سکوت سانتا کروز
روستا میگوید:« بالاخره متوجه شدم تنها راه امکان اجرای نمایشم شرکت در جشنواره فجر است بنابراین علیرغم میلم وارد بازی جشنواره شدم.»
نیلوفر رستمی:وسط سالن انتظار چهارسو یک میز بزرگ با دو چهارپایه در هر دو طرف به عنوان آکسوار صحنه گذاشتهاند. به فاصله ده قدمی آن نیز یک میز دیگر با چند میز پایه کوتاه اینطرف و آنطرف گذاشته شده که به منزله سکوی ورودی صحنه است. اینجا همان سالنی است که کافه تریا دوم تئاتر شهر در آن قرار دارد که البته صبحها تعطیل است و گروه با خیال راحت از فضای سالن انتظار استفاده میکند.
هما روستا بازیگر تئاتر. سینما و تلویزیون این روزها مشغول تجزیه دومین کارگردانی خود است. البته امسال نمایشنامه وی متنی خارجی است به نام «سانتا کروز» نوشته ماکس فریش که خود وی نیز سالها پیش آن را ترجمه کرده است.
«سانتا کروز» یکی از نمایشنامههای مطرح جهان است. روستا دوبار سانتا کروز را در سال گذشته در برنامه عصری با نمایش روخوانی کرد. دومین بار در برنامه«عصری با نمایش» که ویژه جشنواره بیستودوم تئاتر فجر بود نمایش سانتا کروز و چند نمایش دیگر به عنوان کارهای برگزیده با آنها قول اجرای عمومی داده شد که البته در حد یک قول و قرار ساده باقی ماند.
روستا میگوید:« بالاخره متوجه شدم تنها راه امکان اجرای نمایشم شرکت در جشنواره فجر است بنابراین علیرغم میلم وارد بازی جشنواره شدم.»
از میان بازیگرانی که سانتا کروز را در برنامه عصری با نمایش روخوانی کردند فقط دو نفر از آنها در گروه بازیگران اجرای جشنواره نیز حضور دارند: میکائیل شهرستانی و آرش آبالان و بقیه به دلایل مختلف از جمله تراکم کاری امکان حضور پیدا نکردند.
روستا درباره علت انتخاب متن سانتا کروز میگوید:« این نمایشنامه دغدغه همیشگیام بود سالها پیش آن را ترجمه کردم و همیشه دوست داشتم که در جوانی بازیگر این نمایش باشم اما به دلایل مختلف که تئاتر ما همیشه گرفتارش است این نمایش هیچگاه به روی صحنه نرفت و آرزوی بازیش هنوز برای من باقی مانده است. حالا بعد از این همه سال وقتی بازیگرانم نیز دوست داشتند که این نمایش امکان اجرای صحنهای پیدا کند تصمیم گرفتم به طور جدی روی آن کار کنم.»
سانتا کروز که یکی از نمایشهای ماندگار تاریخ تئاتر است تا به حال هیچگاه به فارسی ترجمه نشده است. اجرای فعلی نیز بر پایه ترجمه چاپ نشده خود روستا است. این نمایشنامه یکبار نیز پیش از انقلاب به روی صحنه رفته است. البته ناگفته نماند که سانتا کروز بعد از اعلام نتایج بازبینی جزو لیست نمایشهای مشروط جشنواره قرار گرفت. اما چند روز بعد از اعلام نتایج در حالیکه گروههای مشروط شده خود را برای بازبینی دوم آماده میکردند سانتا کروز و چند نمایش مشروط دیگر جشنواره مشروط بودنشان لغو و جزء لیست اجراهای حتمی جشنواره قرار گرفتند که البته این اتفاق خود باعث حرف و حدیثهای زیادی شد.
روستا در این باره میگوید:«دلیل مشروط شدن نمایشم را نمیدانم. گروه بازبینی فقط پرده اول نمایش را دیدند و به خواست خودشان نمایش تا انتها اجرا نشد و بعد هم گفتند که مشروط شده است. مدتی بعد هم دوباره به ما خبر دادند که مسأله مشروطیت حل شده و تمرینها را دوباره دنبال کنیم.»
در این نمایش میکائیل شهرستانی، بهرام ابراهیمی، آرش آبالان، فرهاد شریفی، مهدی برادی، شهریار حمزیان، پرویز حاجی زاده، سمکو صالحی، میثم جوادی، سید فرزاد موسوی و علی بیطمع بازی میکنند.
بقیه عوامل نمایش عبارتند از: طراحان صحنه: هومن شباهنگ و خورشید شاه ابراهیمی، طراح لباس: ادنا زینلیان، طراح موسیقی: سعید ذهنی، طراح گریم: عباس صالحی، دستیار کارگردان: عباس رزمی.
اما روستا در روزهای آخر تمرین مواجه با بدشانسی بزرگ شد، بدشانسیای که این روزها اکثر کارگردانها گرفتارش هستند و جز نمک جشنواره شده است. یک هفته مانده به جشنواره سیما تیرانداز یکی از بازیگران اصلی نمایش به دلیل تداخل زمانی اجرای سانتا کروز با نمایش دیگر از حضور در این نمایش به ناچار منصرف شد و حالا در روزهای آخر روستا به ناچار مشغول تست زدن بازیگران دیگر است که یکی از کاندیداهای وی هم نسیم ادبی است که در کار قبلی روستا به نام«زمستان» نیز بازی داشت.
روستا درباره این اتفاق میگوید:« من بازی سیما تیرانداز را خیلی دوست داشتم. او نزدیک به یک ماه و نیم تمرین کرد و کاملا در نقشاش جا افتاده بود. مطمئنا هر بازیگر دیگری در این فرصت کوتاه نمیتواند خوب نقش را درک و بازی کند. بهرحال من قبول کردم که اجرای جشنوارهام حتما با کاستیهای زیادی خواهد بود. کاستیهایی که ناخواسته بوجود آمد.»
روستا در توضیح بیشتر این اتفاق میگوید:«به دلیل آنکه نورپردازی نمایش ما سخت و نیازمند فرصت بود، قبل از شروع بازبینیها تقاضا کردیم که نمایش ما در روز اول بهمن ماه اجرا شود تا قبل از آن گروه نورپردازی با خیال راحت و فرصت بیشتر بتواند نور نمایش ما را تنظیم کند که مرکز نیز موافقت کرد و بعد از موافقت مرکز همهی بازیگران برنامهی دیگرشان را با این برنامه تنظیم کردند. اما چند روز پیش که مشخص شد اجرای نمایش دیگر سیما تیرانداز نیز در روز اول بهمن ماه قرار گرفته نمیتوانستم برنامههای بچهها را که با تراکم کاری مواجه هستند، با سیما هماهنگ کنم و یک روز دیگر را برای اجرا پیشنهاد کنم، بالاخره من به این گروه مدیون بودم.»
در تمرینهای روستا سکوت عنصر مهمی است. وقتی تمرین شروع میشود هیچکس نباید حرف بزند حتی صدای غلغل سماور نیز مزاحم است. پچپچهها و خندههایی که در تمرینهای دیگران معمول است در تمرینهای خانم روستا اکیدا ممنوع است. آنقدر تمرین جدی دنبال میشود که به نظر میرسد با یک اجرای واقعی روبه رو هستیم. همه چیز در خدمت حس بازیگر است. به قول فرهاد شریفی از آنجا که خود روستا بازیگر است حس بازیگران را نیز خوب درک میکند و برای آنها محیط را آماده میکند. میکائیل شهرستانی و نسیم ادبی در حال تمرین هستند. ادبی که تازه چند روزی است که به گروه پیوسته هنوز متن را از حفظ نیست و از رومیخواند. مدام روستا درباره حسهای صحنه با او صحبت میکند چارهای نیست چیزی به جشنواره نمانده است نسیم ادبی مجبور است در این فرصت کوتاه با کار هماهنگ شود.
بهرام ابراهیمی یکی از بازیگران قدیمی تئاتر که از نقشاش و حضور در کار روستا احساس رضایت میکند به شوخی تنها مشکلش را زمان تمرین میداند و میگوید:« من صبحها تمرین تئاترام نمیآید! مشکل من با صبحهای زود است.» و فرهاد شریفی بازیگر دیگر در توضیح بیوگرافی خود میگوید:« من از سال 62 در اکثر نمایشهای کارگردانهای زن برجسته تئاتر بازی داشتهام مثل دکتر مژده، مهین اسکویی، شهره لرستانی، صارمی و مریم کاظمی. وی دربارهی نقشش میگوید:« از آنجا که یکسال و نیم از فضای تئاتر دور بودم وقتی خانم روستا به من پیشنهاد بازی داد بسیار خوشحال شدم و برای حضور دوباره سریع پیشنهادشان را قبول کردم. بعد هم که متن را خواندم و با نقشم آشنا شدم بیشتر خوشم آمد.» وی درباره کارگردانی روستا و اینکه تا چه اندازه کارگردان دست بازیگر را در ارئهی بازی باز میگذارد، میگوید:« خوشبختانه از آنجا که روستا یک بازیگر است حس و حال بازیگرهایش را نیز خوب درک میکند. او از معدود کارگردانهایی است که دموکراسی را در کار رعایت میکند و بیشتر حس بازیگر برایش هم است تا علایق خودش در شیوه ارائه بازیها.»