تعزیه منحصربهفرد بوشهر:
قدمت ۱۰۰ ساله حضور زنان بوشهری در تعزیه

بوشهر- شیما جوادپور، کارگردان تئاتر و پژوهشگر حوزه ادبیات نمایشی با اشاره به حضور تقریباً ۱۰۰ ساله زنان بوشهری در تعزیه، تاکید کرد: ویژگی منحصربهفرد تعزیه بوشهر در واقع استفاده از شاخصههای موجود در فرهنگ و آداب و رسوم این منطقه و هنر بهکارگیری آنها در تعزیه است.
به گزارش خبرنگار ایران تئاتر در استان بوشهر به نقل از ایبنا ، تعزیه روایتی زنده و دراماتیک از واقعه کربلاست که با استفاده از موسیقی، شعر و حرکات نمایشی بهشکلی تاثیرگذار این واقعه تاریخی را به تصویر میکشد. به عقیده بسیاری از صاحبنظران ادبیات نمایشی، تعزیه هنر باشکوهی است که نقش شگرفی را در بازنمایی و بازشناسی نهضت کربلا و قیام امام حسین (ع) ایفا میکند. این آیین بهدلیل ساختار و فحوای غنی و مبتنی بر ادبیات و مذهب، در زمره آیینهایی است که به عزاداری مردم در ایام سوگواری حسینی عمق بیشتری بخشیده است.
در مورد پیشینه این هنر آیینی نقلوقولهای متنوعی وجود دارد، برخی آبشخور آن را از همان دوران صفویه میدانند که مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی ایران معرفی شد و برخی دیگر هم پدید آمدن آن را منسوب به دورههای دیگر میدانند. به هر روی، برای رسیدن به کنه تاریخی تعزیه در ایران باید پژوهشی عمیقتر صورت بگیرد تا بتوان به شکلی مستند و مستدل در این باره با قطعیت اظهار نظر کرد.
طبق گفته برخی از پژوهشگران ادبیات نمایشی از جمله جهانشیر یاراحمدی، قدیمیترین سند مکتوب تعزیه ایران در جزیره خارگ پیدا شده که این نشان میدهد در این خطه از دیرباز تعزیه در ایام سوگواری حسینی ساری و جاری بوده است. این پژوهشگر در معرفی این سند یادآور شده که «این سند در جزیره خارگ در سال ۱۷۶۵ میلادی به همت کارستن نیبور، جهانگرد آلمانی در دوره کریمخان زند ثبت شده که توضیح مفصل و دقیقی از آن مجلس تعزیه در سفرنامه خود قید کرده که البته این سند بهعلت ناآشنایی نویسنده از اصل قصه، از اشتباهات تاریخی خالی نیست؛ اما ثبت آن در آن روزگار برای تاریخ هنر نمایش در ایران بسیار باارزش است.»
در کنار دیرینگی تعزیه در بوشهر، مولفههایی دیگری نیز وجود دارد که اجرای این آیین را در این بندر کهن منحصربهفرد کرده و آن هم حضور و نمود زنان در تعزیه در حدود یک قرن اخیر است. البته در این میان، شیما جوادپور، کارگردان تئاتر و پژوهشگر حوزه ادبیات نمایشی، بر این باور است که پیش از حضور زنان بوشهر در تعزیه، در دوره قاجاریه تعزیه زنانه وجود داشته است.
او ادامه داد عدهای معتقدند برای نخستین بار در ایران، زنان در بوشهر مجال ایفای نقش را در تعزیه را پیدا کردند که این موضوع سندیت تاریخی ندارد؛ چراکه طبق آنچه گفته شد تعزیه زنانه به طور جداگانه در دوره قاجار بهوجود آمده بود و زنان پیشتر در دوران قاجار در تعزیههای زنانه به ایفای نقش میپرداختند؛ اما اگر منظور از تاکید بر اولین بار، اجرای تعزیه در ملاء عام است، نمیتواند ادعای کذبی باشد. در این باره بهرام بیضایی، پژوهشگر باتجربه هنرهای نمایشی در ایران گفته: «در حالی که زنان هیچوقت در تعزیه اجازه بازی کردن پیدا نکرده بودند و در زمانی که در دیگر شهرها، برای ایفا نقش زنان، مردان «زن پوش» میشدند و به جای آنان ایفای نقش میکردند در جنوب، در یک مناطقی، دختران نابالغ نقش زنان را بازی کردند.» اینجا بیضایی از عبارت «دختران» استفاده میکند به نظر میرسد که تاکید بر عدهای یا جمعیتی از زنان دارد.
زنان حاضر در تعزیه بوشهر باید از سادات میبودند ،همچنین نکته دیگری که در خصوص حضور زنان بوشهری در تعزیه باید به آن اشاره شود که جهانشیر یاراحمدی هم در کتاب خود در حوزه تعزیه به آن اشاره کرده، تاکید تعزیهگردانهای بوشهری بر سادات بودن زنان حاضر در تعزیه است. تعزیهخوانان این منطقه معتقدند حال که تاکید بر اهمیت و بزرگداشت حضرت زینب (س) است، زنی که به میدانگاه وارد میشود و به آواز سخن میگوید چه بهتر که از سادات و نوادگان آن حضرت باشد.
جوادپور تاکید کرد: در واقع و به روایت تاریخ و با نظر به آراء و پژوهشگران ادبیات نمایشی، آنچه به نظر میرسد در ابتدا عدهای (یا یک شخص مشخص) از دختران جوان گمنام که شاید اسمشان در جایی و سندی هم ثبت نشده باشد پیشرو در این زمینه بودهاند. در هر صورت آنچه قدر مسلم است حضور زنان توانمند بوشهری به عنوان بخش تاریخساز احیای تعزیه سید الشهداء در این دیار است که هر ساله بیش از پیش و با شور و عشق به خاندان نبوت و اهل بیت (ع) به زیبایی هرچه تمامتر برگزار میشود.
تعزیه نمایشی ایرانی و برخاسته از میان مردم است
این کارگردان تئاتر و پژوهشگر حوزه ادبیات نمایشی که آثار آیینی متعددی را در این سالها تولید کرده، در ادامه به تعریف و تاریخچه تعزیه گریزی زد و گفت: تعزیه نمایش ایرانی است که از میان مردم برخاسته و در توصیف و ترسیم شهادت امام حسین (ع) و ماجرای اندوهبار فاجعه کربلا به روی صحنه میآید. درباره تاریخچه شکلگیری تعزیه، بهرام بیضایی معتقد است که تعزیه از قبل از تاریخی که میدانیم نه روی صحنه؛ بلکه در جمعها وجود داشته است؛ چراکه پیشتر، نقالیهایی مربوط به نقل واقعه کربلا بوده است. در سفالهای باقیمانده از دوران قبل، تصاویری که ظاهراً نشانگر دراویش علوی هستند در کنار جوی آب و پشت سر چادرها که تمثیل فضای کربلا بوده است به خوبی دیده میشوند که این نشانگر پرداختن مردم به واقعه کربلاست.
وی افزود: مقدار زیادی مقتل نوشته شده که در ماههای محرم خوانده میشده و این هم از دیگر دلایل تاریخی پرداختن توده مردم به برگزاری مراسم سوگواری امام حسین (ع) است، پیش از آنکه تعزیهها به شکل رسمی و جدی روی صحنه بیایند. در واقع، از دوران صفویه که شیعه مذهب رسمی ایرانیان میشود حکومت در آن دوره تلاش میکند برای حفظ ایران در برابر هجوم عثمانی که سنی مذهب بودند، مذهب شیعه را رسمی و تقویت کند. همان سال واعظ کاشانی کتابی به نام «روضه الشهداء» تدوین میکند. در این کتاب مصائبی را که بر ائمه و بزرگان تشیع واقع شده، شرح میدهد؛ کسانی که سواد خواندن و نوشتن داشتند، این کتاب را حفظ کرده و برای دیگران میخواندند با صدای رسا، لحن خاص و آهنگین. این مجالس اسم روضه میگیرند و مردم (زن و مرد) در این مراسم جمع میشدند و مویه و زاری بسیار میکردند.
شکلگیری تعزیه در طول ۸ قرن
جوادپور یادآور شد: در ادامه هر ساله به مناسبت ماه محرم، دستههایی از جمله سینه زنی، زنجیرزنی و … در معابر حرکت میکردند و جمعیت آنها را یا همراهی میکردند یا برای تماشا میآمدند، این گونه مراسم گستردهتر شد و تعزیه بهتدریج رونق گرفت. اینگونه بهنظر میرسد که تعزیه طی سالیان و شاید چیزی نزدیک به ۸ قرن طول کشید تا شکل گرفت. در تاریخ ابن کثیر شامی آورده شده است که پس از فتح بغداد از سوی ایرانیان، معزالدوله احمدبن بویه، حاکم شیعی در بغداد در دهه اول محرم امر کرد تمامی بازارهای بغداد را بسته، سیاهِ عزا پوشیدند و به تعزیه سیدالشهدا پرداختند. زنان شیعی بغداد با موهای پریشان و چهرههای سیاهپوش، در خیابانها به عزاداری بپردازند. آنها جامههای خود را چاک زده و با زدن به صورتهایشان، بر مصیبت امام حسین گریه و زاری میکردند.
این پژوهشگر ادبیات نمایشی که در آثارش تمرکز ویژهای بر آیینهای جنوبی دارد، تاکید کرد: با وجود این، اما متاسفانه هیچ سندی که در آن ایرانیان آن زمان به تعزیههای اولیه اشاره کرده باشند، موجود نیست. تنها نوشته خارجیان در این باره وجود دارد از جمله آنها میتوان به بازرگان فرانسوی اشاره کرد که در زمان سلطنت شاهصفی نامهای از اصفهان به فرانسه فرستاده، او نوشته در میدان عالی قاپو دو سه روز متوالی شاهد یک تئاتر غمانگیز بوده است. او در نامهاش اصطلاح «تماشای محادثه» را عیناً ذکر کرده است؛ محادثه به معنای گفتوگو است و چنین به نظر میرسد که نمایش در این دوران دیگر از شکل حرکت دستهها در معابر و نعشگردانی خارج شده است و به نوعی دیالوگمحور شده است.
جوادپور همچنین در این باره گفت: در سال ۱۷۶۹ میلادی، یعنی در دوران حکومت کریمخان زند، کارستن نیبور آلمانی گزارشی از مشاهده تعزیهای در جزیره خارگ داده است. سالها بعد جهانگرد انگلیسی ویلیام فرانکلین در محرم ۱۲۰۲ از مشاهده تعزیهای در شیراز آن گونه که امروز میشناسیم، نوشته است.
افول تعزیه در اواخر دوره مشروطه و پهلوی اول
این کارگردان و پژوهشگر حوزه تئاتر که تجربه حضور در بخش بینالملل جشنواره تئاتر فجر را دارد، سپس به افول تعزیه در دورهای در ایران اشاره و تصریح کرد: در سیر تاریخی در دوره مشروطه، دوران افولی برای تعزیه آغاز میشود. در این دوران توده مردم هنوز گرایش به حضور در مراسم تعزیه داشتند؛ اما شاه بهدلیل اوضاع مملکت، از حمایتی که قبلتر از تعزیه میکرد، منصرف شد. قشر روشنفکر هم رفته رفته از تعزیه روگردان شدند تا اسفند ۱۲۹۹ که کودتای سیدضیاء الدین طباطبایی همراه با رضاخان انجام شد و بهدنبال این رویداد اجتماعی، اعلامیهای از طرف دولت چاپ و منتشر شد که کلیه اجتماعات در کوچهها قدغن است و به طبع تعزیه هم امکان برگزاری پیدا نکرد، این موضوع فقط برای یک دوره چهار ماهه برقرار شده است.
وی افزود: سالیان بعد در سال ۱۳۱۰ در آستانه سفر رضاشاه به ترکیه همه برنامههای محرم و حضور دستهها در معابر ممنوع شد؛ اما با افول رضاشاه در ۱۳۲۰ تعزیه دوباره از سر گرفتهشد. به گفته پیتر چلکوفسکی، پژوهشگر حوزه تعزیه، در آن شرایط، روستاها تعزیه را از زرق و برق پیراست و به آن ماندگاری بخشید. در اوایل دهه ۴۰ برخی از علاقهمندان به نمایشهای سنتی با تلاش برای احیای دوباره تعزیه، توجه مقامات دولتی را به ارزشهای نمایشی تعزیه جلب کردند.
اجرای تعزیه ایران در فرانسه در سال ۱۹۹۱
به گفته جوادپور، در پاییز ۱۳۴۴ در تئاتر تازه تاسیس ۲۵ شهریور، پرویز صیاد مجموعهای از نمایشهای ایرانی را به روی صحنه برد از جمله تعزیه مجلس عبدالله عفیف که گفته میشود با اجرای این تعزیه در یک تئاتر دولتی، عملاً دستور ممانعت سالهای ۱۳۱۰ از بین میرود. در سال ۱۳۴۵ با تأسیس تلویزیون ملی ایران، از مجلس تعزیهای تصویربرداری و از تلویزیون پخش میشود که مورد استقبال قرار میگیرد و این زمینهساز نگاهی نو به تعزیه در آن دوران میشود؛ چراکه در سال ۱۳۴۶ در جشن هنر شیراز با روی صحنه آمدن تعزیه در فضای غیرمذهبی یک جشنواره به نوعی حمایت مسئولان امر از این گونه نمایشی اعلام شد. در نتیجه با توجه به استقبال کارگردانان دیگر کشورها از اینگونه نمایشی و دعوت مکرر آنان به اجرای تعزیه در کشورشان در نهایت در سال ۱۹۹۱ میلادی برای نخستینبار تعزیه ایران در آوینیون فرانسه اجرا میشود.
نمادهای تعزیه به مروز زمان شکل گرفتند
کارگردان نمایش «مجلس قربانی سنمار» درباره کاربرد نمادها در تعزیه هم توضیح داد: از زمان به نمایش در آمدن تعزیهها در تکیه دولت در زمان ناصرالدین شاه قاجار، نمادهایی به صحنهآرایی تعزیه وارد شد. مثل تشت آب بهجای رود فرات یا خشتهایی با شمعهای روشن بر آن بهجای قبرها در گورستان یا رنگ لباسها برای معرفی شخصیتها که همه این نمادها به ویژه نماد آب در تعزیه بوشهر نیز نمود داشته و دارند. در کل باید پذیرفت که نمادها به مرور زمان شکل گرفتهاند. البته که درباره نمادها بهرام بیضایی اشاره کرده که به لحاظ نمایشی آب موضوع اصلی واقعه کربلاست و از نمادهای شاخص که اتفاقاً با ریشههای اساطیری نمایشهای ایرانی پیوند ناگسستنی دارد.
تعزیه در بوشهر پیشینه ۷۰۰ ساله دارد!
او با تاکید بر اینکه طبق اشاره برخی از پژوهشگران نظیر حیدر عرفان، پیشینه تعزیه در بوشهر به ۷۰۰ سال پیش بر میگردد. این رسم بیگمان با آغاز اجرای تعزیه در ایران باید همزمان باشد، افزود: ویژگی منحصربهفرد تعزیه بوشهر در واقع استفاده از شاخصههای موجود در فرهنگ و آداب و رسوم این منطقه و هنر بهکارگیری آنها در تعزیه است. از جمله کتلخوانی یا کتلی که در بوشهر به مراسمی از جمله حجلهگردانی، مختکگردانی، علم گردانی و گرداندن اسرا مربوط به اجرای خرده نمایش طایفه بنی اسد اطلاق میشود که در تمام این اجراها در پیش روی اجرا کنندگان چاووشخوان حرکت کرده و خبر از وقوع تراژدی جانگدازی میدهد. طبق آنچه حسین دهقانی، در کتاب «هنر پایدار در نمایش» به آن اشاره کرده، این مهم نشانگر شیوه اجرای تعزیه در بوشهر به شکلی منحصربهفرد و موافق با بافت جغرافیایی و غنای فرهنگی این اقلیم است.
«کُتَل»؛ روایتی از مظلومیت امام حسین و یارانش در تعزیه بوشهر
این پژوهشگر حوزه ادبیات نمایشی در باب کاربرد اصطلاح «کتل» در تعزیه بوشهر بیان کرد: کتل واژهای ترکی مغولی و به معنی اسبی است زینکرده که پیشپیش سلاطین و امرا برند. همچنین به دستهای از اسبان که در مراسم عزاداری با هیئت و آرایش مخصوص حرکت کنند، هم اطلاق میشده است. در غیر معنی واژه ترکی به معنی عَلم است که قسمت فوقانی آن را پیراهن بیآستین مانندی بپوشند همانند تکیه و متکایی که بر چوبی نصب شده باشد و همراه علامت بیرق در مراسم عزاداری حرکت دهند. به سبب آنکه اجرای تعزیه در بوشهر در سالهای آغازین، به نمایش اسب بهصورت مختصر با حرکت علم در میدان خلاصه میشده به کتل معروف شده است.
به گفته وی، در اجرای این مراسم بر پشت اسب سفیدی که نماد ذوالجناح بوده پارچهای سفید و خونآلود میانداختند و بر آن تیرهای کوچک چوبی تعبیه شده که ظاهراً از کمان پرتاب شده، بر کمر اسب اصابت کرده است. اسب را همراه با موسیقی خاص در معابر میگرداندد و به نوعی این مراسم هم در ایام شهادت امام حسین (ع) یادآور مظلومیت امام و یارانش در کربلا بوده است.
جوادپور سپس به نمود پررنگ موسیقی در تعزیه بوشهر اشاره و تصریح کرد: آنچه میتوان درباره موسیقی تعزیه در بوشهر به اختصار گفت، میتوان به کاربرد انواع سازها در این هنر از جمله سازهای کوبهای شامل طبلهای بزرگ، طبل ریز، سنج و شیپور و فلوت که با ورود اولیا و معمولاً با ریتم کند استفاده میشود، اشاره کرد. البته که ریتم در هر صحنه و به فراخوان موضوع متفاوت است. چه بسا موسیقی که هنگام ورود به صحرای کربلا حرکت کاروان را تداعی میکند با نواختن سنج و طبل بزرگ، صدای پای شتران و نواختن طبل ریز، صدای پای پیادهها را در ذهن مخاطب تداعی میکند. زیرصدای اولیا با فلوت که حزین نواخته میشود و در صحنههای جنگ، موسیقی پرصلابت نواخته میشود. موسیقی در صحنه اشقیاء برعکس صحنه اولیا، ریتمیک و تند بوده که این پارادوکس به نوعی موجب جلوهگری تقابل دو سپاه است.
وی ادامه داد: زندهیاد حسین دهقانی، نویسنده و پژوهشگر بوشهری، تندخوانی، پرخاش و هیاهوخوانی را در تعزیه بوشهری به نوعی لحن موسیقیایی دانسته که میتوان آن را در شیوه رجزخوانی بزرگان تعزیه بوشهر چون حسین چالی، اسماعیل کانیکزاده، ایرج صغیری و مرتضی فیروزی و… دید.
تعزیه؛ شاهکاری نمایشی که تئاتر غرب از آن تاثیر گرفت
جوادپور سپس به ویژگیهای منحصربهفرد نمایشی تعزیه اشاره کرد و افزود: به تعبیر فرخ غفاری، بازیگر و کارگردان تئاتر، کلیه نمایشهای سنتی در دنیا به کلی از مراعات وحدت سهگانه جداست اما در شاهکار نمایشهای حزنانگیز تعزیه، وحدت زمان، مکان و واقعه در نظر گرفته نمیشود چه بسا نقشآفرین دو دستش را بر هم میکوبد و زمان عوض میشود و با یک گردش گرد سکو، ما را به باور تغییر یافتن مکان میرساند. به نوعی این شاهکار نمایشی را در نمایش هیچ کجای دنیا نمیتوان دید که نقشآفرین با یک دور چرخش دور خودش از یک پرسناژ تبدیل به یک پرسناژ دیگر شود. همچنین به عقیده بیضایی، بزرگترین ارزش نمایش بهم ریختن زمان و مکان است، اینکه از یک فضای کوچک و زمان محدود و یک آدم با استعداد محدود چیزی پدید میآید فراتر از آنچه که هست.
به گفته وی، از دیگر ویژگیهای تعزیه سادگی آن است. هیچ هنرمند یا کارگردانی سعی نمیکند که داستان صحرای کربلا را به شکلی به نمایش بگذارد که عین خود کربلا باشد. این ویژگی به نوعی تاکید تئاتر واقعگرایانه غرب را برای نشان دادن صحنه به شکلی که آنچنان بنماید که در واقع هست، نقص میکند. در باب نسبت تئاتر و تعزیه آنچنان که فرخ غفاری اشاره میکند تأثیرپذیری کارگردانان بزرگ تئاتر معاصر دنیا از مشاهده این هنر نمایشی است که به نوعی اساس ایدئولوژی آنها در تئاتر و به دنبال آن خلق سبکی نو در شیوه اجرایی تئاتر می است که گرتوفسکی و پیتر بروک و تادئوش کانتور از آن جملهاند. مخصوصاً پیتر بروک که با مشاهدگری مسئله از بین بردن فاصله موجود میان بازیگران روی سکوی نمایش و مردمی که به تماشا نشستهاند، سبک فاصله گذاری در تئاتر غرب را ابداع کرد که این موضوع به نوعی تأثیرپذیری تئاتر از غنای تعزیه را تداعی میکند.
الهام بهروزی