بیمه تالارهای نمایش تهران
نوزدهم اردیبهشت ماه جاری، شکستن انگشت یکی از اعضاء گروه که هزینهای پانصد هزار تومانی را در پی داشت موجب توقف اجرای اپرای عروسکی رستم و سهراب شد و کارگردان نمایش، بهروز غریبپور با متولی سالن فردوسی ـ بنیاد رودکی ـ برای بیمه گروه دچار مشکل شد.
زهرا شایانفر:
نوزدهم اردیبهشت ماه جاری، شکستن انگشت یکی از اعضاء گروه که هزینهای پانصد هزار تومانی را در پی داشت موجب توقف اجرای اپرای عروسکی رستم و سهراب شد و کارگردان نمایش، بهروز غریبپور با متولی سالن فردوسی ـ بنیاد رودکی ـ برای بیمه گروه دچار مشکل شد.
آن چه در این میان باید مورد توجه قرار گیرد وضعیت بیمه تالارهاست. زیرا همواره در زمان تمرین و اجرای گروههای نمایش آسیبهای متعدد به اعضاء گروه وارد میشود ولی تاکنون عکسالعملی از سوی یک گروه نمایش دیده نشده است. مسلماً تالارهای نمایش به عنوان مکانهای عمومی، باید از لحاظ بیمه وضعیت مشخص و آرامشبخشی داشته باشند. از این رو به سراغ مسئولان و متولیان تالارهای فعال تهران میرویم و از ایشان در این باره پرس و جو میکنیم.
سالنهای تئاترشهر بیمه هستند
بهرامی، مدیر روابط عمومی مجموعه تئاترشهر میگوید:« همه سالنهای تئاترشهر بیمه هستند. کل مجموعه دارای بیمه آتشسوزی و حوادث است. از سه سال قبل هم پرسنل و تماشاگران شامل بیمه حوادث شدهاند. در واقع به همه کسانی که وارد مجموعه میشوند در صورت بروز حادثه هزینه درمان پرداخت میشود. این بیمه نامهها به طور سالانه تمدید میشود.»
بهرامی ادامه میدهد:« از آن جا که متولی مجموعه تئاترشهر، مرکز هنرهای نمایشی است، از سوی این مرکز برای بیمهنامه با بررسی و برآورد قیمت ساختمان، احتمالات بروز حادثه و ارزش تجهیزات موجود، مبلغی بابت حق بیمه پرداخت میشود. البته کاملترین بیمه، بیمه حوادث است که خدمات درمانی تا فوت را در بر میگیرد که امیدوارم هرگز اتفاق نیافتد و کسی دچار حادثه نشود، چون مجموعه تئاترشهر یک مجموعه فرهنگی و تفریحی است.»
بهرامی با تاکید بر ارزش ساختمان به عنوان یک میراث فرهنگی میگوید:«به عقیده من روی این ساختمان هر چقدر ارزشگذاری شود کم است. برای مثال، حدود 10 سال پیش که به چند مترمربع از موزائیکهای کوچک نمای بیرونی احتیاج پیدا کردیم، هر عدد از آن موزائیکهای چند سانتیمتری را 1500 تومان خریدیم و این جدا از دستمزد افراد بود. آنچه این ساختمان را تبدیل به یک اثر ملی کرده است قابل قیمتگذاری نیست.»
مدیر روابط عمومی تئاترشهر درباره مراحل دریافت امتیازات بیمه افراد در صورت بروز حادثه میگوید:«معمولاً اگر فردی دچار آسیب شود، به مراکز درمانی انتقال پیدا میکند و پس از درمان فاکتور هزینه را برای ما میآورد. پس از تایید به همراه نامهای برای دریافت هزینه درمان به بیمه مربوطه ارسال میشود.»
نمیدانم چرا بیخود و بیجهت به یاد هومن لایق افتادیم که دقایقی پس از اجرا به دلیل سکته مغزی در راهروی طبقه دوم جان به جان آفرین تسلیم کرد.
تماشاگر بیمه است
افشین، مسئول واحد پشتیبانی مرکز هنرهای نمایشی درباره بیمه سالنها میگوید:«مرکز هنرهای نمایشی، متولی سالنهای مجموعه تئاترشهر، هنر و سنگلج است و در همه این سالنها تماشاگر بیمه است. ولی هیچ بیمه دیگری وجود ندارد. البته بیمه حوادث و آتشسوزی این مجموعههای فرهنگی در حال انجام است. از چند شرکت بیمه استعلام گرفتهایم و به زودی درباره انعقاد قرار داد با بهترین پیشنهاد اقدام خواهیم کرد.»
بهرامی در ادامه نظرات مسئول واحد پشتیبانی مرکز هنرهای نمایشی میگوید:«حدود یک سال قبل حسین پارسایی به من اطلاع دادند که کار بیمه مجموعه انجام شده است و نامهای را در این خصوص به من نشان دادند. این که این فعالیت در مرکز هنرهای نمایشی چه مسیری را طی کرده است و در چه مرحلهای قرار دارد، برای من هم جای سوال دارد و ما که زمان کوتاهی با احساس امنیتی عجیب پا به این مجموعه میگذاشتیم گویی نگویی دلمان لرزید. هفت سال و در هر سالن تقریباً 15 هنرمند و حدود 10 کارمند و بین 50 تا 500 تماشاگر به نسبت هر سالن .... چرا کاری که یک سال از نامهنگاریهای آن گذشته هنوز در دست اقدام است؟»
درباره بیمه پاسخی نخواهد داد
به سراغ مرکز آفرینشهای هنری نیاوران میرویم. چرخهای از روابط عمومی ـ امور اداری ـ مالی ـ پشتیبانی، امور اداری ـ پشتیبانی و سرگیجهای بیپاسخ که سرانجام صدای دلسوخته خانم حسینی، مدیر اداری مالی میگوید:«از آنجایی که مجموعه نیاوران تحت پوشش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است وضعیت بیمه سالنهای آن هم به این وزارت خانه مربوط میشود.»
پیگیری خواهم کرد
و لابهلای گفتههایش به ما میفهماند که هیچ کس در این مجموعه درباره بیمه پاسخی نخواهد داد.
مهدی مکاری مدیر تالار مولوی، که به تازگی مسئولیت این تالار را بر عهده گرفته است میگوید: «هنوز اطلاعات کاملی از وضعیت سالن ندارم، ولی حتماً پیگیری خواهم کرد.»
وی یک هفته بعد در گفتوگو با سایت ایران تئاتر اعلام میکند که اقدامات اولیه برای بیمه سالن و تماشاگر انجام شده است.
سالنهای مصادرهای
تئاتر پارس و سالن اسوه که جزء سالنهای مصادرهای برخی ارگانها هستند، هیچ وضعیت مشخص بیمهای ندارند. البته نمیتوان نادیده گرفت که همواره دچار مشکل مدیریتی و اداری بودهاند و مدتهای طولانی تعطیل را نیز سپری کردهاند، مانند سالن اسوه که مدتهاست هیچ اجرای نمایشی در آن برگزار نشده است.
دو سالن تماشاخانه مهر و تالار اندیشه که به حوزه هنری تهران تعلق دارند از سالنهای نمایش فعال به شمار میروند. اما قدرت بروکراسی اداری در این مجموعه محول کردن پاسخگویی به مسئولان بالاتر و منشیهای بیشتر، ما را از رسیدن به یک پاسخ مشخص در زمان محدود ناامید کرد.
پیش نیاز بیمههای دیگر
سرانجام به سراغ بنیاد رودکی میرویم. متولی تالارهای وحدت، فردوسی و آزادی. یکی از طرفین درگیر در ماجرای انگشت پانصد هزار تومانی.
سیدابراهیمی، معاونت بینالملل و روابط عمومی بنیاد رودکی میگوید:«همه سالنها و افراد بیمه هستند. از آن جا که برخی از بیمهها پیش نیاز بیمههای دیگر هستند، باید به ترتیب برای همه آنها اقدام کرد. به طور مثال ابتدا باید بیمه آتشسوزی وجود داشته باشد تا آن مجموعه دارای ویژگی بیمههای دیگر بشود.»
وی درباره بیمه گروههای هنری میگوید:«با توجه به این موضوع که از دید بنیاد رودکی، گروههای اجرایی، پیمانکار محسوب میشوند. مطابق قانون بنیاد، کارفرما و طرف قرارداد، پیمانکار، وظایفی را برعهده میگیرند. مسئولیت سالن در مدت اجاره برعهده پیمانکار بوده و اوست که شامل بیمه مسئولیت میشود. در واقع پس از اتفاقی که رخ داد، بنیاد رودکی در کلیه قراردادهایش، لزوم بیمه مسئولیت پیمانکار را قید خواهد کرد.»
و ما که با واژه نا مأنوس”پیمانکار هنری” روبرو شده بودیم، پاسخ شنیدیم:«برای بنیاد هیچ فرقی میان گروه هنری و سیمانکار نیست. یک هنرمند هم برای مدتی خاص سالنی را در اجاره خود دارد. بنابراین در مدت اجاره مسئولیت همه اتفاقات آن خواهد بود.»
سیدابراهیمی تاکید میکند:«در هیچ جا افراد گروه بیمه نمیشوند مگر در آغاز تماشاگر بیمه شده باشد.»
وی سالن برج آزادی را به علت کمی مراجعه کنندگان از مهجورترین سالنهای بنیاد رودکی برمیشمارد و میافزاید:«برای برج آزادی کمتر اقدامی صورت گرفته است، ولی پس از اتفاقی که افتاد، بیمه سالنهای وحدت و فردوسی با دقت بیشتری انجام خواهد شد. پس از بیمه آتشسوزی برای بیمه حوادث اقدام کردهایم. شرکت بیمه ایران نیز بهترین پیشنهاد را برای ما داشته است. »
مانند بازاریاب بیمه
از این که مدیران تالارها با ما مانند بازاریاب بیمه رفتار میکنند متعجب شدیم ولی با توجه به اهمیت بیمه حوادث برای گروههای اجرایی تئاتر و شناخت از پرمخاطره بودن این حرفه یادآور میشویم که نزدیک به یک قرن از آشنایی ما با سیستم بیمه میگذرد، اما هنوز یک سالن که وضعیت مشخص درباره مسئولیت نسبت به سلامت گروه هنری داشته باشد به چشم نمیآید. اگر حفظ جان تماشاگر و حفظ بنای تالار اهمیت دارد، یک عضو مهم به نام گروه هنری نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
راههای فرار
یک کارشناسی بیمه میگوید:«در هر نوع بیمهای که مربوط به مراکز عمومی میشود برخورداری از برخی امکانات لازم است. همان طور که بدون داشتن راه فرار، کپسول آتشنشانی، شیرآب قابل دسترسی و بازرسی سیمکشیها، بیمه آتشسوزی مفهومی ندارد، بیمه حوادث نیز دارای شرایط خاصی است. استحکام، راههای فرار، وسائل کمکهای اولیه و بسیاری عناوین دیگر، مورد بررسی قرار میگیرد و پس از آن قرارداد بیمه منعقد میشود.»
دوستی یادآور میشود:«آن زمان که حمید فرخنژاد، بر صحنه”شب هزار و یکم” دچار حمله قلبی شد، هیچ گونه امکانات پزشکی در مجموعه تئاترشهر نبود و همه گیج و دستپاچه شده بودند.»
دوست دیگری میگوید:«آن گاه که کامبیز اسدی در زمان اجرای”آخر بازی” دچار حمله آسم شد، مجبور شدم تا نزدیکترین داروخانه شبانه روزی بدوم و دارویش را تهیه کنم.»
شکستگی دست و پا، در رفتگیهای پی در پی، کشیدگی عضلات و بریدگیها همواره در یک سالن تئاتر پیش میآیند. با این که 90% حوادث در حین تمرین، ساخت دکور و اجرا رخ دادهاند کمتر بازیگری را دیدهایم که مبلغ درمان را از کارگردانش بخواهد.
شاید از دیدگاهی دیگر باید گفت، کمتر کارگردانی مانند بهروز غریبپور، مبلغ درمان بازیگرش را مطالبه کرده است.