یادداشت عزتالله مهرآوران نویسنده نمایش” زال و رودابه”
عزتالله مهرآوران: زال یک شخصیت یا نماد الهی و روحانی است. حتی عشقش به رودابه هم جنبه زمینی ندارد. یکی از شخصیتهای محکم شاهنامه است به این دلیل که با تولدش مورد خشم پدر قرار میگیرد و شکل ظاهریاش چونان پهلوان زادگان نیست.
سام که در حسرت فرزندی بود بعد از تولد زال او را به کوهی روانه میکند تا پهلوانان و بزرگان ندانند این فرزند سام پهلوان است.
اما برای نگهداری این بچه سرنوشت الهی حضورش را با سیمرغ ظاهر میکند. سیمرغی که برای طعمه و خوراک دو بچهاش در پرواز بود. اما زال را که میبیند او را برای طعمه بچههایش نمیبرد بلکه سرنوشت این طور حکم میکند بچهها زال نوزاد را چونان هم بازیهایشان میپذیرند.
اینها همه از زمین رانده شدن زال است و روحانی شدن شخصیت او.
نادر رجبپور بر طرحی که یکی از دوستان نوشته بود، طرح حرکات موزون یا فرم حرکت گویا و نمایشی گذاشت. بیتردید این حرکات نیازمند گفتاری بود. این گفتار را بنده نوشتم. حالا با نمایشی روبهرو هستیم که نگاهی تازه و بدیع به سیمرغ پرنده و زال و رودابه عاشق دارد.
من در این گفتار میخواهم عشق میان این دو شخصیت را الهی نشان بدهم؛ چرا که خانواده لهراسب شاه(پدر رودابه) از نوازندگان ضحاک ماردوش بود. بنابراین بین دو دشمن عشق به وجود میآید(خانواده رودابه و خانواده زال).
من به عنوان نویسنده تمام تلاشم بر این مبنا بود که سیلابهای نثر خود را بر شعر فردوسی منطبق کنم. نثری که امروز برای جوانان بسیار آشناست؛ در واقع مثل شعر است و سجعی در آن به کار رفته است.
بدینترتیب سعی کردم تلفیقی از شعر و نثر را ارائه دهم. ضمن این که حرکات در نمایش، خود ذاتاً محکمند و قصه را حمل میکنند و من فکر میکنم با این حساب کلامی که در نمایش استفاده شده بار موسیقایی امروز را برای جوانان دارد.