در حال بارگذاری ...
...

دهمین جلسه نقد آثار بخش صحنه‌ای جشنواره تئاتر فجر برگزار شد

فریادی از سیاهی، فضای اکسپرسیون و شرافت محتوایی

جلسه دهم نقد آثار صحنه‌ای چهل‌و‌دومین جشنواره تئاتر فجر، یازدهم بهمن با حضور منتقدان، هنرمندان و علاقه‌مندان برگزار شد و مطابق روال این نشست‌ها، سه نمایش مورد تحلیل قرار گرفتند.

به گزارش ایران تئاتر، دهمین جلسه نقد و بررسی آثار مسابقه و مرور صحنه‌ای چهل و دومین جشنواره تئاتر فجر، روز چهار‌شنبه، یازدهم بهمن، در تالار مشاهیر تئاتر شهر با حضور عوامل تولید نمایش‌ها و همچنین محمدحسن خدایی و فرهاد امینی به عنوان منتقد و سایر علاقه‌مندان برگزار شد و سه نمایش «سندروم بلونیا»، «لولیدن در آخرین خواب کسی که هرگز نخوابیده بود» و «در آغوشم، آب، خاک، خون» مورد تحلیل قرار گرفتند.

«سندروم بلونیا»؛ فریادی از سیاهی

در اولین بخش از این جلسه، نمایش «سندروم بلونیا» از استان اصفهان، به نویسندگی و کارگردانی «امید نیاز» مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

خدایی، منتقد این بخش از نشست، در آغاز با اشاره به اینکه داستان این درام به جغرافیای اقلیم دیگری اشاره دارد، گفت: «در نمایش «سندروم بلونیا»، نوعی آرمانشهرگرایی و میل رفتن به‌سوی اتوپیا احساس می‌شود. همچنین باید گفت که گذشته از بازی‌ها، صحنه‌آرایی، دکور و دیگر عوامل صحنه، بیشترین سهم ارتباط با مخاطب را موسیقی نمایش، بر عهده دارد.»

امید نیاز، کارگردان نمایش نیز در این باره گفت: «محتوای مضمونی نمایش اشاره به این نکته دارد که مهم‌ترین دغدغه‌های آدم‌ها چیست. در جهانی که با سرعت بالا و کیفیت پایین پیش می‌رود، یک نفر حرف‌هایی می‌زند که با حرف بقیه آدم‌ها تفاوت دارد. ازاین‌رو سندروم بلونیا، فریادی است از سیاهی.»مو

خدایی در ادامه به این نکته اشاره کرد که این محتوای نمایش، به‌سوی تئاتر سمبلیک پیش می‌رود که محصولی از جوامع استبدادی است.

«لولیدن در آخرین خواب کسی که هرگز نخوابیده بود»؛ و فضای اکسپرسیونیستی

در بخش دوم جلسه، نمایش «لولیدن در آخرین خواب کسی که هرگز نخوابیده بود»، به نویسندگی حسن ذاکری و کارگردانی داوود پارسا از استان کهگیلویه و بویراحمد، مورد بررسی منتقدان قرار گرفت.

کارگردان نمایش در آغاز این گفت‌وگو، از نگارش این متن بر اساس زیست‌بوم منطقه خود گفت.

محمدحسن خدایی، منتقد این نمایش در ادامه توضیح داد: «رویکرد اجرایی این نمایش تا حدی به رئالیسم جادویی و فضای فراواقعی نزدیک می‌شود و صحنه، واقعیتی دارد که تنها با گفتار به مخاطب القا نمی‌شود و نیاز به واکنش‌های تصویری بیشتر مانند ریتم، موسیقی و فضاسازی دارد. اجرای این نمایش به توضیح نیاز دارد و تفسیرپذیر است و بهتر بود این توضیحات در فضاسازی‌های صحنه به نمایش درمی‌آمد. نمایش در فضای اکسپرسیون صحنه‌ای اجرا می‌شود و معمولاً این اکسپرسیون از فضاهای ترس ایجاد می‌شود که نمی‌توان آن‌ها را توضیح داد.»

«در آغوشم، آب، خاک، خون»؛ شرافت محتوایی

در سومین بخش جلسه، نمایش «در آغوشم، آب، خاک، خون» از استان گیلان، به نویسندگی و کارگردانی «امیر حامد» موردبررسی قرار گرفت.

فرهاد امینی، منتقد این نمایش، با اشاره به اینکه محتوای این نمایش هم از نظر زیبایی‌شنایی و هم از نظر معناشناسی، موضوع بسیار شریف و ارزشمندی است، گفت: «محتوای نمایش در مدت‌زمان کوتاه اجرا، به‌ منظور نهایی خود نمی‌رسد. نمایش برای ایجاد ارتباط شخصیت‌ها با مخاطبش، از نشانگان عمومی بهره می‌برد که این نشانگان در طول نمایش از بین می‌روند و لازمه آن، رفتن به عمق داستان بود که در این مدت کوتاه به این هدف نمی‌رسد.»