در حال بارگذاری ...
نگاهی به کتاب «هنرهای نمایشی؛ روان‌شناسی و جامعه‌شناسی تئاتر»

کتابی برای تربیت مخاطب

سیدعلی تدین‌ صدوقی: دوست قدیمی و خوبم، دکتر حسن پورگل‌محمدی، مدرس، پژوهشگر، نویسنده و کارگردان تئاتر خواست که نقدی بر کتاب او با نام «هنرهای نمایشی؛ روان‌شناسی و جامعه‌شناسی تئاتر» که به تازگی به دلیل نیاز جامعه تئاتر بازنشر شده و خوشبختانه مورد اقبال قرار گرفته، بنگارم. این رویکرد، روحیه نقدپذیری او را می‌رساند که با طیب خاطر کتاب‌شان را که حاصل سال‌ها تحقیق و مطالعه و کار تجربی و عملی و علمی در عرصه‌های مختلف هنر به‌ویژه هنر شریف تئاتر بوده است، برای بررسی دقیق و ارائه نظر در اختیار این‌جانب قرار داده‌اند.

متن «هنرهای نمایشی؛ روان‌شناسی و جامعه‌شناسی تئاتر» حاصل پژوهش و گردآوری به‌اضافه تجربه و دانش و نظر ایشان درباره مفاهیم و مباحثی است که در این کتاب راجع به آن‌ها بحث و گفت‌وگو می‌شود.

کتاب شامل 9 بخش اصلی با سرفصل‌های کلیدی در مورد مبانی، خواستگاه، ساختار، کاربرد و ضرورت و تأثیر تئاتر و هنرهای نمایشی بر جامعه و فرد، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی، فلسفه و... است؛ فصل‌هایی که هرکدام می‌تواند سرمنشأ تحقیق و پژوهشی گسترده در زمینه تئاتر و هنرهای نمایشی باشد.

مطالعه این کتاب، رویکرد و نظر مخاطبان نسبت به تئاتر را تغییر داده و شناخت و علاقه آن‌ها به هنر نمایش و ضرورت وجودی آن در جامعه را بیشتر و والاتر می‌کند

این فصل‌ها عبارت‌اند از:

فصل اول: کلیات و تعاریف هنرهای نمایشی-تئاتر

فصل دوم: فلسفه و تئاتر (روان و جامعه‌شناسی)

فصل سوم: تئاتر خیابانی، میدانی، محیطی

فصل چهارم: تئاتر آیینی و سنتی

فصل پنجم: تئاتر کودک و نوجوان

فصل ششم: طراحی در تئاتر

فصل هفتم: سبک‌شناسی تئاتر

فصل هشتم: تئاتر صحنه در اروپا

فصل نهم: تئاتر صحنه در ایران

و در انتها بخشی درباره جشنواره‌ها و جشنواره تئاتر تک.

زمانی که نگاهی به فصل‌ها و سرفصل‌های کتاب می‌اندازیم متوجه می‌شویم با اثری نسبتاً کامل، جامع‌ومانع روبه‌رو هستیم، چرا می‌گویم نسبتاً، زیرا هنر و به‌ویژه هنر ارزنده تئاتر اقیانوسی است سترگ و ژرف و بی‌انتها که هر آنچه در آن به غور بپردازی به ژرفنای و کرانه‌اش نخواهی رسید.

حسن پورگل‌محمدی با شیوه خاص خود در روش تحقیق و پژوهش که طی سالیان با دانش و تجربه خویش آن را به دست آورده و آزموده، مطالبی زیر بنایی و ساختاری از کتب نویسنده‌ها و فلاسفه و ادبا و هنرمندان معتبر و نامی دنیا در مورد هنر، تئاتر، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، فلسفه، عرفان و دین گرد آورده و تحلیل و تجربه و دانش و نظریات تخصصی خویش را نیز بر آن افزوده و اثر ارزنده‌ای را پدید آورده که کتابی مرجع است و مورداستفاده همگان، اعم از دانشجویان و هنرجویان این رشته تا علاقه‌مندان و کسانی که دوست دارند در زمینه هنر ارزنده و شریف تئاتر پژوهشی کرده و اطلاعاتی را به دست آورند. باید گفت این کتاب همه این‌ها را یک‌جا گردآورده است و این مهم میسر نمی‌شده است مگر به همت بلند و دانش و تجربه مولف اثر.

مطلب مهمی که در این اثر جلب‌توجه می‌کند و شخصاً باور دارم که اصولاً بیشتر برای رسیدن به این منظور نیز نگاشته شده، «تربیت مخاطب و بالا بردن سطح دانش و سلیقه مخاطبان از تئاتر است»؛ مطالعه این کتاب رویکرد و نظر آنان نسبت به تئاتر را تغییر داده و شناخت و علاقه آن‌ها به این هنر انسانی را بیشتر و والاتر می‌کند.

باید گفت توجه به این مهم مقوله‌ای است که کمتر به آن پرداخته شده است؛ یعنی «تربیت مخاطب» که جزو ضروریات تئاتر و هنرهای نمایشی است که متأسفانه از سوی دست‌اندرکاران و اهالی تئاتر و هنرمندان توجه چندانی بدان نمی‌شود و باید گفت توجه کاربردی و عملی به این امر اجتناب‌ناپذیر است، زیرا تئاتر به حضور پویا و روزافزون تماشاکنان فهیم، زنده و پابرجا خواهد بود. چون آن‌گونه که همگان و اهل‌فن می‌دانند و آن را لمس کرده و دیده‌اند و یا بعضاً درباره‌اش مقالاتی نگاشته و اینجاوآنجا سخنرانی‌هایی انجام داده‌اند، سقوط چشمگیر تئاتر از جایگاه رفیع آن و ایضاً تنزل مخاطبانش در بین آحاد جامعه است. به‌ویژه در این روزها که تئاتر هرچه بیشتر از قبل به تماشاکنان و مخاطبان فرهیخته و سنتی خود نیاز دارد.

این نقیصه که سال‌هاست دامن‌گیر تئاتر ما شده است به دلیل کارهای ضعیف و در جاهایی سخیف و عادی و معمولی و سطح پایینی است که در تئاتر و سالن‌های نمایش‌ شاهد بوده و هستیم. این امر البته ابتدابه‌ساکن شاید به عملکرد مسئولین ذی‌ربط و انتخاب‌های‌شان برگردد و در مرحله دوم به آثاری که برای اجرا ارائه می‌شوند. آثار ضعیفی که عاری از آن مفهوم والای تئاتر، درام و هنرهای نمایشی است و اینکه اصولاً چه چیزی می‌تواند دراماتیک و قابل‌ارائه روی صحنه‌ها باشد.

علت سومی هم وجود دارد که ریشه‌ای‌تر است و آن سطح پایین آموزش از هر نظر و ایضاً آموزش‌های اشتباه و غلط و نادرست و... به لحاظ کیفی و کمی و علمی و عملی است که خود مبحثی جداگانه را می‌طلبد.

اثر حاضر راه‌گشایی است بر این نقیصه. اینکه مخاطبان و علاقه‌مندان به تئاتر با مطالعه چنین اثری بدان درجه از دانش هنری برسند که کار پسندیده و دراماتیک و به‌اصطلاح خوب را از کارهای ضعیف و سخیف و غیرهنری تشخیص دهند و برای چنین نمایش‌هایی وقت و هزینه خود را صرف نکنند. این‌گونه خودبه‌خود آثار ضعیف که حاصل نویسندگان و کارگردانان و بازیگران آموزش‌ندیده، کم‌دانش و بی‌تجربه است از صحنه‌های تئاتر حذف خواهند شد. این امر آنان را وامی‌دارد که به‌جای تولید مدام تئاترها و نمایش‌های ضعیف و سخیف و بی‌محتوا، سطح علمی و عملی و تجربی خویش را آن‌قدر بالا ببرند که هم‌سطح سلیقه و درک و دانش مخاطبان‌شان بشود؛ و این خود گامی زیربنایی و ساختاری بسیار مؤثر در حیطه تئاتر و هنرهای نمایشی و ساختار فرهنگی هنری جامعه و گامی بلند در «مخاطب‌پروری» برای این هنر ارزنده و شریف است.

علاقه‌مندان به تئاتر با مطالعه چنین اثری بدان درجه از دانش هنری خواهند رسید که کار پسندیده و دراماتیک و به‌اصطلاح خوب را از کارهای ضعیف تشخیص دهند و برای چنین نمایش‌هایی وقت و هزینه خود را صرف نکنند

اما شاید بتوان گفت که بعضی از بخش‌های این کتاب نیاز به بسط و توضیح بیشتری دارد؛ مثلاً در بخش فلسفه می‌باید مباحث آن و ارتباطش با تئاتر بیشتر باز شود وگرنه از موضوع اصلی دور شده و امکان دارد مخاطب سردرگم شود. اینکه به‌طور مثال توضیح داده یا گفته شود که تئاتر فلسفه نیست و فلسفه نیز تئاتر نیست اما به‌جز ارتباط‌هایی که در جاهایی با یکدیگر دارند، تئاتر می‌تواند بستری مناسب برای طرح مسائل فلسفی به زبان ساده و دراماتیک باشد؛ از سویی دیگر، تئاتر فلسفه نیست اما فلسفه وجودی و ماهوی و ذاتی خود را دارد.

در بخش تئاتر اروپا نیز به بسیاری از بزرگان تئاتر و هنر پرداخته و یا از آنان نقل‌قول آورده شده که بسیار نیکوست، اما از یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های تئاتر معاصر اروپا و جهان که تأثیر مستقیمی نه‌تنها بر تئاتر بلکه بر دیگر هنرها نهاده و بسیاری از بزرگان تئاتر به‌صورت مستقیم و یا غیرمستقیم از او تأثیر فراوان پذیرفته‌اند و سبکی مهم را در تئاتر ایجاد کرده نامی به میان نیامده است؛ یعنی از «یوهان آگوست استریندبرگ» که لقب «پدر سبک اکسپرسیونیست» را به او داده‌اند و نمایشنامه‌های فوق‌العاده تکنیکی و عمیق و دراماتیکی را به جهان هنر و ایضاً تئاتر و ادبیات نمایشی ارزانی داشته است.

سه، دیگر آنکه در جاهایی از کتاب حاضر با توجه به غنایی که دارد، به لحاظ ادبی و دستوری نقیصه‌هایی در آن دیده می‌شود که امید است در چاپ‌های بعدی در ویراستاری رفع شوند.

به هر تقدیر به حسن پورگل‌محمدی بابت تلاش، رنج و زحمات گسترده که در نگارش این اثر ارزنده که جایش در تئاتر و هنرهای نمایشی ما خالی بود، کشیده‌اند، تبریک می‌گویم و مطالعه این کتاب وزین را به همگان توصیه می‌کنم.




مطالب مرتبط

نگاهی به نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» نوشته و کار «حسین تفنگدار»

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
نگاهی به نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» نوشته و کار «حسین تفنگدار»

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند

سید علی تدین صدوقی: نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» همان‌گونه که از نامش پیداست، در مورد زنان شاهنامه است تا مردان آن، زیرا حسین تفنگدار در جایگاه نویسنده و کارگردان با این نام‌گذاری درواقع ...

|

نظرات کاربران