بازیگر باید به نفع نقش پنهان شود

نمایش "یک دقیقه سکوت" با حضور دکتر قطبالدین صادقی، محمد یعقوبی، آیدا کیخایی و فارس باقری روز گذشته در فرهنگسرای انقلاب نقد و بررسی شد.
به گزارش دریافتی سایت ایرانتئاتر، بیستمین نشست نقد و بررسی کانون رنگینکمان در فرهنگسرای انقلاب به بررسی نمایش "یک دقیقه سکوت" با حضور دکتر قطبالدین صادقی، محمد یعقوبی، نویسنده آیدا کیخایی،کارگردان نمایش، فارس باقری و بهزاد صدیقی منتقد تئاتر و بازیگران این نمایش،جواد مولانیا و مژگان خالقی اختصاص داشت.
در آغاز این نشست، "آیدا کیخایی" کارگردان این نمایش درباره انتخاب متن "یک دقیقه سکوت" پس از 10 سال گفت: «این متن پایان نامه کارشناسی ارشد من در دانشگاه بود. پایان نامه من از وجه نظری، بررسی آثار موفق نمایشی از سال 77 تا 87 در چهار سالن مجموعه تئاتر شهر بود و دلیل انتخاب "یک دقیقه سکوت" برای پایان نامهام این بود که دلم میخواست کاری باشد که هم دوستش داشته باشم و هم تاثیر گذار باشد.»
کیخایی با اشاره به موضوع نمایشنامه گفت: «این متن جزو کارهایی بود که از آن استقبال شده بود و فکر کردم که به لحاظ موضوعش، وقت آن آمده که این متن بار دیگر روی صحنه رود.»
"محمد یعقوبی" نویسنده متن که سال 78 این متن را صحنه آورده نیز درباره اجرای تازه "یک دقیقه سکوت" به کارگردانی "آیدا کیخایی" گفت: «اجرای خوبی بود و خوشحالم که شنیدم بعضیها به من میگفتند از اجرای تو هم بهتر بود، راستش برای اینکه حرفی توی کار نباشد من حتی سر تمرینهای این نمایش هم نرفتم.»
دکتر قطبالدین صادقی نیز درباره متن این نمایشنامه گفت: «سارتر میگوید، بهترین آثار دراماتیک آثاری هستند که میتوانند بحرانهای دوران خودشان را نشان دهند و به نظر من متن یعقوبی یکی از این نمایشنامههاست.
صادقی که پیش از این نقدی بر این نمایشنامه نوشته بود،گفت: «در سالی که "یک دقیقه سکوت" به کارگردانی "محمد یعقوبی" بر صحنه رفت، من نقدی با نگاه به چهار نمایش دیگر که مسالهاش روشنفکری بود بر این نمایش نوشتم. چهار نمایشنامه دیگر "زن کشی" میرباقری بود، "مهر و آیینهها" از حمید امجد، نمایشی درباره حافظ از پری صابری و "سعادت لرزان" نوشته علیرضا نادری و نمایش "یک دقیقه سکوت" از محمد یعقوبی که پنج برخورد با مفهوم روشنفکری را بر صحنه آورده بودند.»
وی با تاکید بر رخدادن مضمون این اثر طی یکصدساله اخیر، تصریح کرد: «این نمایشنامه تاثیر خوبی بر تماشاگر داشت و نشان میداد که میشود از مواضع درست انسانی دفاع کرد.»
صادقی درباره "یک دقیقه سکوت" گفت: «نکته حایز اهمیت در این نمایشنامه داستان یک نمایشنامه نویس است و آنچه را که مینویسد، صحنه به صحنه میبینیم. هم زندگی شخصی و هم زندگی شخصیتهایش را. او ما را به یک قرائت دوگانه میخواند. یعقوبی در این متن دورهای را ترسیم میکند که روشنفکر زیر فشار است؛ نه امنیت فکری دارد و نه امنیت جانی.»
این کارگردان و نویسنده تئاتر همچنین گفت: «این نمایش پیشاپیش 90 درصد تماشاگران را با خود دارد،چون مطلبی را بیان میکند که تماشاگران دغدغهاش را دارند و میخواهند آن را مرور و تحلیل کنند. "یک دقیقه سکوت" نمایشنامه واقعبینانهای است که جای این نوع آثار تحلیلی در فرهنگ نمایشنامه ما خالی است.اما به هر حال این نمایشنامه توانسته با زبانی صریح و بیواسطه مسالهای را مطرح کند و حجم اندیشهای را به جولان درآورد که بسیار تاثیرگذار است.»
"فارس باقری" منتقد تئاتر نیز با اشاره به دو نظریه گسست و پیوست در تاریخ و ارتباط آن با این نمایش گفت: «در تاریخ یک نظریه گسست داریم که استمرار از آن گرفته شده و ما در فهمش دچار لکنت میشویم، این نظر تکاملی به تاریخ است. اما نظریه پیوست این انقطاع را نمیپذیرد و به تاریخ به شکل یک موجود که از جایی زندگیاش را آغاز کرده و ادامه میدهد، نگاه نمیکند.»
باقری درباره این متن گفت: «در "یک دقیقه سکوت" نویسنده به نوعی با گسست به تاریخ از انقلاب 57 تا سالهای 77 مینگرد. در این فاصله محمد یعقوبی بر روی پدیدههایی که در همین دورههای بیست ساله پیش آمده، دست میگذارد و ما وقایع را با شخصیت شیوا درک میکنیم که او تاریخ را با گسست میبیند،نه با پیوست؛چون گاهی خواب است و گاهی بیدار.»
وی ادامه داد: «در این نمایشنامه وقایع اجتماعی به صورت تکه تکه و با سرعت اتفاق میافتد و در جایی به هم میرسند که از بیرون هدایت میشوند. ما یک جهان واقع داریم که نویسنده آن را زندگی کرده و جهانی که دارد خلق میکند و این دو جهان در جایی به هم میرسند و آنجاست که احساس میکنیم در جایی ناپایدار زندگی میکنیم و این احساس داستان را شکل میدهد.»
"باقری" با اشاره به تلمیحی که در این نمایشنامه وجود دارد، گفت: «جهان تازهای که پس از خوابیدنهای شیوا روی میدهد با دایره واژگان تازه و قوانین نو ، پوشش نو و تغییر وضعیت روحی ادامه مییابد.»
این منتقد با اشاره به ایده جایگزینی در این نمایشنامه گفت: «رویکردی که در این متن وجود دارد رویکردی انتقادی است و ایده جایگزینی که چطور میشود یک پدیده جایگزین پدیدهای دیگر و غلط شود نشان داده میشود. فرض کنید رفاه تبدیل به اقتصاد سنتی و تکهتکه شود. ایده جایگزینی به خاطر یک پدیده اجتماعی تراژدی آدمهاست. در هر حال رویکرد نویسنده به شکل و ساختار و موضوع، رویکردی تازهای بود و بازی با زمان و مکانی که رخ داده بود و رفت و برگشتهای مداوم و ساختار سینمایی تجربهای نو از این نمایش را ارایه میکرد.»
در ادامه این نشست دکترصادقی درباره رویکرد امروزی این متن گفت: «بیشتر از موضوع،شکل کار مهم است؛ چرا که ارایه رویکردهای جدید نیاز به شکلهای تازه دارد. این نوع به هم ریختن شکل و دوری از روایت مستقیم و روی آوردن به روایتهای منحرف کننده یک جور عرف ستیزی ویرانگر است که سرچشمه لایزال خلاقیت در تئاتر است و از طریق انکار دائمی روابط علی معلولی رویکرد تازهای به جهان میگشاید.»
وی درباره ساختار تکهتکه نمایشنامه گفت: «جان لاک فیلسوف میگوید که فعالیتهای ذهن بشر زنجیرهای متصل از موضوعات متفاوت است که این زنجیره جدید اساس خلق شکلهای تازه نمایشنامه است و این از طریق نوشتن نمایشنامه توسط یک نویسنده و موقعیت او و شخصیتهای نمایشنامه است. نکتهای که جذاب است این است که ذهن ما با این انحرافهای عامدانه،موضوع را پیگیری میکند.»
صادقی با اشاره به شگردهای نوشتن در این متن گفت: «اولین نکته صدای راوی است که با طنز همراه میشود، این طنز نگاه ما را به موضوع و شخصیتها با طراوت نگه میدارد و دوم غافلگیری ناگهانی رویدادهاست.به نظر من خواب شیوا یک تکنیک برای نویسنده است که این همه اتفاق را در دو دهه خلاصه و فشرده کند،علاوه بر این غافلگیری واژگون کردن پیدرپی حدس و گمان تماشاگر است. که باعث میشود ارتباط ما با موضوع حفظ شود.»
وی ادامه داد: «این توالی منظم و پس و پیش کردن رویدادها و نسبی بودن زمان به بهترین شکل ممکن نشان داده شده و نکته دیگر احترام به شعور تماشاگر است اینکه نمایشنامه ذهن مولد تماشاگر را به عنوان کسی که وقایع را میچیند و کشف میکند مورد احترام است.»
صادقی درباره تئاتر کلمه و این نمایشنامه نیز تصریح کرد: «به نظر من کار یعقوبی به تئاتر کلمه نزدیک شده ، تئاتری که بیش از حد به واژه متکی است، شاید چون یک نویسنده آن را مینویسد.یعقوبی در طول این سالها چیزی را پیدا کرده که ارتباط روایت با نمایش است، او انواع شیوههای روایت را در قصههایش نشان میدهد؛ اما گاهی بیش از حد به کلمه متکی میشود و همین حرکت و تصویر را ناقص میکند.»
دکتر صادقی درباره طراحی صحنه «یک دقیقه سکوت» نیز گفت: «طراحی صحنه این هوشمندی را داشت که از نمای لانگشات شروع میشود و به کلوزآپ میرسد که حرکت از خوشبینی به بد بینی است و مدام همذات پنداری ما را به صورت تدریجی با شخصیتها بیشتر میکند و فضا تنگ و تنگتر میشود.ترکیب کلام و نمایش ، استفاده از تکنیکهای سینمایی مثل جامپکات ، تکنیکهایی است که روایت را به خوبی برای تماشاگر بیان میکند.
در ادامه نشست نیز «جواد مولانیا» بازیگر نقش نویسنده در نمایش «یک دقیقه سکوت» درباره بازی خود گفت: «من خیلی بازیگر خوبی نیستم و اگر نتوانستم این باور پذیری را برای شما به وجود بیاورم، شاید به این دلیل است که اجرای ما نسبت به اجرای اصلی خیلی خلاصهتر و محدودتر شده است، حتی به لحاظ ریتم. شاید چون در اجرای سال 78 نویسنده و کارگردان یکی بوده بهتر از آب درآمده. واقعیت این است که من همیشه دوست دارم رد پای خودم در نقش وجود داشته باشد.»
دکتر صادقی در جواب این صحبتهای مولانیا گفت: «بازیگر باید خودش را به نفع شخصیت پنهان کند، با ایثار و یک نوع سخاوت درونی. اگر بخواهید دایما خودتان را به رخ بکشید از نقش دور میشوید.»
وی درباره شیوه کارگردانی کیخایی گفت: «در کارگردانی به ریزه کاریها کم توجهی شده و به خطوط درشت رضایت داده شده که این خطوط باعث نوعی نگاه شتابزده است و برخی شخصیتها پرداخت کافی نشدهاند.»
مژگان خالقی، بازیگر نقش شیدا نیز درباره این نقش گفت: «برای رسیدن به این نقش سختی زیادی کشیدم و این نقش را دوست داشتم.»
محمد یعقوبی نیز در پایان نشست گفت: «من در نوشتن این متن بیش از اینکه تحت تاثیر سینما باشم متاثر از ادبیاتم، اما واقعا میپذیرم که بخشهایی از کار«یک دقیقه سکوت»سینمایی است. تئاتر این انعطاف را دارد که وقتی از تکنیک سینما سود میجوید آن را از آن خود میکند.»