نگاهی به نمایش «فیشآباد» نوشته سیروس همتی به کارگردانی اشکان درویشی
کمدی واقعیات ملموس و تراژدی معضلات اجتماعی

سید علی تدین صدوقی: سیروس همتی سالهاست که علاوه بر بازیگری دستی نیز در نمایشنامهنویسی دارد و چندین مجموعه نمایشنامه نیز به چاپ رسانده است. فیشآباد نیز یکی از نمایشنامههایی است که از سیروس همتی به چاپ رسیده است. موضوعهای نمایشنامههای سیروس همتی با گسترهای متنوع از دفاع مقدس تا مسائل و مشکلات و معضلات اجتماعی را دربر میگیرند. موضوع فیشآباد نیز حول محور یکی از مسائل روز یعنی فیشهای حقوقی نجومی میگذرد.
حقوق یک رئیس بانک بهاشتباه به حساب یک راننده کامیون که رزمنده نیز بوده واریز میشود و چالش از همین ابتدای کار آغاز میشود. درواقع همتی از کمدی اشتباهات سود جسته است با این تفاوت که در کمدی اشتباهات افراد با یکدیگر اشتباهی گرفته میشوند و جایشان عوض میشود؛ اما در نمایش «فیشآباد» این ارقام و اعداد هستند که جایشان عوض میشود و پولی هنگفت بهاشتباه به حساب کسی بهجز صاحب حساب اصلی واریز میشود.
نمایش «فیشآباد» یک کمدی اجتماعی است که رویکردی تراژیک دارد چراکه در روند نمایش متوجه اوضاع نابسامان افرادی میشویم که کارمند یا کارگر هستند اما حقوقهای ناچیزی میگیرند و بهسختی اموراتشان را میگذرانند.
حالا یک حقوق نجومی به حساب شخصی واریز شده که اهل مبارزه و جنگیدن و عدالت است او این پول را علیرغم پیشنهاد وکیل رئیس بانک که حاضر است حتی پنجاهدرصد آن را به مرد ببخشد به حسابهای دیگری مانند خیریهها و افرادی که جز قشر زحمتکش و زجرکشیده جامعه هستند واریز میکند؛ اما در نهایت آدمهای رئیس بانک دختر او را گروگان میگیرند و به چیزی کمتر از عودت همه پول که هفت میلیارد تومان است راضی نمیشوند و...
باید گفت سیروس همتی پایانبندی دراماتیکی را برای نمایشنامهاش رقم زده است. اینکه چنانچه بخواهی عدالت را در اجتماع برقرار کنی و حق را به آنان که مستحقش هستند برسانی، میباید متحمل خسارات فراوانی شوی و شاید در این میان آسیبهای جدیای از سوی صاحبان قدرت و ثروت به خودت یا یکی از افراد خانوادهات وارد شود که جبرانناپذیر است. آنان تو را مجبور میکنند که به خواستههایشان تن دهی چون چارهای جز این نداری.
باید گفت متن شاید از همان ابتدا با یک سؤال تکنیکی روبهرو است اینکه با توجه به ارتباط رایانهای بانکها و ادارات و نهادها با یکدیگر و ایضاً دایره نفوذ یک رئیس بانک بعید به نظر برسد که نتوانند حساب فرد را همان شبانه مسدود کنند تا نتواند پولی را که بهاشتباه به حسابش آمده است، انتقال دهد یا از حسابش برداشت کند. از سویی چنانچه این اتفاق بیفتد باز میتوانند با رهگیری انتقال پول به حسابهای دیگر بهسرعت جلوی برداشت یا انتقال پول را از حسابهای دیگر نیز بگیرند و اصولاً اختیارات بانک تا حدی هست که پولی را که بهاشتباه به حساب یا حسابهای دیگر آن هم به حسابی که نزد همان بانک است واریز شده بدون طی مراحل قانونی دستوپاگیر به حساب اصلی بازگرداند. این مورد میباید در متن بهصورت منطقی و دراماتیک رفع شود تا دیگر عناصر و رویدادها باورپذیر باشند.
از اینها که بگذریم به بازیها و کارگردانی میرسیم؛ بازیها بهویژه بازی خسرو احمدی در نقش راننده کامیون و سیروس همتی در نقش کارگردان تئاتر روان و باورپذیر صورت گرفته، دیگر بازیگران نیز تلاش خود را کردهاند اما با توجه به نوع کمدی متن و تراژدیای که در جابهجای نمایش خودنمایی میکند بهتر بود که بهسوی طنز تلخ برود تا کمدیای به شیوه کمدیهای ایرانی و در جاهایی بیشازحد غلو شده و بعضاً با تکهپرانیهایی نامأنوس. این البته شاید به کارگردانی و بداهههای حین اجرا برگردد که میباید مورد توجه قرار گیرد چون نمایش «فیشآباد» یک کمدی فاخر است.
نکته ویژهای که باید بدان اشاره کرد طراحی صحنه است که در عین پرتابل بودن، کاربردی و دراماتیک است و خود را به رخ نمیکشد. از همین رو دست کارگردان را نیز برای ارائه میزانسن و حرکات در راستای متن و زیرلایههای آن و پرداختهای موضوعی و موضعی باز گذاشته است حال اینکه کارگردان تا چه اندازه توانسته این مهم را به انجام رساند، خود مقوله دیگری است.
بهطورمثال چنانچه با مخاطب قرارداد میگذاریم که نور موضعی درواقع داخل خانه راننده کامیون است پس زمانی که وکیل پس از گفتوگو با راننده میخواهد به موکلش یعنی رئیس بانک زنگ بزند دیگر نباید در همان نور موضعی بایستد چون آنجا بهاصطلاح داخل خانه راننده است و او در پشت در خانه ایستاده است. درستتر آن است که در نوری دیگر در آن سوی صحنه با موکلش صحبت کند و...
درنهایت باید گفت با یک نمایش اجتماعی و درخوری روبهرو بودیم که یکی از واقعیات تلخ جامعه را به صحنه کشیده است. نکته آخر و مهم دیگر آنکه، اشکان درویشی بهعنوان کارگردان اثر به همراه گروه اجرایی هر شب یکی از بچههای کار را که سرپرستی خانوادهاش را برعهده دارد، معرفی کرده و از پول فروش گیشه همان شب هدیهای را از سوی کارگردان و گروه به او تقدیم میکنند که این کاری بسیار شایسته و پسندیده است و میتوان گفت بهنوعی برآیند واقعی و ملموس و هنری نمایش «فیشآباد» است.