در حال بارگذاری ...
...

بازگشت یک کارگردان، احیای یک صحنه:

اجرای باشکوه «دشمن مردم» در بندر گناوه با حضور سه نسل تئاتری

بازگشت یک کارگردان، احیای یک صحنه:

اجرای باشکوه «دشمن مردم» در بندر گناوه با حضور سه نسل تئاتری

در شب شنبه ۲۷ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴، پلاتوی «دریانورد» در بندر گناوه فراتر از ظرفیت خود، میزبان اجرای ویژه‌ و متفاوتی بود؛ اجراخوانی نمایشی آمیخته با آرمان‌خواهی، نقد اجتماعی و تلنگری اندیشمندانه. «دشمن مردم»، اثر ماندگار هنریک ایبسن، این‌بار با برداشتی نو و اجرایی گروهی به کارگردانی اردلان تاجدینی، در بندری که روزگاری یکی از قطب‌های مهم تئاتر استان بوشهر بود، جان گرفت.

ایران تئاتر بوشهر-الیاس احمد حسینی؛ در شب شنبه ۲۷ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴، پلاتوی «دریانورد» در بندر گناوه فراتر از ظرفیت خود، میزبان اجرای ویژه‌ و متفاوتی بود؛ اجراخوانی نمایشی آمیخته با آرمان‌خواهی، نقد اجتماعی و تلنگری اندیشمندانه.  «دشمن مردم»، اثر ماندگار هنریک ایبسن، این‌بار با برداشتی نو و اجرایی گروهی به کارگردانی اردلان تاجدینی، در بندری که روزگاری یکی از قطب‌های مهم تئاتر استان بوشهر بود، جان گرفت.

اما پیش از هر چیز، باید به خودِ متن پرداخت. «دشمن مردم» ایبسن، قصه‌ی پزشک آرمان‌گرایی‌ست که با افشای حقیقتی تلخ، خود را ناگهان در برابر مردمی می‌بیند که قرار بود پشتیبانش باشند. دکتر استوکمان، قهرمان نمایش، با این توهم که حقیقت خود به‌تنهایی کافی‌ست، مقابل قدرت، منافع و رسانه‌ها می‌ایستد و در نهایت از سوی همان مردمی که برای‌شان جنگیده طرد می‌شود. اجرای تاجدینی این تضاد را با تیزبینی به سطحی ملموس‌تر و محلی رسانده: گویی گناوه، در مقیاسی کوچک، بازتاب همان جامعه‌ای‌ست که ایبسن یک قرن پیش تصویر کرده بود. به نوعی زبان حال روشنفکران، فعالان مدنی و هنرمندان گناوه‌ای شد که میان عشق به حقیقت و فشارهای اجتماعی و سیاسی، بارها طرد شده‌اند.

 

تاجدینی: رجعتی از سر عشق

اردلان تاجدینی، کارگردان باسابقه‌ی گناوه‌ای که سال‌هاست ساکن مشهد است، توانسته جایگاهی شایسته در بدنه تئاتر آنجا برای خود دست‌وپا کند.

وی با اشتیاق و دغدغه‌ای عمیق برای احیای تئاتر زادگاهش، بیش از یک‌ماه تلاش شبانه‌روزی برای هماهنگ‌سازی این پروژه انجام داد. او که فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۷۷ آغاز کرده، با کارنامه‌ای پُربار از اجراها، نوشتارهای نمایشی و تئاتر درمانی، این‌بار گناوه را صحنه بازگشت خود به تئاتر جنوب قرار داد.

 

از عبدالله دشتی‌فر تا نسل نو: رویارویی نسل‌ها

این اجراخوانی، خاص از آن رو بود که حضور بازیگرانی از سه نسل، صحنه را به عرصه‌ای از تعامل و انتقال تجربه بدل ساخت. عبدالله دشتی‌فر، چهره‌ای ماندگار در تاریخ تئاتر بوشهر و گناوه، در کنار سام اختیاری و محمدمهدی لیراوی، نمادی از گذشته، حال و آینده تئاتر این منطقه بودند. سایر بازیگران این گروه شامل داوود داوودی، عطا فخری، مجتبی عباسی، حسن علیزاده، نشمین شمسی‌زاده، فریده گنجی، فرشته رضایی و فرزاد طاهری بودند؛ هرکدام با اجرایی روان و خلاق، با بهره از بیان و لحن، روح اثر را زنده کردند.

در بخش اجرا، نقش ایماگران به محمدمهدی لیراوی، علی‌اصغر شهابی، امیرحسین شهابی، خداداد بهشت‌رویی و سعید کرمی سپرده شده بود که حضور فیزیکی‌شان در فضاسازی صحنه مؤثر واقع شد. زینب حیدری، که هم‌زمان دستیار کارگردان نیز بود، به‌همراه خود تاجدینی، اجرای بخشی از اکت‌خوانی را بر عهده داشت.

 

کار گروهی، جلوه‌ای دیگر

مشاوره‌ی کارگردانی با محمد ابراهیم‌زاده مطلق، از چهره‌های شناخته‌شده‌ی تئاتر کشور، از نقاط قوت این پروژه بود. تیم اجرایی نیز با جدیت و دقت، اجرایی با کیفیت فراهم آوردند: صادق نیک‌پرست (مدیر تولید)، اسما زیارتی (منشی صحنه)، حسین رئیسی (گیتار الکتریک)، بهزاد کریمی (درام و پرکاشن)، محمد حقیقت (ساز هونگ و ملودیکا)، محمد امین بحرانی(بیس گیتار)، اسما ملک‌زاده و ایلماه بحرینی (افکت‌های صوتی)، میلاد شیری و داریوش بحردستانی  (نور)، طراحی پوستر اثر نیز توسط دانیال عرب‌زاده انجام شد و روابط عمومی و ساخت تیزر بر عهده امیر حصاری بود. عکاسی هنرمندانه‌ی حسین بهروزی نیز این شب به‌یادماندنی را جاودانه کرد.

 

اجرایی فراتر از نمایشنامه‌خوانی سنتی

شیوه‌ی «اجراخوانی»، به‌زعم تاجدینی، پاسخی خلاقانه به محدودیت‌ها و کمبود امکانات اجرای صحنه‌ای بود. استفاده‌ی هوشمندانه از نور، حرکت ایماگران، موسیقی زنده و القای فضاهای متفاوت، «دشمن مردم» را به تجربه‌ای بصری و شنیداری بدل کرد که مخاطب را به دل داستان کشاند. این شیوه، گرچه وفادار به متن مکتوب باقی می‌ماند، اما هم‌زمان از ظرفیت‌های اجرایی بهره می‌برد تا فاصله‌اش با صحنه‌ی تئاتر حرفه‌ای کمتر شود.

 

تحلیل و گفت‌وگو: از نقد ادبی تا آرمان تئاتر

پس از اجرا، عباس کبگانی فعال فرهنگی و مجری برنامه، هنرمندان و عوامل را معرفی کرد. سپس مسعود کبگانیان، نویسنده و منتقد، ضمن بررسی ساختار متن ایبسن به‌عنوان نمایشنامه‌ای کلاسیک در نقد مدرنیته، به ضعف‌هایی چون حذف برخی صحنه‌ها اشاره کرد اما اجرای بازیگران، انتخاب متن و طراحی صوتی و حرکتی اثر را قابل تقدیر دانست.

جهانشیر یاراحمدی، نویسنده و پژوهشگر برجسته‌ی حوزه نمایش نیز حضور هم‌زمان سه نسل در یک اجرا را دستاوردی مهم برای تئاتر گناوه توصیف کرد و گفت: «تئاتر کار گروهی‌ست، و ترکیب نسل‌ها در این اجرا نه‌فقط یک تمرین نمایشی بلکه تمرینی برای آینده‌ی تئاتر گناوه بود.»

عبدالله دشتی مکان، نویسنده، نیز این اثر را روایتی استعاری از وضعیت فعلی جامعه گناوه دانست و آن را نقدی بر ساختارهای پوسیده و نگاه زرسالارانه‌ای دانست که فرهنگ را در سایه گذاشته‌اند. او با نگاهی جامعه‌شناسانه، اجرای تاجدینی را تلاشی هنری-فرهنگی برای تلنگر به بدنه‌ی اجتماعی شهر دانست.

 

نگاهی به آینده

تاجدینی در صحبت پایانی‌اش، اجرای این نمایش را به مناسبت اردیبهشت، ماه تئاتر ایران، دانست؛ اما فراتر از آن، نیتش ایجاد پیوندی دوباره میان نسل قدیم و جدید فعالان نمایش در گناوه بود. او امیدوار است که این اجرا مقدمه‌ای شود برای احیای «جشنواره تئاتر کوتاه» گناوه و تبدیل دوباره‌ی این شهر به یکی از قطب‌های نمایشی جنوب.

وی از مسئولین فرهنگی، دانشگاه‌ها و مراکز علمی خواست تا با ایجاد رشته‌های هنری در گناوه، بستر رشد خلاقیت و آموزش نسل جدید را فراهم کنند. او همچنین از تمامی هنرمندان پیشکسوت و فعال  گناوه‌ای نام برد و قدردانی کرد و در پایان، با اهدای لوح یادبود از سوی هنرمندان حاضر، از تلاش‌های تاجدینی تقدیر شد.

 

نتیجه: تلنگری از جنس تئاتر

«دشمن مردم»، تنها یک اجرا نبود؛ بازتابی بود از وضعیت امروز. از دوری نسل‌ها، از خاموشی صحنه‌های تئاتر جنوب، و از عطشِ بازگشت به دوران درخشان. اگرچه این نمایش در فضای کوچک پلاتو اجرا شد، اما پیامش وسعتی فراتر داشت: دعوتی برای اتحاد، نوگرایی و زنده‌کردن هنر در دل مردمی که، شاید ناخودآگاه، دشمنان هنرمند و حقیقت‌گوی خود شده‌اند.