در حال بارگذاری ...
...

آنچه بر تالار خورشید گذشت

این سالن که یکی از کارگردانان آن را ”تبعیدگاه تئاتر” می‌نامد در طی این سال‌ها شاهد کارگردانی محمودرضا رحیمی، محمد حاتمی، علیرضا اولیایی، ایمان افشاریان و احسان فکا و بسیاری دیگر از استعدادهای جوان و خلاق تئاتر بود.

زهرا شایان‌فر:از دالان‌های نیمه‌ تاریک و پرپیچ‌ و خم که گذشتیم، آنجایی که به نظر می‌رسید پایان دنیاست، در به رویمان باز شد.
ـ به خانه خورشید خوش آمدید!
حجم عظیمی از تخته پاره‌ها و کوهی مرتفع از تشکچه‌های نمور و گندیده در تپه ماهورهای موکت‌های کپک زده که میان دریاچه‌ای به عمق 20 سانتی‌متر شناورند. خورشید تئاتر ما درست وسط این باتلاق متعفن خانه داشت.
آنچه گفته شد تصویری از خانه خورشید در تابستان 82 است. در حالی که از اولین باری که این سالن از شکل انباری خارج شده و گروه‌هایی در آن به اجرا پرداخته‌اند، شش سال گذشته است. برای اولین بار در سال 78، حامد محمدطاهری با نمایش”سیاها” اثر ژان ژنه این محوطه متروکه را برای اجرای یک نمایش مورد استفاده قرار داد.
یک سال بعد، یعنی در سال 1379 آتیلا پسیانی و کامبیز حسنی و علی هاشمی نمایش‌های”گنگ خواب دیده” و”نقش مرد نقش زن” را اجرا کردند و به این ترتیب نام خانه خورشید را به مجموعه سالن‌های تئاترشهر افزودند.
سال 80 و 81 را می‌توان سال‌های اوج فعالیت خانه خورشید برشمرد. نمایش‌های”آوای باد”،”باله‌ روی سطرهای بی‌معنی”،”بی‌کس‌ و کارها”،”پیوند خونی”،”تقاطع 2002”،”ژاندارک در آتش” و ”مارمانه” در سال 80 و نمایش‌های”تاج پردردسر”،”جانشین”،”حضور در آیینه پریشان”،”روز از نو روزی از نو”،”سه شب از هزار و یک شب”،”صلیب سرخ” و”کلفت‌ها” در سال 81 در این سالن به اجرا درآمدند.
این سالن که یکی از کارگردانان آن را ”تبعیدگاه تئاتر” می‌نامد در طی این سال‌ها شاهد کارگردانی محمودرضا رحیمی، محمد حاتمی، علیرضا اولیایی، ایمان افشاریان و احسان فکا و بسیاری دیگر از استعدادهای جوان و خلاق تئاتر بود.
به ناگاه، خورشید در خانة کپک زده و نمور خود رو به خاموشی رفت. سال 82 تنها دو اجرای”خاطرات یک دزد” و”چند کاپریس برای ویولون”و پس از آن دست نامحرم آتش!
سال 83”آداب مترسک سکوت” و”در انتظار گودو”، ولی دیگر این خورشید فروغ نداشت. حتی اجراهای جشنواره نیز نتوانست این محتضر را نجات دهد. تا این که مسئولان تئاترشهر اعلام کردند خانه خورشید برچیده می‌شود.
از این رو با تعدادی از هنرمندانی که روزگاری را در این سالن سپری کرده‌اند گفت‌‌وگو کرده‌ایم و از ایشان درباره تجربیاتشان پرسیده‌ایم.
بیماری تنفسی
نازنین گودرزی بازیگر نمایش”تقاطع 2001” می‌گوید:«اجرای خوبی داشتیم و استقبال تماشاگر هم خیلی خوب بود. ولی از نیمه اجرا به بعد دچار یک بیماری تنفسی سخت شدم پس از اجرا هم چند ماه در حال مداوای آسیب ریه‌هایم بودم. این جا هوا حرکت ندارد. خیلی زود افراد مبتلا به بیماری می‌شوند.»
در این گفت‌وگوی غیر رسمی، گودرزی با اشاره به این که هنوز از عواقب آن بیماری رنج می‌برد افزود:«کارهایی که در این سالن اجرا شده‌اند، کاملاً حرفه‌ای بوده‌اند ولی ای کاش به وضعیت آن رسیدگی می‌کردند.»
حسین ذوقی، بازیگر نمایش‌های”خاطرات یک دزد” و”آداب متبرک سکوت” می‌گوید:«به نظر من خانه خورشید سالنی است که قابلیت اجرای نمایش‌های خاصی را دارد. ولی به این شرط که این همه هزینه‌هایی که مدام صرف تغییر کاربری و تعمیرات سطحی شده است، صرف ایمن کردن این سالن می‌شد.»
وی با تاکید بر کمبود سالن‌های ویژه اجراهای حرفه‌ای می‌گوید:«امنیت یک سالن نمایش نیاز به این همه هزینه ندارد، به راحتی می‌‌توان از آن محوطه یک سالن خوب ساخت. مگر ما چند سالن داریم که به راحتی یکی را هم از فهرست تالارها کم می‌کنیم؟»
باید یادآور شویم که حسین ذوقی در نیمی از مدت اجراهایش از بیماری تنفسی و تب رنج برده است. در این جا لازم است به چند نمونه تغییرات این سالن اشاره داشته باشیم. تا سال 78 این محوطه قسمتی از انباری‌های بی‌شمار و موتور خانه تئاترشهر به شمار می‌رفت که به دلیل استفاده از در خروجی پشتی برای سالن قشقایی از مجموعه این کاربری‌ها جدا افتاد. بخشی که اختصاص به ژنراتور از کار افتاده و از رده خارج جک داشت با دیوارهایی محصور و اتاقکی که در مجاور آن بود به صورت انباری ـ رخت‌کن آماده شد. محوطه که در حال حاضر سالن اجرا است نیمه پاکسازی و برای اجرایی خاص شکل گرفت.
به زودی خلاقیت محمدطاهری در استفاده از یک انباری و آشغال‌های آن دیگر کارگردانان را برای استفاده از شکل خاص و شرایط ویژه این محوطه وسوسه کرد. به تدریج با هر اجرا، قطعات بیشتری از این محوطه تخلیه و امکانات بیشتری به آن افزوده می‌شد. محمودرضا رحیمی با ایجاد اتاقکی چوبی به عنوان اتاق فرمان و تعبیه تعدادی لامپ‌های موضعی به کاربری تئاتری آن افزودو فضای نمور این محوطه همچنان مشتاقان تئاتر تجربی را به سوی خود می‌کشاند. در اولین ساعات روزی از روزهای پایانی سال 81، گروه تمرین با صحنه‌ای غیرقابل باور روبرو می‌شود، بازیگری درباره آن لحظه می‌گوید:«یک دریاچه بود تا زانو در آب کثیف راه می‌رفتیم تا وسایلمان را که روی آب شناور شده بود از آن بیرون بکشیم.»
به این ترتیب به راحتی علت تجمع آب چکه سقف تشخیص داده شد، آب تخلیه و تمرین‌های آن تعطیل شد. چند ماه بعد وقتی برای آمادگی اجرای خاطرات یک دزد از در ورودی سالن وارد شدیم، آن طور که در آغاز شرح دادم. خورشید میان لجن و کپک یخ زده بود. سال 82 به همت اعضاء گروه صلح و همکاری شریف‌خدایی مجدداً خانه خورشید پاکسازی، علت نشست سقف بررسی و تعمیر شد.
بهترین‌ سال‌های زندگی
کامبیز اسدی، کارگردانی که دو نمایش در این سالن به روی صحنه برده است می‌گوید:«دو سال از بهترین سال‌های زندگی هنریم را در این سالن هدر داده‌ام. پس از اجرای نمایش آخر بازی در سالن قشقایی به طور ناگفته بوسیله آقای پاکدل از کار منع شدم، با این که یک کار آماده اجرا داشتیم. در زمان شریف‌خدایی این خرابه که سقف آن ریخته بود برای اجرای ما در نظر گرفته شد. به همت گروه‌ و همکاری مرکز هنرهای نمایشی اجرای موفقی را سپری کردیم. یک سال بعد اتصال سیم برق و نشست گازوئیل ژنراتور، دو سالن قشقایی و خانه خورشید را به آتش کشید.»
اسدی ادامه می‌دهد:«سال بعد با تغییر مدیریت و از آنجا که همه قراردادهایمان با شریف‌خدایی شفاهی بود ولی همواره اجرا می‌شد. گروه صلح مجبور شد تا با هزینه خودش، سالن را تعمیر کند. نقاشی و گچ‌کاری، دو تابلو برق، سه دستگاه تهویه و ساخت اتاق فرمان و آنتروپوزها از جمله کارهایی است که آن خورشید سوخته را به شکل و شمایل یک سالن تئاتر تبدیل کرد.»
اسدی ادامه می‌دهد:«مدیریت تئاتر در هیچ دوره‌ای نخواست که این سالن باشد. از زمانی که حامد محمدطاهری این سالن غیر متعارف را برای اجرایی غیرمتعارف استفاده کرد تا زمانی که این سالن به مکانی برای اجراهایی تجربی تبدیل شد همواره با حضور آن مقابله شده است وگرنه حل مشکلات این سالن چندان سخت نیست. هزینه کف‌پوش، موکت کردن دیوارها و نصب یک هواکش چندان زیاد نیست ولی شورای مدیریتی از زمانی که روی کار آمده فقط یک شعار داده است و آن تعطیلی خانه خورشید است.»
وی با یادآوری مشکلات پشت سرگذاشته گروه می‌گوید:«وجود یک ژنراتور که 20 سال پیش از رده خارج شده است و اگر روشن شود سالن قشقایی و حتی سالن نو به علت صدای زیاد آن باید تعطیل شود و هزینه تعمیر آن معادل خرید یک ژنراتور جدید است، چه لزومی دارد؟ درست است که به دلیل طراحی بد در آماده سازی اولیه آن برای فقط یک اجرا موانع زیادی در اجرا وجود دارد ولی آن همه لامپ‌ها و سرپیچ‌هایی سوخته را چرا انبار کرده‌اند؟ چند هفته قبل اعلام شده بود که محوطه تالار خانه خورشید به زودی به سالن انتظار و کافی‌شاپ سالن قشقایی تغییر کاربری خواهد داد.»
از هیاهوها و آراء ضد و نقیض که بگذریم، آن چه اینک به عنوان خانه خورشید وجود دارد، مکانی کاملاً مخاطره‌آمیز برای حضور بازیگران است. چه خورشید در این خانه بماند و چه سالن قشقایی محوطه را تصاحب کند، صرف وقت و هزینه بسیاری در فهرست اعتبارات مصرفی مجموعه تئاترشهر قرار خواهد گرفت.