«سالومه» در تئاتر شهر نقد و بررسی شد
آشنایی تماشاگران با ژرفای زبان فارسی

این نمایش قادر است گنجینه ادبی مخاطب را اغنا بخشد 2

این نمایش قادر است گنجینه ادبی مخاطب را اغنا بخشد 3

این نمایش قادر است گنجینه ادبی مخاطب را اغنا بخشد 4
منتقدان در جلسه نقد و بررسی نمایش «سالومه»، نوشته و کار بابک پرهام که در کارگاه نمایش تئاتر شهر روی صحنه است، این اثر را به دلیل زبان و ادبیات بهکار گرفته شده در آن و استفاده درست از شیوه مونولوگ، ستودند.
به گزارش ایران تئاتر به نقل از روابط عمومی تئاتر شهر، جلسه نقد و بررسی نمایش «سالومه»، نوشته و کار بابک پرهام که این روزها در کارگاه نمایش روی صحنه است، روز پنجشنبه 9 آذر در سالن مشاهیر، با حضور مخاطبان، گروه اجرایی نمایش و منتقدان (رضا آشفته، رضا بهکام و پژمان دادخواه)، برگزار شد.
در ابتدای جلسه، پژمان دادخواه با بیان اینکه غالب آثار هنری در حوزه نمایش، ریشه بینامتنی دارند، گفت: «نمایش «سالومه» که قرائتی نوینی از اثر اسکار وایلد است، نسبت به ریشههای خود پیراستهتر شده تا تمرکز بیشتری بر شخصیت سالومه داشته باشد.»
بدن به مثابه متن
او تفاوت میان متن بابک پرهام با متون کهن را مورد تأکید قرار داد و افزود: «در این اثر، در غیاب سایر شخصیتها، تمام رخدادها و مضامین را یک بازیگر با بهرهگیری از بیان، بازی و فرمهای بدنی، به مخاطب باید منتقل کند و بدن او به مثابه متن در نظر گرفته میشود.»
این منتقد تئاتر، شخصیت سالومه را پارادوکسیکال دانست و گفت: «تمام نوسانات روحی را که از سالومه سراغ داریم، بازیگر با بدن خود به نمایش میگذارد و میزانسنها و سایر شخصیتهای نمایش را نور در مقابل چشم مخاطب مجسم میکند.»
دادخواه ادامه داد: «عناصر صحنه نیز با پرهیز از تکثرگرایی به سادگی با بهرهگیری از نمادگرایی، مفاهیم را القا میکنند. به عنوان مثال، یک حریر قرمز در صحنه توانسته است بیانگر شور عشق و از سوی دیگر خشم و خونریزی باشد.»
او این اثر را دارای نمادهای متعددی معرفی کرد و توضیح داد: «نمادهای زیبایی در این نمایش به کار گرفته شدهاند تا مخاطب را در نمایش غرق کنند و ذهن ناخودآگاه مخاطب را به سمت درک هدف نویسنده پیش ببرند.»
نمایشی شاعرانه
رضا بهکام، دیگر منتقد جلسه نیز با بیان اینکه نمایش «سالومه» به نویسندگی و کارگردانی بابک پرهام یک نمایش شاعرانه است، گفت: «این نمایش به سبب وجودِ کلمات کمتر شنیده شده و ارزشمند از ادبیات کهن، قادر است گنجینه ادبی مخاطب را غنا بخشد.»
او با تأکید بر اینکه مایل است به جای نقد، این اثر را تحسین کند، افزود: «بهرهگیری از واژگان شوکتمند و پرطمطراق ادبیات کهن، دانش مخاطب و گنجینه ادبی او را استغنا میبخشد.»
این منتقد، در ادامه، از جسارت نگارنده اثر سخن به میان آورد و گفت: «از نکات مثبت این اثر از دید من، استفاده از الفاظی است که وزن شاعرانهای به این نمایش داده است.»
بهکام به متون تراژدی «مریم» اثر الیزابت کری، «سالومه» نوشته اسکار وایلد و «مریم» اثر الکساندرا هاردی اشاره کرد و افزود: «در این متون، شخصیت سالومه، هراسانگیز، حسودتر و مرگآفرینتر از متن بابک پرهام است.»
بازگشت به شیوه مونولوگ
رضا آشفته، منتقد پیشکسوت تئاتر هم با اشاره به اینکه «سالومه»، دومین اثر بابک پرهام است که به شیوه مونولوگ به اجرا درآمده است، گفت: «ماهیت اصلی نمایش در یونان باستان با مونولوگ شکل گرفت. به مرور زمان، کنش میان تک بازیگر با همسرایان و سپس حضور سایر بازیگران، نمایش یونان را از تکگویی خارج ساخت و از قرن بیستم، یک حرکت وارونه در حرکت تئاتر رخ داده و مجدد مونولوگ به شیوههای نمایش بازگشته است.»
او با شاره به علل پیدایش مونولوگ در تاریخ تئاتر جهان، در بررسی بازگشت آن به شیوههای نمایش معاصر، گفت: «بیان مسالهمندی انسان معاصر که با مسایلی بسیار عمیق و ژرف مواجه است، به شیوه تکگویی، شرایط مطرح کردن چالشهای درونی را ایجاد میکند. زیرا از منظر روانکاوانه، مسائل کهن الگویی را که ابدی و ازلی با انسان هستند، بیان میکنیم؛ مانند عشق و شرافت که مفاهیم بنیادین انسانیت هستند.»
رضا آشفته با تأکید بر تأثیر زبان بر فرهنگ گفت: «زوال زبانی، قطعاً موجب تخریب فرهنگی است. بیضایی در مقابل این پرسش که زبان او قابل ادراک نیست، پاسخ داده بود که مخاطب باید با مطالعه، خود را بالا بکشد. نمایش بابک پرهام در این راستا، مخاطب را به سوی ژرفای زبان پارسی سوق میدهد و چون فراتر از عرف حاضر است، جزو متون موفق است.»
او افزود: «نمایش «سالومه» بابک پرهام، به لحاظ زبانی هوشمندانه است و به لحاظ بینامتنی میتواند توصیهگر مسائل انسانی باشد، زیرا از گذشته تاکنون، ارکان انسانیت همچون عشق، صداقت، ایثار و... تغییر نیافته است و این نمایش توانسته این مفاهیم را به تصویر بکشند.»
این منتقد، با تأکید بر اینکه دیدن نمایش میتواند از مطالعه کتاب اثرگذارتر باشد، گفت: «در عصر معاصر، آدمی در طلب مادیات از انسانیت فاصله میگیرد و این اثر تلنگری است که با بیان تقابل حسادت و شرافت، عشق و نفرت و انسانیت و رذالت، مخاطب را به اندیشیدن بیشتر دعوت میکند. این نمایش در تأثیرگذاری موفق بوده است.»
روانکاوی سالومه
نکیسا عقبایی، بازیگر نمایش «سالومه» نیز با بیان اینکه راوی این نمایش در زمان روایت، زنده نیست، گفت: «برای ایجاد حس تعلیق در مخاطب بیش از دو ماه به تمرینات اسلکلینینگ (slacklining) یا بندلغزی پرداختم تا بتوانم پس از کسب مهارتهای تعادلی، عدم تعادل را به بهترین شکل بازی کنم.»
او افزود: «با پرهیز از راست قامت بودن در مواقعی که نقش سالومه را بازی میکنم، در تقابل با مواقعی که شخصیتهای دیگر را ایفا میکنم، سعی کردم جسمناپذیری سالومه را در ذهن مخاطب پررنگتر کنم.»
بابک پرهام، نویسنده و کارگردان این نمایش نیز، ضمن تأکید بر نقش موثر مدیریت و عوامل مجموعه تئاتر شهر در تسهیل اجرای نمایش «سالومه» گفت: «حضور منتقدان در دومین اجرا افتخار آمیز است و تایید رضا آشفته که از نویسندگان بنام نمایش مونولوگ است، برگ زرین دیگری در دفترچه افتخارات «سالومه» و موجب مباهات است.»
او ادامه داد: «با بررسی کلیه متونی که به موضوع واقعه کشته شدن حضرت یحیی پرداختهاند، دریافتم در کلیه متون، سالومه زنی ستیزهجو و قاتلی کینهتوز معرفی شده است و بر هراسآمیزی وی تاکید فراوانی وجود دارد، اما من با رویکرد یونگی، سعی کردم عواملی که موجب شد تا سالومه به این اقدام مبادرت ورزد را به نمایش درآورم.»
این هنرمند افزود: «شخصیت زن در متون اساطیری همواره اغواگرانه معرفی شده است ولی من سعی کردم پشیمانی وی از رفتار هیجانیاش را که در اثر رانده شدن از سوی معشوق پدید آمده است، به نمایش درآورم تا کنشگری سالومه را روانکاوانه مورد واکاوی قرار دهم.»
پرهام که پس از اجرای نمایش «تلمیخا»، سالومه را به عنوان دومین اثر مونولوگ در کارنامه خود ثبت کرده است، در پایان گفت: «در «سالومه»، علل ایجاد خشم و نفرت مورد تاکید واقع شده است و از این منظر با متن اسکارواید فاصله داریم.»
نمایش «سالومه»، نوشته و کار بابک پرهام، هر روز (به جز شنبهها) ساعت 19:30 در کارگاه نمایش روی صحنه است.
عکس: پرویز گوهریراد