امام خمینی(ره)؛ روحانی عاشق و پایهگذار هنر انقلابی

حامد مربوط صادق: هنر متعهد متناسب با فرهنگ ملی را میتوان از دو رویداد بزرگ و تاریخی در تاریخ سیاسی فرهنگی و اجتماعی ایران جستجو و کاوش کرد:
۱_ پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷
۲_ هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی
نقطه عطف مشترک در هر دو رویداد و کلید واژگان مهم و حیاتی هر دو رویداد را تنها در یک اسم میتوان جستجو کرد و آن امام خمینی (ره) است.
حضرت امام که به عنوان معمار کبیر انقلاب اسلامی از آن یاد میشود، در شکل گیری و به ثمر رسیدن هر دو رویداد نقش کلیدی و محوری داشته است. بنابراین اگر از فرهنگ ملی و هنرمتعهد نام میبریم، بیشک سرچشمه این هنر متعهد، شخص حضرت امام (ره) است.
امام خمینی، سیاستمداری بزرگ، عارفی وارسته و هنرمندی بیبدیل بود که با بزرگمنشی و ژرفاندیشی و نگاه نافذ خود در تمام مسائل روز جامعه، از جمله هنر و هنر متعهد، توانست هنرمندان و فرهیختگان بسیاری را در مکتب خود پرورش دهد.
اهمیت هنر متعهد از نگاه حضرت امام (ره) را میتوان از دل همان سخنان طوفانی و تاریخیاش در ۱۲ بهمن ۵۷ در بهشت زهرای تهران درک کرد که فرمودند: «برای چه؟ سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کی مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت - خصوصاً در ایران - مرکز [عظیمی] که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما میدانید که جوانهای ما را اینها به تباهی کشیدهاند. و همینطور سایر این [مراکز]. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کردهاند به مملکت ما.»
یا اوج نگاه عمیق و فلسفی معظمله به هنر را میتوان از پیام ۲۵۰ کلمهای ایشان به هنرمندان در ۳۰ شهریور ۱۳۶۷ و پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ ، لمس کرد. ایشان با برشمردن ابعاد هنر اصیل به تقدیر از هنرمندانی پرداختند که هنرشان را در راه مبارزه با استکبار و دشمنان اسلام به کار بستند و خود در جبهه نبرد حق علیه باطل به فیض شهادت نائل آمدند.
هنر از نگاه آن امام همام در آن پیام گوهربار «مدرسه عشق » است که نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، نظامى است. ایشان هنر در عرفان اسلامى را ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخکامى گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول میدانست.
بنابر این حضرت امامخمینی، با آگاهی و بینش عمیق خود نسبت به فلسفه هنر و هنر متعهد، نقش اساسی و کلیدی به عنوان پایهگذار هنر انقلابی در ایران دارد. شیوه مبارزات او در قبل از انقلاب اسلامی و رهبری آن جامعهای که سالها در بند نظام شاهنشاهی و مستبدانه بودهاند، تشویق آنان به عدالتخواهی و حقطلبی که منجر به پیروزی در بهمن ۱۳۵۷ گردید، خود یک منبع عظیم برای نگارش متون نمایشی است.
و یا سبک زندگی ایشان و نگاه هنرمندانه او به خانواده، زن و آزادی زنان و در مفهوم کلی «عشق» که نمونه بارز این نگاه را میتوان در نامهای که در سال ۱۳۱۲ برای همسرشان «حاجیه خانم ثقفی» و هنگامی که به سفر حج مشرف شدند، نوشتهاند، میتواند منبع عاشقانهترین درامها در فرهنگ ملی باشد: «تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بهسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ] من با هر شدتی باشد می گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد.»
این متن تنها بخشی از نگاه یک روحانی بلند پایه و مبارز سیاسی است که زندگی عاشقانهای داشته است و شعار «زن زندگی و آزادی» را شاعرانه و عاشقانه در زندگی شخصیاش محقق کرده است.
سوال اینک اینجاست که چرا نویسندگان ما از این منبع عظیم ایده در آثارشان استفاده نمیکنند؟
با جستجویی در لیست کتابها و نمایشنامهها، به جرات و به اندازه انگشتان یک دست نمیتوان نمایشنامهای فاخر را پیدا کرد که از این خیل عظیم درام انقلابی استفاده و بهره جسته باشد.
البته در این میان به ندرت نمایشنامهای پیدا میشود که از روی دغدغهمندی و نیاز جامعه به نگارش و چاپ رسیده باشند که بنده خودم نمایشنامه «در مجلس تشرف تهران» را که حاصل چندین ماه کار پژوهشی حوزه هنری است، برای علاقهمندان به حوزه هنر امامشناسی پیشنهاد میکنم.
درجشنوارههای ملی ما از جمله جشنواره تئاتر فجر که رویدادی بینالمللی است، جای بخش ویژهای که مختص آثاری از سبک زندگی و مبارزاتی امام خمینی باشد، همواره خالی بود.
در این میان جشنواره تئاتر بسیج که محوریتی انقلابی دارد و وظیفهای به مراتب سنگینتر نسبت به دیگر سازمانها و ارگانها دارد، باید بخش امامشناسی را به عنوان یک روحانی مبارز و بسیجی مخلص و هنرمند تقویت کند.
برگزاری دورههای نمایشنامهنویسی با اساتید مجرب این حوزه به صورت مستمر، کشف و حمایت از استعدادهای جوان عرصه نمایشنامهنویسی، چاپ آثار آنان در قالب کتاب و حمایت از تولید آن آثار، در این برهه از زمان که از سوی غرب و دشمنان ایران، تلاش بر مخدوش کردن و از یادبردن خمینی کبیر در دل جوانان و نوجوانان ایران دارند، بسیار واجب و حیاتیتر از برگزاری جشنوارههای فرمایشی است.
وصیت نامه الهی سیاسی اجتماعی حضرت امام (ره)، ابعاد زندگی و خانوادگی، دوران مبارزاتی با طاغوت در ایران، دوران تبعید و نقش وی به عنوان رهبر یک جریان و تفکر ایرانی اسلامی در بلاد غرب، خصوصیات اخلاقی، منش عرفانی و فلسفی و دیوان اشعار آن امام راحل و شاه بیت «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم _ چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم» و ... معادن غنی ایدههای ناب ادبیات نمایش ایرانی و اسلامی است که باید نویسندگان و اهالی قلم به آن توجه بیشتری کرده و بر آن با جدیت و دغدغهمندی بیشتری همت کنند.