گفتوگو با ”محمد مداحیان” کارگردان نمایش ”به خواب من هم بیا”

رضا آشفته: "محمدرضا مداحیان" این روزها نمایش "به خواب من هم بیا" را هر شب ساعت ۱۹:۳۰ در تالار وحدت اجرا میکند که تا آخر این ماه ادامه خواهد داشت.
این نمایش درباره 6 کرامت حضرت فاطمه (س) است که "بابک رفاهی" نویسنده آن است.
از این کارگردان در دو سال گذشته نمایش "شعله در زمهریر" روی صحنه رفت که در طول دو سال، جزء اجراهای پرتماشاگر به شمار میآمد. او این بار با نگاهی متفاوت یک اثر مذهبی را به صحنه میآورد. گفتوگوی سایت ایران تئاتر را با وی میخوانید:
نمایش "به خواب من هم بیا" از نگاه خودتان چه تفاوت عمدهای با آثار مذهبی دارد؟
امیدوارم که این اتفاق افتاده باشد، یعنی نمایش ما کاملا متفاوت با آن نمایشهای مذهبی باشد که مردم از آن شناخت پیدا کردهاند. در این کار برخلاف نمایشهای رایج درباره حضرت فاطمه (س) به زندگی او به طور مستقیم نمیپردازیم، بلکه کرامت حضرت (س) مساله اصلی و محوریت نمایش است.
در ضمن در اجرا نیز به میزانسنهای سوررئال، فضای حرکتی و فرم و طراحی نور اهمیت بسیار دادهایم و در بازیگری هم از کلیشهها پرهیز شده و در کل نگاه مدرنی به مقوله و موضوع مذهبی انداختهایم.
ما سعی نکردهایم از راههایی که امتحان پس داده است جلو برویم. بلکه تجربه تازهای در حیطه تئاتر مذهبی را پیش روی مخاطب قرار خواهیم داد. نمیخواهیم کاری کنیم که مثل اکثر کارهای مذهبی گریه مخاطب را در بیاوریم بلکه بر آن بودهایم تا از ابزار و عناصر تئاتری بهترین بهره نمایشی را ببریم تا با میزانسنهای متنوع بر این مدرن شدن تأکید کرده باشیم. مثلاً در بخش نور، حرفی برای گفتن داریم. عبدالخالق مصدق نور نمایش را طراحی کرده این خود عاملی شده تا زیباییشناسی اثر برایم مهمتر جلوه کند.
درباره نقش و حضور "حمید امجد" هم در اجرا توضیح دهید.
متأسفانه این خبر از طریق برخی سایتها منعکس شده در حالی که گفتهام که همکاری خاصی بین من و امجد صورت نگرفته است، بلکه دوست نویسنده ما با حمید امجد درباره متن این نمایش صحبتی میکند و او هم اشاره میکند که نزدیکی زیادی بین این متن و مجلس تعزیه عباس هندو است. حتی دوست ما تقاضای نسخه این مجلس را میکند و با وجود آن امجد آن که آقای را داشتهاند، اما در اختیارشان نمیگذارد و میگوید که از مرکز هنرهای نمایشی تهیه کنیم. ما هم به همین خاطر توسط "شهرام نوشیر" به سراغ یک گروه حرفهای تعزیه رفتیم تا اجرایی از متن "عباس هندو" را ببینیم. در آنجا متوجه شدیم که شباهت زیادی بین این متن و مجلس تعزیه وجود دارد. البته نویسنده متن از این شباهت بیاطلاع بوده است.
شاید بتوان گفت یک سوژه در قالب تعزیه و دیگری در قالب تئاتر و متن نمایشی دارای شباهت هستند.
بله همین طور است. من هم وقتی تعزیه عباس هندو را دیدم، اول فکر کردم که نویسنده متن از آن تأثیر گرفته ولی وقتی با او صحبت کردم، کاملاً این تأثیرپذیری را رد میکرد.
حالا برداشت شما از آن مجلس تعزیه با توجه به این شباهت نزدیک چه بوده است؟
ما از دو صحنه مجلس تعزیه صدابرداری کردهایم و به عنوان افکت در اجرای نمایش از آن استفاده میکنیم. در یک بخش هم روی افکت، تصویر گذاشتهایم.
چرا به سمت استفاده از تصویر رفتهاید؟
از آنجا که یک سوم نمایش مرتبط با طراحی حرکت است، در برخی از صحنهها بر آن شدیم تا پیوندی بین حرکت و تصویر برقرار شود. طراح حرکات با رضا راد و علی براتی است و در تصویرسازی هم از یک کارگردان مستند حرفهای به نام "رسول لطفی" خواستهایم، تا تصاویر مورد نیاز ما را بسازد. این هم به دلیل اشارات و تأکیدات خود متن است که بخش عمدهای از آن به حضور تصویر در اجرا اصرار میکند. البته ما از همه این خواستها پرهیز کردهایم چون اصرار داشتهایم تا از ابزار و امکانات خود تئاتر بهرهمند شویم و در عین حال در بخشهایی از اجرا نیز ضرورت حضور تصویر را اجتناب ناپذیر دیدهایم.
موسیقی هم به سمت متفاوت و مدرن شدن رفته است.
بهرنگ قدرتی در دو نمایش قبلیام به نامهای "شعله در زمهریر" و "سقوط پرواز" با من همکاری داشته است. او دیگر به طور کامل به ارتباط موسیقی با حرکت بازیگر و ایجاد فضا و میزانسن آگاهی و تسلط پیدا کرده و به همین خاطر با توجه به تنوعی که در میزانسن و تصویرسازی و ایجاد حرکت و فرم در اجرا وجود دارد، ما هم سعی کردهایم بر حجم موسیقی بیفزاییم.
موسیقی زنده اجرا میشود؟
خیر، به صورت استودیویی ضبط و پخش میشود.
طراح صحنه چه نقشی در این مدرن شدن کار ایفا کرده است؟
"پیام حسین سوری" از فارغالتحصیلان تئاتر است که قبلاً نیز در آثار "حسین مسافرآستانه" فعالیتهایی داشته است. او در این اجرا به سمت نشانهگذاری رفته تا براساس المانهایی صحنه مدینه را برای تماشاگر تداعی کند. او کاملاً از شکلهای رسمی و کلیشهای طراحی صحنه پرهیز کرده است.
در بازیگری چه رویکردی داشتهاید؟
اول اینکه از بازیگران حرفهای مانند فرهاد بشارتی، اسدالله بابایی، حسین میرزایی و تقینژاد استفاده کردهام تا مجال بیشتری برای ارائه یک بازی متفاوت داشته باشند. دوم اینکه فضای نمایش بین رئال و سورئال در حرکت است و ما سعی کردهایم بازیگران در بخش بنفش یا سورئال نمایش بازی متفاوتی را ارائه کنند. در اینجا قرار نیست که یک بازیگر از اول تا آخر با یک نقش سر و کله بزند و سر آخر هم متحول بشود. به همین دلیل در بازیگری کدهایی ساخته و از بین میرود؛ یک شخص خیالی تمام این فضاهای شکسته شده را به هم پیوند میزند.
در "شعله در زمهریر" کاملاً بر پایه کلیشهها عمل کرده بودید.
بله، اما در آنجا نیز کمی تفاوت در ارائه یک اثر مذهبی احساس میشد.
در حال حاضر با وجود این تفاوت و ساختار شکنی، چگونه با مخاطب کنار خواهید آمد؟
شاید اجرایمان به بنبست بخورد و ما باز هم در اجرای بعدی به سراغ همان فضاهای سنتی برویم. در عین حال خواستهام به دور از شعار دادن از آنجا که تئاتر خواندهام و دغدغهام هم ارائه یک تئاتر مذهبی نوین است کار کنم. بر آن شدهام که به دور از کلیشهها فکر و تلاشم را معطوف به ایجاد یک فضای نو بکنم. در عین حال هم معتقدم که خود حضرت زهرا (س) به ما کمک خواهد کرد که این تغییرات و نوآوریها اعمال شود. فکر نمیکنم دچار مشکل بشویم.
پیشبینی خودتان در این باره چیست، مخاطب چه برخوردی با اثر میکند؟
فکر میکنم این کار جذاب خواهد بود. برای خودم وقتی از بیرون کار را میبینم بسیار جذاب است و فضای خاصی را با میزانسن خوب و جذاب ارائه کردهام. مخاطب عام اصلاً با میزانسن آشنا نیست، اما او هم به لحاظ زیبایی و تفکر با نمایش ارتباط برقرار خواهد کرد. در اینجا از حسین پارسایی، به عنوان مدیری که از من حمایت کرد تا با نگاه و شیوه متفاوتی یک نمایش مذهبی را به صحنه بیاورم، تشکر میکنم. او با دیدی نمایشی به ما نقطه نظراتی دارد که همه آنها درست بود.
سخن پایان؟
در این نمایش پر حجم 70 نفر نقش داشتهاند. جدای از حمایتهای معنوی، اخلاقی و اجرایی که مسوولان داشتهاند، در جذب حمایتهای مالی تا این لحظه کمکی را احساس نکردهایم. اگر قرار باشد که یک نمایش پرحجم به صحنه بیایید، یا با چشمپوشیهای گروه دچار مشکل میشود و یا اینکه گروه خود باید برای رسیدن به معیارها و زیباییشناسی لازم هزینه بکند. به همین دلیل تا اینجا هم خودم قرض کردهام تا هزینه گروه موسیقی و نورپردازی و دیگر موارد را که همه هزینه بر بوده، بدهم. انتظار دارم که از آن سو نیز حمایتهای جدی از گروهها بشود تا ما نیز با خاطر راحت و آسوده بتوانیم کار خلاق و مذهبی را به صحنه بیاوریم، چون هنرمند نباید فکرش هزار راه برود، و از اصل مطلب دور بشود. از آنجا که مسوولان فریاد میزنند که کار مذهبی نداریم یا کم داریم، الان وقت حمایت جدی از هنرمندانی است که در این راه فعالیت میکنند. البته این حمایت باید از تمام هنرمندان تئاتر باشد که آنها نیز با سختیها و مشقات زیادی دست و پنجه نرم میکنند.