الیکا عبدالرزاقی:
باید امضای خودم را پای اثر داشته باشم

الیکا عبدالرزاقی- عکس: کیارش مسیبی

شاه لیر

شاه لیر

شاه لیر

شاه لیر

شاه لیر

شاه لیر

شاه لیر

شاه لیر

شاه لیر

شاه لیر

شاه لیر

شاه لیر
الیکا عبدالرزاقی، بازیگر و کارگردان نمایش «شاه لیر؛ روایتی آهنگین» که این روزها در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر است، گفت: در سالن با مخاطب ۱۲ تا ۱۸ سالهای مواجه هستیم که شاید حتی نام شکسپیر را هم نشنیده باشد اما اجرای «شاه لیر» را میبیند، قصه را دنبال میکند و بعد دربارهاش جستوجو میکند. این یعنی ما توانستهایم او را وارد دنیای نمایشنامه کلاسیک کنیم.
به گزارش ایرانتئاتر، الیکا عبدالرزاقی، بازیگر و کارگردان نمایش «شاه لیر؛ روایتی آهنگین» نوشته ویلیام شکسپیر با ترجمه محسن علیشیری و تهیهکنندگی علی اوجی که اجراهای خود را از بیستویکم اردیبهشت، ساعت 19:30 در سالن اصلی تئاترشهر آغاز کرده است، از روند تمرین و تولید این اثر گفت.
عبدالرزاقی درباره تصمیم و مسیر به اجرا رسیدن نمایش «شاه لیر» با همراهی جمعی از هنرمندان حرفهای تئاتر و هنرجویان بیان کرد: من و همسرم امین زندگانی سالهاست که به تدریس مشغول هستیم و در دورههای بازیگری همیشه سختترین متون مانند مونولوگهای آثار بزرگی مثل نمایشنامههای ویلیام شکسپیر را از لحاظ بیان و حتی تمرینهای بازیگری برای کار انتخاب میکنیم. ما بازیگران زیادی داریم که در کارهای رئالیستی موفق هستند اما در آثار کلاسیک نمیتوانند دیالوگها را از آن خود کنند. در واقع وقتی بازیگران با لحن آرکائیک تمرین میکنند اجرا برایشان روانتر میشود و در ادای دیالوگها راحتتر هستند.
او ادامه داد: در روند آموزش و تمرین امین زندگانی با هنرجویان، نمایش «رویای شب نیمه تابستان» را در سالن استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه برد. تصور من در ابتدا این بود که اجرای آثار شکسپیر با هنرجویان بیتجربه ممکن نیست اما انگیزه و اشتیاق بچهها نشان داد که بخشی از این بیتجربگی به واسطه انگیزه به چشم نمیآید. بنابراین من نیز تصمیم گرفتم از حضور هنرجویان در آثارم استفاده کنم.
این بازیگر و کارگردان تئاتر با اشاره به اولین تجربه کارگردانی خود و اجرای نمایش «هملت» از شکسپیر افزود: من همیشه درگیر تصویر هستم تا کلام و ترجیح میدهم به جای آنکه شخصیتها درباره اتفاقات حرف بزنند، حرفهایشان را به تماشا بنشینم. در اجرای «هملت» این تبدیل حرف به تصویر با موسیقی وحرکات موزون همراه شد و اکنون نیز در نمایش «شاه لیر» ادامه دارد.
او در پاسخ به چرایی بهرهمندی از عنوان روایتی آهنگین برای به نمایش گذاشتن تراژدی «شاه لیر» توضیح داد: تصور عمومی از موزیکال اثری کمدی است، اما به نظر من، موسیقی و ترانه همیشه میتواند عمیقترین احساسات انسانی از خشم، غم، رنج، کینه و ....را به صورتی تاثیرگذار به مخاطب منتقل کند و اما برای عنوان نمایش روایت آهنگین «شاه لیر» انتخاب شد چراکه کلام ریتمیک نشده، بلکه تک به تک قصهها به ترانه تبدیل شده است و ترانههایی براساس موقعیتها نوشته شدند. تبدیل قصهها به ترانه کار سخت و پیچیدهای بود که توسط حسنعلیشیری انجام گرفت.
عبدالرزاقی با تاکید بر لزوم درگیر شدن مخاطب با آنچه روی صحنه به تماشای آن مینشیند، گفت: به نظر من مخاطب امروز دیگر تحمل تماشای آثار طولانی و متون کلاسیک را ندارد و باید به لحاظ بصری، شنیداری و روایی اقناع شود. ما با مخاطب اکنون روبرو هستیم و مهم است که چه خوراک فرهنگی برایش تولید میکنیم.
او با بیان اینکه موسیقی، در این اثر ابزاری است برای انتقال احساسات و نه صرفاً تزئین مطرح کرد: تلفیق اثر با موسیقی مدرن و ریتمهای امروزی به شکلی انجام شده که به متن شکسپیر خدشهای وارد نشود. تلاش کردیم تا هم مخاطب عام که با موسیقی بهتر ارتباط میگیرد و هم مخاطب حرفهای که به کیفیت اجرای متن توجه دارد، هر دو از تماشای کار لذت ببرند.
این هنرمند با اشاره به همراهی موسیقی در به نمایش گذاشتن بهتر تصویری از شخصیتها گفت: در این بخش رضا یزدانی برای انتخاب موسیقی کمک بسیاری به کمک ما کرد. ما میدانستیم که قرار است از موسیقی بهرهمند شویم ولی اینکه چه موسیقی و چگونه استفاده شود، قدم به قدم با تمرین کار شکل گرفت. براین اساس برمبنای فضاسازی در صحنههای خشن و جنجال از موسیقی راک و هارد راک و در صحنههای لطیف از موسیقی دیگری بهره بردیم و به جز یک بخش موسیقایی کار، دیگر بخشها براساس لحن آرکائیک نوشته شد.
کارگردان نمایش «شاه لیر» درباره ضرورت بازخوانی جدید از آثار کلاسیک تأکید کرد: اگر قرار باشد یک متن کلاسیک را عیناً و به همان سبک غربی اجرا کنیم، چه دلیلی دارد ما آن را روی صحنه ببریم؟ به نظر من باید برای اجرای یک اثر تحلیل تازه و ایده اجرایی متفاوت داشت و به نوعی من به عنوان کارگردان باید امضای خودم را پای اثر داشته باشم نه اینکه فقط وفادار به نسخههای قدیمی باشم. به همین دلیل نیز ما کاراکترها را از لحاظ روانشناختی کمی دستکاری و بازسازی کردیم. در این اثر لیر یک ابله، دیکتاتور و خودشیفته است که نمیداند با سپردن مملکت به دخترانش که آنها را برای فرمانروایی تربیت نکرده، چه بلایی بر سر خود و مردم میآورد. طبق این تحلیل دختر اول دائمالخمر است، خواهر دوم شکنجهگر و تنها کوردلیا، دختر سوم شخصیتی سالمتر دارد و در نهایت میخواهد پدر را نجات دهد.
او با بیان اینکه همواره در مواجههاش با متن، کاراکترها را از صفر بررسی میکند، افزود: ما در قرن بیستویک دیگر نمیتوانیم مانند قرن شانزدهم به شخصیتها نگاه کنیم و آنها را سیاه یا سفید مطلق ببینیم. همه جهان تحلیلهای متفاوتی از شخصیتهای این نمایش دارند اما زمانی که به اجرا میرسند به دلیل عظمت نام شکسپیر و به دلیل ترس از مواجهه با آثار بزرگ همواره خط متوسطی را رعایت میکنند تا کسی آنها را نقد نکند. اما من بر این باورم که یک قصه دارم، هرکسی میتواند آن را نوشته باشد و حالا باید براساس تحلیل خودم آن را روی صحنه ببرم. ما با شکسپیر شوخی نداریم، ما نمایشنامهای از این نویسنده بزرگ را با تحلیلی که از آن داریم به نمایش گذاشتهایم.
این بازیگر و کارگردان بیان کرد: دوست داشتم تا تمامی کاراکترها را با سرانجامشان ببینیم. به طور مثال در نمایشنامه اصلی لیر در انتهای نمایش از بردار شدن دلقک خبر میدهد اما من میخواستم این شخصیت تا انتهای نمایش حضور داشته باشد و مرگش را روی صحنه ببینیم. این تصمیم که سرنوشت کاراکترها به روشنی روایت شود، کاملا آگاهانه بود و همه آنچه روی صحنه میبینید نتیجه همکاری و همفکری گروه، ایدههای بازیگران و شکلگیری تدریجی اجرا است.
عبدالرزاقی در پایان سخنانش درباره ارتباط مخاطب با آثار کلاسیک به ویژه در دورهای که ذائقه تماشاگران نسبت به تولیدات فرهنگی تغییر کرده است، گفت: ما در سالن با مخاطب ۱۲ تا ۱۸ سالهای مواجه هستیم که شاید حتی نام شکسپیر را هم نشنیده باشد اما اجرای «شاه لیر» را میبیند، قصه را دنبال میکند و بعد دربارهاش جستوجو میکند. این یعنی ما توانستهایم او را وارد دنیای نمایشنامه کلاسیک کنیم. باید در نظر داشته باشیم که سرگرمکردن مخاطب، رسالت اول ماست و بعد از آن است که میتوانیم پیاممان را به او منتقل کنیم.
گفتوگو: نگار امیری
عکس اول: کیارش مسیبی