در حال بارگذاری ...
گفت‌وگو با کارگردان و بازیگر نمایش «شقیقه‌های ملتهب»

محمدرضا سجادیان: باور دارم تئاتر انسان‌ساز است

محمدرضا سجادیان کارگردان و بازیگر نمایش «شقیقه‌های ملتهب» می‌گوید هرجایی که بتواند برای اجرایی مفید واقع شود، حضور‌ پیدا می‌کند چون باور دارد تئاتر انسان‌ساز است.

به گزارش ایران تئاتر، محمدرضا سجادیان، کارگردان و بازیگر نمایش «شقیقه‌های ملتهب» است که این شب‌ها در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان ایران روی صحنه می‌رود.

این نمایش درباره جوانی است که در خانه خود اقدام به خودکشی کرده است. این خودکشی ناموفق بوده است و دلیل خودکشی نیز در ادامه نمایش توسط بازیگر بیان می‌شود.

محمدرضا سجادیان، کارگردان و بازیگر نمایش «شقیقه‌های ملتهب» درباره اجرای این نمایش گفت: «از سال 1376 درگیر کارهای تئاتر شدم و از همان سال‌‌ها در نمایش‌های دانشجویی به‌عنوان بازیگر حضور داشتم و سال 1391 بود که تصمیم گرفتم به‌صورت جدی تئاتر کار کنم. از آن سال تاکنون تجربه‌های مختلفی در زمینه نمایشنامه‌نویسی، بازیگری و کارگردانی کسب کردم که در نمایش «شقیقه‌های ملتهب» هر سه فعالیت را توأمان انجام دادم و حقیقتاً تجربه دشواری برایم بود.»

او ادامه داد: «من به مونولوگ علاقه خاصی‌ ندارم اما روایت و روایتگری را دوست‌‌ دارم. با این اجرا سعی کردم یک قصه‌ پر‌کشش را با‌ هر‌ تکنیکی که آموخته بودم، پیش‌ روی ‌مخاطب به اجرا درآورم. «شقیقه‌های ملتهب» یک کار تک‌بازیگر است که فقط بخشی از آن مونولوگ اجرا می‌شود و سهم قابل‌توجهی از آن را دیالوگ‌هایی تشکیل می‌دهد که بین شخصیت‌های داستان در جریان است.»

محمدرضا سجادیان درباره تعلیق و گره در نمایشنامه گفت: «تعلیق و گره در یک اثر نمایشی مثل این‌ است که چیزی برای دنبال کردن وجود داشته باشد. از نظر من در یک متن نمایشی عناصر مهمی مثل تعلیق، غافلگیری، گره‌گشایی‌ باید به‌درستی چیده شوند. حال ‌آن‌که از‌ طریق کدام شیوه (تک‌بازیگر یا چند بازیگر) این‌ اتفاق ‌حاصل شود، بسته به ظرفیت‌ها و شیوه‌های اجرایی داستان تعیین می‌شود.»

این کارگردان و بازیگر تئاتر درباره ایده نوشتن و اجرای این نمایش گفت: «نمایش «شقیقه‌های ملتهب» از انتخاب لوکیشن آن‌ آغاز شد. من از کودکی تاکنون در‌ مقابل آیینه روشویی در مواجهه با چهره خودم، جهان وسیعی را پیش‌ روی خود می‌بینم. جهانی که شامل رصد‌ کردن بلوغ چهره‌ام، شکلک‌های بی‌دلیل، گفت‌وگوهای فرضی و مرور خشم‌ها، اشک‌ها و‌ خنده‌های روزمره می‌شود. تصور‌ کردم اگر فرض کنم آن‌سوی آیینه مخاطبی وجود داشته باشد و در‌ همان فضای کوچک سرویس بهداشتی با امکانات کاربردی اندک روایتی صورت بگیرد، چه اتفاقی باید رقم بخورد. این ایده رفته‌رفته تکمیل شد تا نمایشنامه «شقیقه‌های ملتهب» شکل گرفت.»

سجادیان ادامه داد: «دلیل این‌که من نویسنده و کارگردان این کار ‌هستم، این بود که حین نوشتن، ایده‌های کارگردانی‌ زیادی در ذهنم شکل می‌گرفت که خودم را ملزم به وفاداری نسبت به آن ایده‌ها می‌دیدم و نمی‌توان آن ایده‌ها را به کارگردان دیگری دیکته کرد. در‌‌‌ مورد‌ بازیگری نیز باید بگویم چون از اجرا شدن این کار در شرایط فعلی مطمئن نبودم، ترجیح دادم وقت دوستانم را برای کاری که از زمان و مکان اجرای آن مطمئن نیستم، نگیرم و خودم با اتکا به تمرینات و اتودها و توانایی‌های نسبی خودم کار‌ را پیش بردم.»

او تأکید کرد: «دغدغه اصلی من تجلی انسان در ادبیات است. حالا چه در قالب شعر و نمایشنامه و چه تلفیقی‌ از آن‌ها باشد. بسیار دشوار است که به‌عنوان نمایشنامه‌نویس مرز بین مؤلفه‌های‌ اصلی دراماتیک اثر و چیدمان کلمات را طوری رعایت کنیم تا دچار قلم‌فرسایی، شعارزدگی و کلیشه نشویم. کلیشه دام خطرناکی است که هنرمند باید با احتیاط از آن حذر‌ کند.

این هنرمند در پایان گفت: «من تئاتر را به‌عنوان یک فعل دوست دارم. هرجایی که بتوانم برای اجرایی مفید واقع شوم حضور‌ پیدا می‌کنم چون عمیقاً باور دارم تئاتر انسان‌ساز است و در روند ایده تا اجرای یک نمایش، دشواری‌ها، غم‌ها و ‌شادمانی‌هایی مانند ماکتی فشرده از رویدادهای زندگی پیش روی ما قرار می‌گیرند.»


یادداشتی بر نمایش «بوستان حیات ژوراسیک»

ارائه محتوا با زبان طنز و گروتسک در قالب بداهه‌پردازی
یادداشتی بر نمایش «بوستان حیات ژوراسیک»

ارائه محتوا با زبان طنز و گروتسک در قالب بداهه‌پردازی

حمید کاکاسلطانی*: نمایش «بوستان حیات ژوراسیک» نوشته‌ نوشین تبریزی و به کارگردانی پرستو گلستانی دی‌ و بهمن‌ 1402 در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان روی صحنه رفته است. این نمایش با ترکیبی از ...

|