باقر سروش مطرح کرد؛
قصد من نگارش کنسرت نمایش نبود!

قصد من نگارش کنسرت نمایش نبود! 2

باقر سروش

باقر سروش
باقر سروش، نویسنده «رومئو و ژولیت» درباره عنوان این نمایش گفت: «کنسرت نمایش عنوانی است که از طرف مولف ثانویه که همان کارگردان است، در نظر گرفته شد. در قسمتهایی از متن من به سمت تئاتر موزیکال رفتهام اما قصد من نگارش متن برای کنسرت نمایش نبود و این تصمیم بنا به صلاحدید گروه اجرایی گرفته شده است.»
به گزارش ایرانتئاتر، نمایش «رومئو و ژولیت» به نویسندگی باقر سروش و کارگردانی شهروز دلافکار از یازدهم مهر تا دوم آبان در سالن قشقایی تئاتر شهر روی صحنه است.
باقر سروش، نویسنده «رومئو و ژولیت» درباره این نمایش گفت: «این نمایش محصول کارگاههای از ایده تا اجرا و در ادامه روندی است که در دورههای قبل به کارگردانی شهروز دلافکار اتفاق افتاده است. در این کارگاهها ضمن آموزش به هنرجوها متنی هم در نهایت روی صحنه میرود.»
او ادامه داد: «ما در کارگاهها همیشه به دنبال متونی بودیم که برای یک بازیگر تازه کار امکان آشنایی با تمام زوایای بازیگری به طور فشرده وجود داشته باشد و در همین راستا به سمت متنهای پرتحرک و پربازیگر رفتهایم. از طرف دیگر با توجه به تجربه هنرجویان، اینکه متن چقدر آنها را به چالش بکشد به عنوان دلیلی در محدودیت انتخاب متن به شمار میآید و متون نمایشی شکسپیر از این شاخصه برخوردار هستند.»
این نویسنده بیان کرد: «در این اثر سعی شده زبان با وجودی که همچنان رنگ آرکائیک دارد، ساده و روانتر شود و متعاقبا قصه فقط و فقط متریالی است برای اجرا.»
سروش در پاسخ به سوالی درباره چرایی انتخاب عنوان کنسرت نمایش برای اثر گفت: «کنسرت نمایش عنوانی است که از طرف مولف ثانویه که همان کارگردان است، در نظر گرفته شد. در قسمتهایی از متن من به سمت تئاتر موزیکال رفتهام اما قصد من نگارش متن برای کنسرت نمایش نبود و این تصمیم بنا به صلاحدید گروه اجرایی گرفته شده است.»
او با اشاره به فعالیتهای جدیدش در عرصه نمایشنامهنویسی مطرح کرد: «امسال تولید متن نمایشی نداشتهام و بیشتر درگیر فیلمنامه بودهام. کاری هم به زبان کردی نوشتهام که برایم پرچالش بود.»
این نمایشنامهنویس درباره محتوا و مضمونی که در آثار خود به آنها میپردازد؛ افزود: «همواره تجربه شخصی و زیست خودم بخش مهمی از نمایشنامههایم بوده. اما قطعا تلاش کردهام به شرایط روز و اجتماع پیوند بخورد.»
او ادامه داد: «طبیعتا آدم در دورههای مختلف با نگاه و رویکردهای متفاوتی به پدیدههای اجتماعی نگاه میکند و انگار نویسندهها در برخی دورهها متاثر از شرایط اجتماعی به صورت مشترک به یک چیز فکر میکنند. به طور مثال در دهه 90 بیشتر نمایشنامهنویسان انگار درک کرده بودند که مدرسه و بنیانهای آموزشی بسیار با اهمیت هستند و به همین دلیل هم این موضوع محوریت آثار نمایشی زیادی بود.»
سروش گفت: «من از فضای دیگر وارد کلانشهری چون تهران شدم و مانند سایر افراد این شهر که به نوعی مهاجر محسوب میشوند و ممکن است با وجود عدم تعلق ریشهای به این شهر، بسیار آن را دوست داشته باشند، هستم. این تغییر فضا نیز بخشی از ویژگیهای متون من به شمار میآید.»
این نمایشنامهنویس درباره محتواهای نمایشنامههای اجراشده طی سالهای اخیر نیز بیان کرد: «به نظر من تئاتر اجتماعی همچنان وجود دارد اما فرم قبلی که در دهه 70 و 80 مورد بهره بود، دیگر جواب نمیدهد. چون انگار سینما آن فرم اجتماعی شکلگرفته از تئاتر را از آن خود کرد و هنوز هم از آن بهره میبرد. تاثیر فضای مجازی هم در این مسیر بیتاثیر نبوده است و طبیعی است که تئاتر به سمت فضای جدیدی برود که آن را برای خود تعریف کند.»
او افزود: «این روزها مسئله سرمایه همه مناسبات تئاتر را تعیین میکند و همه چیز دست به دست هم داده است تا گونهای جدید در طول دهه اخیر در تئاتر شکل بگیرد که با تئاتر آکادمیکی که ما تجربه کردیم، فرق اساسی زیادی دارد. حجم بالای آموزشگاهها با کم توان شدن نهادهای آکادمیک در سالهای اخیر بخشی از ایجاد این مشکلات است. اکنون شاهد متون و اجراهایی عجیب غریبی هستیم که با استاندارهای تئاتر فرسنگها فاصله دارند و نهادهای مرتبط که متولی تئاتر هستند خیلی راحت تنها به کمیت و تعداد آثار دلخوش کردهاند و این ها همگی آسیب هولناکی به تئاتر میزنند.»
سروش در پایان گفت: «مسئله اصلی تئاتر کیفیت است که متاسفانه مورد بی توجهی قرار گرفته است. منبع انتخاب اجرا برای تماشاگران سایتهای فروش و گفتوگوهای کاربرمحور است و متاسفانه به نقدها و گفتوگوهای مهم دسترسی ندارد. سایتهای فروش وارد یک بازی تولید انبوه شدهاند و امکان مهندسی افکار برایشان راحت شده است. این مواردی است که قطعا نیازمند گفتوگوهای کارشناسیتر و زمان بیشتر است.»
گفتوگو: نگار امیری