در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «لیزای بیچاره» نوشته ن- تارامزین و کارگردانی مارک روزوسکی از روسیه

اپرتی از عشقی افلاطونی بدون وصال

سیدعلی تدین صدوقی: نمایش «لیزای بیچاره» یک رومانس عاشقانه است که در انتها عشاق به وصال یکدیگر نمی‌رسند. دختری روستایی به نام «لیزا» با پسری اشرافی از مسکو آشنا می‌شود. آن‌ها مدتی در کنار یکدیگر در روستا ایام خوشی را می‌گذرانند. دختر صادقانه عاشق و دلباخته پسر است و در ذهنش عشقی افلاطونی را می‌پروراند. پسر که نامش «اِراست» است به جنگ می‌رود. چند ماهی از او خبری نیست تا زمانی که لیزا برای فروش گل به مسکو رفته است او را با دختر دیگری می‌بیند؛ پسر در پاسخ بهت او می‌گوید ما از نظر طبقاتی متفاوتیم و من نامزد کرده‌ام و از لیزا عذرخواهی می‌کند و به او صد روبل غرامت می‌دهد. دختر قلبش می‌شکند؛ گویی دنیا بر سرش خراب شده است. لیزا به خانه بازمی‌گردد، پول را به مادرش می‌دهد و خود را به آب رودخانه‌ای که همیشه با پسر در کنار آن اوقات‌شان را سپری می‌کردند، می‌سپارد و جان می‌دهد. در ادامه پسر داستان متنبه می‌شود و توبه کرده و در حسرت و فراغ لیزا گوشه عزلت برمی‌گزیند.

نمایش «لیزای بیچاره» یک اپرت است همراه با آواز و موسیقی و حرکت که تا انتها مخاطب را با خود نگه می‌دارد. درواقع عشق لیزا و اراست به وصال نمی‌رسد و به عشقی مقدس تبدیل می‌شود. عشق، پسر را به خویشتن خویش نزدیک می‌کند و جنبه روحانی به او می‌دهد. لیزا اما چون افلیا در هملت خود را به دست آب می‌سپارد؛ آبی که پاک است و روان و گواه پاکی؛ لیزا گویی دوباره غسل‌تعمید می‌بیند تا گواهی بر پاک‌دامنی او باشد. کاری که «شکسپیر» نیز با افلیا انجام می‌دهد. «افلیا» می‌توانست با سم یا خنجر و... خودکشی کند اما خود را به آب می‌سپارد تا پاک‌دامنی‌اش را به اثبات برساند. این کار معصومیت افلیا را نشان می‌دهد همان‌گونه که در مورد لیزا این‌گونه است، معصوم و قدیس.

این مفهوم در انتهای نمایش هنگامی‌که مادر لیزا نوزادی را در آغوش گرفته بیشتر متبلور می‌شود. گویی که لیزای نوزاد در آغوش اوست این تصویر با عکسی که از حضرت مریم (س) و عیسی (ع) بر دیوار خانه آن‌ها خودنمایی می‌کند، همسو می‌شود و بر پاکی و زلالی و تقدیس لیزا و عشقش صحه می‌گذارد. گویی او حالا تبدیل به قدیسه‌ای عاشق شده است که صدایش برای همیشه در کنار رودخانه و لابه‌لای درختان بلوط می‌پیچد و روحش آزادانه در آنجا در پرواز است.

در مورد خود اجراها، باید گفت بازیگران با بدن‌های آماده و صدا و بیانی تئاتری و پخته و با حس‌هایی برآمده از خواست متن و شخصیت‌پردازی‌ها، بازی‌های روان و گیرایی را به انجام برسانند. همخوانی با ریتم و شناخت گام‌های موسیقی و همسویی با حرکات و آواز مقوله‌ای است که می‌باید موردتوجه تئاتری‌ها ما قرار بگیرد به‌ویژه بازیگران جوان و تازه‌کار. به‌‌ویژه توجه به ایست‌های بازیگران روی صحنه که خود یکی از مشکلات تئاتر ماست.

به گفته سرپرست گروه مدت‌زمانی که روی این نمایش تمرین کرده‌اند حدوداً چهار سال است که البته برای اجرای هرکدام از نمایش‌های این گروه در قالب رپرتوار دوباره چند ماهی روی متن تمرین می‌کنند. شاید یکی از مشکلات تئاتر ما که کارهای عمدتاً متوسط رو به پایین و بعضاً ضعیف را به‌خصوص در این چند سال اخیر ارائه می‌دهند همین طول زمان تمرین تا رسیدن به اجرا است. اکثر کارهای ما دو یا سه ماه تمرین دارد و بعد اجرا می‌رود. همه عجله دارند که سریع روی صحنه بروند یا در آنِ واحد در چند کار تمرین می‌کنند و مثلاً سر فیلم یا سریال هم هستند؛ این یکی از معضلات تئاتر ماست. دوستان به اینکه کار پخته شده است و همه مواردش مورد واکاوی و تمرین و مداقه قرار گرفته است، کمتر توجه می‌کنند؛ مهم رسیدن سریع در کمترین زمان ممکن به اجراست.

از این‌ها که بگذریم باید گفت هماهنگی و ریتم مناسبی که در نمایش لیزای بیچاره شاهد آن بودیم، حاصل ماه‌ها تمرین و بررسی جزئیات نمایش در حیطه متن و بازیگری و کارگردانی است.

در مورد طراحی صحنه هم باید گفت در عین سادگی و اِلمانی بودن، کاربردی بوده و تأثیر دراماتیک خود را داشت.




مطالب مرتبط

نگاهی به نمایش «مدق الحناء» نوشته عباس الحایک به کارگردانی یوسف البلوشی از عمان

زمانی که نهنگ ماه را می‌بلعد
نگاهی به نمایش «مدق الحناء» نوشته عباس الحایک به کارگردانی یوسف البلوشی از عمان

زمانی که نهنگ ماه را می‌بلعد

سید علی تدین صدوقی: حاکم شهر که آدم خوبی است ناپدید می‌شود و فردی دیگر به همراه سربازانش جای او را می‌گیرد. او فرد مستبدی است پس اعلام می‌کند چنانچه مردم شهر شورش کنند و به فرمان او نباشند مزارع حنای ...

|

نگاهی به نمایش «هاراگیری» نوشته و کار اصغر گروسی از شیراز

استفاده از طنز و کمدی نیکوست؛ اما به‌جا
نگاهی به نمایش «هاراگیری» نوشته و کار اصغر گروسی از شیراز

استفاده از طنز و کمدی نیکوست؛ اما به‌جا

سید علی تدین صدوقی: نمایش «هاراگیری» که یک رسم ژاپنی در بین سامورایی‌هاست، در مورد دفاع مقدس است و داستانش به روزهای اشغال خرمشهر برمی‌گردد؛ روزهایی که همه مردم از شهر رفته بودند و تعدادی اندک ...

|

نگاهی به نمایش «مطرب آقا» نوشته و کار مهیار هزارجریبی از بهشهر

ظرفیت بالای نمایش‌های سنتی-آیینی
نگاهی به نمایش «مطرب آقا» نوشته و کار مهیار هزارجریبی از بهشهر

ظرفیت بالای نمایش‌های سنتی-آیینی

سید‌علی تدین صدوقی: داستان نمایش «مطرب آقا» برگرفته از یک اتفاق واقعی در هفتاد-هشتاد سال پیش است. تاجری معروف در مشهد که فردی به‌ظاهر دین‌دار و متشرع بوده می‌میرد. برای او قبری در صحن امام ...

|

نگاهی به نمایش «مکبث زار» نوشته و کار «ابراهیم پشت‌کوهی» شرکت‌کننده از تهران

مکبث زار، سریر خون کوروساوا و شکسپیر
نگاهی به نمایش «مکبث زار» نوشته و کار «ابراهیم پشت‌کوهی» شرکت‌کننده از تهران

مکبث زار، سریر خون کوروساوا و شکسپیر

  سید علی تدین صدوقی: نمایش «مکبث زار» همان‌طور که از اسمش پیداست، همان «مکبث شکسپیر» با همان قصه، با همان رویدادها، با همان شخصیت‌پردازی‌ها، با همان نام‌ها و... است. حال ...

|

نظری بر نمایش «دختران» به کارگردانی کیانوش ایازی و علی دل‌پیشه از تهران

انتظاری هشت‌ساله در فضایی سوررئال
نظری بر نمایش «دختران» به کارگردانی کیانوش ایازی و علی دل‌پیشه از تهران

انتظاری هشت‌ساله در فضایی سوررئال

سیدعلی تدین صدوقی: نمایش «دختران» قصه چهار دوست است که با چهار خواهر ازدواج می‌کنند و به جبهه می‌روند و هشت سال از آن‌ها خبری نمی‌شود. نمایش یک نگاه کمدی-تراژدی به تبعات ناشی از جنگ در فضایی ...

|

نگاهی به نمایش «پهلوان قلیچ» به کارگردانی رضا محمدیان و حسین قاسمی از پیشوا

سوار بر بال‌های خیال تا وصال با عشق واقعی
نگاهی به نمایش «پهلوان قلیچ» به کارگردانی رضا محمدیان و حسین قاسمی از پیشوا

سوار بر بال‌های خیال تا وصال با عشق واقعی

بهنام حبیبی: «پهلوان قلیچ» نمایشی در گونه نمایش‌های ایرانی است که با طراحی و تلفیق داستان‌های نمایشی، تماشاگرش را بر بال‌های خیال سوار می‌کند، در مکان و زمان حرکت می‌کند و تماشاگر را با ...

|

نظری به نمایش «لابیرنت» به نویسندگی و کارگردانی پدرام رحمانی

در جدالی ابدی با شیطان درون
نظری به نمایش «لابیرنت» به نویسندگی و کارگردانی پدرام رحمانی

در جدالی ابدی با شیطان درون

عرفان پهلوانی: به دفتر کار شیطان خوش آمدید! شما قرار است در این دفتر، بیننده­ معامله­ ویژه­ شیطان با هفت کاراکتر باشید و برای معامله­ ویژه­ خود با شیطان آماده شوید! زیرا به گفته­ بروشور ...

|

نگاهی به نمایش «خاکستری» نوشته و کار پریا امینی از شهرکرد

سکوت دراماتیک و علم‌گرایی در موقعیت معلق
نگاهی به نمایش «خاکستری» نوشته و کار پریا امینی از شهرکرد

سکوت دراماتیک و علم‌گرایی در موقعیت معلق

سیدعلی تدین صدوقی: نمایش «خاکستری» به روزهای اشغال فرانسه توسط نازی‌ها در جنگ جهانی دوم برمی‌گردد. زنی که برای حفظ دخترش و رهایی شوهرش که در دست نازی‌ها اسیر است، از سر ناچاری با یک افسر آلمانی ...

|

نقدی بر نمایش «لومیر» نوشته و کار تکسما مونوز از اسپانیا

یک رضایت نسبی‌
نقدی بر نمایش «لومیر» نوشته و کار تکسما مونوز از اسپانیا

یک رضایت نسبی‌

رضا آشفته: نمایش «لومیر» سرگرم‌کننده و شادی‌آور است و بیشتر برای مخاطب کودک و نوجوان در نظر گرفته شده اما می‌تواند مخاطب بزرگ‌سال را نیز راضی نگه دارد و این موفقیت نسبی کار را می‌رساند. ...

|

نظرات کاربران