در حال بارگذاری ...
...

نگاهی به نمایش «تنبل پازردآلو»؛

اتفاق مبارک در تئاتر کودک

احمدرضا حجارزاده: یکی از مهم‌ترین کارکردهای تئاتر کودک و نوجوان، ایجاد پیوند میان تماشاگران با داستان‌ها، آیین‌ها و فرهنگ‌های کهن و ملی یک سرزمین است. برای دستیابی به این امر، کشور ما از منابع غنی فرهنگی و ادبی برخوردار است که استفاده درست و مطلوب از آن‌ها می‌تواند منجر به خلق آثاری درخشان و تأثیرگذار بر سلیقه و تفکر نسل فعلی و آینده بشود. در این راستا، برخی هنرمندان عرصه ادب و هنر با نگاهی به ریشه‌های فرهنگی این مرز و بوم، همواره به ساخت و پرداخت قصه‌ها و نمایش‌هایی مشغول بوده‌اند که مخاطب خود را همیشه با شوقِ یادگیری بیش‌تر و پندهای کاربردی ماندگار همراه کرده‌اند.

نمایش «تنبل پازردآلو»، نمونه ناب و ارزشمندِ تلاشِ چند تن از اهالی کاربلد فرهنگ و هنر در همین راستاست. اردشیر صالح‌پور که باسابقه‌ای کم‌نظیر در عرصه پژوهش‌های تاریخی و ادبی تا امروز شماری از نمایش‌نامه‌های جذاب و پندآموز را با رویکرد به قصه‌های شاهنامه، فولکلور و کهن ایرانی رقم‌زده، در مقام نویسنده این نمایش سراغ همان گنجینه قدیمی رفته و داستانی شنیدنی و تأثیرگذار برای مخاطب کودک و نوجوان تحریر کرده است.

«تنبل پازردآلو» در بن‌مایه خود حکایتی آشنا و تکراری دارد؛ همان داستان تن‌پروریِ فرزند خانه و گله‌مندی مادر و مردم از تنبلی او که نمونه عالی و کاملش را در قصه «حسن‌کچل» بارها شنیده و دیده‌ایم. گرچه در نمایشی که شخصیت‌های اصلی برپا می‌کنند، می‌توان نشانه‌هایی از قصه‌های دیگر را هم دید. برای مثال، صحنه‌ای که کاروان در بیابان با بی‌آبی روبه‌رو می‌شود و «تنبل» به‌قصد جُستن آب به درون چاه می‌رود، یادآور بخشی از قصه مشهور «ماه‌پیشونی» است. بااین‌حال صالح‌پور، نخ داستان خود را به مهره‌های تازه‌ای آذین کرده تا تماشاگر مدرن و تکنولوژی زده امروز از آن بهره‌مند باشد. نویسنده، برخی پیام‌های داستانش را از طریق دیالوگ‌های آمیخته به مَثَل‌ها و مَتَل‌های ایرانی به بیننده منتقل می‌کند که این ترفند، نوعی آموزش برای رساندنِ منظور به زبان امثال و حکم و گفتار غیرمستقیم است.

داستان از شرح حال نرگس، دختری تنبل در روزگار معاصر آغاز می‌شود که هم‌زمان با سالروز تولدش، توسط خاله و دوستانش به تحول و تولد دوباره (خروج از تنبلی) می‌رسد. او که حتی برای پختن کیک تولد خودش دیگران را همراهی نمی‌کند، به اجبار وارد یک بازی نمایشی می‌شود تا از مسیر بازسازی داستانی پرحکایت، به این آگاهی برسد که تنبلی شایسته انسان نیست.

علاوه بر متن صالح‌پور، در اجرای نمایش «تنبل پازردآلو»، کارگردانی خلاقانه و حرفه‌ای علی یداللهی بسیار مؤثر بوده است. یداللهی که در تولید نمایش‌های سنتی، آیینی و ایرانی ید طولایی دارد، این‌بار هم از توانمندی‌اش برای روایت داستانی ایرانی در فضای آیینی بهترین استفاده را کرده. او در «تنبل پازردآلو»، تمام عناصر نمایش‌های سنتی و تخته‌حوضی را با ساده‌سازی در شکل اجرا به کار گرفته تا مخاطب هدف علاوه بر همراه شدن با داستان و پندآموزی، از تکنیک‌های نمایشی کارگردان و گروهش مانند زن‌پوشی (این‌جا مردپوشی)، سیاه‌بازی، موسیقی زنده، تعدد نقش برای هر بازیگر، کاربرد اشیا به‌جای عروسک و شخصیت، لذت را ببرد.

مثلاً شخصیت کلاغ را در داستان تنبل، با گره‌زدن یک شال ساده به نمایش می‌گذارد، مثل کاری که قبلاً در نمایش موفق «شنگرف» کرده بود، یا افزودن شخصیت سیاه به نمایش با همان شیرین‌زبانی‌ها و غلط‌های فراوانش در بیان کلمات، هم موجب خنده تماشاگر می‌شود، هم او را با یکی از مهم‌ترین گونه‌های نمایشی ایران آشنا می‌کند.

ریتم خوب و مناسب، بازی‌های بی‌نقص و به‌یادماندنی و فضاسازی ملموس و باورپذیر نمایش، از دیگر مواردی است که می‌توان به‌عنوان تبحر و تسلط یداللهی در کارگردانی نام برد. هرچند که در شکل‌گیری چنین نمایش دل‌پذیری نباید از اشعار زیبای آزاده فرهنگیان غافل شد که کاملاً متناسب با روایت و درون‌مایه داستان سروده شده‌اند. همچنین موسیقی‌های امیرحسین انصافی برای نمایش روح‌نواز است. یکی از مهم‌ترین امتیازهای این نمایش را باید تعویض صحنه خوب آن دانست که خوشبختانه هم‌زمان حین بازی و اجرا اتفاق می‌افتد و مانع از افت ریتم می‌شود.

در مورد بازی‌های گروه بازیگران نمایش «تنبل پازردآلو»، جز به تحسین و تمجید، نمی‌توان سخن گفت. همه بازیگران، بازی‌های بسیار شیرین و دل‌نشینی ارائه کرده‌اند که چاشنی طنز در گفتار و رفتارشان، آن را بامزه‌تر کرده است. پریسا مشکانی که پیش‌ از این در نمایش «مجلس زنانه رختشورشاه» همکاری موفقی با یداللهی داشت، این‌جا در ایفای دو نقش «نرگس» و «تنبل» عملکردی درست و دیدنی دارد. به‌خصوص وقتی در نقش تنبل ظاهر می‌شود، لحن پسرانه او، نقش را دوست‌داشتنی‌تر کرده.

سایر بازیگران نیز که هر کدام اجرای بیش از یک نقش را بر عهده‌دارند، در کار خود درخشان و ستودنی‌اند. بازی تارا حیدری در نقش‌های «خاله»، «پادشاه»، «مادر»، «دیو» و «کاروانی»، مدام تماشاگر را غافلگیر می‌کند. پردیس کریمی در نقش‌های دختر، کلاغ و مبارک عالی است. او به‌ ویژه در قامت کاراکتر «مبارک» خوش درخشیده و یک سیاه متفاوت روی صحنه آفریده است. سپیده معصومی‌نسب (دختر، وزیر، حکیم کاروانی) و ملیکا نخعی (دختر، شاهزاده، کاروانی) نیز بازی‌های حرفه‌ای و بی‌نقصی ارائه کرده‌اند.

درنهایت باید مژده داد که نمایش «تنبل پازردآلو»، اتفاقی مبارک در تئاتر کودک و نوجوان است که نمی‌توان و نباید اهمیت آن را نادیده گرفت و به‌سادگی از یاد برد. امید آن‌که این نمایش، آغازی برای تولید تئاترهای بیش‌تر در فضای آیینی، سنتی و ملی برای کودکان و نوجوانان باشد تا نسل تازه‌نفس و آینده‌ساز کشور، با ریشه‌های ادبی و فرهنگی ایران‌زمین پیوندی ناگسستنی بگیرد و آن را دوست‌تر بدارد.