جشن و آیینی به نام سیزده بدر
جشن و آیینی به نام سیزده بدر 2
جشن و آیینی به نام سیزده بدر 3
الهام ذوالفقاریان*: منابع پیرامون جشن سیزده بهدر نسبت به سایر جشنها بسیار اندک و متفاوت است اما بر مبنای همان اندک میتوان به پیشینه آن گریز زد.
همانطور که پیشینه جشن نوروز را از زمان جمشید میدانند، درباره سیزده بهدر (سیزده بدر) هم روایت است که:
«... جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز (سیزده بدر) را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا میکند و بارعام میدهد و چندین سال متوالی این کار را انجام میدهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین در میآید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمهسارها و دامن طبیعت برگزار میکنند ...»
جشنی دیرینه
اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده بدر از روی منابع مکتوب، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار هستند و گزارش به برگزاری سیزده بدر در فروردین یا صفر دادهاند، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشتهاند که جشن سیزده بدر بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد اما با دقت بیشتر در مییابیم که شواهدی برای دیرینگی جشن سیزده به در وجود دارد، مراسم مشابهی که به موجب کتیبههای سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیینهای سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده روز به درازا میکشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار میشده. بدین ترتیب تصور میشود که سیزده بدر دارای سابقهای دست کم چهار هزار ساله است.
در تحلیل آیینی اساطیری شاید سیزده فروردین نمادی از هزاره سیزده بود که در باورها و روایات ایرانی زمان پایان عمر دوازده هزار ساله جهان و آغاز ویرانی و نابودی فرجامین است بههمین جهت مردم میپنداشتند که باید برای دوری از این خرابی به دل طبیعت پناه ببرند.
دکتر مهرداد بهار دوازده روز جشن نوروز را برابر با دوازده ماه سال و هر روز را معرف یک ماه میداند که جشن گرفته میشده پنج روز اضافی سال را برابر با سیزدهم فروردین میداند و چون این پنج روز فاقد نظم و قانون بود در دوران باستان آن را معرف آشوب نخستین جهان پیشاز نظم آفرینش میدانستند و روز سیزدهم را نحس میپنداشتند زیرا هر نوع آشوب پیشاز نظم گرفتن نحس محسوب میشده و بی نظام بشمار میآمده است و جهان پساز برقراری نظم مقدس میشده است درنتیجه پنج روز نمیتواند مقدس باشد ازاینرو سیزدهبدر در فرهنگ ما بر مبنای این نظریه مقدس نیست و روز نحس به شمار میرفت و بیانگر آشوب و بینظمی جهان بود.
جشن سیزده بدر یکی از کهنترین سنتهای ایرانیان است برگزاری این جشن را بر اساس روایات افسانهای به دوران حضرت سلیمان و جمشید شاه نسبت میدهند. روزی دیوانی که در خدمت حضرت سلیمان بودند، انگشتر او را میربایند تا خود حکومت کنند. سلیمان نبی که قدرتش در نگین انگشتری بود، راهی کوه و بیابان میشود و مردم از او روی میگردانند. دیوان با داشتن انگشتر قادر به حکومت نیستند و متوجه میشوند نگین تنها با حضرت سلیمان رابطه دارد، پس آنرا به دریا میاندازند. حضرت سلیمان بعد از خرید ماهی از یک ماهیگیر، در حین پاره کردن شکم ماهی صیدشده، انگشتر را درون شکم او مییابد و قدرتش را باز مییابد. چون این اتفاق مصادف با روز اول فروردین است، برخی سنت خوردن ماهی در شب نوروز را به آن نسبت میدهند. حضرت سلیمان به بارگاه خود برمیگردد و از مردم میخواهد با او متحد و هم پیمان شوند. این اتفاق روز سیزدهم رخ میدهد و مردم پساز پیمان بستن با حضرت سلیمان به پاس این امر روانه صحرا میشوند و به شادی و سرور میپردازند.
راز عدد سیزده
البته سیزده در همه فرهنگها نحس نیست و در فرهنگهای باستانی چین و مصر نشانه شانس است. مصریان باستان فلسفه زندگی را طیکردن مراحل و رسیدن به تکامل معنوی میدانستند. این مسیر معنوی سیزده مرحله داشته که دوازده مرحله آن در این دنیا و مرحله سیزدهم آن در دنیای دیگر و پس از مرگ بوده است، بنابراین شماره سیزده نماد مرگ شده است. اما مرگ نابودی و تباهی تلقی نمیشده، بلکه یک انتقال باشکوه و مطلوب بوده است. اکنون هر چند تمدن مصر از بین رفته، نماد مرگ برای سیزده باقی مانده و این عدد نشانه مرگ، ترس و نحسی شده است.
در قانون حمورابی که از زمان بابلیهای باستان به جا مانده، قانون شماره سیزده وجود ندارد و بعد از قانون شماره دوازده، قانون شماره چهارده آمده است. معلوم نیست که چرا بابلیها سیزده را تا این حد نحس دانستهاند. شاید علت آن از این امر ناشی میشود که در بیت سیزدهم سرود روحانی «ایشتر» که شعر حماسی بابلیهاست، نام الهه مرگ آمده است که خوشایند نیست.
باورها عقاید پیشینیان در تمامی جنبههای زندگی از تولد تا مرگ بوده که گاهی خرافی و گاهی درستند. در مقابل باور قوی افراد، بسیاری هم دروغ سیزده یا نحس بودن این روز را خرافه میدانند و به آن اعتقادی ندارند.
اعتقاد به نحسی سیزده در فرهنگ غرب بهگونهای دیگر نمودار شده و از دین مسیحیت برخاسته. روایت است سیزدهمین نفری که به گروه دوازده نفری عیسی مسیح و حواریون پیوست، موجب لو دادن مسیح و کشته شدن او شد. در واقع سیزدهم نفر یهودا بودکه با بوسیدن دست حضرت مسیح در باغ زیتون و شناساندن و دستگیری او به سربازان رومی در ازای سی سکه نقره به آنها خیانت کرد. اروپاییان عدد سیزده را نحس شمرده و این اعتقاد به سایر سرزمینها از طریق آنها سرایت کردهاست.
مراسم جشن سیزده بدر
در روز سیزده بدر، رفتن به دل طبیعت و بازی و سرور، خواندن و پایکوبی، خوردن تنقلات، آش رشته، کاهو سکنجبین، سبزه گره زدن، دروغ سیزده، پرتاب کردن سیزده سنگ در دل آب، انداختن سبزه سفره هفت سین به آب و... از آداب این جشن باستانی است که در ادامه چند مورد را به اختصار شرح خواهیم داد.
یکی از شاخصترین رسمها در روز سیزدهبدر، گره زدن سبزه است. باوری قدیمی در میان ایرانیان وجود دارد که در این روز باید به نیت خاصی سبزهای را گره زد تا آن آرزو برآورده شود. مردم بر این باورند که با باز شدن گره سبزهها به آرزوی خود دست مییابند و مشکلاتشان حل میشود. در میان نیتها و آرزوها، گشوده شدن بخت دختران و پسران جوان یکی از مشهورترین ها به شمار میرود. آنها در این روز به امید یافتن همسری مناسب سبزه ها را گره میزنند و مرسوم است دخترها در حال گره زدن سبزه چنین زمزمه کنند: «سیزده بدر، سال دگر، بچه بغل، خونه شوهر»
در اوستا و آثارالباقیه نوشته ابوریحان بیرونی و کتاب سنی ملوک الارض والانبیاء نوشته حمزه اصفهانی دلیل این کار به زمان کیومرث ( اولین انسان روی زمین از نگاه اساطیری) باز میگردد.
نطفهای که کیومرث زمان مرگ برجای نهاد به کمک نور خورشید چهل سال در زمین نگهداشته شد سپس در روز مهر از ماه مهر (جشن مهرگان) بهصورت درخت ریواس از زمین رویید و بهصورت دو انسان مشی و مشیانه درآمد، از نگاه اساطیری اولین ازدواج میان این دو یعنی مشی و مشیانه صورت گرفت. آنان شاخه گیاه ِمُورد را به نشانه پیوندشان به هم گره زدند و دست در دست یکدیگر گذاشتند. دستانشان را نیز در هم گره کردند و پس از آن ایرانیان باستان نیز همین مراسم را انجام میدادند تا در گذر تاریخ شیوه نکاح تغییر پیدا کرد.
در برخی روایات اشاره شده در دربار هخامنشی، پیش از آغاز سال نو دوازده ستون برپا میشد و انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، عدس، جو، نخود، ارزن، ذرت، کنجد، ماش، کاجیله یا خشک دانه و لوبیا) را بر آنها میکاشتند. باور مردم بر این بود که هر کدام از گیاهان کاشته شده بر ستونها بهتر به بار نشیند، در آن سال محصول بهتری از آن گیاه وجود خواهد داشت. این ستون ها تا روز سیزدهم فروردین بر جای خود میماندند و سپس با شادمانی جمع آوری شده و به آب ریخته میشدند.
بسیاری بر این باورند که تمامی دردها و بیماریها در این سبزه جمع شده است و برای همین آن را به آب می دهند تا بیماریها و دردها را بشورد و با خود ببرد.
*نویسنده، بازیگر، پژوهشگر نمایشهای آیینی و سنتی و مدرس دانشگاه