گزارشی درباره افزایش بهای بلیت تئاتر

رضا آشفته: از زمستان ۸۸ با اجرای دو نمایش "مکاشفه در باب یک مهمانی" خاموش کار رضا حداد و "به خاطر یک مشت" روبل کار حسن معجونی با بلیتهایی به قیمت ۱۵ و ۸ هزار تومان، بحث تئاتر خصوصی و افزایش قیمت بلیت به شکل جدی در میان مخاطبان تئاتر و هنرمندان و منتقدان مطرح شد.
تا اینکه از سال 89 نیز قیمت بلیت در مجموعه تئاترشهر و تالارهای مرکز هنرهای نمایشی نیز بالا رفت. این مسأله نیز خود با تفکرات موافق و مخالف زیادی روبهرو شده است، و هر فردی هم دلایلی دارد که از مجموع آنها میتوان به برداشت و برآیندی برای وجود تئاتر و برقراری ارتباط با مخاطبان آن رسید.
یک حساب سرانگشتی
بیایید موضوع تئاتر و مساله اقتصادی آن را کمی جدیتر از حد معمول و متعارف آن با یک حساب سرانگشتی بررسی کنیم. با توجه به اینکه دولت همواره از تئاتر حمایت کرده است، و از سوی دیگر هنرمندان تئاتر همواره از پایین بودن بودجه و دستمزدها گلایه کردهاند، آیا نمیتوان با بالا رفتن قیمت بلیتها کمی به این موضوع افزایش قیمت بلیتها امیدوارانهتر نگاه کرد؟ البته این افزایش بلیت در مجموعه تئاترشهر هنوز هم نمیتواند رقم چشمگیری برای برآورد کردن هزینهها و دستمزدهای یک تئاتر باشد. مثلا نمایشی را در نظر بگیرید در کارگاه نمایش با 50 صندلی قرار است به مدت30 شب اجرا شود. این نمایش در یک نگاه خوشبینانه 1500 مخاطب خواهد داشت که بدون در نظر گرفتن بلیت مهمان و قیمت 5 هزار تومان، در حدود هفت و نیم میلیون تومان درآمد خواهد داشت. آیا این مقدار با هزینههای یک نمایش برابری میکند؟ مرکز هنرهای نمایشی دستکم دو، سه برابر این مقدار برای این گونه نمایشهای اغلب تجربی هزینه میکند. حالا همین حساب سرانگشتی را به سالن اصلی تئاترشهر ببریم. اگر در این سالن یک نمایش به طور متوسط 500 مخاطب داشته باشد، در یک ماه 15 هزار مخاطب دارد. در اینجا باید سرریز شدن مخاطب را با توجه به وجود بلیت مهمان و خالی ماندن بخشی از سالن به دلیل پرت بودن صندلی لحاظ کرد که ما از آن چشم میپوشیم. به هر حال با این وجود 15000 نفر با پرداخت 5 هزار تومان بهای بلیت، 75 میلیون تومان برای حضور در این سال در طول 30 اجرا هزینه میکنند. این رقم هم با توجه به حضور چهرهها و قیمت بالای دستمزدها که هزینه یک گروه باز هم دو، سه برابر این رقم خواهد شد، چندان چشمگیر نخواهد بود.
حالا اگر قرار باشد این 5 هزار تومان را با قیمت پیتزا، کرایه آژانس و دیگر نیازها و تفریحات سالم خانوادهها و افراد مقایسه کنیم، باز هم درمییابیم که رقم چند بالایی نیست. چرا نباید یک تئاتر که با زحمت هنرمندان و فرهیختگان جامعه تولید و عرضه میشود، از حمایتهای لازم اقتصادی برخوردار باشد؟! همین خود عاملی است تا کمی بیشتر درمورد افزایش قیمتها مداقه کنیم، و در مجموع با شنیدن صدای مخالفان و موافقان این اتفاق بتوانیم برای رسیدن به یک راهحل اساسی برای حمایت از تئاتر گامهای موثری برداریم.
موافقان
"حسن معجونی"، کارگردان و بازیگر نمایش "به خاطر یک مشت روبل" که تا همین یکی دو روز قبل، نمایشش در تماشاخانه ایرانشهر اجرا میشد، به ایجاد نوعی دو دوستگی در تئاتر این روزها معتقد است، و در اینباره میگوید: «تئاترهایی که در ایرانشهر اجرا میشوند، به لحاظ قیمت بلیت و نحوه برخورد با مخاطب در ادامه همان تئاترهای لالهزار هستند، با این تفاوت که به لحاظ شکل و محتوا با آن نوع تئاتر کاملاً متفاوت شد. بنابراین بالا رفتن بلیت این بخش به خاطر نبستن قرارداد با مرکز هنرهای نمایشی است، و از این روی با توجه به میزان مشخص صندلیها در صورتی که هر شب یک نمایش در سالن پر اجرا شود، و تعداد روزهای اجرا نیز بالاتر برود، تقریباً اتفاقی معادل با قراردادهای مرکز هنرهای نمایشی نیز در اینجا ممکن خواهد شد.»
وی در رابطه با بالا رفتن قیمت بلیت در مجموعه تئاترشهر و دیگر تالارهای وابسته به مرکز هنرهای نمایشی نیز ضمن آنکه موافقت یا مخالفت خود را موثر در سیاستهای تعیینشده از سوی مرکز نمیداند، میگوید: «در آنجا هم قیمتها در حد انتظار بالا رفته چون مرکز هم به دنبال اجرای نمایسشهایی با مخاطب بیشتر است. از این رو قیمت بلیتها هم افزایش یافته است، و این اتفاق به خاطر این است که خود گروههای تئاتر بتوانند تا اندازهای هزینههای خودشان را دربیاورند.»
در عین حال وی معتقد است که باید به بخشی از تئاتر یارانه داده شود، و این حمایتها باید باشد تا تئاتر در سبد فرهنگی خانواده و افراد اجتماع قرار بگیرد.
از سوی دیگر معجونی به وجود این دو دستگی اشاره میکند و میگوید: «گروههایی هستند که به دنبال بیان محتوای خاص خود هستند تا براساس محتوای پیشنهادی مرکز بخواهند کار کنند و این هم در لفافه ممیزی برای تمامی گروهها محقق خواهد شد.»
"رضا حداد"، کارگردان نمایش "مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش" که هماینک نمایشش در سالن شماره 2 تماشاخانه ایرانشهر اجرا میشود، نیز در زمینه تئاتر خصوصی و تئاتر دولتی معتقد به افزایش بلیت است، تا شرایط مطلوبتری تئاتر کشور حاکم شود.
وی در این زمینه گفت: «بهای بلیت سالن اصلی تئاترشهر باید حداقل 30 یا 40 هزار تومان و بهای دیگر سالنها باید 15 هزار تومان باشد.»
حداد معتقد است که دولت باید از تئاتر تجربی حمایت مالی کند ولی تفکر آنها را صاحب نشود.
او هماکنون نمایش خود را هر شب با قیمت بلیت 15 هزار تومان در تماشاخانه ایرانشهر اجرا میکند و معتقد است در تئاتر خصوصی یا دولتی در کشور ما بلیتهای تئاتر، ارزان است در حالی که باید گرانتر از بهای کنونی باشد زیرا یک کالای فرهنگی بسیار بالاتر به فروش میرسد.
"رضا حداد" با توجه به اینکه در کشورهای اروپایی بلیت پایینتر از 50 یورو به فروش نمیرسد، و اغلب قیمت بلیت در حدود 200 یورو است، امیدوار است که در تالار اصلی تئاترشهر نیز این قیمت از 10 هزار تومان به قیمتی بالاتر برسد.
"رضا گوران"، کارگردان دیگری است که با افزایش بهای بلیت در مجموعه تئاترشهر موافق است، مشروط بر آن که در کنار آن برای تبلیغات آثار نمایشی هم فکری اساسی شود.
وی در این خصوص میگوید: «در شرایط جدید برای گروهها خوب است که قیمت بلیتها قدری افزایش پیدا کرده چون با این شیوه، گروهها ضرر نمیکنند، اما در کنار آن باید شرایط دیگری هم تأمین کرد و در این راستا تبلیغات مهمترین موضوعی است که باید مورد توجه قرار گیرد.»
این کارگردان به تبلیغات تئاتر در رسانههای جمعی با مخاطبان فراگیر معتقد است و از رادیو و تلویزیون میخواهد که در این زمینه با تئاتر همکاری لازم را داشته باشند، چون با وجود قیمت گزاف در این دو رسانه برای تبلیغات، نمیتوان به حمایت از تئاتر پرداخت.
وی همچنین با توجه به اینکه مخاطبان تئاتر با این افزایش قیمت همچنان به دیدن اجرای "پلکان" آمده و حتی در برخی از موارد با صندلی پر مواجه میشدهاند، و این افزایش قیمت حتی در ایرانشهر بالاتر هم بوده و همچنان مخاطب به تئاتر توجه نشان داده است، تبلیغات ر ا امر مهمی برای گسترش و پایداری این اتفاق میداند.
مخالفان
"قطبالدین صادقی" که اتفاقاً این روزها مجموعهای از نمایشهای کوتاه "هاینر مولر" را برای اجرای در تماشاخانه ایرانشهر آماده میکند، با هر نوع افزایش قیمتی مخالفت میکند.
او در این رابطه به سایت ایران تئاتر میگوید: «هر نوع افزایش قیمت بلیت تئاتر در جهت بورژوایی کردن تئاتر است. من با هر نوع پولکی کردن تئاتر مخالف هستم. این امر باعث میشود تا قدرت خرید کالای فرهنگی پایین بیاید. این افزایش قیمت فقط برای مخاطبان خاص طبقات مرفه مناسب است، در حالی که مخاطبان واقعی تئاتر، نسل جوان 18 تا 28 هستند که غالبا دانشجو و کمپول هستند. این افزایش قیمت بلیت مانع بدی برای توسعه تئاتر است. بلیتها باید ارزان و در دسترس همگان باشد. به نظر من گرانتر کردن قیمت بلیتها اعلام جنگ با کسانی است که کمپول هستند و این اتفاق مانع از حضور آنان در تئاتر خواهد شد.»
دکتر صادقی اعتقاد دارد که ما به هیچ وجه تئاتر خصوصی نداریم، زیرا هیچ گروهی مکان ثابتی برای تمرینها و اجراهای خود ندارند، همچنین گروهها از انبار کردن وسایل دکور، لباس و اجراهایشان بازمیمانند و به همین دلیل در اجرای رپرتواری با مشکل مواجه خواهند شد.
وی در اینباره با اشاره به اینکه برخی از نمایشهای سطحی و سرگرمکننده در سانسهای آخر سینماها اجرا میشوند، گفت: «این نمایشها همچنان آثار درجه 18 لالهزاری هستند که در ادامه تئاترهای دهه 30 هستند، و به هیچ وجه کالای با ارزش فرهنگی محسوب نمیشوند. این آثار نه ارزش زیباییشناسانه دارند و نه به مسائل مهم میپردازند، بنابراین بود و نبودشان در جهت تعالی تئاتر و فرهنگ چندان اهمیتی ندارد.»
"نصرالله قادری"، نیز یکی دیگر از مخالفان افزایش بهای بلیت تئاتر است. او در این رابطه به خبرنگار ما میگوید: «افزایش قیمت بلیت تئاتر یکی دیگر از تبعات و تشعشعات خصوصیسازی است.»
وی با اشاره به تورم اقتصادی در جامعه معتقد است: «افزایش قیمت بلیتها نتیجه پرداخت یارانه مستقیم است که بر کالای فرهنگی هم تأثیر میگذارد. این خود عاملی است تا رابطه مخاطبان بیشتر با تئاتر قطع شود.»
وی با اشاره به اینکه معلم و مدرس تئاتر در دانشگاه 500 هزار تومان حقوق از دولت دریافت میکند، گفت: «اگر قرار باشد من به اتفاق خانواده در طول ماه دوبار برای دیدن تئاتر از خانه بیرون برویم، در حدود 150 هزار تومان این رفت و برگشت هزینه برمیدارد. به همین خاطر ترجیح میدهیم که این هزینه را به گرانی نان و مایحتاج روزانه اختصاص دهیم. به همین دلیل تئاتر از سبد کالای فرهنگی خانوادهها خارج میشود.»
قادری افزایش قیمت بلیت را با شعار "تئاتر برای همه" در تناقض میبیند، چون معتقد است این خود عاملی برای از دست دادن مردم است. به همین خاطر هم خانواده ترجیح میدهند که با خرید CD یک فیلم به قیمت 1000 تومان از کالایی استفاده کنند که اصلاً هم فرهنگی نیست، و این خود عاملی برای ترویج فرهنگ غلطی خواهد شد که سیاستهای فرهنگی ما در جهت مقابل آن دارد.»
او به هیج وجه با گران شدن قیمت بلیت موافق نیست و آن را عاملی برای قطع ارتباط مخاطبان با هنرمندان تئاتر تلقی میکند.