خروج از وضعیت روزمرگی
ایسنا: همزمان با قضیه مدیران مرکز هنرهای نمایشی و تشکیل شورای مدیران تئاتر، گروهی از پیشکسوتان تئاتر و اساتید این حوزه در شورای عمومی به تنظیم سند توسعه تئاتر پرداختند. پیشنهاد و پیگیری این طرح از طرف دکتر خسرو نشان و ...
ایسنا: همزمان با قضیه مدیران مرکز هنرهای نمایشی و تشکیل شورای مدیران تئاتر، گروهی از پیشکسوتان تئاتر و اساتید این حوزه در شورای عمومی به تنظیم سند توسعه تئاتر پرداختند. پیشنهاد و پیگیری این طرح از طرف دکتر خسرو نشان و مسولیت تنظیم آن به عهده دکتر محمدرضا عباسی از کارشناسان امور برنامهریزی است.
دکتر عباسی ضمن اشاره به تاریخچهی شکلگیری طرح سند توسعه تئاتر و چگونگی بررسی آن در شرایط حاضر، گفت: همزمان با تشکیل شوراها و پارلمان تئاتر و تشکیل جلسات آنها چندین طرح مطرح شد که یکی از آنها تدوین سند توسعهی تئاتر کشور بود.
وی ادامه داد: ادارهی تئاتر ایران در شرایط فعلی در یک وضعیت روزمرگی به سر میبرد که اساسا به نفع کشور جامعهی هنری نیست، به همین دلیل هم با تصمیمگرفتن تا در کنار تنظیم برنامهی بیست سالهی توسعه برای کشور و در زیر مجموعهی بحث فرهنگ و هنر، سند توسعه تئاتر را هم تنظیم کنیم و با کمک آن در این وضعیت روزمرگی که گریبانگیر تئاتر شده است، رهایی یابیم.
وی گام اول در شروع این طرح را شناسایی جایگاه تئاتر در سیستم کل فرهنگ و هنر کشور دانست و گفت: برای شناسایی تئاتر قبل از هرچیز باید مولفههای تاثیرگذار در توسعه تئاتر را مشخص کنیم و آنها را به صورت مولفهای پشتیبان و مولفههای اصلی از هم جدا کنیم، به همین دلیل هم ما طی چندین جلسه با هنرمندان تئاتری کشور، مولفههای مورد نظر خود را ارائه دادیم. نظرات آنها را ینز شندیم و در پایان به یک توافق جمعی در خصوص این مسئله رسیدم یعنی به یک ادبیات مشترک بین ما به عنوان برنامهریزان و هنرمندان تئاتر به عنوان فعالان این حوزه دست یافتیم.
دکتر عباسی گام دوم را تقسیمبندی انواع تئاتر دانست و افزود: وقتی صحبت از توسعه تئاتر میکنیم، دقیقات باید مشخص نبود که به توسعهی کدام یک از گونههای تئاتری در تقسیم بندیهای معمول تئاتر کشور میپردازیم و به دنبال آن جایگاه هنری و رسالت این گونههای تئاتری را مشخص میکنیم تا بتوانیم جایگاه کلی تئاتر ار در برنامهی چهارم توسعه قرار دهیم و به مرور تئاتر را از وضعیتی که در آن قرار دارد به صورت پله پله به مرحلهی رشد تکمیلی برسانیم.
وی اضافه کرد: اگر بخواهیم این تغیرات را نشان دهیم و توسعه را به وقوع برسانیم باید عوامل انتقال دهنده شانههای تئاتری را مشخص کنیم یعنی بگوییم که اگر تعداد تماشاگران تئاتر در حال حاضر x نفر هستند، احتیاج به چه عواملی در جهت رساندن ان به x +1 وجود دارد. به همین دلیل هم موضوعاتی چون توسعه سالنهای نمایش، توزیع تئاتر در شهرستانها، افزایش کمی تماشاگران و سالنهای اجرایی، فعال کردن NGOهای علاقهمند به موضوع تئاتر، کمک گرفتن از بخشهای غیر دولتی، واگذاری بخشهایی از سیستم مدیریت تئاتر به بخشی خصوصی و … در این سند در جهت به دست آمدن شکلهای واقعی آنها تحصیل میشوند و بر اساس آن شکلی به دست میآید که نشان میدهد چگونه میتوانیم بر اساس اطلاعات به دست آمده عمل کنیم.
این مدیر برنامهریزی در ادامه با اشاره به اطلاعات پایه مورد نیاز در تنظیم این سند گفت:جایگاه فرهنگ و هنر در سیاستهای کلی نظام، سیاستهای کلان فرهنگ و هنر در کشور و جایگاه و تعیین وضع موجود در تئاتر به عنوان اطلاعات باید در تنظیم سند به ما کمک میکند تا بفهمیم که آن چیزی که ما به عنوان سیاستهای نظام تعیین کردهایم تا چه اندازه با آن حوزه ای که امروز به عنوان تئاتر میشناسیم فاصله دارد.
عباسی فایدهی اصلی از بررسی این سه مقوله را تشخیص درست معضل تئاتر در شرایط فعلی معرفی کرد و گفت: ما باید قبل از هر اقدامی برای درمان آن تشخیص درست بدهیم و در صورتی که به این مرحله نرسیم، رفتارمان بیهوده است. در واقع در شرایط حاضر نظر دولتمردان کشور درباره فعالیتهای فرهنگی - هنری و به خصوص تئاتر کاملا مثبت است ولی این نظر فقط در حد آرمان است به همین دلیل و باید در راستای تغییرات ذهنی این افراد، تغییرات رفتاری آنها را نیز حاصل کنیم.
وی تصریح کرد: تغییر ذهنی در برنامهی چهارم توسعه برای توسعهی فرهنگ و هنر ایجاد شده است و بحث آن حتی در وزارت فرهنگ و ارشاد هم بوده است، منتها عنوان کردن ضمنی این مسئله که تئاتر وضع خوبی ندارد، برای تصمیمگیری به ما کمک نمیکند. مثلا موضوع "کمبود سالنهای تئاتری" همواره از طرف هنرمندان تئاتری مطرح میشود ولی بر اساس آمار به دست آمده از طرف تئاتر شهر آمار استفاده از سالنهای موجود را در حد قابل قبولی نمیبینیم که خود این مسئله ریشه در تغییرات زیادی مثل قضیه جغرافیایی انسانی شهرها دارد.
وی ادامه داد: زمانی که سالنهای تئاتری در سطح شهر تهران ساخته شدند کاملا متناسب با جغرافیای انسانی و پراکندگی جمعیتی شهر تهران بود و به همین دلیل هم در برخی از مناطق شهر تهران اصلا سالنی ساخته نشد، در حالی که همین مراکز امروز جزء مناطق پر جمعیت تهران محسوب میشوند و از این رو احتیاج به ساخت چنین سالنهایی هست. زیرا اگر در چنین شرایطی کسی در شمال شهر زندگی میکند بخواهد تئاتر ببیند باید زمان و هزینه زیادی را صرف آمدن به مرکز شهر و دیدن یک نمایش کند که نه به لحاظ اقتصادی و نه زمانبندی چندان مقولانه نیست. از این رو ما باید تمام این مسائل را در این سند هم بررسی و هم عنوان کنیم.
وی در ادامهی این بحث با اشاره به سایر موضوعاتی که باید در سند توسعه تئاتر به آنها توجه شود، گفت:
امکانات، قابلیت و محدودیتهای توسعه تئاتری در کنار سیاستها و خط و مشهای اجرایی از دیگر مسائل مورد بررسی در این سند است. زیرا با مشخص شدن اهداف کلی ما باید به روشهای اجرایی دست یافتن به آنها نیز به این توجه کنیم. در واقع همواره ما تمامی مسائل ره به صورت آرمانی مطرح میکنیم و متاسفانه در بحث اجرای آنها کاملا ضعیف عمل میکنیم به همین دلیل هم ما امیدواریم که در طرح توسعه در کنار معرفی این اهداف و وضعیتها، برنامهی خود را نیز معرفی کنیم و مشخص کنیم که چه کسانی، تحت چه شرایطی باید به شکل عملیاتی به این طرحها جامعهی عمل بپوشانند.
که اگر این مسئله را به دست آوریم که آن وقت باید یک "خود ارزیابی" نیز انجام دهیم و مطرح کنیم که آیا در این برنامه یک ساله توانستهایم به رشد و توسعه اهدافمان برسیم یا نه؟ البته در این میان نباید فراموش کنیم که همواره مسائل و مشکلاتی نیز وجود دارند که مانع از حرکت سیال آن چه که ما در نظر داریم میشوند و ما مجددا این مشکلات را در برنامهی یکسالهای که داریم بررسی میکنیم تا در سال دوم مجددا به آنها برنخوریم.
عباسی تصریح کرد: در تنظیم سند توسعهی تئاتر باید بر اساس آنچه که داریم و آنچه که باید از تئاتر داشته باشیم برنامهریزی را انجام دهیم. مثلا موضوعاتی چون پشتیبانی نه حقوق اهالی تئاتر، آموزش نیروی انسانی و تصمیمگیری برای وضعیت شغلی آنها باید در این سند مورد توجه قرار گیرد.
اما بحث دستگاههای اجرا کننده آن نیز باید مشخص شود، یعنی گامی در طرحهای ارائه شده از طرف ما مستقیما وزارت ارشاد مسئولی امر است و گاه در کنار وزارت ارشاد سازمانها و وزارتخانههای دیگر به عنوان متولیان اصلی و درد عمل میشود. یعنی گاه در تنظیم مواردی از این سند وزارت ارشاد تنها باید به عنوان یک همکار تلقی شود و به جای آن نقش محوری اجرا کننده طرح به نهادی چون وزارت علوم سپرده شود. در صورتی که امروزه در جایگاه تئاتر ایران این اتفاق کمتر به چشم میخورد و تمام نگاهی به سمت مرکز هنرهای نمایشی و وزارت ارشاد است. پس این بحث به نوعی در عنوان برنامههای فرابخشی توسعهی تئاتر مورد توجه قرار میگیرد.
تنظیم کننده سند توسعهی تئاتر در پاسخ به چگونگی و دلایل توجه به برنامههای فرابخشی در توسعه تئاتر به مثالی حول این موضوع پرداخت و گفت: یعنی از جمعیت کشور ما بین 15 تا 30 سال است که این افراد نمونههای "بازار هدف" برای توسعه تئاتر هستند. یعنی از دل آنها طراح صحنه، نویسنده، کارگردان، بازیگر و حتی تماشاگر تئاتر تربیت و پرورانده میشود. در این میان آنچه که همواره ما از آن غفلت کردهایم، موضوع آموزش و پرورش این افراد است.
ولی در عین حال هیچگاه هم نمیتوانستیم جلوی رشد سینما و تئاتر را بگیریم پس باید به این مقوله توجه کنیم و نقش وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم را در کنار وزارت ارشاد پررنگتر کنیم. از طرفی موضوع دیگری که همواره ما در حوزه تئاتر از آن غفلت کردهایم مربوط به "ماندگاری و حفظ تئاتر در بازار است. که این موضوع مربوط به تحلیل و مدیریت اقتصادی از تئاتر میشود.
وی اضافه کرد: ما نمیتوانیم بدون تدارک و پشتیبانی اساسی و مهیاسازی یک مدیریت اقتصادی انتظارم توسعه را داشته باشیم چرا که همواره دولت از میان محدودیت منابعی که دارد، تنها یک بخش ناچیز را به هنر اختصاص میدهند و اگر انتظار داشته باشیم که همهی نیازمندیهای اقتصادی تئاتر را دولت باید تامین کند. کار درستی نکردهایم، زیرا اگر دولت بخواهد تام نیازهای مالی تئاتر را برآورده کند به همان اندازه نیز انتظار دارد که خودش مدیریت توسعه تئاتر را به عهده بگیرد و حدود آن را مشخص کند و این دقیقا همان مسئلهای است که وضعیت تئاتر را به خطر میرساند،یعنی تئاتر را به صورت صد درصد دولتی می کند و به اعتقاد من هم یکی از عوامل عدم توسعه این وضعیت دولتی بودن است.
عباسی ادامه داد: تئاتری که متکی به دولت و مدیریت دولتی است فرایند خاص خودش را دارد و با ذات هنرمند و فعالیتهای هنرهای نمایشی تطبیق نمیکند، پس بهترین روش این است که ما سعی کنیم تا یک مدیریت اقتصادی را به وجود آوریم که عمدتا تکیه بر تامین منابع از راهها و صور گوناگون داشته باشد و ما را به سمت یک تحلیل اقتصادی از هنر سوق دهد. یعنی بتوانیم این امکان را فراهم کنیم که در چه شرایطی و با چه زاویه و شناسی و با تاکید بر روی چه نمایشنامههایی و با چه انگیزهای کار کنیم تا بتوانیم نیازمندیهای علاقهمندان به تئاتر را بفهمیم زیار که حقیقتا تا زمانی که مردم با تئاتر بیگانه هستند کسی هم نمیتواند آنها را به سمت تئاتر بکشانیم، این مسئله کاملا خالی است.
وی در توضیح بیشتر مباحث فرابخشی در سند توسعه تئاتر افزود: ما همواره در تنظیم این سند باید به دنبال تعیین شاخصهای کیفی باشیم، یعنی مشخص کنیم که چه شاخصهایی مربوط به توسعهی تئاتر میشود وآنها بر اساس چه نشانگرهایی کیفی به دست میآیند. مثلا ترغیب و گرایش جوانان به هنر یک نشانگر تلقی میشود و در کنار آن باید واحد اندازهگیری آنها را نیز استخراج کنیم یعنی اینکه تمام وزارتخانهها و اهل هنر یک تعریف واحد از مقیاس اندازهگیری داشته باشند تا مشخص شود که برای سال بعد چقدر باید رشد داشته باشیم و در کنار آن نیز افراد انجام دهندهی این کارها را نیز انجام دهیم، که مجموعهی این مسائل کمک میکند تا شاخصهای کیفی و کمی این برنامهها استخراج شود و در گام بعدی معلوم کنیم که کدامیک از برنامهها بخشی و کدامیک فرابخشی هستند و دستگاهها محور و همکار آنها را نیز مشخص کنیم.
دکتر عباسی در ادامه با اظهار تاسف از نبود یک معاونت تئاتری در سیستم اداری گفت: در وزارت ارشاد ما معاونت سینمایی و معاونت فرهنگی داریم ولی تئاتر که ما در همهی هنرها است و تاثیرگذاری آن بیشتر و موثرتر از هر هنری میباشد در ردهی سازمانی کوتاهی کردهایم. به همین دلیل هم امیدواریم که تا پایان خرداد و با تنظیم قطعی این سند بتوانیم آن را به سازمان تئاتر کشور و مدیران ذیربط ارائه دهیم و جایگاه تئاتر را مشخص کنیم.
البته پیش از ارائه سند به وزارتخانه باید شورای هماهنگی سند توسعهی تئاتر که شامل کمیسیونهای مجزای تئاتر هستند آن را مطالعه کنند و بعد از رفع اشکال و تصمیح مجدد نسخهی اصلی و قطعی آن را به مسولین ارائه دهیم.
دکتر عباسی ادامه داد: آنچه که ما در "سند توسعه تئاتر" به دنبال ان هستیم دست یافتن به یک تئاتر مناسب است که تمام عوامل تعیین کننده در تولید و ارائه تئاتر در آنجا محاسبه شده است و زمانی که این موضوع به صورت دقیق بررسی شود آن وقت یک بخشی از درآمد دولت هم که صرف هنر میشود، به صورت درست به کار گرفته میشود، در صورتی که امروزه و در شرایطی فعلی تئاتر مبالغ زیادی از این درآمدها و هزینهها به مسائل حاشیهای تئاتر اختصاص پیدا کرده است و به هیچگاه صرف تولید نشده است.
در صورتی که در سند توسعه ما منابعی را برای تئاتر اختصاص میدهیم که هر کدام یک ارزش افزوده تولید میکند و اگر به شکل درست خود به دست آید باعث میشود تا ما تولیدات محکمتری را داشته باشیم، به همین دلیل هم سند توسعه یک برنامه بستهبندی شده است که میگوید بر اساس تولید تئاتر شاخصهای مربوط و رشد آنها را نیز بررسی کنیم.
این برنامهریز در پاسخ به اجرا کنندگان این طرح، گفت: متاسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان یکی از متولیان هنر درآمدهای کلان کشور را در دست ندارد بلکه همواره تلاش می کند تا منابع مجددی را به خود اختصاص دهد، در سند توسعه هم تنها بخشی مربوط به عوامل داخلی است و بخشی از آن نیز مربوط به عوامل فرابخشی میشود، پس اگر بتوانیم از این برنامه به صورت دقیق و مستدل دفاع کنیم به احتمال زیاد میتوانیم مسوولان سازمان مدیریت و برنامهریزی را نیز قانع کنیم تا منابعی را در اختیار ما بگذارند ولی در هر حال میتوان یک درصد هم احتمال دارد که این مسولان با برنامههای ما موافقت نکنند و اساسا سند توسعه را از لیست خارج کنند.
وی همچنین در بارهی مطالعات پیرامونی و الگوبرداریهایی که از نمونههای موجود سند توسعه تئاتر شده است به ایسنا گفت: ما برای تکمیل اطلاعات خود مطالعاتی را از وضعیت توسعه تئاتر در سایه کشورها انجام دادهایم و حتی در بخش بینالملل هم پرسشنامهای تنظیم کردیم که از صاحبنظران تئاتر بینالملل نظر سنجی شده است ولی این موضوع به معنای الگوبرداری قطعی ما از نمونههای خارجی نیست، زیرا اصلا معلوم نیست که مولفههای خارجی در کشور ما درست عمل کند. در هر حال تمام تلاش ما این است که تئاتر را به عنوان یک بستهی فرهنگی که به عنوان عوامل رشد کشور محسوب میشود معرفی کنیم،اگر امروزه کشوری رشد نکرده است،تنها به واسطه عدم رشد فرهنگی آن است.