یادداشت دبیر جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی به مناسبت روز ملی تئاتر
غنچه تئاتر و شکوفایی طبیعت ایران

احمد جولایی: 27 مارس، برابر با هفتم فروردین در تقویم هجری خورشیدی، مصادف با روز ملی هنرهای نمایشی است. اما بهراستی چرا؟ چرا تئاتر باید یک روز اختصاصی داشته باشد؟
کودک، زمین، مادر، پُست و ارتباطات و... ازجمله مواردی هستند که یک روز جهانی در تقویم دارند؛ پدیدههایی که اهمیت و ضرورتشان در زندگی بر کسی پوشیده نیست؛ چنانچه جهان بیکودک غیرقابلتصور و بیآینده است، چرا که همه جوامع، آینده و بقای خود را مدیون کودکان آن جامعه هستند و عنصر کودک هم بلاشک بدون مادر، مفهومی تخیلی است، حتی اگر نمایشنامه «سینههای تیرزیاس» باشد و حوادث آن، و زمین این تنها تکیهگاه و زیستبوم آدمی که چون گهوارهای در این ربع مسکون شرایط ادامه حیات را برای بشر فراهم میکند.
چرا در مقابل اینچنین مواردی که نبودشان ادامه زندگی را ناممکن میسازد، تئاتر هم دارای یک روز جهانی است؟ چه خصیصهای در ذات تئاتر نهفته است که کنار موضوعات بااهمیتی که آینده حیات جوامع بشری را تضمین میکنند و تجسم میبخشند، قرار میگیرد؟
اگر حکیم و هنرمند ایرانی، خیام نیشابوری هزار سال پیش دریافت که ما «لعبتکانیم و فلک لعبتباز» و عروسک بودنمان در دستان یک عروسکگردان را یادآور شد که در مقابل دنیای مجاز معنی مییابد و شاید بر اساس درسآموزی در زندگی بشر، در برابر دنیای حقیقی است، پیام او اما بهگونهای دیگر بر دفتر شاعر معاصر ایرانی، نیما یوشیج نشست که در جشن تولد یکسالگی فرزندش از لبانش ساری و جاری شد؛ «اکنون یک بهار، تابستان، پاییز و زمستان را پشت سر گذاشتی، بعد از این همهچیز تکراری است.» او با این عبارت ساده یادآور میشود که برای رهایی از ملال تکرار، باید اندیشید، نظیر فارابی، خواجهنصیرالدین طوسی که رجحان آدمی را بر دیگر حیوانات نه تفکر، بلکه تخیل میداند، چیزی که پایهگذار تکنولوژی و صنعت، مهندسی طراحی صنعتی و سایر پدیدههای هنری میشود.
جایی که حکیم نظامی هم میسراید:
پرده اول چو برانداختند جلوت اول به سخن ساختند
چون قلم آمد شدن آغاز کرد چشم جهان را به سخن باز کرد
نیست درین کهنهٔ نوخیزتر موی شکافی ز سخن تیزتر
از هنگامی که ارسطو تئاتر را به شکل جدید و آکادمیک تعریف کرد تا زمانی که ژان کوکتو در سال 1962 تا دیگرانی نظیر آرتور میلر یا پابلو نرودا، جسیکا کاوا و... در پیامهای خود به مناسبت روز جهانی تئاتر منعکس و یادآور شدند و همهساله در چند صد مرکز و انجمن هنرهای تئاتری، ضمن اعلام خواستههای خود، به حمایت از این پدیده تمدن بشری و حمایت از این هنر شریف و نجیب و انسانی پرداختهاند، حفظ شده است، هنری که بنا به اعلام ITI با هدف اعتلای مبادلات بینالمللی، دانش و عمل در حیطه هنرهای نمایشی، برانگیختن نیروی خلاقیت و همکاری دستاندرکاران تئاتر، آگاهسازی افکار عمومی از لزوم بهحساب آوردن آفرینندگی هنری در قلمرو توسعه تعمیق درک مشترک، برای تحکیم صلح و دوستی میان ملتها و پیوستن به دفاع از اهداف شریف و انسانی یونسکو بهعنوان یک سازمان جهانی استوار است.
حفظ فرهنگ، آیین و سنتهای جوامع با نگاهی به اهداف یادشده هم ممکن و هم ضروری به نظر میرسند، پس باید حق داد به کسانی که تئاتر را هم در کنار واژگانی چون کودک، زمین، مادر و ... دارای اهمیتی در حد یک روز جهانی دانستهاند. همان عصارهای که تاریخ، فرهنگ، دین، حقوق و سایر ارتباط جوامع بشری را در خود منعکس میکند و فرازها و فرودهای هر قومی را چونان آینهای میتاباند تا چراغ راه آینده باشد، همانطور که دربارهاش میتواند گفت: خورشیدترین حادثهها، در تو درخشید.
حرکت، سکون، اشاره، زبان، حکمت و سخن که اجزا و اعضای آن هستند؛ پس تا سخن است، از سخن آوازه باد.