اقتباس از آثار داستایفسکی در تئاتر ایران

اقتباس از آثار داستایفسکی در تئاتر ایران 2

الهام از داستایوفسکی برای اجرای نمایشهای شاخص و مورد پسند تماشاگر 2
این روزها دو نمایش از آثار داستایفسکی روی صحنه است که مورد استقبال هم قرار گرفته، به این بهانه مروری داریم بر برخی از آثاری که با استفاده از متون این نویسنده در تئاتر اجرا شدند.
به گزارش ایرانتئاتر، فئودور داستایفسکی، نویسنده شهیر روسیه خالق متون پیچیدهای است که به شکلی منحصربه فرد به زندگی شخصیتهای خود اشاره دارد. نویسندهای که نگاهش به انسان، اخلاقیات و ابعاد روانشناسانه زندگی نه تنها به واسطه مرور زمان رنگ نباخته، بلکه با گذشت زمان هر بار معنا و مفهوم پررنگتری پیدا کرده است.
این ویژگیها باعث شده تا هنرمندان زیادی در سراسر جهان، دست به اقتباسهای متفاوت از آثار او بزنند.
شمار اقتباسهای سینمایی از داستانهای داستایفسکی چیزی حدود 124 فیلم تخمین زده شده است، اقتباسهایی که شاید تعداد اندکی از آنها بازآفرینی درستی از شخصیتها و موقعیتهایی که او در داستانهایش خلق کرده ارائه دادند. در تئاتر نیز هنرمندان زیادی برای خلق اثر نمایشی از آثار او بهره بردهاند.
«جنایت و مکافات» و «برادران کارامازوف» را میتوان از پرشمارترین آثار اقتباس شده از متون این نویسنده دانست.
هنرمندان در کشور ما نیز با اقتباس از آثار این نویسنده شهیر به ویژه از دو متن یاد شده، دست به تولید فیلم و تئاتر زدهاند که تعداد معدودی از آنها جز نمونههای موفق به شمار میآید.
نوشتههای این نویسنده سرشار از فضاهای متناسب برای تعامل دراماتیک است، فضاهایی که هنرمندان برای خلق آثاری نو با نگاهی جدید از آن بهره میبرند. این اقتباسها معمولا همراه با بازآفرینی اتفاق میافتد و فرصتی است برای آفرینشی دوباره.
برخی از هنرمندان در اقتباسهای خود سعی داشتهاند تا با حفظ خط داستانی به تولید و آفرینش جدید دست بزنند و برخی دیگر با خیالپردازی اثری مستقل را به نمایش میگذارند.
از آنجا که اقتباس از نوشتههای ادبی همواره مخالفان و موافقان زیادی دارد، در اینجا تنها به معرفی چند اثر اقتباس شده از آثار داستایفسکی توسط هنرمندان تئاتر با پرهیز از قضاوت از آنها اشاره خواهیم داشت.
از آثار جدید هنرمندان میتوان به دو نمایش «امشب به صرف بورش و خون» و «برادران کارامازوف» که هم اکنون روی صحنه هستند، اشاره داشت.
«امشب به صرف بورش و خون» به نویسندگی مهدی یزدانیخرم، براساس رمان «نازنین» فئودور داستایفسکی با ترجمهای از یلدا بیدختی و کارگردانی صابر ابر از جمله آثار اقتباسی به شمار میرود که از فروردین تا شهریور سال جاری در کُرباکس پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب روی صحنه رفت و پس از وقفهای کوتاه دور جدید اجراهای خود را از آذرماه در همان سالن آغاز کرده و ادامه میدهد.
این نمایش روایت سرگذشت دختری است که بنا به دلایل نامعلومی دست به خودکشی زده و اکنون، پس از مرگش، همسر او به بازخوانی و بازگویی رخدادهای زندگی او میپردازد.
«برادران کارامازوف» برگرفته از رمانی به همین نام از داستایفسکی در قالب یک تئاتر تجربی با کارگردانی اشکان خیلنژاد در سالن استاد سمندریان ایرانشهر روی صحنه است.
در خلاصه داستان این اثر آمده است: « داستان حول محور خانوادهی کارامازوف در روسیه میگذرد. دیمیتری با پدرش فیودور اختلافات مالی جدی دارد. پدر به قتل میرسد، و همه شهر دیمیتری را مجرم میپندارند و در دادگاه علیه او شهادت میدهند. در طول داستان، ما با زندگی سه فرزند دیگر خانواده کارامازوف هم آشنا میشَویم: آلیوشا (راهب)، ایوان (تحصیلکرده)، و اسمردیاکوف (آشپز) که هر یک به نحوی در این بههمریختگی نقش دارند.»
از آثار پیشین نیز میتوان از «جنایت و مکافات»، «مرسولات پترزبورگ»، «رویای آدم مضحک» و «کافه لیون» نام برد. البته آثار دیگری نیز از نوشتههای این نمایشنامهنویس تولید شده است که ما در این گزارش کوتاه تنها به بخشی از آنها اشاره داریم.
«جنایت و مکافات» به نویسندگی و کارگردانی ایمان افشاریان یکی از آثار نمایشی اقتباس شده از رمان معروف «جنایت و مکافات» داستایفسکی است که در عمارت مسعودیه (تماشاخانه مسعودیه) روی صحنه رفت.
این نمایش که در بخش مرور و بینالملل سیوچهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر نیز میزبان مخاطبان بود، جایزه بهترین کارگردانی بخش بینالملل را برای ایمان افشاریان به همراه داشت.
افشاریان در یادداشتی برای این نمایش نوشت: «من هم راسکلنیکف هستم. بی کم و کاست. آشفته و سرخورده و حیران و گیج. خواستم جسارت را تجربه کنم. من هم راسکلنیکف هستم. دستم به خون آلوده است. به خون دل هایی که خوردم.به خون هایی که در گلو خفه
کردم. هر شب سر که روی بالین می گذارم ، مکافاتم شروع می شود. چه روزی به شب رسید و چه شبی به صبح می رسد؟ من در مکافاتی نفس می کشم که جنایتش فراموشی است . فراموشی از جوانمردی قهرمانان و اسطوره های افسانه ای. وجدان بیدار افسانه می سازد. شاهکار داستایوفسکی دغدغه شد و راه را برایم هموارساخت.»
«جنایت و مکافات» به نویسندگی و کارگردانی رضا ثروتی از دیگر اقتباسهای هنری از این رمان مشهور است که به زندگی راسکلنیکف دانشجویی که ناخواسته مرتکب قتل شده و از آن پس دچار اختلالات روانی شده اشاره دارد.
«مرسولات پترزبورگ» نوشته محمد زارعی با کارگردانی مازیار سیدی نیز جز آثار نمایشی است که براساس اقتباس از چهار داستان کوتاه نوشته شده است. یکی از این داستانهای کوتاه «در کام تمساح» نوشته داستایفسکی است که در کنار داستانیهایی از گوگول، چخوف و زشنکو برای نگارش متن مورد توجه قرار گرفته است.
«رویای آدم مضحک» نوشته داستایفسکی به کارگردانی امیر پاشامحمدی با ترجمهای از وحید مواجی و داراماتورژی مریم شکرریز اثری نمایشی بود که در سبک یک موزیکال ابزورد و به صورت اجرا در کافه میزبان مخاطبان شد.
«کافه لیون»؛ به نویسندگی و کارگردانی سعیده خوشنژاد اقتباسی از داستان «شبهای روشن» داستایفسکی بود که در خانه هنر دیوار روی صحنه رفت.
این اثر روایتگر آشنایی مردی به نام ماتیاس است که برای فرار از تنهایی سعی دارد با دختری آشنا شود اما در این مسیر با مشکلات زیادی روبرو میشود.