ریچارد شکنر در نشست نقد کتاب دانشگاه سوره مطرح کرد
چیزی فارغ از تئاتر وجود ندارد

چیزی فارغ از تئاتر وجود ندارد 3

چیزی فارغ از تئاتر وجود ندارد 2

چیزی فارغ از تئاتر وجود ندارد 4
نشست نقد کتاب دانشگاه سوره با بررسی کتاب «مقدمهای بر مطالعات اجرا» با حضور و سخنرانی مجازی نویسنده این اثر ریچارد شکنر برگزار شد. در این نشست ریچارد شکنر گفت تئاتر را بهعنوان یک واژه جمع میدانم و چیزی فارغ از تئاتر وجود ندارد، باور دارم تئاتر فقط محدود به تعریف غربی و کلاسیک آنکه ریشه در یونان دارد و تاکنون ادامه داشته است، نمیشود و تجربههای نیودراما ژاپن در این زمینه بهعنوان یکروند پیشرو و همچنین تعزیه در ایران بخشی از این تعریف است.
به گزارش ایران تئاتر، سومین جلسه از چهارمین دوره دوشنبههای نقد کتاب سوره با نقد کتاب «مقدمهای بر مطالعات اجرا» نوشته ریچارد شکنر نظریهپرداز حوزه اجرا در تئاتر همراه با جلسه نقد و بررسی این کتاب با حضور و سخنرانی مجازی شکنر دوشنبه ۲۴ اردیبهشت در سالن کنفرانس دانشگاه سوره برگزار شد.
شکنر در ابتدای این نشست، ضمن ابراز ناراحتی از اینکه شرایط دنیا بهصورتی است که نمیتواند بهصورت حضوری در این برنامه شرکت کند، در جواب سؤالی راجع به آینده پرفورمنس آرت و تئاتر در جهان، گفت: «تئاتر را بهعنوان یک واژه جمع میدانم و چیزی فارغ از تئاتر وجود ندارد، باور دارم تئاتر فقط محدود به تعریف غربی و کلاسیک آن که ریشه در یونان دارد و تاکنون ادامه داشته است، نمیشود و تجربههای نیودراما ژاپن در این زمینه بهعنوان یکروند پیشرو و همچنین تعزیه در ایران بخشی از این تعریف است.»
او با ذکر چند مثال از تئاتر ایران، چین و ژاپن ادامه داد: «تا زمانی که ادیان وجود دارند، گونههای آیینی تئاتر نیز وجود خواهد داشت. تئاتر تجربی همچنان به ایجاد تفکر و تولید فکر میپردازد و اگر بخواهیم از آینده صحبت کنیم، تغییر زیادی در این مدل شناختهشده از تئاتر غربی نخواهیم داشت و همین روند دنبال خواهد شد و تئاتر لایو و زنده بهعنوان یکگونه هنری در همه فرهنگها ادامه خواهد داشت.»
این نویسنده با اشاره به اینکه تئاتر در گونههای مختلف خود، ادامه پیدا میکند، گفت: «تئاتری که بهعنوان یک مانیفست تولید هنر میکند و جنبه زیباییشناختی دارد، تئاتری که بهطور خاص برای سرگرمی ایجادشده، تئاتری که پیام سیاسی خواهد داشت، تئاتر با خاستگاه دینی و تئاتر با روشهای درمانی که از زمان ارسطو وجود داشته است، همچنان ادامه خواهد داشت.»
این استاد تئاتر در پاسخ به پرسشی درباره با تقابل نگاه شرقی، غربی و نظریات پسااستعماری در دوره پستمدرن، گفت: «همه زندگی و تجربه کاری من در این زمینه است. نگران این نظریات پسااستعماری نباشید چون تاریخ همواره پر از استعمار بوده است و حکومت پرسپولیس، عثمانی، مغولها و ... همه مصادیقی از این امر هستند و استعمار غربی حال حاضر آخرین نسخه از استعمار است. معتقد هستم این آخرین مدل استعمار گسترده و قدرتمند از زمان رنسانس و فتح آمریکا توسط کلمبوس شروع شده است؛ پوشش دانشجویان در این جلسه و تکنولوژیهای امروزی و حتی صحبت کردن من به زبان انگلیسی نشانی از این استعمار است و البته این استعمار مزایایی داشته است و استعمارشونده خود با آغوش باز این استعمار را پذیرفته است. معتقد هستم این استعمار در جایی ریشهاش را از دست میدهد و مشابه آن فرزندی که از جایی، والدین را از دست میدهد، این صنایع و تکنولوژیها نیز ریشه خود را از دست خواهند داد اما در حال حاضر این تکنولوژیها و صنایع غربی در حال صعود و اوج گرفتن هستند.»
او با اشاره به اینکه در کتاب خود، به موضوع «چه چیزی اجرا است و چه چیزی بهمثابه اجرا در نظر گرفته میشود» پرداخته است، گفت: «نسبیتگرایی را نقص تلقی نمیکنم و نسبی در نظر گرفتن موارد و عدم قطعیت نهتنها ضعف نیست بلکه فضا را برای رسیدن به توافق باز میکند. ازنظر من نسبیتگرایی یک نقطه قوت برای رسیدن به توافق است.»
این کارگردان تئاتر با اشاره به اینکه تئوری را دوست دارد، گفت: «به تئوری علاقه دارم اما خیلی از قدیمیترها و بزرگان من را بهعنوان کارگردان تئاتر میشناسند و به نظرم آینده تئاتر توسط همین شنوندگان تعیین میشود و ترکیبی از اجرا و عمل میتواند برای آینده تئاتر راهگشا باشد.»
او با اشاره به اینکه ایکاش ۵۰۰ مایل فاصله برای گفتوگو وجود نداشت چون برخی مباحث قابلیت ارائه در وبینار را ندارند، گفت: «در ویرایش جدیدی که از کتاب خواهم داشت به دیالکتیکی از (being seen) و (showing) خواهم پرداخت؛ در تئاتر غربی بعضاً (showing) جایگاه بالاتری از (being seen) دارد بهعنوانمثال «دارشان» خدای هندی در یکزمان توامان هم دیده میشود و هم نشان داده میشود، پس دیده شدن و نشان دادن تعامل و بعضاً همپوشانی دارند.»
شکنر در پایان ضمن اشاره به اینکه هیچ معیاری متعادل نیست و برای همه زمانها صادق نخواهد بود، گفت: «از نظر من، منتقد، مسئول تعریف معیارهاست و باید معیارها و فکتها را در نقد اثر به کار بگیریم. به نظر من، منتقد، آزاد در تعاریف و معیارهاست و هیچ معیاری ابدی نیست؛ خیلی از رویکردها در تاریخ نیز با مردود شدن مواجه شدند بهعنوانمثال افراد در ابتدا متوجه جنبشهای آوانگارد نبودند؛ چراکه معیارهای صحیح برای آنها تعریف نشده بود. در پایان باید بگویم بحران در نقد همواره وجود داشته و هنوز هم وجود دارد.»
در این نشست که توسط دانشکده هنر و معاونت پژوهشی دانشگاه سوره برگزار شد، علاوه بر مهدی چاوشور یکی از مترجمان کتاب، فارس باقری استادیار دانشگاه تربیت مدرس، بهزاد آقاجمالی استادیار دانشگاه تهران، علی حاجی ملاعلی و رامتین شهبازی استادیاران دانشگاه سوره سخنرانی کردند.