نقدی براجرای نمایش”داستان باورنکردنی یک زن” نوشته رحمت امینی و کارگردانی حسن وراسته
داستان باورنکردنی یک زن” اجرای دیگری از نمایشنامه”همسر چینی” نوشته رحمت امینی است که پیش از این نیز در سال ۷۸ به کارگردانی حسن وارسته در تئاتر مولوی به صحنه رفته بود. اکنون حسن وارسته پس از گذشت ۶ سال، با اندوختن تجربههای گوناگون در عرصه هنرهای نمایشی یک بار دیگر به سراغ این متن رفته و این بار به شکلی دیگر و از زاویهای نو به آن نگریسته است .
رامین فناییان:”داستان باورنکردنی یک زن” اجرای دیگری از نمایشنامه”همسر چینی” نوشته رحمت امینی است که پیش از این نیز در سال 78 به کارگردانی حسن وارسته در تئاتر مولوی به صحنه رفته بود. اکنون حسن وارسته پس از گذشت 6 سال، با اندوختن تجربههای گوناگون در عرصه هنرهای نمایشی یک بار دیگر به سراغ این متن رفته و این بار به شکلی دیگر و از زاویهای نو به آن نگریسته است رویکرد مجدد هنرمندان به آثار خویش در وهلهی اول گویای این مطلب است که در رویکرد نخست، ظرفیتها و قابلیتهای بالقوه اثر ـ به هر دلیل ـ به طور کامل و آن گونه که مدنظر صاحب اثر بوده به اجرا در نیامده است.
این نکته تاکید میکند مخاطب این بار با اثری متکامل و مطلوب مواجه است. حدسها و گمانها تا قبل از دیدن نمایش ”داستان باور نکردنی یک زن” نیز به همین منوال پیش میرود. این اتفاق البته در این نمایش میافتد اما در این میان نکاتی قابل ذکر است.
اغراق در آثار نمایشی کمیک کاربردی ظریف دارد و منظور از آن حرکات هدایت نشده به منظور به رخ کشیدن صدا و قابلیتهای جسمانی بازیگران نیست. این موضوع در این نمایش به دنبال مشکل اصلی نمایش ـ که هیجانزدگی است ـ بروز پیدا میکند به هیجانزدگی ناشی از اجرای موفق یک نمایش کمدی که میتواند تماشاگر را به سالن بکشاند.
رسول نقوی و مرجان قمری دو بازیگر جوان خوش آتیه این نمایش از استقبال تماشاگران اندکی هیجان زدهاند و با کمی دقت در رفتار و گفتار آنان این موضوع قابل درک است. شروع عجولانه و غافلگیر شده نمایش با حضور بیمقدمه بازیگران بر صحنه تماشاگر را یک مرتبه به درون نمایش پرتاب میکند. یک مقدمه (آوایی از پشت پرده) قبل از حضور بازیگران بر صحنه میتوانست کنجکاوی تماشاگر را برانگیزد و او را به متن وصل کند. از موارد قابل توجه در این نمایش کاربرد صحنههای بداهه است. بداهه در این نمایش دو بخش دارد. بخشی که از پیش در جریان تمرینها شکل گرفته و جزء متن است(بداهه نمایی)؛ این بخش به دلیل تنوع نداشتن و به اصطلاح”رو” بودن، اندکی تصنعی جلوه میکند. بخش دوم بداههپردازی که تاثیرگذار است، با خلاقیت فردی بازیگران که البته نتیجه هدایتها و توصیههای کارگردان است که در لحظه روی صحنه شکل میگیرد. این بخش به لحاظ تاثیر و کار کرد به جوهر تئاتر نزدیکتر است و برگ برنده نمایش محسوب میشود. رسول نقوی بازیگر خلاق نمایش با تسلطی مثال زدنی از این آزادی عمل به خوبی به منظور ارتباط با مخاطب استفاده میکند و نمایش را به اوج میرساند. جذابیت اثر بیش از همه مدیون بداههپردازیهای واقعی اوست.
نمایش از نظر شیوه اجرایی نمایش خیابانی بسیار نزدیک است. دکور متحرک نمایش یک ارابه است که از همه ظرفیتهایش به منظور پیشبرد داستان استفاده میشود. در صحنههای مختلف ارابه به شکلهای گوناگون(قصر، خانه، گورستان، تختخواب و...) در میآید. این مطلب گویای این نکته است که نمایش برای سالن خاصی طراحی نشده است و اجرای آن همه جا امکانپذیر است. نمایش”داستان باورنکردنی یک زن...” در قالب کمدی اجرا میشود که واجد ظرفیتهای زیادی است. وجود شوخیهای کلامی کنایی و استعاری اجتماعی و فرهنگی و سیاسی، هر یک مخاطبان خویش را به چالش میکشند؛ اما دستاندرکاران پشت صحنه، هوشمندانه و عافیت طلبانه از کنار متلکپرانیهای اجتماعی و سیاسی میگذرند تا دین خود را هم به مخاطب و هم به شرایط و محیط ادا کرده باشند. تماشاگر تا انتهای نمایش، همواره منتظر شوخیهای کلامی و جملات موضعگیرانه از جانب بازیگران باقی میماند.
برنوشت طنز
در برنوشت نمایش تحت عنوان”حرفهای باور کردنی درباره داستان باور نکردنی یک زن” نکاتی فانتزی از بزرگان و فلاسفه مورد تاکید قرار گرفته است که بیش از آنکه واقعیت داشته باشد نشان از نگاه ظریف و شوخ طبع دست اندرکاران اثر دارد. اما به هر حال این جملات توقع مخاطب از اثر را بالاتر میبرند. نمایش کاملاً ساده است و در آن لایههای پنهانی و عمیق وجود ندارد. این نمایش برخلاف گفتههای نقل شده در برنوشت، نه محتوای ضد فمینستی دارد و نه دریچه تازهای از طنز باز مینماید. بلکه نمایش سرگرم کنندهای است که بیش از آن چه در ذهن مخاطب تاثیرگذار باشد، آنان را مطالبه میکند. این نمایش با مخاطب ارتباط خوبی برقرار میکند و مخاطب گریز پا را به سالن نمایش میکشد. در روزگاری که کمدی بودن بهانه خوبی برای سطحی نگری و بدون قالب اندیشیدن و اجرا کردن است و اجرای نمایش کمدی کار هر کسی نیست، حسن وارسته و دیگر عوامل نمایش با تسلط کافی بر اصول درام، روایت داستانی شیرین و کمدی را یکبار دیگر آزمودهاند.