گفتوگو با دختران «شاه لیر»:
چالش اجرای فانتزیِ نمایشنامه شکسپیر

الهه زحمتی، نسا یوسفی و مرجان قمری، بازیگران نمایش «شاه لیر» میگویند، بازی در نمایشنامهای کلاسیک که به شکل فانتزی اجرا میشود، چالش بزرگی را برای آنها رقم زده است.
به گزارش ایرانتئاتر، نمایش «شاه لیر» به نویسندگی و کارگردانی کاوه مهدوی براساس نمایشنامه ویلیام شکسپیر از 15 تیر تا 24 مرداد در سالن استاد ناظرزاده کرمانی ایرانشهر روی صحنه است.
این نمایش بهانهای شد تا با مرجان قمری، نسا یوسفی و الهه زحمتی بازیگرانی که در نقش دختران «شاه لیر» در این اثر حضور دارند، به گفتوگو بپردازیم.
الهه زحمتی، بازیگر نقش گانریل میگوید: «بازی در آثار کلاسیک و به ویژه شاهکارهای شکسپیر موهبتی برای بازیگر است تا خود را به چالش بکشد. این نقش از من خیلی دور بود اما نزدیک شدن به شخصیتهایی که از من فاصله دارند همواره برای من چالشبرانگیز و دوستداشتنی است.»
او با اشاره به فضای فانتزی نمایش ادامه میدهد: «بازی در نقشهای فانتزی به ویژه زمانی که در قالب آثار کلاسیک باشد، مثل راه رفتن روی لبه تیغ است چون باید برای پارامترهای اجرایی نقش حد و حدود زیادی را در نظر داشته باشی.»
این هنرمند میافزاید: «شاه لیر» همچون فوتبال یک کار تیمی و گروهی است که حرفهای جدیدی برای گفتن دارد.»
نسا یوسفی بازیگر نقش ریگان در نمایش «شاه لیر» میگوید: «ریگان، دختر دوم شاه لیر است که اخلاق و رفتار او تا حد زیادی متاثر از رفتار خواهر بزرگش گانریل است. پرداختن به نقشی فانتزی و کاریکاتورگونه برای بازیگر جز چالشهای شخصیتپردازی به شمار میآید به ویژه زمانی که مخاظب قرار است شمایلی اغراق شده از این شخصیتها را به تماشا بنشیند.»
او ادامه میدهد: «بیان و بدن دو عنصر مهم بازی در این نمایش است. ازآنجاکه لحن در متون کلاسیک بسیار ارزشمند است باید در پرداخت شخصیتهای این اثر مورد توجه بیشتری قرار میگرفت تا هم ابعاد فانتزی نمایش و هم بخشهای شیطانی شخصیت را به نمایش بگذارد. »
یوسفی میافزاید: «ترکیب فوتبال با نمایشی چون «لیرشاه» برای بازیگر کار سختی است چون هم باید واکنشهای ورزشی را حفظ کند و هم روی جزئیات حرکت و لحن خود تمرکز داشته باشد.»
این بازیگر میگوید: «شاه لیر» نشانی از عدم رهبری، مدیریت و برنامهریزیهایی است که میتواند یک کشور را به نابودی بکشاند و همچنین از بیتوجهی به بنیاد خانواده که جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد، میگوید.»
مرجان قمری، بازیگر نقش کردلیا و ادگار درباره نقش خود میگوید: «من در دو نقش کردلیا و ادگار در این نمایش حضور دارم. این دو شخصیت در نمایش سرنوشتهای یکسانی دارند. هر دو با وجود پاکی و درستی توسط پدرانشان رانده شدهاند و در حقشان اجحاف میشود.»
او ادامه میدهد: «من برای پرداختن به این دو شخصیت متفاوت برای رسیدن به صدای شخصیتها زمان گذاشتم تا به این نتیجه رسیدم که جای صدای کردلیا باید صدای سر باشد تا سن او را کمتر نشان دهد و جای صدای ادگار باید از سینه باشد. و در زمانی که ادگار هم برای پنهان کردن شخصیت اصلی خود در نقش تام ظاهر میشود، صدایی خشدار شبیه به صدای سیاه در نمایشهای ایرانی را انتخاب کردم. در واقع ابتدا روی صدا و سپس روی ایستایی و فرم بازیگران توجه کردم.»
این بازیگر میافزاید: «در بخشهایی از حرکات حیواناتی چون میمون یا سگ برای رسیدن به نقش بهره بردم و از آنها تقلید کردم.»
او با اشاره به نمایشی شدن نمایشنامه شکسپیر با نگاهی متفاوت و در قالب یک تیم فوتبال توضیح میدهد: «در همه نمایشهای کلاسیک شما سپر و شمشیر میبینید اما ما تصویر جنگ را به کارت قرمز فوتبال تقلیل دادیم و در واقع قراردادهای نمایشی را تغییر دادیم تا برای مخاطبان امروزی بیشتر قابل پذیرش باشد. مخاطب امروز ما خیلی به سمت آثار کلاسیک و آرکائیک تمایلی ندارد و دوست دارد کار مدرن ببینید و به همین دلیل سعی کردیم در قالب فوتبال و با زبان محاوره به آن بپردازیم.»
قمری در پایان میگوید: «زندگی همه ما از نظر جذابیت شبیه به مسابقه فوتبال است که هم نمیتوان از آن دست کشید و هم فراز و فرودهای زیادی دارد که با هر اشتباه باعث آسیب دیدن یا اخراج شدنمان از آن میشود.»