حسن علیکرمی، از تجربه همکاری با هوشنگ مرادیکرمانی در اجرای «گربه جان» گفت
با ترکیب حس نوستالژیک اثر و خاطرات شخصیام، به داستانی تازه رسیدم
![حسن علیکرمی، از تجربه همکاری با هوشنگ مرادیکرمانی در اجرای «گربه جان» گفت
با ترکیب حس نوستالژیک اثر و خاطرات شخصیام، به داستانی تازه رسیدم](./cache/2/attach/202405/452890_1335055108_320_213.webp)
حسن علیکرمی، کارگردان و نویسنده نمایش «گربهجان»، میگوید در اقتباس از داستانی به قلم هوشنگ مرادی کرمانی، حس نوستالژیک اثر را با خاطرات خودش ترکیب کرده و به داستانی جدید رسیده است.
به گزارش ایران تئاتر، نمایش «گربهجان» به نویسندگی و کارگردانی حسن علیکرمی، از 26 اردیبهشت در سالن سایه تئاتر شهر روی صحنه رفته است.
نمایش «گربه جان»، اقتباسی از داستان «گربه»، اثر هوشنگ مرادی کرمانی از مجموعه داستانهای «قصههای مجید» است. نمایش از جایی آغاز میشود که سالها گذشته و مجید، مرد بزرگی شده و همه چیز برایش تغییر کرده است. تلاقی حال و گذشته شخصیت مجید، بنای اصلی نمایش «گربه جان» را شکل داده است.
حسن علیکرمی که در «گربه جان»، افزون بر نویسندگی و کارگردانی، بازی هم میکند، درباره اجرای این اثر نمایشی گفت: «معتقدم که در بازه زمانیهای مشخصی نمایش روی صحنه بیاورم چراکه از سال 1365 در این حوزه فعالیت میکنم و وظیفه خود را در تئاتر کار کردن میبینم. همین شد که تلاش کردم از داستانهای هوشنگ مرادیکرمانی اقتباس کنم و آنها را به نمایشنامه تبدیل و روی صحنه ببرم.»
این کارگردان تئاتر ادامه داد: «سال گذشته موقعیتی فراهم شد که دوباره و با اجازه و نظارت آقای مرادی کرمانی، نوشتن نمایشنامه و اقتباس جدیدی از آثارشان را شروع کنم. قصد داشتم سه داستان کوتاه از «مجموعه قصههای مجید» را در یک نمایش سهاپیزودی اقتباس کنم که با داستان کوتاه «گربه» شروع کردم، اما این داستان در مرحله اقتباس بسیار شاخ و برگ گرفت که به دو داستان دیگر نرسید و از همین داستان «گربه»، یک نمایشنامه مستقل خلق شد.»
او افزود: «برای انتخاب آثار هوشنگ مرادیکرمانی به منظور اقتباس، چند دلیل محکم داشتم که به مرور در من شکل گرفت و پُر رنگ شد. نخست، جریان زندگی واقعی و قابل لمس که میتوان آن را تعمیم داد و با آن همذاتپنداری کرد. دیگری ترکیب غم و شادی و طنازی و تناسب شکلگیری آن با فقر و بیپولی در آثار مرادی کرمانی که جزو ویژگیهای آثارشان است که من نیز در اقتباسم از آن بهره بردم. از سویی حس پر رنگ نوستالژیک در آثار استاد مرادیکرمانی هر مخاطبی را قلقلک میدهد و من در اقتباس نمایشی این حس نوستالژیک را با خاطرات خودم ترکیب کردم و به یک داستان جدیدی در اقتباس رسیدم. در آخر هم دلیلی که باعث شد این تصمیم را عملی کنم، رفتار و منش ایشان با من بود که انگیزه بالایی را برای نگارش و روی صحنه بردن نمایشنامه «گربه جان» به من داد.»
این نویسنده درباره ارتباطش با هوشنگ مرادی کرمانی در اقتباس داستانی از او گفت: «ایشان، دست مرا در نگارش و اقتباس آزاد گذاشتند و انگیزه اصلی را در من ایجاد کردند و اجازه دادند آن گونه که میخواهم اقتباسم را انجام دهم و داستان نمایشنامهام را بر اساس داستانشان بنویسم.»
علیکرمی ادامه داد: «گفتوگوهای مفصل ایشان با من در نگارش و نوشتن بسیار امیدوارم میکرد و تایید گرفتن از آقای مرادیکرمانی، اعتماد به نفسم را بالاتر میبرد و حضورشان در کنار من، افتخاری بود که نصیبم شد.»
او در ادامه با اشاره به اینکه از پیش نمیدانست مواجهه مخاطبان با این اثر نمایشی چگونه است، گفت: «تماشاگران در اولین شبهای اجرا، راضی از سالن خارج شدند که البته این مقوله بازخورد تماشاگر در حوزه مخاطبشناسی باید مورد توجه قرار گیرد و تئاتریها از آن غافل نشوند؛ اما آنچه مهم است اینکه نباید سطح تئاتر را از سطح سلیقه تماشاگر پایینتر بیاوریم. رسالت تئاتر در عین لذت بردن و اغنای مخاطب، فرهنگسازی و بالا بردن سطح خواستهها و سلیقه مخاطب است.»
این کارگردان در واکنش به پرسشی درباره دکور و طراحی صحنه نمایش، پاسخ داد: «از مقوله اقتباس در طراحی صحنه هم استفاده کردم و از تصویر نقاشی «باران در جنگل بلوط» اثر ایوان شیشکین استفاده کردم که با محتوای نمایشنامه «گربه جان» نیز کاملاً منطبق بود. این اتفاق، ریشه در علاقه من به هنرهای تجسمی و بهرهگیری از قابلیتها و ظرفیتهای بینارشتهای دارد.»
او همچنین گفت: «از آهنگسازی این نمایش نیز نمیتوانم بهراحتی بگذرم که اگر نبود، ساختار نمایش بهکل، چیز دیگری میشد. آهنگساز و نوازندگان این نمایش از همان روز اول مانند طراح لباس در کنارم بودند و ذرهذره موسیقی متن و ترانههایش را خلق کردند و سرانجام، خود نیز به عنوان دو نفر از بازیگران اصلی کار روی صحنه آمدند که نقش نوازندگان دورهگرد را ایفا کردند.»
این هنرمند تاکید کرد: «بازیگر چهره در نمایشمان نداریم و با نهایت احترام به بازیگران سلبریتی، خوشحالم که هنرمندانی کنارم هستند که با عشق روی صحنه میآیند و تجربهای خوب برای من و خودشان در اذهان بر جای گذاشتند.»
علیکرمی در صحبت پایانی خود گفت: «خدا را شاکرم که کمک کرد این نمایش را روی صحنه بیاورم، همچنین از مدیریت و پرسنل تئاتر شهر تشکر میکنم که در این مسیر همراهم بودند؛ خیلیها همراه گروه «نقش خیال» و نمایش «گربه جان» هستند که واقعا اگر نبودند شاید ما روی صحنه نبودیم.»
گفتوگو: علی کیهانی