت موازی در ترکیبی از تئاتر و تخت‌حوضی بر صحنه جان می‌گیرد.

خلیلی این نمایش را تئاتر می‌داند و معتقد است تنها در بخش‌هایی از نمایش بسته به فراخور موقعیت‌ و شرایط و برای ایجاد ارتباط موفق‌تر مخاطب با نمایش از تکنیک‌هایی چون نمایش تخت حوضی بهره گرفته است.
به بهانه اجرای نمایش "خرمشهر 11" با او گفت‌و‌گویی انجام داده‌ایم که‌ می‌خوانید:

صحنه نمایش "خرمشهر 11" بیش از حد خالی است. این مسئله را قبول دارید؟
اگر خودم قبول کرده بودم که صحنه بیش از حد برهنه است، به طور قطع با یکسری عناصر و اشیاء صحنه را پر می‌کردم. استفاده‌کردن از این فضا و این خالی‌بودن صحنه چند دلیل داشت. دلیل اول این بود که قرار بود نمایش در چند زمان اتفاق بیفتد. باید اشیاء معنای زمان را بیان می‌کرد. به خاطر این که نوع نگاهم به موازی‌کردن این دو زمان بود و به خصوص شکل روایتی که با عمل نمایشی جلو ‌می‌رود و نه روایت محض، به این رسیدم که‌ از خالی‌بودن صحنه که در آثار روایی هم مرسوم است، استفاده کنم. ضمن اینکه براساس پیش روی عمل نمایشی از آن بهره بگیرم. علاوه بر آن احساس مطمئن خودم بر این بود که صحنه سخت به درک عمیق تماشاگر و ارتباط عمیق تماشاگر با بازیگر کمک می‌کرد.
شاید استفاده از این نوع صحنه باعث ارتباط بهتر بازیگر با فضای نمایش شود اما به طور قطع تفکیک صحنه‌های مختلف در این فضا سخت‌تر شده‌ و مخاطب برای جداسازی زمان‌های مختلف نمایش‌ با مشکل رو به رو می‌شود و سخت می‌تواند ارتباط برقرار کند. این ضربه بزرگی است که دکور نمایش به اجرا وارد کرده است.
به جرات می‌توانم بگویم شما نخستین فردی هستید که این مسئله را به من می‌گوید.حتی در جلسه نقد و بررسی و اجراهای خارج از تهران هم کسی از این منظر سخنی نگفته است. شاید سلیقه دیداری شما اینگونه است که البته برای من هم قابل احترام است و زیبایی‌شناسی شما را در این سطح نشان می‌دهد.

یکی از دلایل بهره‌گیری از این نوع بستر برای نمایش‌"خرمشهر 11"، نشان دادن جنبه زمان‌های مختلف است. در حال حاضر این نوع چیدمان صحنه‌ای،‌نوعی بی‌مکانی را پدید آورده است، نه بی‌زمانی!حتی شما از نور هم در شکل گیری این فضا بهره نگرفته‌اید. اما با این که می‌گویید با انتخاب این بستر، تماشاگر تمرکزش را روی بازیگران قرار می‌دهد، کاملا موافق هستم.
در پی‌رنگ نمایش هم تا حدی بی‌مکانی وجود دارد؛ البته این بی‌مکانی ربطی به جغرافیای نمایش ندارد. بلکه بیانگر این است که اتفاقات موازی رخ داده در نمایش، می‌تواند در هر جایی غیر از حیاط این خانه باشد.
البته منظور من از لحاظ بصری است.
کاملا متوجه منظورتان هستم. اما به لحاظ بصری جغرافیایی می‌گویید، مشخص نیست که بستر نمایش کجاست. در این مورد کاملا به شما حق می‌دهم، اما زیبایی‌شناسی خود من برای این اجرا، همین بود.

کاملا مشخص است که در اجرای این نمایش تمرکزتان را روی بازی و بازیگران گذاشته‌اید. ‌‌در این میان حتی از میزانسن هم غافل شده‌اید. بخش عمده‌ای از میزانسن‌های شما هندسی و خطی است که البته باز متاثر از طراحی صحنه نمایش است که پس از گذشت مدتی از اجرا نوعی تکرار حرکتی بوجود آورده است. البته یکدستی بازی‌ها، قابل قبول است.
این تکرار کاملا تعمدی است، به خاطر اینکه می‌خواستم دو زمان را در یک موقعیت معرفی کنم. دو زمان، موازی و در کنار هم در حال روایت هستند.
در موازی‌ بودن روایت و داستان تردیدی نیست، اما میزانسن‌ها به خاطر سکوی تخت حوضی وسط صحنه تکراری است. بازیگران مرتب در ‌خطوط هندسی مشخص در حال حرکت هستند. به لحاظ بصری این مسئله چشم مخاطب را می‌آزارد و در عین حال تعلیق حرکتی را هم از بین می‌برد. در برخی صحنه‌ها مخاطب به راحتی جهت حرکت بازیگران را پیش‌بینی می‌کند.
با حرف شما تا حدودی موافق هستم و تا حدودی نه. در مورد اینکه می‌گویید مخاطب پیش‌بینی می‌کند، به خاطر این است که پیش زمینه تصویری ما در صحنه‌های قبلی و یا موضوع‌های قبلی به تماشاگر نشان داده شده است. نمایش در سال 59 با یکسری آدم‌ها در سال 88 با یکسری آدم‌های دیگر در حال رخ دادن است. این اتفاق کاملا تعمدی بوده است. در مورد اینکه می‌گویید میزانسن‌ها خیلی هندسی بوده‌، به نوعی تمنای نمایش از میزانسن بوده چرا که صحنه‌های موردنظر شما گزاره‌ای از ذهن یک فرد بوده است نه براساس آن میزانسن.
نمایش"خرمشهر 11"از نگاه و منظر شما تئاتر است یا نمایش تحت حوضی؟
اصلا تخت حوضی نیست.
اما خیلی از نمادها، نشانه‌ها و قراردادهای نمایش تخت حوضی در این نمایش وجود دارد.
این نمایش را به این دلیل من نوشتم که مسئله بینا فرهنگی را عنوان کنم. در جغرافیایی در اصفهان و درخوزستان فرهنگ‌ها متفاوت است. من یک موقعیت اجتماعی را بین فرهنگ‌ها مطرح کرده‌ام. اگر قرار باشد به طور مطلق بگویم نمایش تخت حوضی است‌ که خوب یکسری قواعد و قوانین تئاتری را اصلا رعایت نکرده‌ام. اگر همه بگوییم کاری با نمایش تخت حوضی نداشتم، درست نیست چون از قراردادهای آن استفاده کرده‌ام. در واقع "خرمشهر11" تلفیق و تنیده شده تئاتر و تخت حوضی بر همدیگر است. خیلی راحت می‌توانم بگویم که درگیر تئوری‌ نمایشی از خلق این نمایش نبودم. چه در میزانسن‌ها و چه در هدایت بازیگران. بیشتر می‌خواستم یک موقعیت اجتماعی از وضعیت بینافرهنگی را تجربه کرده باشم.

برای دیدن آلبوم عکس اینجا را کلیک کنید.