کارنامه تئاتری پری صابری

رضا آشفته: پری صابری یکی از کارگردانهای خاص کشورمان است. این کارگردان، نمایشنامهنویس و مترجم بیش از ۴۰ سال سابقه تئاتری دارد. با آنکه تخصص اصلیاش تئاتر مدرن دنیاست، اما گرایش زیادی به فرهنگ و هنر ایرانی دارد و اکثر کارهای خود را در این زمینه ارائه کرده است. او در پاریس تحصیلات تئاتری داشته و چندین کار فرهنگی به صحنه آورده است.
"دایی وانیا"ی چخوف و"آنتیگونه" که تلفیقی از متن سوفوکل با تعزیه و ذکر مصائب حضرت زینب(س) است، از جمله کارهای مدرن اوست. او در ساخت و ساز اجراهای خود قالب ویژهای را در نظر میگیرد که خودش از آن به نام اپرت یاد میکند. هر نامی که این آثار داشته باشند، با استقبال عمومی روبه رو میشوند و با آنکه برخی از منتقدان این سبک و سیاق کار کردن را بر نمیتابند، اما این کارگردان با اصرار بر شیوه خود همچنان با مخاطبان انبوه مواجه شده است. او به ادبیات و عرفان کهن ایرانی و سبک و شیوههای ایرانی در تلفیق با شیوههای مدرن تئاتر اروپایی بها میدهد. پری صابری معتقد است با وجود متون نمایشی عظیم از شاعران ایرانی، دوره اجرای آثار درامنویسان بزرگ جهان روی صحنه گذشته است.
این کارگردان اعتقاد دارد: شاعرانی نظیر فردوسی، حافظ، مولوی و سعدی، نگهبان هویت ملی و سرمنشا خرد، قدرت ذهنی و آئینه درخشان روحیه و باورهای ایرانیان هستند و اشعار و موضوعاتی که آنان بدانها پرداختهاند هیچگاه کهنه نمیشود. پری صابری دینی نسبت به این شخصیتهای ناب ایرانی دارد که با کار کردن در این باره آن را ادا خواهد کرد و از آن به عنوان پرچمی سرافراز یاد میکند که با نصب آن فرهنگ ایرانی را برای جهانیان ابراز خواهد داشت. پری صابری گروه خاصی را برای کار کردن ندارد و اصولامعتقد است که در کشور ما هیچکس نمیتواند گروه تئاتری تشکیل بدهد. چون در وضعیت فعلی تئاتر حرفهای وجود ندارد، به این معنا که ضمن به صحنه بردن یک نمایش، گروه در تدارک کار بعدی خود باشد.
هفت خوان رستم
در نمایش"هفت خوان رستم" بازیگرانی چون پرویز بزرگی در نقش رستم، محسن میرزاعلی در نقش نقال، الهام دهقانی در نقش رودابه و پژمان کاشفی در نقش دیو بازی میکنند. پری صابری درباره"هفت خوان رستم" میگوید : این نمایش درس پهلوانی، خویشتنداری و فروتنی به مخاطب میدهد. او ضمن آنکه شاهنامه فردوسی را شاهنامه یک قوم و ملت معرفی میکند، میگوید: نمایش"هفت خوان رستم" برگرفته از شاهنامه فردوسی است که در واقع من به یکی از متون کهن ایرانی ساختار نمایشی دادهام و آن را آماده اجرا کردهام.
این نویسنده و کارگردان معتقد است که از نگاه خود"هفت خوان رستم" را به صحنه میآورد و اگر قرار باشد که یکی دیگر دست به اجرای این متن بزند مطمئنا از نگاه خود و کاملا متفاوت آن را به صحنه خواهد آورد.
از آنجا که پری صابری برای موسیقی همانند یک بازیگر اهمیت قائل است از ابراهیم اثباتی خواسته برای این نمایش موسیقی بسازد و در حین تمرین، موسیقی به طور همزمان ساخته و پرداخته شده است. صابری معتقد است موسیقی باید همزمان با پدیدار شدن یک نمایش آماده شود و نه قبل و نه بعد از آن.
صابری اظهار خرسندی میکند از اینکه به سراغ شاهنامه به عنوان میراث فرهنگی و ملی کشورمان رفته و تلاش خود را میکند تا از این طریق میراث ملی ایرانیان را حفظ و نگهداری کند.
دیدگاه کارگردان
پری صابری درباره نحوه کار کردنش با توجه به نوع نگرشش میگوید: ما در کشوری زندگی میکنیم که ادبیات در صدر مقام رفیع هنری قرار گرفته است. ادبیات ایران دارای ستارههای تابناکی است که از سالهای دور تا امروز بر آسمانش میدرخشند. مولانا، حافظ، سعدی، خیام و خیلیهای دیگر ستارههای درخشانی هستند که همینطور در جهان نورافشانی میکنند. نوری که بر جامعه تابیده میشود و مال امروز و الان است. این نوری است که همیشه انسانها را به والایی دعوت میکند. در آثار مولانا، به مردم، نهاد انسان و معنی زندگیاش در جهان توجه میشود و به همین دلیل تمام مرزهای جغرافیایی را شکسته و خواهد شکست. افکارش مثل شمس پرندهای به تمام دنیا بال خواهد گشود.
چنانچه در آمریکا که نماد مادی گرایی است، مولانا بالهای خود را به این گستردگی پهن میکند و در تمام دنیا خواهان دارد. گستردگی افکار و نگاه مولانا به هستی، جهان و انسان آن قدر والا است که از زمان عبور میکند و تا امروز در همه جا گسترانیده شده است. در دنیای گذشته به دلیل ارتباطات محدود، فقط افراد فرهیخته امکان شناختن مولانا را از طریق ترجمه اشعارش داشتند اما امروز عصر ارتباطات است و ما به دلیل برخورداری از امکانات فراگیری مانند اینترنت این توانمندی را پیدا کردهایم که به هر گوشه جهان وصل شویم و امروز مولانا نیز به تمام دنیا بال گشوده است. او به دلیل اهمیت فکر، منش و وجودش است که زمان را برنمیتابد و آن را در اختیار گرفته تا به دلخواه به هر جایی برود.
من به این دلیل مولانا و شمس را میخوانم که در زمان خواندن دچار غلیان و التهاب شده و مثل کسی میشوم که جذب نیرویی غیرقابل اجتناب شده باشد.
شمس پرنده
"شمس پرنده" از آن دست کارهایی که پری صابری از آن به عنوان بهترین کار خود یاد کرده است. او در این باره میگوید: عرفا مانند آینه ای هستند که پارهای از ذهن انسانها را در خود جای داده اند. من به عنوان کارگردان و نویسنده تئاتر وظیفه دارم در معرفی مولانا، حافظ، سعدی، فردوسی و عرفای دیگر کوشا باشم.
او درباره دلیل پرداختن به"شمس پرنده" میگوید: من بر پایه این حالت معنوی بود که فکر کردم"شمس پرنده" را به صورت نمایش اجرا کنم تا این نیروی عظیم در دسترس عموم قرار گیرد. این برخورد و عمومی شدن مولانا بهتر از آن است که مولانا را در خلوت و کتابخانههایمان بخوانیم، چون این برخورد با مولانا محدودتر است، اما مولانا در سطح وسیعی قابلیت انتشار دارد و برای همه مردم جهان قابل درک و ارتباط است.
نمایش"شمس پرنده" چه در ایران و چه در خارج از کشور با واکنش مثبت روبهرو شد و بیش از 50 هزار تماشاگر به دیدن این نمایش آمدند که رقمی کم نظیر برای تئاتر ما است. حتی در سال 86 که به مناسبت سال مولانا آن را طی چند اجرای محدود در تالار وحدت اجرا کردم، عده زیادی مشتاقانه به دیدنش آمدند. همچنان هم اگر فرصتی باشد مردم به دیدنش خواهند آمد. من همیشه خرسند بودهام از اینکه در تئاتر به معرفی و بازشناساندن افتخارات ملیام کوشیدهام. ایران وارث سرمایه بزرگ فرهنگی است و به نظرم اجرا و ارائه این میراث بزرگ بر تمام هنرمندان واجب است، دست کم من چنین امری را بر خود واجب میدانم و به همین دلیل 25 سال است که با چنین هدفی تئاتر کار میکنم. گاهی دلم از بی توجهی به این بزرگان در سرزمینم میگیرد. این بزرگان جهان شمول هستند. ایران سرزمین مولانا، سرزمین فردوسی، سرزمین حافظ و دیگران است. ما به عنوان مادر و گهواره این بزرگان وظیفه داریم که در شناساندن این بزرگان کوشش کنیم. افتخار ما به خاطر عقاید و تمدن مان است که طی قرون متمادی به ما افتخار بخشیده است. اگر ما به سراغ آنان نرویم، دیگران خواهند رفت. چنانچه امروز در دنیا چندین گروه هستند که در پی ساخت فیلمی درباره مولانا برآمدهاند. چند سال است که به دنبال ساخت فیلمی درباره مولانا هستم اما چون سرمایه لازم را ندارم به دنبال یک سرمایه گذار فرهنگی میگردم. بر خود وظیفه میدانم که از طریق ساخت یک فیلم، در سطح گستردهتری مولانا را به جهانیان بشناسانم. من یکی از آحاد این مملکت هستم و به اندازه خود با افتخار بر حفظ و نگهداری این داشتههای بزرگ فرهنگی دل میسوزانم اما مسئولان فرهنگی بیشتر میتوانند در این زمینه فعال شوند چون دستشان بازتر است. در عین حال خیلی دوست دارم که"شمس پرنده" از طریق تلویزیون و به صورت تله تئاتر پخش شود چون مخاطبان بیشتری از این طریق با مولانا بهتر آشنا میشوند. چون هنوز هم مخاطبان عام و خاص هر جا که مرا میبینند، از"شمس پرنده" صحبت میکنند و این در حالی است که چند سال از پایان اجرایش میگذرد. کلام آخر این که مولانا اوج تفکر بشر است، یک نوع هدیه آسمانی که به ما داده شده و باید قدرش را بدانیم.
مروری بر زندگی و آثار
پری صابری(1311) کارگردان تئاتر، نمایشنامهنویس و نویسنده رمان اهل کرمان است. او گروه تئاتر پازارگاد را ایجاد کرد. صابری نشان لژیون دونور فرانسه را در سال 2004 دریافت کرد. او پس از پایان دوره متوسطه برای ادامه تحصیل در رشته سینما و تئاتر به پاریس رفت. در دوران دانشجویی فیلم کوتاهی درباره یکی از رباعیات خیام ساخت که به عنوان بهترین فیلم دانشجویی 1954 در فرانسه برگزیده شد. پس از آن، در سالهای 1955-8 در مکتب تانیا بالاشوا Tania Balashava تئاتر آموخت و پس از مدتی که برای مطالعه در اسپانیا به سر برد در 1324 به ایران بازگشت. صابری در بازگشت به ایران گروه تئاتر پازارگاد را ایجاد کرد. همچنین در سالهای1347-57 مدیر فعالیتهای فوق برنامه دانشگاه تهران بود و در راهاندازی تالار مولوی دخالت داشت. او پس از انقلاب 1357به خارج از ایران رفت. در این سالها نمایشنامه"من از کجا، عشق از کجا" را درباره زندگی فروغ فرخزاد نوشت و آن را در 1981در لس آنجلس اجرا کرد که بسیار موفق بود. سپس آن را به انگلیسی در جشنواره هنری بازیهای المپیک اجرا کرد که همچنان با استقبال مواجه شد. سپس تصمیم به بازگشت به ایران گرفت. در ایران ابتدا با برخوردهای خوبی مواجه نشد اما کمکم فعالیت تئاتری خویش را از سر گرفت و نمایشهای"من به باغ عرفان" درباره زندگی سهراب سپهری و"هفت شهر عشق" را با الهام از عطار نیشابوری به صحنه برد. در پی این موفقیتها آثار دیگری را نوشته و کارگردانی کرد که به گفته خودش نمایش"شمس پرنده" درباره مولوی از بهترین کارهایش است.
"شمس پرنده" و"اسطوره سیاوش" دو نمایشی است که پری صابری در تالار یونسکوی پاریس روی صحنه برد و نشان شوالیه کشور فرانسه به پری صابری داده شده است. نویسندگی و کارگردانی نمایشهای"من از کجا، عشق از کجا" درباره زندگی فروغ فرخزاد، نویسندگی و کارگردانی"من به باغ عرفان" درباره زندگی سهراب سپهری، نویسندگی و کارگردانی"هفت شهر عشق" با الهام از عطار نیشابوری، کارگردانی"در اندرون من خسته"، ? قصه برای فیلم"لیلا در نصف جهان"، "مرغ سحر"، کارگردانی"آنتیگونه"، نویسندگی و کارگردانی"شمس پرنده" درباره مولوی و نویسندگی و کارگردانی"رند خلوت نشین" درباره حافظ از جمله آثار پیشین اوست.
منابع :
1. روزنامه اعتماد ملی > شماره 947 28/3/88 > صفحه 7
2. روزنامه جام جم > شماره 2576 16/3/88 > صفحه 16
3. روزنامه اعتماد ملی > شماره 844 6/11/87 > صفحه 12
4. روزنامه اعتماد ملی > شماره 752 8/7/87 > صفحه 12
5. روزنامه اعتماد ملی > شماره 654 5/3/87 > صفحه 12
6. روزنامه اعتماد ملی > شماره 187 30/6/85 > صفحه 12
7. عشق از کجا، من از کجا، او در کجاست!، حسین پاکدل ، وب سایت اختصاصی