در حال بارگذاری ...
نشستی با کارگردان و بازیگران نمایش «نوزده نودونه»

واکنش به رویدادهای جامعه، مهم‌ترین وظیفه هنرمند است

کارگردان و بازیگران نمایش «نوزده نودونه»، با حضور در «ایران تئاتر»، از موضوع، شیوه اجرایی، فرم و ریخت این اثر اجرایی گفتند که این روزها در سالن چهارسو تئاتر شهر روی صحنه است.

نگار امیری: نمایش «نوزده‌ نودونه»، جدیدترین تجربه ایوب آقاخانی، نویسنده و کارگردان تئاتر است که از 19 بهمن تا 25 اسفند، ساعت 20 در سالن چهارسو تئاتر شهر میزبان مخاطبان است.

ایوب آقاخانی، نویسنده و کارگردان «نوزده‌ نودونه» و سپند امیرسلیمانی، الهه شه‌پرست،‌ ویدا جوان و ابوالفضل جمشیدی، بازیگران این اثر نمایشی، مهمان ایران تئاتر شدند و با آنها به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

چرا مانند دیگر همکاران‌تان بلافاصله پس از باز شدن سالن‌های نمایشی و نزدیک به همان دوران همه‌گیری ویروس کرونا، «نوزده نودونه» را روی صحنه نبردید؟

ایوب آقاخانی: اصلی‌ترین دلیل این است که این نمایشنامه همان زمان نوشته نشده است. اعتقاد راسخ من این است که انسان‌ها و ایرانی‌ها در مثال جزئی‌تر در برخورد با مسائل احساساتی و هیجان‌زده و مشخصا عنان منطق از کف داده برخورد می‌کنند و این خاصیت جامعه‌ای است که ما در آن زندگی می‌کنیم. ما همواره شاهد محصولات مرتبط با التهابات کم بنیه سطحی و تک ساحتی بوده‌ایم و به همین دلیل در تاریخ ماندگار نشدند. بعد از انقلاب تاحدود سه سال فیلم‌هایی در سینمای ایران ساخته شد که جز بُعد موزه‌ای، در دیگر عرصه ها دیگر ماندگار نشدند. به طور مثال از سال 1360 تا 1363 هیچ اثر قابل اعتنایی جز آثار تهییجی در زمینه سینمای جنگ تولید نشد.

در دوران همه‌گیری ویروس کرونا نیز یک کار در این باره روی صحنه رفت، دو سریال و چندین نمایش رادیویی تولید شد و تمام آن‌ها در ثبت رشادت کادر درمان نوشته و اجرا شد بدون اینکه به ابعاد دیگر این موضوع فکر شود. پس عنصر ترسی که به زندگی ما تحمیل شد، کجای این ماجرا بود؟ حلقه مفقوده این ماجرا ترسی بود که ما در این شرایط تحمل کردیم. بهترین کار آن زمان را آقای محمد رحمانیان با نام «عشق روزهای کرونا» روی صحنه برد که یک فانتزی عاشقانه درباره محاسن کرونا بود.

                                           

من به این فکر کردم که این ویروس و پاندمی از کجا آمده، چرا آمده، به مفهوم خطای انسانی و تعاریف متفاوت و فرضیه‌هایی که هیچ جا از آن ها صحبت نمی‌شد نزدیک شدم و به یک ریختار متفاوتی از جهان نمایش رسیدم که رسما جای خالی ژانر گروتسک را در تئاتر ما پر می‌کرد. «نوزده‌ نودونه» صاحب فرم، ریخت و ژانر نمایشی نسبتا مهجور در تاریخ نمایش کشور است که با آن سهم کوچکی را که در تئاتر دارم، انجام دادم. ما جامعه‌ای شده‌ایم که به سرعت به خودمان حق هشتگ زدن و قضاوت دادن می دهیم و آن را درست می‌دانیم؛ این ایرادی است که اگر به درام‌نویسی راه پیدا کند، زخم های عمیقی را به شاکله درام‌نویسی در دورنمای تاریخی وارد خواهد کرد.

سپند امیرسلیمانی: با فاصله گرفتن‌ها و شنیدن‌ها راحت‌تر می توان یک اثر هنری خلق کرد. همین الان هم به سراغ کرونا رفتن زود است. این ویروس اثر ویران کننده‌ای روی زندگی آدم‌ها داشت و به نظر من تخریب و ترس آن از هشت سال جنگ هم بیشتر بود.

الهه شه‌پرست: طی سال‌هایی که از دوران همه‌گیری ویروس کرونا می‌گذرد تاکنون، این قدر سرعت رسیدن تعداد داده‌ها به ما زیاد بوده که فکر می‌کنیم خیلی از آن زمان گذشته است، درحالی که همچنان جا دارد تا سال‌ها در این‌باره حرف بزنیم. زمانی بود فکر می‌کردیم ندانسته در کام مرگ می‌افتیم و با خود می‌گفتیم اگر کرونا مهار شود، چقدر آدم‌های متفاوت و بهتری خواهیم بود اما این موضوع به طرفه‌العینی فراموش شد.

پرداختن به مسائل و موضوعات متفاوتی که در ضمن گفت‌وگوی دو شخصیت اصلی نمایش وجود دارد، داده‌هایی بسیاری است که هر یک می‌تواند در نوع خود به یک نمایش دیگر بدل شود. پرداختن به چنین اشاراتی لازم بود؟

امیرسلیمانی: به نظر من پرداختن به آن اشاره‌ها خیلی لازم بود. لازم بود تا با جملات و اشاره‌هایی بگوییم فهمیده‌ایم چه بلایی سرمان آمده است اما اگر حرف نمی‌زنیم شاید توانش را نداریم یا دلایل دیگری باعث سکوت‌مان شده است.

نمایش برای رسیدن از صحنه‌ای به صحنه دیگر، دچار وقفه‌‌های طولانی است، درحالی که می توانست در مدت زمان کمتری اجرا شود. این امر در راستای القای حسی که در دوارن کرونا همه ما با آن مواجه بودیم شکل گرفته است؟

آقاخانی: از نظر من این زمان کاملا به قاعده است. تلاش خودم را کرده‌ام که نمایشی خوش ریتم، به قاعده و دقیق را به مخاطب انتقال بدهم و این اندازه توان من بوده است و بدیهی است مخاطب می تواند با من هم نظر نباشد. برای من هیچ چیز زاید و اضافی نیست و فهم من از دنیای بازیگری و لحظه‌سازی ایجاب می‌کند که به برخی از جزئیات بپردازم. اگر دو صحنه روزمرگی دارم، کاملا اصرار دارم تا یک زندگی آپارتمانی نرمال را به نمایش بگذارم. در صحنه سوم، ناگهان اثر در یک فضای گروتسک می‌غلتد.من تاکید دارم که هنر اشتراک و افتراق سلایق است. من می‌توانم خودم را توضیح بدهم اما نمی‌توانم مصر باشم که مثل من فکر کنید.

امیرسلیمانی: برای زمان‌ها به عنوان بازیگر فکر می‌کنم هرصحنه‌ای که اکنون هست برای شروع به اوج رسیدن و خلق کاراکتر اندازه و ضروری بود.

                                         

اشاره ضمنی شما به یک زن و شوهر در مقام پرستار و تحصیل‌کرده علوم سیاسی چقدر در راستای انتقال پیام‌هایی بوده است که در زیرمتن نمایشنامه مدنظر داشته‌اید؟

آقاخانی: مسئله من در نگاه تحلیلی اصطحکاک‌هایی بود که سیاست و بهداشت در طول این چهارسال با هم پیدا کردند. البته من به این توجه کردم که دو نفر با ریشه‌های مختلف تحصیلی، در مواجهه با چنین شرایطی، بروزاتی از خود نشان می‌دهند. دوست داشتم کنایه‌ای خفیف به این موضوع داشته باشم که هر کسی علوم سیاسی می‌خواند، سیاست‌مدار نیست. در حالی که خیلی از افراد در جامعه ما به همین واسطه در این رشته تصمیم هم می‌گیرند و ما هم باید حاصل تصمیمات آن‌ها را تحمل کنیم. قرار نگرفتن آدم‌ها در جای نادرست خود مسئله اصلی نیست، اما از این بخش دریافت می‌شود.

آقاخانی: از نظر من هنرمند هیچ وظیفه‌ای ندارد جز اینکه به زبان هنر به وقایع پیرامون جامعه‌ای که در آن زیست می‌کند، واکنش نشان دهد

وظیفه هنرمند است که از برخی مفاهیم جامعه چیزی بسازد که شایسته دقت باشد و به مسائلی بپردازد که مخاطب تا دیروز از آن‌ها به راحتی عبور می‌کرد. من یک اتمسفر چیدمانی و یک اتمسفر غریزی به مخاطب می‌دهم. در اتمسفر چیدمانی نقد منطقی است اما در چیدمان غریزی نقد اشتباه است. من چیزی را چیده‌ام که مخاطب در فضایی قرار بگیرد و آنجا می‌تواند برداشت‌های خود را داشته باشد. خیلی از برداشت‌ها هدف من نیست اما در آن فضای غریزی تلویحی غیرعلمی به جزئیات اتمسفر کار وصل شده است.

و اما بازیگران این نمایش برچه اساسی برای همراهی با شما انتخاب شده‌اند؟

آقاخانی: انتخاب بازیگران بر اساس سلیقه من و از میان بازیگران توانمندی که در دایره انتخابم بودند، انجام شد و خوشبختانه آن‌ها جهان ذهنی من را به بهترین شکل سامان بخشیدند. اما مشخصا در انتخاب سپند امیرسلیمانی علاوه بر شایستگی او در بازیگری، تجربه مهیبی که در دوران همه‌گیری کرونا پشت سر گذاشته بود، نیز تاثیر داشت. فکر می‌کردم گزینه مناسبی برای انتقال سفیدی‌های بین سطور نمایشنامه بود. اگر این نقش را به بازیگری دیگری می‌سپردم شاید خوب بازی می‌کرد اما سپند چیزی را بازی می‌کند که نام آن ارزش افزوده بر نمایش من است. او دیالوگ‌های من را بازی می‌کند اما سفیدی بین دو سطر دیالوگ‌ها را هم به نمایش می‌گذارد.

آقای امیرسلیمانی، تجربه شما از دوران کرونا چقدر در ایفای نقش روی صحنه کمک‌کننده بود؟

امیرسلیمانی: اولین بار که متن را خواندم به خاطر یادآوری بخشی از خاطرات، نمی‌خواستم بازی در نمایش را قبول کنم، اما این نقش با خاطرات من تفاوت داشت؛ من در این نمایش در جایگاه آدمی هستم که جسدی در منزل او یافت شده است که از قضا در دوران همه‌گیری ویروس کروناست. یعنی در آن لحظه هیچ همذات پنداری با این ماجرا ندارم و داستان نقطه اشتراکی برای من با آن روزها ندارد. شاید حتی اگر بخش کرونا را از آن بیرون بکشیم، کار سوررئالی بازی می‌کنیم که همه آموزه‌های ذهنی برای بازی در آن لازم است و کرونا نیز بخشی از آن به شمار می‌آید.

                                         

خانم جوان با وجود بازی در دو نقش متفاوت، زمان حضورتان روی صحنه کوتاه است. حضور کوتاه روی صحنه تئاتر یا جلوی دوربین همواره دغدغه‌ بسیاری از هنرمندان شناخته‌شده به شمار می‌آید. این موضوع برای شما چالشی ایجاد نمی‌کند؟  

ویدا جوان: من اصولا خیلی اهل متر کردن نقش نیستم و به نظرم عمق نقش اهمیت بیشتری دارد، اما گاهی از نظر مخاطب به دلیل انتخاب یک نقش کوتاه قضاوت می‌شویم. باید در نظر داشت که هر نقش تجربیات زیادی را به بازیگر اضافه می‌کند. هدف من از حضور در بازیگری تعالی انسانی بوده است و فکر می‌کنم رشد اخلاق برای هنرمند خیلی مهم است. در واقع اگر یک انسان هنری را خلق می‌کند بدون اینکه روی خودش تاثیر مثبتی داشته باشد، فاقد ارزش است. ضمن اینکه این اثر تجربه بازی در دو دنیای متفاوت رئال و گروتسک را برای من داشت که بسیار جذاب بود.

با توجه به این تجربه به نظرتان بازی در دنیای گروتسک دست بازیگر را برای ارائه شخصیت باز می‌گذارد یا خیر؟

جوان: من همیشه در صحنه و جلوی دوربین ترس از اغراق در بازی دارم و می‌ترسم بازی از چارچوب دلخواه بیرون بزند. در دنیای فانتزی دست بازیگر خیلی باز نیست. آنجا هم قالب و چارچوب‌هایی وجود دارد که نمی‌توان از آن خارج شد با تفاوت‌هایی چون حرکات نمایشی‌تر، تفاوت احساسات بیشتر و فاصله کوتاه تغییر احساسات.

امیرسلیمانی: با فاصله گرفتن‌ از یک رویداد، راحت‌تر می‌توان اثری هنری بر اساس آن آفرید. حتی الان نیز همه ابعاد ویران‌کننده همه‌گیری کرونا، آشکار نشده است

آقاخانی: ویدا جوان و میثم میرزایی در تجسم بخشیدن به ریخت فانتزی شخصیت‌های‌شان و همچنین ارائه ریخت واقعگرا خیلی درست، به قاعده و منطقی عمل کردند. نقش این دو نفر در بستن دنیایی که نمی‌دانیم کجا باز شده است، تاثیر بسزایی دارد. اصولا بازیگر زمانی که در تصور خود از نقش‌های فانتزی دور است، مقاومت نشان می‌دهد و سعی می‌کند از مدار خود خارج نشود اما خانم جوان با پذیرش نقش با سرعت زیادی حرکت کرد و خوشبختانه منش و روش حضورش روی صحنه ستودنی است.

                                        

خانم شه‌پرست، کمیت حضور روی صحنه برای شما چقدر اهمیت دارد؟

شه‌پرست: درباره کمیت نقش برای من هم پیش آمده است که نقش کوتاه بازی کرده و لذت برده‌ام و گاهی هم نقش بلند بوده که اصلا نتوانسته‌ام با آن ارتباط برقرار کنم. خیلی وقت‌ها زمانی که نقشی کوتاه اما جذاب برای بازی پیشنهاد می‌شود یک پاسخ دارم و این است که آن قدر بازیگر خوبی نیستم که بتوانم نقش کوتاه بازی کنم.

و این پذیرش درمورد تمامی آثار نمایشی و همکاری با دیگر کارگردان ها صدق می‌کند؟

جوان: قطع به یقین نه. من دورادور آقای آقاخانی را می‌شناختم و دوست داشتم که با ایشان کار کنم و مطمئن بودم جهان جدیدی برای من باز می‌شود. اینکه بازیگر بتواند انرژی خود را در همین حضور کوتاه روی صحنه تخلیه کند ارزشمند است. من پیش از این تجربه حضور کوتاه روی صحنه را داشتم ولی همان تجربه باعث شد تا به خودم قول بدهم با هر فردی کار نکنم.

شه‌پرست: اگر بازیگر باشی می‌فهمی که چقدر خوب بازی کردن نقش کوتاه سخت است. من در این اثر یک ساعت زمان دارم تا تماشاگر را با خود همراه کنم اما این فرصت برای نقش کوتاه ایجاد نمی‌شود. در ایفای نقش‌های کوتاه، وقتی کارگردان کارش را بلد باشد، بخشی از این مسیر سخت طی می‌شود ولی وقتی کارگردان نداند چه می‌خواهد، بازیگر گنگ و رها خواهد بود و بعد از پایان اجرا خستگی مطلوب ایفای نقش را با خود به همراه نخواهد داشت.

                                        

آقای جمشیدی، قطعا سخت‌تر از حضور روی صحنه با یک نقش کوتاه، حضور در نقشی است که بازیگر نمی‌تواند از قدرت بیان و بدن خود برای به نمایش گذاشتن توانایی‌هایش بهره ببرد. چه دلیلی باعث شد تا پیشنهاد بازی در این نقش را بپذیرید؟

ابوالفضل جمشیدی: این نقش برای من چالش بازیگری در سکون بود. من خیلی خوشحالم که هریک از مخاطبان اسامی متفاوتی روی این نقش می‌گذارند. اما به دید خود من این بلای خانمان‌سوزی بود که به خانه همه ما آمد و همه تجربه‌اش کردیم. امیدوارم من توانسته باشم بخشی از بار دراماتیک کار را به خوبی به انجام رسانده باشم.

امیرسلیمانی: امروز اگر کار ما در رویدادی مورد داوری قرار می‌گرفت، ابوالفضل جمشیدی باید کاندیدای جایزه می‌شد. او در ایفای نقش خود با دقت بسیار جزء‌به‌جزء رفتارهایش را چک می‌کند.

آقاخانی: ابوالفضل سابقه خوبی در تصویر دارد اما متاسفانه در دیده شدن تلاش‌هایش کم اقبال بوده است. این جنازه بازیگر می‌خواست و ابوالفضل جمشیدی در بازی این نقش، من کارگردان را به دلیل جد و جهدش شرمنده می‌کند.

آقای آقاخانی شما همواره در تمامی آثار نمایشی‌تان به مسائل روز و موضوعاتی که جامعه به اشکال متفاوت با آن درگیر بوده است، پرداخته‌اید. دلیلی که شما را به نوشتن در این باره ترغیب می‌کند، چیست؟

آقاخانی: از نظر من هنرمند هیچ وظیفه‌ای ندارد جز اینکه به زبان هنر به وقایع پیرامون جامعه‌ای که در آن زیست می‌کند، واکنش نشان دهد. این تعریف من از هنر، تئاتر و هنرمند و همچنین مانیسفست گروه تئاتر پوشه است. در اساسنامه ما، توجه به وقایع معاصر اولویت است، نه برای اینکه تاریخ مصرف داشته باشد، بلکه برای اینکه در زمانی مناسب به وقایع جامعه‌ای که به آن دلبسته‌ایم واکنش نشان دهیم. این گاهی اصل هنر است و گاهی در یک رجعت هنرمندانه باقی می‌ماند، گاهی خیلی موفق عمل می‌کنم و گاهی کم. «نوزده نودونه» هم یک واکنش است؛ ممکن است مطلوب یا نامطلوب باشد. اینکه ذات این نمایش یک واکنش از زبان و دریچه هنر است، برای من مسجل است و کارهای بعدی هم باز همین مسیر را خواهد داشت.

این واکنش‌ها باعث می‌شود تا به عنوان کارگردان بیشتر از نوشته‌های خود برای اجرا استفاده کنید؟

آقاخانی: بله، 99درصد کارهای من نمایشنامه‌های خودم است چراکه من در آثار خودم این حجم از واکنش به اتفاقات پیرامونم را دارم که برای من قانع‌کننده است.

به عنوان هنرمندی که در تمامی مدیوم‌ها فعالیت داشته و شناخته شده هستید، شرایط تئاتر را نسبت به سایر مدیوم‌ها چطور می‌بینید؟

آقاخانی: اگر من قرار باشد قیمت واقعی حضور هنرمندان و عوامل همراه را پرداخت کنم، اصلا نمی‌توانم تئاتر کار کنم. این مقدار از بی‌حمایتی در مورد تئاتر به طرز مضحکی یک کمدی عجیب و غریبی است که اگر اجرا شود از اجرای ما هم موفق‌تر است. رسما در فضایی قرار می‌گیری که اگر تئاتر کار کنی هم به حال خود رها خواهی شد. به راحتی می‌توانی جماعتی را به سختی دور هم جمع کنی و شکست بخوری و باز هم هیچ کس نباشد که به شما خسته نباشید بگوید. اما من قسم خوردم که سنگر تئاتر را ترک نمی‌کنم. تئاتر نه برای منتقد، نه برای مدیر فرهنگی و نه حتی تماشاگر است، تئاتر برای من است. تئاتر برای منی است که آن را با دیگران گشاده دستانه شریک می‌شوم. من از پول، آرامش، اعصاب و روان خود برای تئاتر می‌زنم و به همین دلیل این صحنه را ترک نخواهم کرد و حداقل سالی یک بار در این خانه زندگی می‌کنم، اما این مقدار از تنهایی تئاتر خیلی رنج دارد. میزان نامهربانی مدیران، تماشاگران و منتقدان با هنر تئاتر و این همه عشقی که هنرمندان خرج می‌کنند، خیلی دردناک است.

                                         

بی‌مهری منتقدان؟

آقاخانی: با احترام به تک تک منتقدان فعال در فضای تئاتر که منصفانه قلم می‌زنند، در بسیاری از موارد وقتی این حجم از نگاه بغض‌آلود را می‌بینم خود به خود به میزان ظلمی که از طرف منتقدان به این هنر می‌شود، بی‌اعتنا می‌شوم. منتقد که می‌توانست واسطه درستی بین من و مخاطبان باشد، اکنون از یک خاستگاه غلط بیرون می‌آید.

امیر سلیمانی: درباره بی‌مهری منتقدان یادآوری یک نکته ضروری است، منتقد می‌داند که ما در سینما، تئاتر و تلویزیون با چه شرایطی کار می‌کنیم. من تئاتر شهر را در سال 1361 به یاد دارم. هیچ تفاوتی در این سالن نسبت به قبل ایجاد نشده جز اینکه مضمحل‌تر هم شده است. در این شرایط منتقد چه چیزی را نقد کند؟ تلویزیون، بودجه دولتی دارد، سینما گیشه دارد اما تئاتر تنهاست و هر بار هم با سخت‌گیری‌های بیشتر دایره انتخاب هنرمندان کمتر هم می‌شود و تئاتر هم تنهاتر. البته ماجرا این است که ما مشکلات زیادی در تئاتر دیده‌ایم. شرایط سخت هم شود اصلا مهم نیست، هنرمندان همیشه هستند. این همه هنرمندانی که کار نکردند مگر فراموش شدند. دوستان باید روزی بپذیرند که ما حذف شدنی نیستیم. 

آقای امیرسلیمانی، شما از بازیگران کم‌کار تئاتر به شمار می‌آیید. دلیلی که باعث این حضور کمرنگ در این عرصه می‌شود چیست؟ از آنچه شما را به تئاتر وصل می‌کند، بگویید.

امیرسلیمانی: چیزی که من را به تئاتر وصل می‌کند، نام خانوادگی من است. گاهی به شوخی به دوستانم می‌گویم اگر تئاتر ارث پدر کسی باشد، ارث پدر من است. من هنوز هم که هنوز است درگیر یک‌سری مقوله‌ها از جمله قضاوت شدن برای حضور روی صحنه تئاتر هستم. برخی از دوستان در پشت صحنه همین کار حتی هنگام احوالپرسی مرا نادیده می‌گیرند. من در رشته نمایش تحصیل‌ کرده‌ام ولی اکنون احساس می‌کنم شاید برای من سالی یک بار حضور روی صحنه کافی باشد. از 10 سال پیش تا پیش از همه‌گیری کرونا، هرسال برای یک بار روی صحنه بودم. این سال‌ها به دلیل کرونا و شرایط دیگر از جمله نبود پیشنهاد خوب، کم کار شدم. من تصمیم دارم سالی یک نمایش بازی کنم و باید فکر کنم که انتخاب درستی داشته باشم.

به نظرتان حضور چهره‌های شناخته شده‌ای که گاهی به دلیل ضمانت فروش توسط تهیه‌کنندگان وارد تئاتر می‌شوند، باعث قضاوت شدن هنرمندانی چون شما توسط برخی از فعالان در این عرصه می‌شود یا بازیگر بودن پدر شما؟ 

امیرسلیمانی: به نظرم ذهن ماجراساز ایرانی اولین بخش این موضوع است. فردی ممکن است سال‌ها در این زمینه کار کرده باشد و ازآنجا که از نظر خودش استعداد فراوانی هم دارد، اتفاقی که مدنظر داشته، برایش رخ نداده است. قطعا به دلیل این کم اقبالی نمی‌تواند به مدیر و مسئول اعتراض کند، پس افرادی چون من را نادیده می‌گیرد چون فکر می‌کند از ما بهتر است. در زمینه حضور افراد شناخته شده، تماشاگر است که تعیین می‌کند چه کسی روی صحنه بماند. من 46 سالم است و 45 سال است که به عنوان بازیگر به فعالیت مشغول هستم. افرادی هنوز می‌خواهند نادیده شدن‌شان در این عرصه را گردن بازیگر بودن پدر من بیندازند. من در بهترین جایی که خدا برای من در نظر گرفته ایستاده‌ام. ما تا زمانی که نپذیریم همه خون‌های یک رگ هستیم، هیچ چیز درست نمی‌شود. همان‌قدر که بازیگر سینما و تلویزیون در تئاتر جواب نداده‌اند همان قدر هم بازیگران تئاتری بودند که در سینما جواب نداده‌اند، بنابراین باید به کسی که می‌تواند همه جا کار بکند، احترام بگذاریم. ما در نهایت نام‌مان بازیگر است.

شه‌پرست: دوره‌ای که آدم‌ها به خاطر چهره به سالن می‌آمدند، گذشته است. صرفا نمی‌توان با اسم و چهره مخاطب را فریب داد. کار باید قابلیت و کیفیت داشته باشد، چراکه ماندگاری به کیفیت کار برمی‌گردد حتی بدون بازیگر شناخته شده.

جوان: مرزبندی بین بازیگر سینما و تئاتر نداریم. بازیگر در تمامی مدیوم‌ها فعالیت دارد. من معتقدم بازیگر باید در تئاتر شکل بگیرد اما این دلیل نمی‌شود بازیگری که در تصویر کار می‌کند، به هیچ عنوان نباید وارد تئاتر شود یا برعکس.




مطالب مرتبط

«نوزده، نود و نه» در تالارچهارسو روی صحنه می‌رود

«نوزده، نود و نه» در تالارچهارسو روی صحنه می‌رود

 نمایش «نوزده، نود و نه»، به کارگردانی ایوب آقاخانی و تولید مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، با موضوع ایثار و فداکاری کادر پزشکی و پرستاری در دوره همه‌گیری ویروس کرونا، در مجموعه تئاتر شهر اجرا می‌شود.

|

برگزیدگان جشنواره نمایشنامه‌نویسی چهارراه معرفی شدند

برگزیدگان جشنواره نمایشنامه‌نویسی چهارراه معرفی شدند

در آیین اختتامیه سومین جشنواره سراسری نمایشنامه‌نویسی اقتباسی چهارراه فاطمه داودی مازندرانی و مرجان فخار نویسندگان نمایشنامه «گنج پنجم» از دو استان تهران و مرکزی در رتبه سوم، مهدی یزدانی نویسنده نمایشنامه «خسرو شیرین شاپور» از استان تهران در رتبه دوم قرار گرفتند و دیپلم ...

|

همکاری متقابل اداره کل هنرهای نمایشی و سازمان عقیدتی سیاسی ارتش؛

برای تولید آثار نمایشی مشترک و حمایت از نمایشنامه‌های برتر تفاهم شد
همکاری متقابل اداره کل هنرهای نمایشی و سازمان عقیدتی سیاسی ارتش؛

برای تولید آثار نمایشی مشترک و حمایت از نمایشنامه‌های برتر تفاهم شد

مدیرکل هنرهای نمایشی و معاون امور هنری سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، به‌منظور همکاری متقابل، تفاهم‌نامه همکاری امضا کردند.

|

آمار فروش نمایش سالن‌های دولتی اعلام شد؛

تئاترهای کودک بیش از 100 میلیون تومان فروختند
آمار فروش نمایش سالن‌های دولتی اعلام شد؛

تئاترهای کودک بیش از 100 میلیون تومان فروختند

آمار فروش نمایش‌های‌ مجموعه تئاتر شهر، تالار هنر و تماشاخانه سنگلج تا پایان روز جمعه 7 اردیبهشت‌ ۱۴۰3 اعلام شد. طبق آمار منتشر شده از اداره کل هنرهای نمایشی، در تالار هنر، نمایش‌های «انگشتر اسرارآمیز»، «آکادمی پرندگان» و نمایشنامه‌خوانی «پینوکیو» بیش از 100 میلیون تومان ...

|

نظرات کاربران