یادداشت جواد انصافی بازیگر و کارگردان کهنه کار نمایش های آیینی و سنتی
آیینهای نوروز دارای پشتوانه علمی و فرهنگی است

جواد انصافی: ملت ایران از جمله ملتهایی هستند که زندگیشان با جشن و شادمانی پیوند خورده و به مناسبتهای گوناگون جشن گرفته و با سرور و شادمانی و نمایش روزگار را میگذراندهاند؛ طوریکه مطالعه تاریخ این ملت و بررسی آدابورسوم و سنتهایش نمایانگر نحوه زندگی، خلقوخوی، فلسفه حیات و جهانبینی آن است.
از دوران سلسلههای پادشاهی هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، جایگاه نمایش شادیآور و این هنر ارزش ویژهای داشته است.
بر طبق شواهد موجود در شاهنامه فردوسی که مطالب آن از خداینامهها نقل شده و همچنینی گاتاها، موسیقی بهویژه موسیقی دسته جمعه (ارکستر) از کهنترین ادوار تاریخی برقرار بوده که با همنوازی و آوازی دسته ارکستر را تشکیل میدادند.
فیثاغورث حکیم در سفرنامه خود هنگام تاجگذاری داریوش مینویسد: «سیصدوشصت زن جوان به شماره روزهای سال از ایالتها و ولایتهای ایران به پایتخت آمده و همگی با نغمه و آهنگ و آوازی مناسب همآواز شده، سرود میخواندند. گروههای زیادی نمایشهای دستهجمعی انجام میدادند و این بیانگر آن است که تمام اقشار جامعه حتی زنان در نمایشهای آن زمان شرکت داشتند.»
نمایش و بهخصوص نمایش شادیآور همیشه موردعلاقه اکثریت مردم بوده و ارتباط بسیار خوبی با آن برقرار میکردند و گروه نمایش سعی داشته که مردم را هم به مشارکت وادار کند حتی یک بیت را با آنها همخوانی یا ارتباطات دیگری با آنها برای کنشمندی برقرار کند.
این ارتباطات ریشه در آیینهای مختلف ما دارد ازجمله آیین نوروزی ما و دو شخصیت عمونوروز و حاجیفیروز سمبل این کار هستند و از پیامآوران نوروزی بهحساب میآیند و اشعاری را که میخوانند از تمام مردم میخواهند که جواب بدهند بهطور مثال:
اسم من آقا، عمو نوروزه اسم من بابا، حاجیفیروزه
عمره ما بابا، سالی چندروزه عمره ما عزیز، سالی یکروزه
ما عاشق گلهای بهاریم ما عاشق سبزه و هزاریم
بااینکه فقط چندروزه هستیم صدها ساله که با شما هستیم
در فصل گل سرخ شقایق باید که همگی بشیم عاشق
این شعاره این حاجیفیروزه نوروز که همیشه پیروزه
حاجیفیروز: بشکن بشکن همه مردم: بشکن
من نمیشکنم همه: بشکن
چی چی رو بشکنم همه: بشکن
پسته بشکنم، بادوم بشکنم همه: بشکن
خیلی گرونه همه: بشکن
چی چی رو بشکنم همه: بشکن
غم و غصه هارو، همه بدی هارو، همه کینه هارو همه: بشکن
این هارو میشکنم همه: بشکن
که البته فقط این ها پیامآوران نوروز نیستند یعنی در آذربایجان تکم چیها هستند. در گیلان عروس گلِی، در مازندران نوروز سلطان، در استان مرکزی تا همدان رشکی و ماسبی در کردستان و جنوب آتشافروز و میرنوروزی که همگی یک خورجین به همراه دارند و هرگز دست دراز نمیکنند و اگر کسی یا کودکی خواست از داخلش چیزی بردارد میتواند.
تمام آیینهای نوروز دارای پشتوانه علمی و فرهنگی است بهطور مثال در خانهتکانی ما فرشهای مان را با چوب میزدیم و خاکش را میگرفتیم و بعد میشستیم؛ چراکه اگر خاک فرش هارا نگیریم و بشوریم رنگ قاطی میکند یا سبزه سبز کردن یک آزمایشگاه کوچکی است که مادران ما انواع و اقسام حبوبات و غله میکاشتند و هرکدام با آبوهوای آن سال بهتر و سبز شده بود آن را در کشاورزی میکاشتند، یا چیدن هفتسین نوبت دارد؛ اولین سین سنجد است چراکه هرزمانی که خداوند انسان را خلق میکند اولین چیزی که به او میدهد عقل یا فکر است و سنجد ازنظر لغوی از سنجیدن و سنجش میآید یعنی سمبل سنجیده عمل کردن، سنجیده اندیشیدن چون مربوط به اندیشه و تفکر است اول آن و الی آخر...
البته همه این پژوهشها در قالب کتابی به چاپ رسیده به نام «نوید بهار و نمایش نوروز و پیروز» و همه این آیینها دستمایهای است برای نمایشهای شادیآور.
به امید هرچه پربار بودن نمایش و نمایشهای شادیآور.